موسی عابدینی

موسی عابدینی

مدرک تحصیلی: دانشیار/ دانشگاه محقق اردبیلی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۱۵ مورد.
۲۱.

پیش بینی جریان بار معلق رسوب با استفاده از برنامه ریزی بیان ژن (مطالعه موردی: حوضه آبریز ناورود گیلان)

کلیدواژه‌ها: رسوب بار معلق رودخانه ناورود بیان ژن RMSE GEP

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲ تعداد دانلود : ۸۹
در پژوهش حاضر به منظور بررسی کارآیی و دقت روش برنامه ریزی بیان ژن در پیش بینی رسوب بار معلق رودخانه ناورود در استان گیلان با استفاده از نرم افزار (GEP)، از داده های متوسط بارندگی، میانگین دبی رواناب، متوسط دمای حداکثر، متوسط دمای حداقل و میانگین دمای سالانه حوضه، به عنوان متغیرهای ورودی و همچنین داده های رسوب بار معلق مشاهده ای در ایستگاه هیدرومتری خرجگیل اسالم، به عنوان متغیر خروجی در دوره آماری مشترک 20 ساله (از سال آبی 75-74 لغایت 94-93) استفاده گردید. برای این کار، مقادیر رسوبات بار معلق حوضه از روش منحنی سنجه، مقادیر متوسط بارندگی از روش منحنی های هم باران با استفاده از مدل Kriging در محیط نرم افزار GIS و مقادیر سه شاخص درجه حرارت سالانه از طریق روابط گرادیان حرارتی منطقه برای سال های آماری مختلف برآورد گردید. جهت دست یابی به ساختار مناسب بین ورودی ها و خروجی مدل، اطلاعات 13 سال اول آماری برای آموزش برنامه و 7 سال باقی مانده برای صحت سنجی آن به کار گرفته شد و به منظور شناسایی ورودی های مؤثر، تعداد 6 الگوی مختلف بر اساس ترکیب داده های ورودی طراحی گردید. در نهایت، برای تعیین مناسب ترین رابطه جهت پیش بینی رسوبات حوضه، از دو شاخص معتبر جذر میانگین مربعات خطا (RMSE) و ضریب همبستگی (2R) استفاده گردید. نتایج نشان داد، با ساختار متوسط بارندگی، میانگین دبی رواناب، متوسط حداکثر و میانگین دمای سالانه حوضه، ضریب همبستگی (2R) بین داده های محاسباتی و مشاهد ه ای در دوره صحت سنجی به بیشترین مقدار خود (84%) و مقدار شاخص RMSE به کمترین مقدار خود (1.06) -می رسد. در نتیجه ساختار فوق به عنوان مناسب ترین الگوی ورودی جهت تخمین رسوبات سالانه حوضه پذیرفته شده و بر این اساس و با استفاده از زبان برنامه نویسی MATLAB و به کارگیری چهار عملگر اصلی حسابی، رابطه نهایی برای تخمین رسوب حوضه استخراج گردید.
۲۲.

اندازه گیری میزان فرونشست زمیندر شهر توریستی شاندیز خراسان رضوی و اثر آن بر ژئومورفوسایت های منطقه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تکنیک تداخل سنجی فرونشست ژئوسایت SNAP شهر شاندیز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۵ تعداد دانلود : ۱۳۷
یکی از مخاطراتی که در چند دهه اخیر در بسیار ی از مناطق جهان و خصوصا درکشورمان رخ داده است، مخاطرات ناشی از فرونشست زمین است که بسیاری از مناطق با ژئوسایت های مناسب گردشگری را تهدید می کند. هدف از انجام این پژوهش اندازه گیری میزان فرونشست زمین در شهر توریستی شاندیز خراسان رضوی و اثر آن بر ژئو مورفوسایت ها ی منطقه است. از جمله مناطق گردشگری در معرض تهدید فرونشست شهر شاندیز در دشت مشهد با شرایط اقلیمی خشک و نیمه خشک است. در این تحقیق به منظور پایش میزان فرونشست در شهر شاندیز به روش تداخل سنجی از داده های ماهواره، Sentinel 1A سال های 2016 تا 2023 استفاده شده است. نتیجه مطالعات حاصل از تداخل سنجی راداری نشان داد که در طول دوره آماری در منطقه مورد تحقیق22 سانتی متر فرونشست اتفاق افتاده است. همچنین پی بردن به علت فرونشست ، اطلاعات چاه های پیزومتری موجود در منطقه اخذ و تغییرات آن ها در طول دوره 1399-1370 بررسی گردید. میزان فرونشست های ثبت شده برای هر دوره به ترتیب 2 سانتی متر برای 2016-2017، برای دوره 2018-2017 حدود 6 سانتی متر، 2 سانتی متر برای دوره 2019-2018، 5 سانتی متر برای دوره 2020-2019، برای بازه زمانی 2020-2021 حدود 2 سانتی متر، 4 سانتی متر برای دوره 2021-2022 و حدود 1 سانتی متر برای بازه زمانی 2022-2023 بدست آمد. طبق نتیجه بدست آمده سطح آب زیرزمینی در محدوده های دارای فرونشست زمین با افت حداقل 86/57 و حدکثر 84/76 متر همراه بوده است به همین دلیل برداشت بی رویه از منابع آب زیرزمینی یکی از دلایل اصلی فرونشست زمین در منطقه مورد مطالعه است. در بازه 2016 تا 2023 (1401-1395) فرونشست 22 سانتی متر در شمال وشرق و غرب و جنوب و مرکز شهر پراکنده می باشد و ژئوسایت های (قنات کاریزنو،برج تاریخی شاندیز، پدیده شاندیز، باغ کلبه دنج، فنجان نما، پارک کوهستانی و ... ) منطقه را به خطر می اندازد واین امر می تواند روی گردشگری منطقه تاثیر منفی بگذارد.
۲۳.

ارزیابی میزان هدررفت خاک در کاربری های اراضی حوزه آبخیز نیرچای با استفاده از مدل RUSLE و تصاویر ماهواره ای لندست (سنجنده OLI)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: کاربری اراضی فرسایش ماشین بردار پشتیبان نیرچای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸ تعداد دانلود : ۱۸۲
فرسایش خاک یک مشکل جهانی است که منابع آب و خاک را تهدید می کند و تغییرات کاربری اراضی یکی از عوامل مهم در فرسایش خاک است. هدف از این پژوهش ارزیابی میزان هدررفت خاک در کاربری های اراضی حوزه آبخیز نیرچای با استفاده از مدل RUSLE در استان اردبیل است. به منظور اجرای این تحقیق ابتدا تصویر ماهواره ای منطقه مورد مطالعه مربوط به سال 1400 و ماه خرداد از مرکز تحقیقات زمین شناسی آمریکا دریافت و پس از تصحیحات اتمسفری و رادیومتریک با استفاده از روش طبقه بندی نظارت شده به شیوه ماشین بردار پشتیبان اقدام به تهیه نقشه کاربری اراضی شد. سپس به منظور برآورد میزان فرسایش از مدل RUSLE استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل و تولید نقشه ها در اجرای این تحقیق نیز از نرم افزارهای SPSS 21، Excel، ArcGIS 5.4، Archydro و ENVI 5.3 استفاده شد. لایه پارامترهای مدل RUSLE شامل لایه فرسایندگی باران، لایه خاک، لایه توپوگرافی، لایه پوشش گیاهی و عامل حفاظتی خاک هم چنین آمارهای مختلف مربوط به ایستگاه های باران سنجی، هیدرومتری، نقشه های توپوگرافی 1:50000، زمین شناسی 1:100000 هم چنینDEM (20 متر منطقه) و نیز بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS و سنجش از دور استفاده شده است. نتایج این مطالعه نشان داد که مقدار متوسط فرسایش سالانه خاک برای کل حوضه در دامنه بین 5/0 تا 25/14 تن در هکتار در سال متغیر است. هم چنین بررسی روابط رگرسیونی بین فاکتورهای مدل RUSLE و مقدار فرسایش سالانه خاک نشان داد که فاکتور توپوگرافی (LS) با بالاترین مقدار ضریب تعیین R^2=0/93 بیش ترین اهمیت را در برآورد فرسایش سالانه خاک به وسیله مدل RUSLE دارد.
۲۴.

تهیه داده های خاک در مدل SWAT با استفاده از نقشه های زمین شناسی و تکنیک سنجش از راه دور (مطالعه موردی: حوضه آبخیز سه هزار تنکابن)

کلیدواژه‌ها: داده های خاک بهینه سازی مدل تهیه نقشه خاک حوضه آبخیز سه هزار تنکابن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶ تعداد دانلود : ۷۰
زمینه و هدف: نقشه های جهانی خاک، مانند داده های ارائه شده توسط FAO و سایر مجموعه داده ها، به عنوان یک پایه مهم برای مدل سازی فرآیندهای هیدرولوژیکی عمل می کنند. با این حال، این نقشه ها اغلب به دلیل مقیاس بزرگ یا کمبود جزئیات کافی، برای کالیبراسیون دقیق مدل هایی مانند SWAT (مدل ارزیابی خاک و آب) مناسب نیستند. این چالش به ویژه در منطق حاشیه ای با دسترسی محدود به داده ها مشهود است. روش بررسی: پژوهش حاضر، با هدف تهیه نقشه خاک و پارامترهای آن برای مدل هیدرولوژیکیSWAT حوضه آبریزسه هزار در شمال ایران، شهرستان تنکابن استان مازندران است. لذا با استفاده از علم سنجش از دور و داده های نقشه زمین شناسی و نقشه شیب، گامی در جهت کمک به رفع این مشکل که در مطالعات حوضه های آبخیز در مناطق فاقد داده های خاک وجود دارد، بردارد. برای این منظور، ابتدا از نقشه جهانی خاک(FAO)، سپس با میانگین گیری بر اساس اطلاعات نقشه زمین شناسی مانند نوع سازند، دوره، جنس سنگ و گروه هیدرولوژیکی، و نقشه شیب، 5 تیپ کلی خاک با خصوصیات آن استخراج گردید. سپس در نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) به نقشه خاک تبدیل شدند. از حوضه کناری منطقه سردآبرود (کلاردشت)، جهت نیز جهت مقایسه و صحت سنجی استفاده شد. یافته ها و نتیجه گیری: در این تحقیق، 10 فاکتور خاک مورد نیاز برای استفاده در مدل SWAT، شامل: تعداد لایه ها، عمق خاک، ضخامت افق، جرم حجمی، ظرفیت آب قابل دسترس، هدایت الکتریکی اشباع، مواد آلی خاک، رس، سیلت، ماسه، سنگ در افق، نسبت آلبدو استخراج گردید. مطابق نتایج حاصل از تحقیق، ، 5 تیپ کلی خاک حوضه شامل: خاکهای چرنوزیوم یا شبه چرنوزیم، ورتی سویل، مولی سویل، پودزول و لیتوسویل می باشند. نتایج صحت سنجی تحقیق حاضر نشان داد که استفاده از روش فوق جهت سهولت در تهیه نقشه خاک و برآورد مقادیر داده های خاک دقت قابل قبولی دارد. لذا درمناطق فاقد داده های خاک و در مطالعاتی که محدودیت زمانی وجود دارد، روش تهیه داده های خاک، روش مناسب می باشد. بنابراین، یک راه حل امیدوار کننده استفاده از نقشه های زمین شناسی و تحلیل های سنجش از دور برای استخراج ویژگی های خاک است. این رویکرد می تواند به بهبود دقت مدل های هیدرولوژیکی و مدیریت منایع آب در مناطق با داده های محدود کمک کند.
۲۵.

ارزیابی مکانی و پهنه بندی خطر زمین لغزش حوضه آبریز زمکان با استفاده از ماشین بردار پشتیبان و رگرسیون لجستیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمین لغزش رگرسیون لجستیک ماشین بردار پشتیبان (SVM) حوضه آبریز زمکان استان کرمانشاه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۲ تعداد دانلود : ۱۷۲
در پژوهش حاضر خطر وقوع زمین لغزش در حوضه آبریز زمکان، واقع در استان کرمانشاه، ارزیابی شد. دو مدل ماشین بردار پشتیبان (SVM) و رگرسیون لجستیک برای تهیه نقشه حساسیت زمین لغزش استفاده شد. در راستای اهداف تحقیق، 13 لایه اطلاعاتی شامل ارتفاع، شیب، جهت شیب، عدد ناهمواری ملتون، تحدب سطح زمین، طول دامنه، عمق دره، رطوبت توپوگرافیک، بارش، سازندهای زمین شناسی، فاصله از آبراهه، فاصله از جاده و پوشش گیاهی به عنوان متغیرهای مستقل استفاده شد. حدود 70 درصد پیکسل های لغزشی حوضه به منظور آموزش و 30 درصد برای اعتبارسنجی مدل استفاده شدند. اعتبارسنجی مدل ها با کاربست منحنی ROC صورت گرفت. نتایج نشان دهنده کارایی و دقت بالاتر تابع پایه شعاعی (RBF) مدل SVM برای تهیه نقشه خطر زمین لغزش منطقه است. مساحت زیر منحنی (AUC) تابع پایه شعاعی حدود 951/0 برای آموزش مدل و 944/0 برای آزمون مدل به دست آمد. نتایج بیانگر این است که فاکتورهای شیب با ضریب 28/0، بارش با ضریب 27/0، لیتولوژی با ضریب 26/0 و ارتفاع با ضریب 22/0 کنترل کننده های اصلی وقوع زمین لغزش در سطح حوضه آبریز زمکان هستند. توابع مدل SVM و هم چنین رگرسیون لجستیک نیز اثرات قطعی فاکتورهای انتخابی بر وقوع زمین لغزش را تائید کردند. براساس نقشه پهنه بندی زمین لغزش حدود 35 درصد مساحت حوضه مطالعاتی در کلاس خطرپذیری زیاد و بسیار زیاد قرار گرفته است. پهنه های مذکور عمدتاً در نیمه شرقی حوضه توزیع شده اند. ارتفاع زیاد، غلبه شیب های تند، دریافت نزولات جوی قابل توجه و رخنمون وسیع سازند کژدمی با تناوبی از لایه های آهکی، رسی، مارنی و شیلی مهم ترین دلایل حساسیت بالای این پهنه ها نسبت به زمین لغزش هستند.
۲۶.

بررسی ارتباط بین تغییرات کاربری اراضی با دمای سطح زمین با استفاده از سامانه گوگل ارث انجین (GEE) (مطالعه موردی: شهرستان پارس آباد)

کلیدواژه‌ها: تغییرات حرارت کاربری اراضی MODIS پوشش گیاهی شهرستان پارس آباد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵ تعداد دانلود : ۱۵۰
هدف از این پژوهش بررسی ارتباط بین تغییرات کاربری اراضی با دمای سطح زمین در شهرستان پارس آباد در استان اردبیل با استفاده از سامانه گوگل ارث انجین می باشد. در این راستا ابتدا در محیط برنامه نویسی گوگل ارث انجین با فراخوانی داده های ماهواره سنتینل 2 و سنتینل 1 نقشه کاربری اراضی شهرستان پارس آباد تهیه شد و در مرحله بعد جهت اعتبارسنجی با استفاده از ضریب کاپا میزان درستی و دقت کلی آن انجام شد. در گام بعدی در جهت بررسی آئروسل های شهرستان مورد مطالعه از داده های ماهواره سنتینل 5 استفاده شد و روند روزانه آن را با استفاده از روش رگرسیونی و چولگی طی بازه زمانی سال های (2018-2023) محاسبه شد. در گام بعد نقشه تراکم آلودگی شهرستان مورد مطالعه ترسیم و با فراخوانی داده های ماهواره MODIS اقدام به تهیه نقشه آنومالی دما و میانگین دمایی طی بازه زمانی سال های (2018-2023) شد و روند LST شب و نمودار نیم رخ جزیره حرارتی LST شب در بازه زمانی مذکور در ماه های تابستان (ژوئیه) با میانگین 297 کلوین و مقادیر حداقل در ماه های زمستان (ژانویه) با میانگین 270 کلوین مشاهده می شود. در نهایت با استخراج داده های نقشه های تراکم آئروسل های شهر با میانگین دمایی در محیط نرم افزار ArcMAP همبستگی بین این دو پدیده با روش رگرسیون خطی ساده پرداخته شد. نتایج نشان داد به جز بین این دو پدیده رابطه معکوسی بر قرار بوده است. هم چنین میزان آئروسل های روزانه از اواسط سال 2021 میلادی روند افزایشی به خود گرفته و چولگی منفی آن نشان از افزایش آلودگی ها در نواحی داخل شهری در سال های اخیر داشته است. نقشه تراکم آلودگی نیز نشان داد در نواحی داخل شهری و جاده های بین شهری مقدار آئروسل به صورت چشم گیری افزایش پیدا کرده است.
۲۷.

ارزیابی و پهنه بندی خطر وقوع سیلاب با استفاده از مدل MFFPI (مطالعه موردی: حوضه آبخیز شفارود، استان گیلان)

کلیدواژه‌ها: سیلاب کاربری اراضی سیستم اطلاعات جغرافیایی MFFPI حوضه آبخیز شفارود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶ تعداد دانلود : ۱۴۶
هدف از پژوهش حاضر ارزیابی و پهنه بندی خطر وقوع سیلاب با استفاده از مدل MFFPI در حوضه آبخیز شفارود، استان گیلان می باشد. در این راستا جهت دستیابی به اهداف پژوهش از 6 پارامتر مدل MFFPI شامل پارامترهای انحناء دامنه، شیب، تراکم جریان، بافت خاک، نفوذپذیری سنگ و کاربری اراضی استفاده شد. بدین منظور جهت استخراج و تهیه نقشه های عامل از تصاویر ماهواره ای لندست 8، نقشه توپوگرافی با مقیاس 1:50000، زمین شناسی 1:100000 شهرستان رضوانشهر (اخذ شده از سازمان منابع طبیعی) استفاده گردید. در گام بعد در محیط Arc Map اقدام به تولید نقشه های مذکور گردید. در نهایت براساس جدول امتیازدهی مدل MFFPI به هریک از نقشه های استخراج شده با استفاده از افزونه Raster Calculator وزن مربوط به کلاس طبقه بندی ها داده شد و لایه های وزنی پارامترهای انحناء دامنه، شیب، تراکم جریان، بافت خاک، نفوذپذیری سنگ و کاربری اراضی تولید شدند. در گام آخر نیز با تلفیق 6 پارامتر مدل مورد مطالعه، نقشه نهایی پهنه بندی سیلاب ناگهانی برای حوضه آبخیز شفارود در 5 کلاس (خطر خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد) تهیه و تولید شد. نتایج پهنه بندی نهایی سیلاب نشان داد که مناطق بخش های جنوب و جنوب غربی حوضه از پتانسیل خطر خیلی زیاد و زیاد برخوردار بود و در مقابل قسمت های مرکزی حوضه نیز از پتانسیل خطر متوسط و کم را به خود اختصاص داد. نتایج این پژوهش می تواند مدیران و مسئولان ذیربط را در جهت شناسایی و مقابله با خطرات احتمالی سیلاب در آینده به خصوص مناطق دارای پتانسیل خطر سیلاب خیلی زیاد یاری نماید تا با اتخاذ تصمیمات صحیح مانع خسارات مالی و جانی برای منطقه مورد مطالعه گردد.
۲۸.

بررسی و تحلیل برخی خصوصیات فیزیوگرافی و پوشش اراضی حوضه آبخیز کوزه توپراقی با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی

کلیدواژه‌ها: فیزیوگرافی حوضه آبخیز لندست 9 کاربری اراضی کوزه توپراقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴ تعداد دانلود : ۱۲۵
هدف از این پژوهش بررسی و تحلیل خصوصیات فیزیوگرافی و پوشش اراضی حوضه آبخیز کوزه توپراقی در استان اردبیل با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی می باشد. در این راستا با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست 9، نقشه توپوگرافی منطقه و استفاده از مدل رقومی ارتفاعی زمین نسبت به تهیه عوامل شیب، جهت شیب، DEM، کاربری اراضی و پوشش گیاهی گردید. نتایج عوامل نشان داد که بلندترین نقطه منطقه مورد مطالعه با ارتفاع 2540 متر در جنوب محدوده مورد مطالعه و پست ترین نقطه منطقه مورد مطالعه با ارتفاع حدودا 1400 متر در قسمت های شمالی حوضه واقع شده است. در منطقه مورد مطالعه، شیب های بیش از 70 درصد در ارتفاعات شمال شرق، جنوب و جنوب شرقی مشاهده می شود و به دلیل کمبود پوشش گیاهی با پوشش کم به ویژه در قسمت های شرقی به شدت در معرض خطر فرسایش می باشند. مناطق کم شیب در حوضه مورد مطالعه بیش تر در نواحی مرکزی واقع شده اند. جهت کلی شیب در حوضه آبخیز کوزه توپراقی جنوب شرقی و شمال شرقی است. به طور کلی در منطقه مورد مطالعه شیب از شرق به غرب و از ارتفاعات به مرکز حوضه کاهش می یابد. از طرفی به منظور تهیه و طبقه بندی نقشه کاربری اراضی حوضه مورد مطالعه از روش ماشین بردار پشتیبان استفاده شد. صحت کلی و ضریب کاپا برای نقشه کاربری اراضی حوضه مورد مطالعه به ترتیب برابر با 93/99 و 99/0 درصد به دست آمد که از دقت قابل قبولی برخوردار بود. همچنین به منظور تهیه نقشه پوشش گیاهی برای سال 1402 از داده های ماهواره لندست 9 استفاده و نقشه عامل تهیه گردید. ازاین رو مقادیر عامل پوشش گیاهی در حوضه در دامنه بین 21/0- تا 85/0 که غالبا قسمت های جنوبی از تراکم بیش تری برخوردار بودند.
۲۹.

تجزیه و تحلیل خطر فرسایش خاک و ارتباط آن با عوامل محیطی (مطالعه موردی: حوضه آبخیز ویرمونی، استان گیلان)

کلیدواژه‌ها: توپوگرافی پوشش گیاهی شاخص های محیطی مدل جهانی فرسایش خاک حوضه ویرمونی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲ تعداد دانلود : ۱۰۳
یکی از مرسوم ترین انواع تخریب خاک که اثرات مخرب بر محیط زیست و زندگی انسان دارد پدیده فرسایش خاک است. شدت فرسایش خاک معمولا با استفاده از مدل های مختلف تخمین زده می شود. بنابراین هدف از این پژوهش، تجزیه و تحلیل شدت خطر فرسایش خاک و ارتباط آن با عوامل محیطی در حوضه آبخیز ویرمونی در استان گیلان است. برای دست یافتن به هدف تحقیق از مدل تجربی فرسایش خاک اصلاح شده جهانی که شامل عامل های فرسایندگی باران، فرسایش پذیری خاک، توپوگرافی، پوشش گیاهی و عملیات حفاظتی خاک است استفاده شد. بدین منظور به ترتیب با استفاده از داده های باران سنجی اخذ شده از سازمان هواشناسی کشور، لایه بافت خاک 1:250000 ایران، مدل رقومی ارتفاع 30 متر استر و هم چنین تصویر ماهوراه ای لندست 8 OLI در محیط سامانه اطلاعات مکانی تهیه شده اند و پس از روی هم گذاری لایه ها، مقدار فرسایش سالانه خاک در سطح حوضه برآورد شد. در گام بعد شاخص های عوامل محیطی که در رخداد فرسایش خاک موثر هستند شامل شاخص رطوبت توپوگرافی، توان آبراهه، انحناء دامنه، انحناء مقطع، انحناء سطح و شاخص تفاضل پوشش گیاهی عادی شده در محیط سامانه اطلاعات مکانی ایجاد و نقشه های پهنه بندی تهیه شدند. نتایج این پژوهش نشان داد که متوسط نرخ فرسایش سالانه خاک برای کل حوضه در دامنه بین 0 تا 1/80 تن در هکتار در سال برآورد شد همچنین در بین عوامل موثر مدل مورد مطالعه با فرسایش خاک عامل توپوگرافی بیش ترین هم بستگی (91/0) را نسبت به سایر عوامل را برخوردار بود. در بررسی دیگر ارتباط بین عوامل محیطی با میزان هدررفت سالانه خاک انجام شد که نتایج نشان داد شاخص تفاضل پوشش گیاهی عادی شده با ضریب تعیین 62/0 نسبت به سایر شاخص های مورد مطالعه دارای هم بستگی بیش تری است. هم چنین شاخص توان آبراهه با مقدار 11/0 کم ترین هم بستگی را دارا می باشند. این پژوهش امکان ادغام عوامل محیطی موثر بر فرسایش خاک را تائید می نماید.
۳۰.

بررسی فرسایش کناری رودخانه دره رود و طبقه بندی آن با استفاده از مدل راسگن (مطالعه موردی: شهرستان هوراند -آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرسایش کناره رودخانه رودخانه های آبرفتی مدل راسگن ارزیابی پایداری رودخانه فرآیندهای هیدرولیکی شمالغرب ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۱۳۰
فرسایش کناره ای رودخانه به یک روند هیدرولیکی مرتبط می شود که در تحت آن نیروی کششی حاصل از جریان موجب جدا شدن ذرات خاک کناره می گردد. تغییرات مجرای رودخانه، فرسایش کناره ای و رسوب گذاری کناره ای، فرآیندهای طبیعی رودخانه های آبرفتی هستند که باعث تخریب زمین های کشاورزی اطراف و خسارت به تأسیسات انسانی اطراف رودخانه می شود. در این پژوهش از مدل راسگن (سطح 1 و سطح 2 و سطح 3) جهت ارزیابی وضعیت رودخانه دره رود به منظور اندازه گیری میزان فرسایش کناره ای و از سطح یک برای مشخص نمودن نوع مجرا پس از به دست آوردن شیب رودخانه دره رود در محدوده موردمطالعه استفاده شده است. با توجه به شیب های به دست آمده از مقاطع مختلف و مشاهدات میدانی از سطح مقطع و پلان رودخانه در مطالعات میدانی و باملاحظه طبقه بندی رودخانه ها بر اساس شیب های مختلف در طبقه بندی اولیه و سطح 1 راسگن، مقاطع موردنظر در گروهB وA قرار گرفتند. در این پژوهش 6 مقطع از روستای گاولان تا روستای لقان به طول 5 کیلومتر انتخاب شده است. پس از مشخص نمودن طبقه بندی رودخانه در سطح یک و دو راسگن، شرایط رودخانه دره رود و بازه های آن، از مجموع امتیازهای به دست آمده در سطح سوم راسگن از مجموع امتیازهای به دست آمده در سطح سوم راسگن، در منطقه موردمطالعه، بازه 2 و 5 و 6 هر سه از گروه تیپ 4B، به ترتیب با مجموع امتیازهای 91 و85 و 111 و گروه تیپ 4A با امتیاز 87 در وضیعت ضعیف ناپایدار قرار می گیرند. بازه1 و3 از گروه تیپ 4A، به ترتیب با مجموع امتیازهای 91 و 87 در وضعیت خوب و پایدار قرارگرفته دارند. درواقع طبقه بندی رودخانه دره رود در محدوده موردمطالعه بر اساس سیستم طبقه بندی سطح یک، دو و سه راسگن، یک ارزیابی منطقی است که اطلاعات ریزتر و دقیق تری را برای کاربردهای مدیریتی فراهم می کند.
۳۱.

امکان سنجی استفاده از سیستم های فتوولتائیک در استقرار پنل های خورشیدی با استفاده از روش سنجش از دور و الگوریتم سبال منطقه موردی: شهرستان گرمی

کلیدواژه‌ها: انرژی تابشی خورشید الگوریتم سبال سنجش از دور تصاویر لندست شهرستان گرمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۰ تعداد دانلود : ۲۱۴
خورشید به عنوان منبع انرژی، سرآغاز حیات و منشأ تمام انرژی های دیگر شناخته شده است. تابش جهانی خورشید یکی از سازه های بنیادی هر گستره اقلیمی شمرده می شود. از این رو، شناخت ویژگی ها و نیز پیش بینی این سازه های اساسی، تاثیر زیادی در برنامه ریزی های وابسته به انرژی دارد. استفاده از تصاویر ماهواره ای و مدل های سنجش از دور به عنوان ابزاری مناسب و کم هزینه برای تخمین تابش خورشیدی، در سال های اخیر بوده است. جهت انجام این پژوهش، از تصاویر مربوط به سال 2020 ماهواره لندست 8 سنجنده OLI و سنجنده TIRS و الگوریتم سبال استفاده شد. از نرم افزارENVI جهت تصحیحات هندسی، اتمسفری و رادیومتریک تصاویر ماهواره ای و همچنین اجرای محاسبات مربوط به مدل سبال و از نرم افزار ArcGIS جهت ایجاد پایگاه داده، تحلیل های مکانی، عملیات کارتوگرافیکی و در نهایت پیاده کردن مدل استفاده گردید. نتایج حاصل نشان می دهد میانگین بیشترین تابش موج کوتاه ورودی به میزان 816 وات بر مترمربع در ژوئیه و کمترین مقدار در فوریه به میزان 302 وات بر مترمربع بوده است. این در حالی است که بیشترین مقدار تابش خالص در ژوئن به میزان در بازه 680-602 وات بر مترمربع با مقدار 32 درصد می باشد. تفاوت در مقدار تابش خالص رسیده به زمین در منطقه مورد مطالعه، ناشی از تفاوت زاویه تابش خورشید و تعداد ساعات آفتابی در ماه های مختلف سال است. در نهایت می توان نتیجه گرفت که تابش خورشیدی در منطقه، در سال مورد بررسی پتانسیل لازم برای اجرای طرح-های فتوولتائیک خورشیدی را دارا می باشد.
۳۲.

برآورد فرسایش و رسوب از طریق ارزیابی متغیرهای تأثیرگذار در حوضه آبریز کرگانرود با استفاده از روش EPM

کلیدواژه‌ها: فرسایش رسوبدهی مدل EPM حوضه کرگانرود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۱۳۴
فرسایش خاک پدیده ای اجتناب ناپذیر است که به طور جدی منابع آب و خاک را تهدید می کند و تابع عوامل مختلفی است که بر اساس شرایط خاص هر منطقه ممکن است یک یا چند عامل در تشدید آن مؤثر باشد لذا بررسی فرسایش خاک ارزیابی متغیرها و پارامترهای تأثیر گذار بر آن ضروری می باشد. هدف از این پژوهش برآورد فرسایش و رسوب از طریق ارزیابی متغیرهای تأثیرگذار در حوضه آبریز کرگانرود با استفاده از روش EPM می باشد. بنابراین در این پژوهش از مطالعات کتابخانه ای، میدانی همچنین جهت برآورد مدل کمی برآورد فرسایش و رسوب از نرم افزار ArcGIS استفاده شده است. با توجه به آن که در فرسایش خاک پارامترهای متعددی به صورت سیستمی تأثیر دارند و شناخت آن ها به عنوان فاکتورهای مؤثر بر میزان فرسایش و رسوب دارای اهمیت زیادی است لذا از بین روش های متعدد برآورد فرسایش و رسوب، مدل EPM، به دلیل مطابقت با شرایط آب و هوایی ایران، به عنوان تکنیک منتخب مورد استفاده قرار گرفته و پارامترهای محیطی در قالب این مدل قرار داده شده اند. نتایج حاکی از آن است که حوضه مورد مطالعه از نظر شدت فرسایش در طبقه چهار، یعنی فرسایش کم قرار گرفته است. میزان فرسایش کل و رسوب کل حوضه به ترتیب 68/239997 و 3/206396 مترمکعب در سال برآورد شد.
۳۳.

ارزیابی خطر وقوع زمین لغزش با استفاده از تئوری کاتاستروف در حوضه آبریز زمکان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمین لغزش پهنه بندی تئوری کاتاستروف GIS حوضه زمکان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۸ تعداد دانلود : ۱۱۱
زمین لغزش ها جزو مهم ترین مخاطرات ژئومورفولوژیکی در مناطق کوهستانی به شمار می روند. ارزیابی مکانی و تهیه نقشه های خطر راهکاری اساسی در رابطه با مدیریت ریسک زمین لغزش به شمار می رود. در پژوهش حاضر به ارزیابی مکانی و پهنه بندی خطر زمین لغرش در سطح حوضه آبریز زمکان کرمانشاه پرداخته شده است. در این راستا، از 13 فاکتور موثر بر وقوع زمین لغزش شامل ارتفاع، شیب، جهت شیب، عدد ناهمواری ملتون، تحدب سطح زمین، طول دامنه، عمق دره، رطوبت توپوگرافیک، بارش، سازندهای زمین شناسی، فاصله از آبراهه، فاصله از جاده و پوشش گیاهی استفاده شد. به منظور ترکیب و روی هم گذاری فاکتورهای مذکور از توابع تئوری کاتاستروف در بستر سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) استفاده شد. مدل مذکور برای رفع عدم قطعیت های مرتبط با تصمیم گیری و کلاسه بندی داده ها به کار گرفته شد. در مدل مذکور وزن معیارها براساس مکانیسم درونی سیستم تعیین می شود که دارای ماهیت ریاضیاتی است. مدل سازی مبتنی بر توابع تئوری کاتاستروف نشان داد که فاکتورهای شیب با ضریب 3/1، بارش با ضریب 2/1، ارتفاع با ضریب 1/1 و سازندهای زمین شناسی با ضریب 1 مهم ترین متغیرهای مؤثر بر وقوع زمین لغزش در حوضه زمکان هستند. بالغ بر 4/32 درصد مساحت حوضه مطالعاتی در کلاس های با خطرپذیری زیاد و بسیار زیاد قرار گرفت. به دلیل برآیند عوامل موثر مانند ارتفاع، شیب و بارش زیاد و نیز تناوب مارن، آهک رسی و شیل، بخش های مرکزی و جنوبی منطقه از پتانسیل لغزشی بالایی برخوردار می باشند. نتایج بیانگر کارایی مطلوب توابع تئوری کاتاستروف مبتنی بر GIS در تهیه نقشه حساسیت وقوع زمین لغزش است که بر اساس منحنی مشخصه عملکرد سیستم (ROC)، دقت مدل حدود 90 درصد برآورد شده است. در مدل مورد استفاده وزن معیارها بر اساس مکانیسم درونی سیستم تعیین می شود و ضمن قابلیت تکرارپذیری و تعمیم منجر به کاهش عدم قطعیت و نیز ترکیب داده های کمی و کیفی می شود.
۳۴.

پایش دمای سطح زمین در رابطه با تغییرات کاربری اراضی (مطالعه موردی: حوضه صوفی چای مراغه)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: دمای سطح زمین تغییرات کاربری پوشش زمین صوفی چای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷ تعداد دانلود : ۶۹
تغییرات کاربری/پوشش اراضی، توسعه مناطق شهری و کشاورزی و جنگل زدایی باعث تغییر رژیم دمای منطقه ای و محلی می شود. آگاهی از میزان دمای سطح زمین کمک قابل توجهی به طیف وسیعی از مسائل مرتبط با علوم زمین مانند اقلیم شهری، تغییرات جهانی محیطی و بررسی تعاملات انسان و محیط می نماید. هدف از این پژوهش پایش دمای سطح زمین در رابطه با تغییرات کاربری اراضی با استفاده از تصاویرOLI و TM در حوضه صوفی چای مراغه می باشد. برای طبقه بندی کاربری اراضی برای سال های 1992 و 2020 و تغییرات کاربری اراضی از روش نظارت شده و با استفاده از روش حداکثر شباهت استفاده شد. نتایج حاصله بیانگر صحت طبقه بندی به روش پیکسل پایه می باشد. با توجه به یافته های تحقیق، دقت کل در نقشه های طبقه بندی با استفاده از روش حداکثر شباهت برای سال 1992 برابر با 99.84 و برای سال 2020، 99.78 به دست آمد. بر اساس نقشه کاربری اراضی حوضه آبخیز صوفی چای مربوط به سال 1992 که با روش حداکثر شباهت استخراج شده است، بیشترین کاربری ها در درجه نخست مربوط به بخش کوهستانی نوع 1 می باشد که مساحتی به تقریب 320.42 کیلومترمربع را دارا می باشد. سپس کاربری دیم با مساحتی بالغ بر 191.09 کیلومتر مربع و کاربری کشاورزی پرتراکم با مساحت 74.29 کیلومتر مربع بیش ترین مساحت ها را دارا می باشند. مساحت کاربری ها در سال 2020 نیز نشان می دهد که بیش ترین کاربری ها مربوط به کوهستانی نوع1، دیم و مسکونی می باشد.
۳۵.

تعیین مناطق مستعد وقوع خطر زمین لغزش در مسیرارتباطی نیر- سراب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حرکت دامنه ای مخاطره GIS ROC جاده نیر - سراب پتانسیل وقوع

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸ تعداد دانلود : ۲۱۳
زمین لغزش ها ازجمله متداول ترین مخاطرات طبیعی تغییر شکل دهنده سطح زمین هستند که هر ساله خسارات فراوانی به انسان ها و محیط وارد می کنند. مرور خسارات ناشی از زمین لغزش، لزوم بررسی عوامل تأثیر گذار بر وقوع این پدیده و پیش بینی رخداد آن را به اثبات می رساند. محور ارتباطی نیر– سراب به دلیل ویژگی های خاص زمین شناسی، اقلیمی، ژئومورفولوژیکی و فعالیت های انسانی، از دیرباز تحت تأثیر رانش زمین بوده است؛ بنابراین با توجه به اهمیت موضوع، هدف تحقیق حاضر ارزیابی خطر وقوع زمین لغزش در این مسیر ارتباطی، با تولید نقشه های پهنه بندی خطر و مقایسه دو مدل تصمیم گیری چندمعیاره MARCOS  و CODAS است. بدین منظور ابتدا با بررسی منابع پژوهشی مرتبط با موضوع، برخی از مهم ترین عوامل مؤثر بر وقوع این پدیده شامل: ارتفاع، شیب، جهت شیب، لیتولوژی، کاربری اراضی، فاصله از گسل، فاصله از جاده، فاصله از رودخانه و بارش، به عنوان متغیرهای مستقل تهیه شد. ارزش گذاری و استاندارد سازی لایه ها، با استفاده از تابع عضویت فازی و وزن دهی معیار ها، با بهره گیری از روش CRITIC انجام شد. در نهایت، مدل سازی با استفاده از روش های تصمیم گیری چندمعیاره MARCOS  و CODAS صورت گرفت. نتایج مطالعه نشان داد که به ترتیب عوامل شیب، کاربری اراضی و لیتولوژی با ضریب وزنی 176/0، 152/0 و 124/0، بیشترین تأثیر گذاری را در رخداد لغزش های منطقه دارند. با توجه به خروجیِ روش CODAS، به ترتیب 25/121 و 96/187 کیلومتر مربع از مساحت محدوده و مطابق با نتایجِ به کارگیری روشMARCOS ، 32/85 و 76/201 کیلومتر مربع از مساحت محدوده، در طبقه پرخطر و بسیار پرخطر قرار دارد. با توجه به اعتبار سنجی روش های تصمیم گیری چندمعیاره استفاده شده، با بهره گیری از روش منحنی ROC  بیانگرِ دقت خیلی خوب روش CODAS، با مساحت زیر منحنی 76/0 و دقت عالی روشMARCOS ، با مساحت زیر منحنی 87/0 است. به نظر می رسد که نتایج این مطالعه، در انتخاب روش مناسب در راستای پتانسیل سنجی خطر زمین لغزش در مناطق مشابه با محدوده محور ارتباطی نیر-سراب، می تواند بسیار مفید باشد و مورد توجه پژوهشگران، مسئولان و سیاست گذاران قرار گیرد.
۳۶.

بررسی و پهنه بندی نقشه خطر وقوع زمین لغزش در حوضه آبخیز لیقوان چای با استفاده از مدل ANP

کلیدواژه‌ها: زمین لغزش مدل ANP GIS لیقوان چای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۱ تعداد دانلود : ۲۱۱
در این پژوهش به ارزیابی مکانی خطر وقوع زمین لغزش در سطح حوضه آبخیز لیقوان چای پرداخته شد. حوضه آبخیز لیقوان چای با مساحتی در حدود 200 کیلومترمربع در محدوده سیاسی- اداری شهرستان تبریز واقع شده است. به منظور پهنه بندی خطر وقوع زمین لغزش در سطح حوضه آبخیز لیقوان چای از 9 متغیر مکانی بهره گرفته شد. برای تعیین وزن هر یک از متغیرها از مدل فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) در چارچوب سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) استفاده به عمل آمد. توجه هم زمان به روابط درونی و بیرونی بین معیارها مهم ترین مزیت مدل ANP نسبت به سایر مدل های تصمیم گیری چند معیاره می باشد. نتایج حاصل از مدل ANP نشان می دهد که سه متغیر شیب (با وزن 279/0)، سازندهای زمین شناسی (با وزن 224/0) و بارش (با وزن 165/0) موثرترین متغیرهای دخیل در رخداد زمین-لغزش در مقیاس حوضه آبخیز لیقوان چای می باشند. در واقع، این متغیرها با فراهم نمودن شرایط مستعد، وقوع زمین-لغزش های منطقه را کنترل می کنند. همچنین، پهنه بندی خطر وقوع زمین لغزش از طریق روی هم گذاری معیارهای تحقیق با استفاده از ضرایب حاصل از مدل ANP در چارچوب سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) نشان داد که در حدود 36 درصد از سطح حوضه در کلاس خطر زیاد و بسیار زیاد قرار گرفته است. بخش اعظمی از این پهنه ها در یالادست حوضه واقع شده اند. مشارکت همزمان چندین عامل از قبیل شیب زیاد، بارش بالا، سازندهای زمین شناسی حساس، وجود گسله ها و غیره باعث شده است که قسمت های بالادست حوضه لیقوان چای از شرایط مناسبی برای وقوع زمین لغزش برخوردار شوند.
۳۷.

برآورد میزان فرسایش و رسوب با استفاده از مدل های EPM و MPSIAC در حوضه آبخیز تاجیار

کلیدواژه‌ها: حوضه آبخیز تاجیار فرسایش مدل های فرسایش MPSIAC EPM

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۵۲
تحقیق حاضر با عنایت به اهمیت مسئله فرسایش خاک به خصوص در حوضه های کوهستانی کشور به منظور ارزیابی وضعیت فرسایش خاک در حوضه آبخیز تاجیار واقع در شمال غرب کشور صورت گرفت. در این راستا با استفاده از مدل های تجربی MPSIAC و EPM و با بهره گیری از قابلیت های سامانه اطلاعات جغرافیایی سعی گردید تا میزان فرسایش و رسوب دهی در حوضه مورد مطالعه برآورد گردد. داده های مورد استفاده شامل نقشه ها، تصاویر ماهواره ای، آمار ایستگاه های هواشناسی و هیدرومتری بود. نتایج به دست آمده نشان داد که تفاوت های قابل توجهی میان دو مدل مذکور از لحاظ مقدار فرسایش و رسوب برآوردی وجود دارد به طوری که میزان رسوب کل در مدل MPSIAC، برابر با 99342/76 تن درسال و در مدل EPM، برابر با 16089/37 تن در سال برآورد گردید و نشان داد که حوضه مورد مطالعه با اعمال روش MPSIAC در کلاس فرسایشی متوسط و با به کارگیری مدل EPM در کلاس فرسایشی کم قرار دارد. در نهایت نتایج تحقیق نشان داد که مدل MPSIAC به لحاظ دخیل کردن عوامل بیشتر و تاثیر دهی توامان عوامل از یک سو و دقت بیشتر جداول امتیاز دهی و معادلات مربوطه از سوی دیگر از کارایی بهتری نسبت به مدل EPM برخوردار می باشد. با این حال کالیبره کردن مدل مزبور در جهت کاهش خطاها و پیش بینی دقیق تر می تواند به نتایج بهتر و قابل اعتمادتری بینجامد
۳۸.

بررسی میزان فرسایش خاک و ارتباط آن با شاخص های ژئومورفیک و پوشش گیاهی در حوضه آبخیز کوزه توپراقی، استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژئومورفیک فرسایش خاک شاخص پوشش گیاهی «RUSLE» کوزه توپراقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۰۵
فرسایش خاک، یکی از مشکلات محیطی است که تهدیدی برای منابع طبیعی، کشاورزی و محیط زیست به شمار می رود. در این راستا، اطلاعات زمانی و مکانی از فرسایش خاک در اقدامات مدیریتی، کنترل فرسایش و مدیریت حوضه های آبخیز نقش مؤثری دارند؛ بنابراین هدف از این پژوهش، بررسی میزان فرسایش خاک درحوضه آبخیز کوزه توپراقی با مدل«RUSLE» و ارتباط آن با شاخص های پوشش گیاهی می باشد. برای دست یافتن به هدف تحقیق، از مدل تجربی «RUSLE» که شامل عامل های، R، K، LS، C و P است، استفاده شده است. بدین منظور به ترتیب با استفاده از داده های باران سنجی أخذ شده از سازمان هواشناسی، لایه بافت خاک 1:250000 ایران، مدل رقومی ارتفاع 30 متر «Aster» و همچنین تصویر ماهوراه ای «لندست 8 OLI» در محیط سامانه اطلاعات مکانی«GIS» تهیه شده اند و پس از روی هم گذاری لایه ها، مقدار فرسایش سالانه خاک در سطح حوضه برآورد شد. در گام بعد، شاخص های ژئومورفیک و پوشش گیاهی که در رخداد فرسایش خاک مؤثر هستند شامل: شاخص رطوبت توپوگرافی (TWI)، شاخص توان آبراهه (SPI)، شاخص انحناء دامنه (Curvatore)، شاخص انحناء مقطع (Profil Curvatore)، شاخص انحناء سطح  (Plan Curvatore) و شاخص پوشش گیاهی عادی (NDVI) در محیط « ArcMap» ایجاد شد و نقشه های پهنه بندی تهیه شدند. در راستای این امر از نرم افزارهای «GIS 10.8، ENVI 5.6، Excel و SPSS» جهت تهیه نقشه ها و همچنین تجزیه وتحلیل استفاده شد. نتایج این مطالعه نشان داد که مقدار فرسایش سالانه خاک برای کل حوضه در دامنه بین 0 تا 63/26 تن در هکتار در سال برآورد شد. در بررسی دیگر، ارتباط بین شاخص های ژئومورفیک و پوشش گیاهی با میزان فرسایش سالانه خاک انجام پذیرفت که نتایج آن نشان داد شاخص های: شیب، انحناء سطح، انحناء مقطع، انحناء دامنه و رطوبت توپوگرافی به ترتیب با ضریب تبیین 78/0، 40/0، 20/0، 06/0 و 03/0 بیش ترین تاثیرگذاری را در فرسایش خاک حوضه آبخیز کوزه توپراقی داشته اند، در حالی که  شاخص های تفاضل پوشش گیاهی نرمال شده و توان آبراهه به ترتیب با مقادیر 03/0 و 11/0 رابطه ای معکوس با فرسایش سالانه خاک داشته اند. نتایج این پژوهش امکان  تلفیق شاخص های مؤثر ژئومورفیک و پوشش گیاهی بر فرسایش و نیز امکان استفاده از سایر شاخص های مؤثر و قابلیت های «RS»  و «GIS» را جهت تخمین کمّی مقادیر فرسایش خاک تأیید می نماید.
۳۹.

تجزیه و تحلیل و پهنه بندی میزان فرسایش خاک و ارتباط آن با شاخص های هیدروژئومورفیک و پوشش گیاهی ، مطالعه موردی: حوزه آبریز خیاوچای، مشکین شهر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرسایش خاک رگرسیون مدل RUSLE شاخص پوشش گیاهی عادی هیدروژئومورفیک حوضه آبریز خیاوچای شمال غرب ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۱ تعداد دانلود : ۱۷۸
فرسایش خاک از جمله تهدیدات زیست محیطی جدی است که می تواند بر جنبه های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی کشورها تأثیر بگذارد. یکی از مدل های تجربی پرکاربرد برای تخمین میزان فرسایش خاک معادله جهانی فرسایش خاک اصلاح شده موسوم به مدل RUSLE می باشد. هدف از این پژوهش تجزیه و تحلیل و پهنه بندی میزان فرسایش خاک و ارتباط آن با شاخص های هیدروژئومورفیک و پوشش گیاهی حوضه آبریز خیاوچای مشکین شهر می باشد. فاکتورهای مدل RUSLE شامل فرسایندگی باران (R)، فرسایش پذیری خاک (K)، توپوگرافی (LS)، پوشش گیاهی (C) و عملیات حفاظتی (P) است که به ترتیب عامل فرسایندگی باران با استفاده از داده های بارندگی، لایه بافت خاک، مدل رقومی ارتفاعی و کاربری اراضی می باشد در محیط سامانه اطلاعات مکانی (GIS) تهیه شده اند و پس از روی هم گذاری لایه ها، مقدار فرسایش سالانه خاک بین 0 تا 54/150 تن بر هکتار در سال در سطح حوضه برآورد شد. در گام بعد شاخص های هیدروژئومورفیک و پوشش گیاهی که در رخداد فرسایش خاک موثر هستند شامل شاخص رطوبت توپوگرافی (TWI)، شاخص توان آبراهه (SPI)، شاخص انحناء دامنه (Curvatore)، شاخص انحناء مقطع (Profil Curvatore)، شاخص انحناء سطح (Plan Curvatore) و شاخص پوشش گیاهی عادی (NDVI) در محیط ArcMap ایجاد و نقشه های پهنه بندی تهیه شدند. نتایج این پژوهش همچنین نشان داد عامل توپوگرافی با ضریب همبستگی 92/0 درصد بیش ترین تاثیر را در برآورد فرسایش سالانه خاک توسط مدل RUSLE داشته است. در بررسی دیگر ارتباط بین شاخص های هیدروژئومورفیک و پوشش گیاهی با میزان فرسایش سالانه خاک انجام گرفت و نتایج نشان داد که شاخص های تفاضل پوشش گیاهی نرمال شده و انحناء مقطع به ترتیب با ضریب همبستگی 57/0 و 05/0 نسبت به شاخص های دیگر به ترتیب بیش ترین و کم ترین تاثیرگذاری را دارا می باشند. نتایج این پژوهش امکان تلفیق شاخص های موثر هیدروژئومورفیک و پوشش گیاهی بر فرسایش و نیز امکان استفاده از سایر شاخص های موثر و قابلیت های RS و GIS را جهت تخمین کمی مقادیر فرسایش خاک را تایید می نماید.
۴۰.

بررسی مخاطرات ناشی از فرونشست زمین و تأثیر آن بر محوطه های تاریخی با استفاده از تکنیک تداخل سنجی تفاضلی راداری، مطالعه موردی: دشت اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرونشست زمین تداخل سنجی راداری آب زیرزمینی محوطه های تاریخی دشت اردبیل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶ تعداد دانلود : ۷۴
این پژوهش ضمن بررسی نرخ تغییرات ناشی از فرونشست زمین در محدوده دشت اردبیل، به اثرات احتمالی تغییرات فرونشست زمین بر 5 محوطه تاریخی اوزریک، قلعه بوینی، قطار تپه سی، تپراقلو و نیارچمنی واقع در دشت اردبیل می پردازد. در تحقیق حاضر جهت بدست آوردن سطح ایستابی آب زیرزمینی از داده های 22 چاه پیزومتری در سطح دشت اردبیل با استفاده از روش RBF و برای دست یابی به تغییرات فرونشست زمین از تصاویر SAR ماهواره Sentinel1-A به روش تداخ سنجی راداری استفاده شده است. بازه زمانی مورد استفاده در این پژوهش، یک بازه 7 ساله؛ از سال 1395 تا سال 1402 است. نتایج تحقیق نشان داد که سطح آب زیرزمینی در جنوب شرقی دشت اردبیل وضعیت خطرناکی دارند. به دلیل تمرکز بی رویه چاه ها در این منطقه و برداشت زیاد آب، باعث افت شدید سطح آب زیرزمینی شده است که تبعات بسیار بدی مانند خشک شدن سفره های آب زیرزمینی و فرونشست شدید زمین در این منطقه را به دنبال داشته است. همپوشانی موقعیت محوطه های تاریخی با مناطق دارای فرونشست نشان می دهد که تپه تپراقلو مربوط به هزاره اول قبل از میلاد دارای فرونشست با نرخ 250 میلی متر است که در مقایسه با دیگر محوطه های تاریخی بیشترین مقدار را به خود اختصاص داده است. تپه اوزریک نیز که در شمال غربی شهر اردبیل قرار دارد با نرخ 69 میلی متر فرونشست زمین در رتبه دوم قرار دارد. سایر تپه ها نیز علارغم اینکه در شرایط موجود در محدوده فرونشست زمین قرار نگرفته اند ولی با توجه به روند پیشروی محدوده های تحت تاثیر فرونشست، در سال های آتی با توجه به مدیریت نامناسب آب های زیرزمینی، این محوطه های تاریخی نیز درگیر مسئله فرونشست زمین و تخریب بافت تاریخی خواهند شد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان