فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۳۱۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
با توجه به نیاز روزافزون جوامع بشری به تولیدات کشاورزی، افزایش کارایی مصرف آب آبیاری علاوه بر افزایش تولید به ازای هر واحد آب مصرفی باعث استفاده پایدار از منابع محدود آب می شود. در پژوهش حاضر، با استفاده از مدل های CCR و BCC کارایی نسبی واحد های تصمیم گیرنده حوضه آبریز قره قوم(استان خراسان رضوی) تعیین شد. با استفاده از مدل BCC با محدودیت های وزنی، کارایی مصرف آب آبیاری براساس قضاوت های ارزشی واحدهای تصمیم گیرنده بررسی شد. نتایج نشان داد کارایی واحدها در مدلCCR و BCC درحالت بدون محدودیت وزنی به طور قابل توجهی پایین می باشد. براساس نتایج مدل BCC با محدودیت های وزنی، اکثر واحدهای تصمیم گیرنده کارا بودند. مقادیر هدف نهاده ها و محصول برای واحدهای ناکارا تعیین شد. با توجه به یافته ها، یک سیاست قیمتی مناسب برای نهاده آب و دوره های آموزشی و ترویجی در بهبود کارایی واحدهای مورد مطالعه می تواند موثر می باشد.
تخصیص بهینه آب به بخش کشاورزی حوضه زرینه رود به کمک روش نش نامتقارن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تخصیص نادرست منابع محدود آب، از علت های عمده ایجاد تنش و درگیری بین ذینفعان یک حوضه آبریز می باشد. در این زمینه استفاده از مدلهای حل اختلاف یک راهکار مناسب در تخصیص آب به ویژه برای مصرف کننده عمده یعنی بخش کشاورزی می باشد. لذا در این تحقیق، مسئله حل اختلاف در قالب یک مدل مبتنی بر نظریه بازی ارائه شده و تابع نش نامتقارن به عنوان تابع هدف در نظر گرفته شده است. تابع مطلوبیت بخشهای مختلف به صورت غیر خطی مدل شده است. مدل یاد شده در محل سد شهید کاظمی واقع در حوضه رودخانه زرینه رود مورد استفاده قرار گرفته است. این مدل به کمک الگوی ژنتیک حل شده است و میزان بهینه سهم ذینفعان منابع آب این رودخانه در سه پیش فرض مختلف (بر مبنای اهمیت بخشهای مصرف کننده) در دوازده ماه سال استخراج و ترسیم شده است. با توجه به نتایج به دست آمده، میزان بهینه در بهره برداری از منابع آب حوضه وابسته به اهمیت وزن بخش های مصرف کننده می باشد. در صورت اهمیت برابر سهم بخش های کشاورزی، آشامیدن، صنعت و محیط زیست در افق سال 1400 به ترتیب برابر 780، 323، 78 و 501 میلیون متر مکعب می باشد ودر شرایط اهمیت نسبی برابر سهم استان های آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و کردستان و دریاچه ارومیه از منابع آب قابل دسترس حوضه به ترتیب 38، 17، 16 و 39 درصد خواهد بود.
تجزیه و تحلیل عوامل موثر در تولید میگوی پرورشی در استان خوزستان
حوزههای تخصصی:
تامین پروتئین حیوانی در امر تغذیه انسان از اهمیت خاصی برخوردار است. آبزیان، از جمله میگو، یکی از منابع مهم تامین پروتئین حیوانی است. از این رو پرورش آبزیان و میگو در سطح جهانی روز به روز اهمیت بیشتری پیدا می کند. در ایران نیز پرورش میگو به دلیل وجود سواحل مساعد پرورش و همچنین امکان صدور آن توسعه یافته است. بررسی عوامل موثر در تولید میگوی پرورشی در استفاده بهینه از عوامل تولید برای تولیدکنندگان اهمیت بسزایی دارد. در این تحقیق تاثیر عوامل تراکم ذخیره سازی در واحد سطح، میانگین درصد بازماندگی، میانگین غذای مورد استفاده در هکتار و نیروی کار در هکتار بر میانگین تولید میگوی پرورشی در هکتار بررسی شده است. نتایج به دست آمده از این تحقیق، تاثیر مستقیم و معنی دار تراکم ذخیره سازی در واحد سطح، میانگین درصد بازماندگی و همچنین نیروی کار در هکتار را بر میانگین تولید میگوی پرورشی در هکتار نشان می دهد. اما بر خلاف انتظار بین میانگین غذای مورد استفاده و میانگین تولید میگو در واحد سطح رابطه معنی داری وجود ندارد. آزمون ضرائب والد وجود بازده به مقیاس ثابت را در این صنعت تایید نمی کند.
تعیین برداشت بهینه آب از رواناب محیطی حوضه آبریز رودخانه کر، سد درودزن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعه حاضر، با بکارگیری مدل اقتصادی – زیست محیطی جامع، به بررسی آبیاری و برداشت از آب های سطحی در اراضی دشت رودخانه کر، سد درودزن تا دریاچه بختگان، پرداخته شد. در مدل اقتصادی– زیست محیطی جامع، سه جزء اقتصادی، هیدرولوژی و زراعی مدنظر قرار گرفت. در جزء اقتصادی، تخصیص بهینه آب تحت دو سناریو با و بدون محدودیت رواناب محیطی با استفاده از برنامه ریزی غیرخطی بررسی شد. یافته های مدل شبیه سازی شده زیست محیطی در جزء هیدرولوژی، به عنوان داده های اولیه در جزء اقتصادی مورد استفاده قرار گرفت. در جزء زراعی عملکرد واقعی محصول در سال های تر، نرمال و خشک با استفاده از رابطه بین عملکرد و مقدلر آب آبیاری تعیین گردید. نتایج نشان داد که نحوه تخصیص آبهای سطحی در بین سال های تر، خشک و نرمال در حوضه مورد مطالعه با مقدار بهینه آن متفاوت است. از دلایل این اختلاف عدم وجود بازار آب و تعیین قیمت آن با توجه به عرضه و تقاضا می تواند باشد. افزون برآن، با استفاده از مدل، الگوی کشت بهینه ای برای منطقه تعیین شد که می تواند در جهت حفظ منابع آب سطحی مورد توجه قرار گیرد.
استخراج توابع تقاضا و تعیین ارزش اقتصادی آب در تولید محصولات عمده زراعی دشت سیدان- فاروق شهرستان مرودشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به گواهی سازمان های بین المللی متولی حوزه مدیریت آب، ارزیابی تقاضا به عنوان هسته مرکزی فرایند مقابله با بحران ها و مشکلات درگیر این حوزه و پیش نیاز طراحی پایدار برنامه ها و هدایت تصمیمات سرمایه گذاری شناخته شده است. مطالعه حاضر با هدف استخراج توابع تقاضا و نیز تعیین ارزش اقتصادی آب آبیاری بخش کشاورزی برای تولید محصولات عمده شتوی شامل گندم و جو و محصولات عمده صیفی شامل ذرت علوفه ای، ذرت دانه ای و گوجه فرنگی در دشت سیدان- فاروق شهرستان مرودشت در سال زراعی 1389 -90، رهیافت حداکثرسازی تابع سود را به کار بسته است. بر پایه نتایج توابع مستخرج تقاضای آب، وجود رابطه مستقیم تقاضای آب با قیمت محصول و رابطه معکوس تقاضا با قیمت آب و قیمت سایر نهاده ها اثبات شد. مقادیر محاسباتی کشش قیمتی تقاضای آب حاکی از عکس العمل متفاوت بهره برداران در تقاضای آب برای محصولات شتوی و صیفی نسبت به تغییرات قیمت بود به گونه ای که موفقیت اتخاذ سیاست های قیمتی به عنوان ابزاری در جهت کنترل بهینه مصرف آب در مورد محصولات صیفی با اقبال بیشتری مواجه خواهد شد. افزون بر این، ارزش اقتصادی برآورد شده آب در تولید محصولات صیفی به نحو چشم گیری از مقادیر متناظر برای محصولات شتوی بیشتر بود. طبقه بندی JEL: Q12، Q21، Q25، D40
برآورد سهم آب زاینده رود در اقتصاد استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعه حاضر، با تبیین ارتباط بین بخش های مختلف اقتصاد استان اصفهان، ارزش اقتصادی آب رودخانه زاینده رود در این استان برآورد شده است. برای این منظور از یک الگوی تلفیقی داده- ستانده و برنامه ریزی خطی با پارامترهای فازی، که در آن اهداف برنامه چهارم توسعه و حداکثر نمودن ارزش افزوده استان، مدنظر قرار گرفته، استفاده شده است. با توجه به نتایج الگوی تدوین شده، ارزش واقعی هر مترمکعب آب در استان اصفهان حداقل 10400 ریال (به قیمت سال 1380) تخمین زده شد، که بر این اساس سهم آب زاینده رود حدود 55/13 درصد ارزش افزوده استان اصفهان می باشد. همچنین، جهت تداوم اهداف برنامه چهارم توسعه (که هم راستا با اهداف برنامه پنجم توسعه نیز می باشند) لازم است حداقل رشد سالانه سرمایه گذاری در استان، 86/7 درصد باشد. در ساختار فعلی اقتصاد استان، افزایش سرمایه گذاری و مدیریت منابع آب در دسترس دو عامل مهم در کاهش ریسک عدم برآورد اهداف برنامه توسعه، می باشند.
جایگاه ترویج در معرفی گزیدارهای مطلوب به منظور احیا و توسعه مراتع
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم تربیتی برنامه ریزی آموزشی آموزش روستایی
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد بخشی،اقتصاد صنعتی،کشاورزی،انرژی،منابع طبیعی،محیط زیست اقتصاد منابع طبیعی توسعه پایدار
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد بخشی،اقتصاد صنعتی،کشاورزی،انرژی،منابع طبیعی،محیط زیست اقتصاد منابع طبیعی منابع تجدید شونده،حفاظت سیاست گذاری
جمعیت و منابع آب
تحلیل عوامل تاثیرگذار بر مشارکت کشاورزان در مدیریت شبکه آبرسانی بخش جرقویه شهرستان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این تحقیق تحلیل عوامل تاثیرگذار بر مشارکت کشاورزان در مدیریت شبکه آبرسانی بخش جرقویه شهرستان اصفهان بود. روش انجام این تحقیق پیمایشی و از نوع توصیفی ـ همبستگی بود. جامعه آماری این تحقیق را کشاورزان عضو تشکل آببران جرقویه (1810 نفر) تشکیل دادند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 126 نفر برآورد شد که با در نظر گرفتن شرایط تحقیق این تعداد به 150 نفر افزایش پیدا کرد. در این تحقیق از روش نمونهگیری طبقهای با انتساب متناسب استفاده شد. برای جمعآوری اطلاعات میدانی از پرسشنامه استفاده شد و روایی محتوای پرسشنامه با کسب نظرات متخصصان و اساتید توسعه روستایی دانشگاه تهران مورد بررسی قرار گرفت. ضریب اعتبار پرسشنامه با استفاده از نرمافزار SPSS برای بخشهای مختلف بیش از 75/0 به دست آمد. نتایج اولویتبندی زمینههای مشارکت کشاورزان در مدیریت شبکه آبرسانی نشان داد مشارکت در ایجاد کانالهای جدید و ایجاد دریچههای جدید دو فعالیتی بودهاند که کشاورزان در انجام آنها بیشترین میزان مشارکت را داشتهاند. نتایج تحلیل عاملی این تحقیق نشان داد عواملی چون مشارکت در حفاظت و توسعه فنی شبکه، مشارکت در افزایش بهرهوری آبیاری، مشارکت در توزیع بهینه آب، مشارکت در فعالیتهای گروهی و همکاری با ادارات دولتی آب حدود 72 درصد کل زمینههای مشارکت کشاورزان عضو تشکل آببران را در مدیریت شبکه آبرسانی مشخص میکند. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای میزان اراضی کشت شده، مدت عضویت در تشکل آببران، سابقه کشاورزی و سطح تحصیلات حدود 54 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین میکند.
تخصیص بهینه آب رودخانه هیرمند میان زیر بخش های کشاورزی منطقه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آب از جمله کالاهای اساسی و ضروری به شمار می آید که ادامه زندگی، ایجاد آبادانی و توسعه اقتصادی با کشوری با وضعیت اقلیمی خشک و نیمه خشک همچون ایران، به آن وابسته است. مشکل کمیابی آب برای مناطق مانند سیستان که حوزه جغرافیایی این پژوهش را تشکیل می دهند، به مراتب حادتر است و این موضوع مساله تخصیص را مهمتر و ضروری تر می نماید. در زمینه تخصیص آب، پرسش اساسی این است که چگونه باید عامل کمیاب پیش گفته به کار گرفته شود تا بیشترین سود به دست آید، بنابراین مساله مدیریت توزیع این منبع مطرح می شود که اهمیت ویژه ای دارد. در نوشتار حاضر تلاش برآن است که بهترین شکل تخصیص عامل آب مشخص شود تا بتوان به کمک آن، سود به دست آمده از استفاده آب را در منطقه سیستان حداکثر کرد. داده ها و اطلاعات به کار رفته در این مطالعه، به صورت مقطع عرضی بوده و از راه پرسشنامه، گفتگو و اطلاعات کتابخانه ای به دست آمده است. روش به کار رفته برای مطالعه نیز تکنیک برنامه ریزی خطی است که نتایج به دست آمده از آن، ناکارا بودن الگوی کنونی تخصیص آب را در منطقه نمایان می سازد.
برآورد معادله مصرف آب در فصول تابستان و زمستان در شهر تهران
حوزههای تخصصی:
در چند دهه گذشته، همگام با افزایش روزافزون جمعیت، افزایش مهاجرت به شهرها،شدت تمرکز مراکز تجاری و صنعتی در شهرها و عوامل دیگر، تقاضا برای آب آشامیدنیافزایش یافته است، در حالی که عرضه آب، به دلایل متعدد، پاسخگوی این نیاز نبوده است. قطعمکرر آب و بیآبیهای طولانی در فصل تابستان، نشانهای از وضعیت نابسامان تأمین آبآشامیدنی در شهرها، به ویژه شهر تهران، میباشد. بر این اساس، نهادهای مسئول تأمین آبآشامیدنی، برای حل مسئله کمبود آب از سیاست قیمتگذاری تصاعدی استفاده نمودهاند تابدین وسیله، از تقاضای آب بکاهند. در این مقاله، ضمن تعیین عوامل مؤثر بر تقاضای آب آشامیدنی و تدوین الگویی مناسببرای برآورد آن، به محاسبه کشش قیمتی و درآمدی تقاضا و مقایسه توابع تقاضا در دو فصلتابستان و زمستان در شهر تهران میپردازیم. برای انجام این امر، از روش حداقل مربعاتمعمولی و دادههای سری زمانی ماهانه متغیرهای قیمت متوسط آب، درآمد خانوار، تعدادمشترکین و متغیرهای جوی طی سالهای 1359 تا 1374 استفاده کردهایم. به منظور مقایسه توابع تقاضای آب آشامیدنی در شهر تهران در دو فصل تابستان و زمستان،از آزمون چو و آزمون tبهره گرفتهایم. نتایج برآورد نشان میدهد که تقاضای آب نسبت بهتغییرات قیمت آب و درآمد خانوار در دو فصل تابستان و زمستان بیکشش است. بنابراین،قیمت آب، ابزار مؤثری برای کاهش مصرف آب نبوده و اعمال سیاستهای صرفهجویی وجلوگیری از اتلاف در مصرف آب این شهر، ضروری است.