احسان خادمی بهابادی

احسان خادمی بهابادی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

مقایسه راهبرد باراک اوباما و دونالد ترامپ در قبال افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: افغانستان آمریکا اوباما ترامپ راهبرد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۶ تعداد دانلود : ۲۶۶
  افغانستان در دهه های اخیر در سیاست خارجی آمریکا نقش ویژه ای داشته است. ورود آمریکا به عرصه سیاسی-نظامی افغانستان به اواخر اشغال این کشور توسط ارتش سرخ شوروی در دهه 1980 می گردد. 11 سپتامبر 2001 تمرکز راهبردی بوش را بر این کشور افزایش داده و باعث حمله به افغانستان شد. این راهبرد کم و بیش در دوران روسای جمهوری بعدی آمریکا بخصوص اوباما و ترامپ نیز ادامه یافت. در این راستا سوال اصلی پژوهش حاضر این است که راهبرد اوباما و ترامپ در قبال افغانستان چه تشابهات و افتراقاتی را داشته است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که اوباما وضعیت امنیت افغانستان را از اولویت های جدی خود اعلام و با شعارنفی جنگ موفق به دریافت صلح نوبل شد. سیاست اوباما درمورد افغانستان درواقع نقشه راه دولت وی دربرخورد با مسئله افغانستان قلمداد می شد. استمرارمشکلات آمریکا دراین کشور دربرخورد با طالبان از مهم ترین مسائلی بود که دولت اوباما درصدد حل آن در کوتاه ترین زمان ممکن بود.ترامپ در ابتدای ورود به کاخ سفید، وعده خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان را مطرح کرد، اما بعد طرحی را امضا کرد که چهار هزار نظامی آمریکایی دیگر به افغانستان اعزام شوند . ترامپ در راهبرد خود مخالف خروج شتاب زده نظامیان آمریکایی از افغانستان بود. اوباما و ترامپ هردودر وعده خروج از افغانستان و برقراری صلح در آن کشور، پیگیری مذاکرات صلح، واگذاری مسولیت به نیروهای افغان و مسآله تروریسم دیدگاهی مشترکی داشتند. پژوهش حاضراز نوع توصیفی تحلیلی با رویکرد مقایسه ای است.
۲.

بررسی تأثیر مسأله هسته ای جمهوری اسلامی ایران بر نظم منطقه ای غرب آسیا(2020-2000)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۲۵ تعداد دانلود : ۲۱۲
استراتژی جمهوری اسلامی ایران در مسأله هسته ای در غرب آسیا استراتژی بازدارنده و دفاعی است که باعث افزایش توان قدرت ملی کشور ، حافظ تمامیت ارضی و امنیت ملی ایران و منجر به کاهش احتمال هر گونه تهاجم نظامی علیه ایران شده است. این مقاله با هدف بررسی اتخاذ یک استراتژی بازدارندگی خصوصاً از نوع بلند مدت آن برای برنامه هسته ای ایران و تأثیر آن بر غرب آسیا، نقش بسیار مهمی برای بیان چهره واقعی قدرت و اقتدار ایران در غرب آسیا دارد. در این راستا به دنبال پاسخ به این سؤال می باشیم که استراتژی پرونده هسته ای جمهوری اسلامی ایران بر نظم منطقه ای غرب آسیا بین سال های 2000 تا 2020 چه تأثیراتی دارد؟ و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی این فرضیه مطرح شده است که استراتژی جمهوری اسلامی ایران در غرب آسیا علاوه بر اینکه مبتنی بر اتحاد با نیروهای شیعه طرفدار ایران و تقویت محورهای مقاومت می باشد، در پرونده هسته ای ایران بین سال های 2000 تا 2020 موجب ایجاد ایران هراسی در بین کشورهای غرب آسیا شده و عدم اعتماد میان کشورهای منطقه شده است.  در این راستا با استفاده از چارچوب نظریه هالستی و همچنین نظریه ی بازدارندگی به بررسی سیاست های هسته ای جمهوری اسلامی ایران و تأثیرات آن بر غرب آسیا با استفاده از متغیرهای دخیل مانند نقش آمریکا پرداختیم و به این نتیجه رسیدیم که پرونده هسته ای ایران موجب ایجاد ایران هراسی در غرب آسیا شده است در حالی که استراتژی هسته ای ایران در غرب آسیا مبتنی بر بازدارندگی و استراتژی تدافعی در مقابل حمله احتمالی است.
۳.

سیاست جمهوری اسلامی ایران در قبال ناآرامی های سیاسی بحرین از منظر سازه انگاری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۱۹ تعداد دانلود : ۲۵۵
 تحولات موسوم به بهار عربی در جهان عرب تابع متغیرهای متعددی بوده است و در این میان نیروها و کنشگران خارجی مجموعه ای از مهم ترین متغیرهایی هستند که آینده سیاسی جهان عرب را تحت تأثیر قرار می دهند. نحوه موضع گیری و دخالت بازیگران خارجی در امور کشورهای عربی، تابع متغیرهای مختلفی مانند امنیت، منافع اقتصادی و منافع سیاسی ایدئولوژیک بوده است و هر یک از این بازیگران به فراخور سیاست های خود، الگوهای رفتاری متفاوتی در قبال این تحولات داشته اند. در سطح منطقه خاورمیانه، ملاحظات و سیاست های چند کنشگر دولتی شامل عربستان سعودی، ترکیه، ایران و اسرائیل، اهمیت ویژه ای دارد. در این راستا مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، درصدد بررسی سیاست خارجی ایران در قبال تحولات سال های اخیر در کشور بحرین بر اساس نظریه سازه انگاری می باشد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که سیاست خارجی ایران در قبال بحران بحرین بر اساس مؤلفه های هویتی بوده و طبیعی به نظر می رسد که سیاست خارجی ایران در قبال این کشور دچار تغییرات مرحله ای گردد. لذا نظر به اهمیت موضوع، پژوش حاضر درصدد است با روش توصیفی تحلیلی به تشریح و تبیین سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قبال تحولات بحرین از منظر نظریه سازه انگاری بپردازد.
۴.

سیاست خارجی ایران در قبال بحران یمن و پیامدهای آن بر امنیت عربستان سعودی (2011-2024)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایران عربستان سعودی یمن سیاست خارجی خاورمیانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۹۵
با شکل گیری تحولات سیاسی در یمن، بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای بر اساس منافع و علایق خود، جهت گیری های مختلفی را در رابطه با این کشور که اهمیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک خاصی در منطقه خاورمیانه دارد، اتخاذ نموده اند. در این میان، تلاش پیگیر برخی دولت ها برای تغییر وضع موجود و برخی دیگر در جهت حفظ وضع موجود در این کشور در راستای افزایش قدرت خود، از جلوه های بارز تحولات سیاسی در یمن محسوب می شود که بر پیچیدگی اوضاع این کشور افزوده است. این پژوهش می کوشد با توجه به جایگاه استراتژیک یمن و اهمیت آن برای دو رقیب منطقه ای و شکل گیری رقابت درون منطقه ای و بین المللی به این سؤال پاسخ دهد که نقش ایران در بحران یمن چه تاثیری بر امینت عربستان می گذارد؟ یافته های پژوهش مبنی بر این است که سیاست خارجی ایران در قبال بحران یمن به عنوان قدرت منطقه ای در مقابل نظام وابسته ی سابق و پشتیبان حرکت مردمی برای رهایی از سلطه و وابستگی های خارجی در این کشور قرار دارد. همچنین سقوط نظام وابسته ی عربستان در یمن و  نقش و جایگاه شیعیان و انقلابیون خواهان دموکراسی، می تواند نقش تعیین کننده ای در تضعیف جایگاه عربستان و تقویت جبهه ی مقاومت و همچنین تغییر موازنه قوا به ضرر این کشور و به نفع جمهوری اسلامی ایران که بدون شک قدرت اول منطقه ای در خاورمیانه است، ایفا نماید. هدف این پژوهش بررسی نقش ایران در بحران یمن و تاثیر آن بر امنیت عربستان است. روش پژوهش مورد استفاده روش توصیفی – تحلیلی با استفاده از داده های کتابخانه ای است.
۵.

نقش صدور انقلاب اسلامی ایران در معادلات راهبردی خاورمیانه در پرتو نظریه سازه انگاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صدور انقلاب نظریه سازه انگاری خاورمیانه معادلات راهبردی نظام بین الملل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
از بدو تکوین انقلاب اسلامی، ضرورت صدور آموزه های برخاسته از متن نظری و عملی انقلاب به خارج از مرزهای جغرافیایی، با هدف تداوم حیات انقلاب اسلامی در داخل کشور و بسط آن در میان سایر ابنای نوع بشری، فراتر از قلمرو ملّی، حس گردید و در دستور کار فکری و عملی اندیشمندان و دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی، علی رغم فراز و فرودهایی، قرار گرفت . در این راستا پژوهش حاضر در صدد پاسخ به این سؤال است که نقش صدور انقلاب اسلامی ایران در معادلات راهبردی خاورمیانه در پرتو نظریه سازه انگاری است؛ چه بوده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد از آن جا که می توان مشخّصتاً اصولی هم چون رهایی بخشی به نوع بشری؛ دگردیسی در سازوکار حاکم بر نظام جهانی؛ عدالت گستری در نظام جهانی و نفی هژمونی بین المللی را به عنوان مبانی نظری صدور انقلاب اسلامی ایران در نظر گرفت، لذا در این راستا با توجه به رهیافت برسازی، بخصوص در قالب الگوهای سه گانه ارتباطی دوستی، دشمنی و رقابت تئوریزه شده از سوی الکساندر ونت، می توان این مفروض را لحاظ داشت که صدور انقلاب اسلامی، دو پیامد کلّی را در منطقه سبب گردیده است: الف- صدور انقلاب اسلامی، باعث شده است که جبهه گیری های سه گانه دوستی، دشمنی و رقابت از سوی واحدهای سیاسی دولتی خاورمیانه معطوف به جمهوری اسلامی ایران اتّخاذ شود. ب- صدور انقلاب اسلامی باعث شده است تا میزان نفوذ و مداخله گری بازیگران دولتی و غیردولتی برون منطقه ای در منطقه منا، به مراتب کاسته شود.
۶.

بررسی عوامل اثرگذار در همگرایی و واگرایی افغانستان و پاکستان و تأثیر آن بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران

کلیدواژه‌ها: افغانستان پاکستان دیورند پشتونستان ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
تاریخ روابط افغانستان و پاکستان نشانگر آنست که عامل و مؤلفه همگرا و واگرا طی حدود 73 سال در روابط دوکشور بوده است. از این رو، ماهیت روابط دوکشور به دلیل وجود زمینه های همگرایی و واگرایی متأثر از این عوامل، روند ثابتی را طی کرده و روابط دو کشور همیشه بر آشوب و تنش بوده و باعث بی اعتمادی این دوکشور نسبت به هم می شود. اکنون قدرت گیری دوباره طالبان که پاکستان از حامیان اصلی آن است می تواند بحرانی را برای روابط فیمابین دوکشور در منطقه به طور طبیعی و تأثیر آن بر امنیت جمهوری اسلامی ایران به طور خاص ایجاد کند. با توجه به این چشم اندازه، در پژوهش حاضر مهمترین عوامل تأثیرگذار در همگرایی و واگرایی بین دو کشور افغانستان و پاکستان از یک سو و روابطشان بر امنیت جمهوری اسلامی ایران از سوی دیگر تحلیل می شود. در واقع هدف از این پژوهش علاوه بر تشریح روابط افغانستان و پاکستان، پاسخ به این پرسش است که روابط افغانستان با پاکستان به طور کلی و با توجه به اتفاقات بعدی و قدرت تصمیم گیری مجدد طالبان چه برامنیت ملی جمهوری اسلامی ایران دارد؟ بر این اساس، این فرضیه مطرح می شود که مهم ترین عوامل واگرایی، اختلافات مرزی، ساختار سیاسی و فقدان عمقِ استراتژیک پاکستان، و اصلی ترین عوامل همگرایی دو کشور عبارت از اشتراکات فرهنگی دینی، همکاری های و می باشد. و به دلیل قرار گرفتن این دو کشور در محیط پیرامونی جمهوری اسلامی ایران، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. ؟ بر این اساس، این فرضیه مطرح می شود که مهم ترین عوامل واگرایی، اختلافات مرزی، ساختار سیاسی و فقدان عمقِ استراتژیک پاکستان، و اصلی ترین عوامل همگرایی دو کشور عبارت از اشتراکات فرهنگی دینی، همکاری های و می باشد. و به دلیل قرار گرفتن این کشور در محیط پیرامونی جمهوری اسلامی ایران، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. ؟ بر این اساس، این فرضیه مطرح می شود که مهم ترین عوامل واگرایی، اختلافات مرزی، ساختار سیاسی و فقدان عمق استراتژیک پاکستان، و اصلی ترین عوامل همگرایی دو کشور عبارت از اشتراکات فرهنگی- دینی، همکاری های و می باشد. و به دلیل قرار گرفتن این کشور در محیط پیرامونی جمهوری اسلامی ایران، از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان