علیرضا خرمایی

علیرضا خرمایی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۳ مورد از کل ۲۳ مورد.
۲۱.

نقش کانونی سازة گسسته در جملات گسسته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گسسته کانون ساخت دو بندی سازة گسسته قضیة باز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳۹ تعداد دانلود : ۴۸۸
جملة گسسته ساختی است که گزاره ای واحد را به جای یک بند، در دو بند بیان می کند: یکی بند اصلی، که حاوی سازة گسسته است و دیگری بند موصولی. در چارچوب ساختار اطلاعی، آثار متعددی در باب این جملات نوشته شده است. یکی از مباحث مطرح این بوده است که آیا سازة گسسته همواره کانون جمله و در نتیجه، حاوی اطلاع نو است یا این سازه می تواند بنا به مدل کلامی، حاوی اطلاع کهنه نیز باشد. در مقالة حاضر، با ارائه چهار دلیل، که متکی بر داده های زبان فارسی نیز هست، استدلال می شود که سازة گسسته همیشه کانون و حاوی اطلاعات نو است. چه از پیش در مدلِ کلامی آمده باشد، چه نیامده باشد.
۲۲.

اصول ساختواژی واژه سازی و واژه های نوساخته عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پذیرش فرهنگستان واژه های نوساخته عمومی اصول ساختواژی واژه سازی عدم پذیرش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱۵
همواره مهمترین دغدغه فرهنگستان در دوره های مختلف، ساختن واژه های فارسی در دو حوزه عمومی و تخصصی بوده است. فرهنگستان زبان و ادب فارسی (فرهنگستان سوم) واژه سازی را با حوزه عمومی آغاز کرد که ماحصل آن در «فرهنگ واژه های مصوب فرهنگستان: دفتر اول» آمده است. واژه سازی، چون متعلق به ساختواژه است، قاعدتاً باید طبق اصول این حوزه انجام شود. در مقاله حاضر، ابتدا اصول ساختواژی واژه سازی به منزله یک چارچوب تحلیل ارائه می گردد و سپس بر اساس آن، نمونه ای از واژه های عمومیِ نوساخته فرهنگستان بررسی می شود تا میزان انطباق آنها با اصول واژه سازی مشخص گردد. بر این اساس، می توان دلایل یا زمینه های پذیرش این واژه های نوساخته و عدم پذیرش برخی دیگر را دریافت. از آنجا که واژه سازی در حوزه عمومی اولین تجربه فرهنگستان سوم است، تحلیل دلایل یا زمینه های پذیرش یا عدم پذیرش در حکم نوعی محک این تجربه است و، به علاوه، نکات راهگشایی را نیز برای اقدامات و تجربه های آتی عرضه می کند.
۲۳.

صفتِ فاعلیِ مرکبِ مرخم: آری یا خیر؟(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ترکیب تصریح ترخیم صفت فاعلی ستاک حال تلویح کاربردشناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲۱ تعداد دانلود : ۴۸۲
در زبان فارسی و در حیطة ترکیب به عنوان یکی از دو حوزة واژه سازی، فرایند بسیار زایایی وجود دارد که طی آن عنصری غیرفعلی (اسم، ضمیر مشترک، صفت، قید) قبل از ستاک حال فعل (مثلاً آموز و بین) قرار می گیرد و ماحصل آن اسم یا صفت جدیدی (دانش آموز، خودبین) است. در مورد این فرایند سه دیدگاه وجود دارد: برخی که عموماً دستور نویسان سنتی هستند، آن را صفتِ فاعلیِ مرکبِ مرخم می دانند. پاره ای استنباط دستور نویسان سنتی را صحیح قلمداد می کنند؛ اما تعبیری زبان شناسانه و نو بر آن سوار می کنند. بعضی نیز به کلی با دیدگاه دستورنویسان سنتی مخالف اند و دیدگاه خاص خود را عرضه می کنند. در مقالة حاضر نیز، با اتکا بر دلایل مختلف، ایدة سنتیِ صفتِ فاعلیِ مرکبِ مرخم به کلی مردود شمرده می شود و استدلال می شود که در فرایند مذکور صرفاً میان یک عنصر غیرفعلی و یک عنصر فعلی (ستاک حال) پیوند بر قرار می شود و نوع پیوند این دو و در نتیجه، معنای ترکیب بر اساس تلویحِ کاربردشناختیِ فارسی زبانان مشخص می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان