علیرضا محمدی کله سر

علیرضا محمدی کله سر

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۶ مورد از کل ۲۶ مورد.
۲۱.

درآمدی بر طنز عرفانی با نگاهی انتقادی به پژوهش های حوزة طنز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان دیگری خود کارناوال طنز عرفانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸۱ تعداد دانلود : ۹۰۷
تعاریف و تلقی هایِ مرسوم از طنز و مطایبه در ادبیات فارسی بر تقابلی بنیادین میان «سخن جد» و «سخن غیرجد» بنا شده اند. این پیشفرض، پی آمدهایی را در حوزة طنزپژوهی به دنبال داشته است که از آن جمله به مواردی چون رجحان «سخن جد» بر «غیرِجد» و همچنین تقلیلِ طنز و شوخ طبعی به پیامی اجتماعی، اخلاقی، دینی و ... می توان اشاره کرد. مقالة حاضر با نشان دادنِ کاستی هایِ این شیوة نگاه، به ویژه در مورد طنزهای عرفانی در پی آن بوده است تا با بهره گیری از اندیشه های میخاییل باختین، چشم اندازی از طنز عرفانی ترسیم کند که بنیان هایِ آن بر ویژگی های کارناوالیِ زبان و طنز عرفانی و میزانِ مرزبندی میان «خود» و «دیگری» بنا نهاده شده است. در این چشم انداز، اگر میزانِ مرزبندی میان «خود» و «دیگری» را به صورت یک پیوستار در نظر بگیریم، طنز عرفانی در سویی قرار دارد که در آنجا کمترین میزانِ مرزبندی به چشم می خورد. این مرزبندی با گذر از طنزهای اجتماعی و سیاسی به بیشترین مقدار خود در سوی دیگرِ پیوستار، یعنی دشنام ها و هجوهای شخصی می رسد.
۲۲.

زمینه های گفتگویی طنز در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طنز گفتگو براندازی فضای عمومی صدای برتر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱۶ تعداد دانلود : ۸۲۶
گفتگو در آثار میخاییل باختین اصطلاحی است که سرشتی روش شناختی دارد. وی گفتگو را روشی برای روبه رو شدن با اموری می داند که تن به برخورد سلطه جویانه نمی دهند. بنابراین، این اصطلاح در تقابل با برتری طلبیِ نیروهای تک آوا قرار می گیرد. جنبه های گفتگوییِ طنز، خنده و کارناوال در اندیشه باختین نیز در همین ویژگی ریشه دارند. هدف مقاله حاضر بررسی زمینه های است که با پرورش عناصر گفتگویی و کارناوالی، به شکل گیری عناصر طنزآمیز در مثنوی انجامیده اند. از این رو، ابتدا براندازی آوای برتر به عنوان روشی تنیده در ساختارِ صوری و معنایی مثنوی بررسی شده است. در بخش دوم، بازتابِ این روش در طنزآمیز کردنِ حکایات مثنوی دنبال شده است. در این حکایات، ورود صدای مسلط به فضایی عمومی و همنشینی آن با صداهای سرکوب شده، به ایجادِ فضایی کارناوالی و همراه با خنده می انجامند. می توان گفت، طنزپردازی مثنوی، زاییده روشِ براندازنده و فرارونده آن برای تفسیر جهان اند نه عناصری برای تزیینِ متن.
۲۳.

پیوندهای معنایی تمثیل های وحدت وجود در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عرفان وحدت وجود مثنوی تمثیل نور و آب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳۴ تعداد دانلود : ۱۰۳۶
بیان و تعبیر تجارب عرفانی، همواره یکی از مسائل چالش برانگیز در حوزه زبان عرفانی بوده است. این مشکل که ریشه در ناکارآمدی زبان در برخورد با اینگونه تجارب دارد، به استفاده عارفان از ظرفیت های هنری زبان انجامیده است. از جمله این ظرفیت ها می توان به تمثیل اشاره کرد. در این مقاله، به بررسی تمثیلهای نور و آب به عنوان دو تمثیل از مهم ترین تمثیل های تبیین وحدت وجود در مثنوی پرداخته شده است. این دو تمثیل افزون بر انتقال مفهوم وجودشناختی وحدت وجود (رابطه حق و خلق)، بسیاری از ویژگی های دیگرِ این نظریه را نیز انتقال می دهند. این نوشتار با تکیه بر مفهوم ناشمارایی نور و آب به کاوش در توانایی های این تمثیل ها در بازنمایی خوشه های معنایی تجربه وحدت می پردازد. روابط متناقض نمای میان وحدت و کثرت، تنزیه و تشبیه، ظاهر و باطن و...، مفهوم انسان کامل و فنا و همچنین نظریه خلق مدام از جمله ویژگی های قابل بیان از طریق این دو تمثیل محسوب می شوند.
۲۴.

فلز و قداست آن در اساطیر ملی و متون دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قداست فلز فلز و جاودانگی اساطیر ملی اساطیر دینی جاودانگی آسمان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای اسطوره شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم طبیعت و عناصر طبیعی در ادبیات
تعداد بازدید : ۱۷۹۹ تعداد دانلود : ۱۰۶۶
در اساطیر ایران، فلز قداست و اهمیت بسیاری دارد. پیشینیان، این گوهر را با آسمان پیوند داده و برای آن اصلی آسمانی قائل شده اند؛ چنانکه گاه دیواره آسمان را نیز از جنس فلز پنداشته اند. فلز به دلیل برخورداری از این پیشینه، عنصری اهریمن ستیز است. در نمونه هایی از اساطیر و داستان واره های ایرانی، فلز همچون وسیله ای برای به بندکشیدن و یا کشتن نیروهای اهریمنی و پلشتی به کار رفته است. از این رو، فلز همواره با جاودانگی و بی مرگی نیز پیوند داشته است؛ چنانکه در حوادث پایان جهان، این عنصر، آفرینش اورمزد را از اهریمن و جلوه های او پاک می کند و با نابود کردن اهریمن و مرگ، با جاودانگی پیوند می یابد.در این مقاله، پس از بررسی قداست و تاثیر و کارکرد فلز از جنبه ها و لایه های گوناگون، سعی شده است پیوندهای معنایی و اسطوره ای این گوهر، تا حد امکان آشکار شود.
۲۵.

بسترهای آفرینش هنری در متون عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عرفان زبان آشنایی زدایی آفرینش هنری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی بلاغت
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات متون عرفانی و تحلیل عرفانی متون ادبی
تعداد بازدید : ۱۵۳۴
در نوشتار حاضر، به واکاوی پیوندهای موجود میان اندیشه عرفانی و جنبه های زیباشناسانه متون عرفانی پرداخته شده است. به عبارت دیگر، این مقاله در پی معرفی بسترهای فکری ای است که از متون عرفانی آثاری هنری ساخته اند. اهمیت این بسترها را باید در دخالت آگاهانه یا ناآگاهانه آنها در فرآیند آفرینش متون پیگیری کرد، چنانکه حتی متونی همچون مقالات، تذکره ها، نامه ها و متون تعلیمی صوفیه را نیز به آثاری شاعرانه تبدیل کرده اند. برای دستیابی به این هدف ابتدا به مرور اصطلاحات آشنایی زدایی و برجسته سازی به عنوان سنجه هایی برای شناسایی زبان ادبی در نظریات فرمالیست ها و ساختارگرایان پرداخته شده است. در ادامه، نقش مؤلّفه هایی از اندیشه عرفانی چون تأویل و رمز، مکاشفه، عادت گریزی، آفرینش پیاپی، نسبی گرایی و حیرت در آفرینش هنری نشان داده شده است. این مؤلّفه ها نگاهی چند لایه و باطنی در نویسندگان متون عرفانی بر می انگیزند که نتیجه چنین نگاهی را در زبان این متون می توان دید؛ زبانی که با برجسته کردن برخی عناصر زبانی، ادراکی هنری را در خواننده آنها پدید می آورند.
۲۶.

نمادهای جاودانگی (تحلیل و بررسی نماد دایره در متون دینی و اساطیری)(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷۱۲ تعداد دانلود : ۲۸۷۹
تصور و ساختن نمونه های جاودانه، یکی از آشکارترین تلاشهای انسانی است که از نخستین لحظات زندگی، مرگ و زوال را به چشم می دیده، و همه مظاهر دنیا را در حال فرو ریختن می یافته است. یکی از مهمترین اشکالی که با جاودانگی و مفهوم بی نهایت پیوند دارد، نماد دایره است. در حقیقت انسان، مفاهیم جاودانه را در این شکل مجسم کرده است. این تجسم، گاه به صورت تصویری ذهنی و گاهی نیز به شکل نمونه های دیدنی درآمده است. از مهمترین ویژگیهای این نماد (همچون دیگر نمادها)، شناور بودن آن است؛ به همین سبب، در کسوتهایی گوناگون نمود یافته است؛ چنان که گاهی تجلی قداست می گردد، گاهی آفرینش کیهانی را تکرار می کند و گاهی نیز با اشیایی دیگر، گره می خورد و مفهومی یکسان را نشان می دهد. در این نوشتار، تلاش شده است تا ویژگیها، کاربردها و پیوندهای دایره با جاودانگی و مفاهیم دیگر، آشکار شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان