آمنه پوررحیم قورقچی

آمنه پوررحیم قورقچی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۸ مورد از کل ۸ مورد.
۱.

تأثیر مصرف حاد سه دوز مختلف مکمل سیر بر زمان ترومبوپلاستین و پروترومبین متعاقب فعالیت استقامتی شدید در مردان جوان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مکمل سیر تمرین استقامتی حاد زمان ترومبوپلاستین زمان پروترومبین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۲۰
زمینه و هدف: احتمالاً دوزهای مختلف مکمل سیر متعاقب فعالیت استقامتی حاد، بر زمان انعقاد خون اثر متفاوتی دارند. هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر مصرف سه دوز مختلف 500، 750 و 1000 میلی گرم مکمل سیر بر زمان نسبی ترومبوپلاستین و پروترومبین پس از فعالیت استقامتی شدید در مردان فعال بود. روش تحقیق: تعداد 15 مرد جوان سالم فعال در مرحله رقابت (میانگین سنی 88/7± 27 سال، وزن 45/6±9/73 کیلوگرم، و حداکثر اکسیژن مصرفی 49/0±35/59 میلی لیتر/کیلوگرم/دقیقه) با حداقل سه سال فعالیت منظم در دو ی استقامتی 5000 متر، به صورت داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند.  شرکت کنندگان طی چهار جلسه، دوز های مختلف سیر (500، 750 و 1000 میلی گرم پودر سیر) و نشاسته (دارونما) را مصرف کرده و چهار ساعت بعد، یک فعالیت استقامتی به مدت 30 دقیقه با شدت 85-65 درصد حداکثر ضربان قلب هدف را بر روی نوارگردان انجام دادند. نمونه خونی، قبل و چهار ساعت بعد از مصرف مکمل یا دارونما و نیز بلافاصله بعد از فعالیت استقامتی حاد، گرفته شد. تفاوت بین دوزهای مختلف پس از سیر پس از فعالیت استقامتی و تأثیر هر یک از دوزهای سیر با دارونما، با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معنی داری 05/0>p محاسبه گردید. یافته ها: سه دوز مصرفی 500، 750 و 1000 میلی گرم سیر، زمان نسبی ترومبوپلاستین را به طور معنی داری افزایش دادند؛ در حالی که پس از یک جلسه فعالیت استقامتی حاد متعاقب هر سه دوز، زمان نسبی ترومبوپلاستین کاهش معنی داری داشت. این کاهش، پس از مصرف دوز 500 میلی گرم در مقایسه با 1000 میلی گرم، به طور معنی داری بیشتر بود. از طرف دیگر، پس از مصرف سه دوز  متفاوت سیر  و متعاقب یک جلسه فعالیت استقامتی حاد، زمان پروترومبین، تغییر معنی داری نداشت. نتیجه گیری: به نظر می رسد برای کاهش زمان ترومبوپلاستین پس از یک جلسه فعالیت استقامتی حاد در افراد فعال، مصرف مکمل سیر با دوز 500 میلی گرم مؤثرتر است. 
۲.

تاثیر تمرین تناوبی شدید و مکمل کورکومین بر بیان ژن miR-133 و miR-1 بطن چپ موش صحرائی مدل انفارکتوس میوکارد ناشی از ایزوپروترنول(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمرین تناوبی شدید کورکومین بیان ژن miR-1 و miR-133 انفارکتوس میوکارد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۱۲۶
زمینه و هدف : عدم تعادل برخی میکرو -ریبونوکلئیک اسیدها و آپوپتوزیس ناشی از آن ها، نقش مهمی در انفارکتوس میوکارد  دارد. با توجه به نقش مکمل کورکومین و تمرینات تناوبی شدید (HIIT) بر این عوامل، هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر HIIT و کورکومین بر بیان ژن miR-133 و miR-1 بطن چپ موش های صحرائی نر مدل انفارکتوس میوکارد ناشی از ایزوپروترنول بود. روش تحقیق : تعداد 40 سر موش صحرائی نر پس از القای انفارکتوس میوکارد از طریق تحت تزریق درون صفاقی ایزوپرترنول (با دوز 100 میلی گرم/کیلوگرم وزن بد  در دو روز متوالی)، به طور تصادفی در چهار گروه HIIT، کورکومین، HIIT + کورکومین و کنترل تقسیم شدند. HIIT شامل هشت هفته متشکل از پنج جلسه تمرین در هر هفته بود که هر جلسه شامل 10 وهله چهار دقیقه ای دویدن با سرعتی در حد 85 تا 90 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی (vVO2max) و دو دقیقه بازگشت به حالت اولیه فعال با شدت 50 تا 60 درصد vVO2max در بین وهله ها بود. کورکومین روزانه 15 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به صورت گاواژ خورانده شد. بیان ژن های miR-1 و miR-133 با استفاده از روش Real-Time PCR بررسی گردید و داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنی داری 0/05>p تحلیل شدند. یافته ها : در هر سه گروه مداخله شامل HIIT، کورکومین و مداخله توام، بیان miR-1 کاردیومیوسیت ها به طور معنی دار کمتر (0/001=p) و بیان miR-133  (p=0/001) بیشتر از گروه کنترل بود. با این حال، بیان ژن در هر دو متغیر مورد بررسی پس از HIIT + مکمل نسبت به مکمل تنها، با تغییر معنی دار بیشتری (به ترتیب با 0/006=p و 0/01=p) همراه بود. نتیجه گیری : احتمالا تجویز مکمل کورکومین به همراه HIIT پس از انفارکتوس میوکارد، با بهبود عملکرد قلبی همراه می باشد؛ اما به دلیل محدودیت های تحقیق، به تحقیقات بیشتری نیاز است.   
۳.

مقایسه تأثیر هشت هفته تمرین تداومی و تناوبی بر شاخص های سرمی محور هورمون رشد/فاکتور رشد شبه انسولین-1 و عملکرد هوازی مردان جوان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آمادگی هوازی عامل رشد شبه انسولینی-1 مردان جوان هورمون رشد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۱ تعداد دانلود : ۱۴۴
تحقیق حاضر به بررسی تأثیر 8 هفته تمرین تداومی و تناوبی شدید بر شاخص های سرمی محور GH/IGF-1 و عملکرد مردان جوان فعال می پردازد. در این مطالعه نیمه تجربی، 20 مرد جوان (18-25 ساله) انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه همگن تمرین تداومی (10= n) و HIIT (10= n) جایگزین شدند و در یک دوره تمرینی هشت هفته ای شرکت کردند. فعالیت اصلی گروه تمرین تداومی شامل 30 تا 50 دقیقه دویدن تداومی با شدت 50-70 درصد ضربان قلب ذخیره (HRR) بود. تمرینات گروه HIIT سه دوره با چهار تکرار و 15-30 ثانیه دویدن با شدت 85-95 درصد HRR در هر تکرار بود. خون گیری از تمام آزمودنی ها در سه مرحله پیش آزمون، بلافاصله پس از جلسه اول و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین انجام گرفت. بررسی ها نشان داد که پس از یک جلسه تمرین تداومی یا HIIT مقدار IGF-1 تام به طور معناداری در هر دو گروه کاهش یافته (0001/0=P، ، 63/21= 2،36 F)، درحالی که غلظت سرمی GH به طور معنا داری در هر دو گروه افزایش یافته است (04/0=P). افزون بر این پس از 8 هفته، هیچ یک از شیوه های تمرینی تغییری در غلظت IGF-1 تام ایجاد نکرد (78/0=P)؛ اما غلظت GH در هر دو گروه افزایش یافت (001/0=P). همچنین غلظت IGF-1 آزاد پس از 1 جلسه و 8 هفته تمرین در هر دو گروه به صورت معناداری افزایش یافت (001/0=P). در مقابل، ALS در آزمون مرحله سوم در هر دو گروه کاهش معنا داری داشته است (001/0=P) و مقادیر IGFBP3 در هیچ یک از دو گروه تغییر نکرد (64/0=P). همچنین افزایش VO 2max در هر دو گروه معنا دار بود (001/0=P)، ولی این افزایش در گروه HIIT بیشتر بود (032/0=P، 49/5= 1،17 F). نتیجه گیری: به نظر می رسد استفاده از هر دو شیوه تمرینی تداومی و تناوبی می تواند سازگاری های مثبتی در راستای بهبود استقامت قلبی-عروقی و تندرستی فرد ایجاد کند، ولی با در نظر گرفتن مواردی مثل افزایش IGF-1 آزاد و VO 2max، تمرینHIIT روش مناسب تری است.
۴.

اثر مکمل دهی حاد گلوتامین قبل از یک فعالیت بدنی درمانده ساز بر میزان لاکتات خون و شاخص درد در ورزشکارن جوان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۱۳۴
زمینه و هدف :  نقش محافظتی گلوتامین در برابر تجزیه پروتئین ها و اثر بالقوه آن در بازتوانی پس از فعالیت های درمانده ساز، به خوبی مشخص نشده است. هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر مکمل دهی حاد گلوتامین قبل از یک فعالیت درمانده ساز بر میزان لاکتات خون و شاخص درد در ورزشکاران جوان بود. روش تحقیق : در این مطالعه نیمه تجربی دوسوکور، 16 ورزشکار مرد (سن: 77/1±87/21 سال، وزن: 02/6±65/72 کیلوگرم، نمایه توده بدن: 75/1± 23 کیلوگرم برمترمربع) به صورت تصادفی در دو گروه مکمل گلوتامین (8=n) و دارونما (8=n) تقسیم شدند. گروه تجربی، 6/0 گرم مکمل گلوتامین همراه با 500 میلی لیتر آب، به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن نیم ساعت قبل از فعالیت نوشیدند. گروه دارونما محلول دو درصد دکسترین را بدون گلوتامین مصرف نمودند. میزان لاکتات با استفاده از دستگاه لاکتومتر و شاخص درد با پرسشنامه مقیاس عددی درد (NPRS)، در فواصل زمانی قبل، بلافاصله، 30 دقیقه و 60 دقیقه پس از پروتکل درمانده ساز اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در سطح معنی داری 05/0>p مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها : سطح لاکتات خون  و شاخص درد  بلافاصله پس از فعالیت درمانده ساز در هر دو گروه به طور معنی داری افزایش یافت (05/0>p).  در زمان 30 دقیقه پس از اتمام فعالیت، سطح لاکتات خون و شاخص درد نسبت به بلافاصله بعد از فعالیت، در هر دو گروه کاهش معنی داری داشت (05/0>p). روند کاهش سطح لاکتات و شاخص درد  تا 60 دقیقه پس از اتمام فعالیت همچنان ادامه داشت، اما این کاهش در گروه مکمل گلوتامین بیشتر از گروه دارونما بود (05/0>p). همچنین تفاوت بین گروهی معنی داری در سطح لاکتات خون (30 و60 دقیقه) و شاخص درد (بلافاصله، 30 و60 دقیقه) بعد از فعالیت درمانده ساز وجود داشت (05/0>p). نتیجه گیری : پیشنهاد می شود ورزشکاران از مکمل گلوتامین، برای کاهش سطح لاکتات خون و شاخص درد قبل از اجرای فعالیت های درمانده ساز استفاده کنند.
۵.

تدوین و به روز رسانی هنجار آمادگی جسمانی مردان و زنان 60-18 سال استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنجاریابی آمادگی جسمانی استان اردبیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷ تعداد دانلود : ۱۴۶
هدف از انجام پژوهش حاضر، تدوین و به روز رسانی هنجار آمادگی جسمانی مردان و زنان 60-18 سال استان اردبیل بود. در این پژوهش، تعداد 400 مرد با میانگین سنی 07/29 سال و تعداد 400 زن با میانگین سنی 16/28 سال از 4 شهرستان استان اردبیل به شیوه خوشه ای و تصادفی انتخاب و به طبقات سنی مختلف تقسیم شدند. در پژوهش حاضر، شاخص توده بدن (BMI)، نسبت دور کمر به لگن (WHR)، درصد چربی، آمادگی قلبی- تنفسی، قدرت عضلانی ایزومتریک پنجه دست با نیروسنج دستی، استقامت عضلانی کمربند شانه با آزمون شنا، انعطاف پذیری و استقامت عضلانی شکم اندازه گیری شد. از آمار توصیفی برای دسته بندی داده ها، میانگین، انحراف معیار، حداقل و حداکثر متغیّرها مورد سنجش قرار گرفت و در قسمت آمار استنباطی هم برای توزیع نرمال بودن داده ها از آزمون کلموگروف-اسمیرنف و برای بررسی تفاو های بین گروهی از آزمون آماری T مستقل استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که میانگین استقامت قلبی- عروقی مردان 13/44 میلی لیتر/ کیلوگرم/ دقیقه، و برای زنان هم 83/39 میلی لیتر/ کیلوگرم/ دقیقه،درصد چربی مردان برابر با 29/14 و زنان 94/21، شاخص توده بدنی مردان 8/24 کیلوگرم بر مترمربع، زنان 2/24 کیلوگرم بر مترمربع، استقامت عضلانی شکم مردان برابر با 89/36 و زنان 20/28، انعطاف پذیری مردان 41/29 و انعطاف پذیری زنان 11/29 سانتی متر بود. با توجه به نتایج بدست آمده، وضعیت آمادگی جسمانی زنان و مردان استان اردبیل در شرایط مطلوبی هست که یافته های منتج از پژوهش حاضر می تواند به عنوان مرجعی برای پژوهش های آینده در حوزه سلامتی در سنین مختلف مورد استفاده قرار بگیرد.
۶.

اثر 8 هفته تمرین مقاومتی و غوطه وری در آب سرد بر شاخص های آسیب عضلانی و واکنش های التهابی متعاقب فعالیت مقاومتی حاد در بازیکنان فوتسال(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۱۸ تعداد دانلود : ۱۲۳
زمینه و هدف: اثر تمرین مقاومتی- غوطه وری در آب سرد بر آسیب عضله و التهاب مشخص نیست. هدف تحقیق حاضر  بررسی اثر 8 هفته تمرین مقاومتی- غوطه وری در آب سرد بر آسیب عضلانی و التهاب متعاقب یک فعالیت مقاومتی حاد در بازیکنان مرد فوتسال بود. روش تحقیق:  تعداد ۲۰ بازیکن فوتسال داوطلب (سن  ۰۷/۳±۲۶ سال و نمایه توده بدن ۴0/۳±۲۴ کیلوگرم/مترمربع)، به طور تصادفی در گروه های کنترل و تجربی قرار گرفتند. بعد از خونگیری اول، دو گروه، یک تمرین مقاومتی حاد دایره ای با 75 درصد یک تکرار بیشینه را در 5 ایستگاه، 3 نوبت،۱۰-۸ تکرار و استراحت۹۰ ثانیه ای بین نوبت ها و 5 دقیقه ای بین ایستگاه ها اجرا کردند. خونگیری دوم انجام شد و ۴۸ ساعت بعد، گروه تجربی 8 هفته تمرین مقاومتی دایره ای را 3 جلسه در هفته مانند تمرین مقاومتی حاد انجام دادند و بلافاصله بعد از تمرین، ۲۰ دقیقه در آب سرد ۱۰-۵ درجه سانتی گراد غوطه ور شدند. ۴۸ ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین، خونگیری سوم انجام شد. سپس دو گروه تجربی و کنترل، تمرین حاد مقاومتی دایره ای دوم را اجرا کردند و خونگیری چهارم صورت گرفت. کراتین کیناز (CK) با دستگاه اتوآنالایزر آلفا کلاسیکو کیت بیونیک ایران و شمارش سلول های سفید خون (WBC) و زیررده های آن با دستگاه اتو آنالایزر هماتولوژیک  BC-3000و کیت میندری چین اندازه گیری شد. تفاوت متغیرها در زمان های مختلف با روش تحلیل واریانس دو راهه 2×4 و تفاوت دو گروه با آزمون t مستقل در سطح 05/0>p بررسی شد. یافته ها : CK (۰۰۱/۰=p)، WBC و نوتروفیل ها (۰۰۱/۰=p) متعاقب فعالیت مقاومتی حاد اول، در دو گروه به طور معنی داری افزایش یافتند. 8 هفته تمرین مقاومتی- غوطه وری در آب سرد، CK (۰۰4/۰=p)، WBC، نوتروفیل ها، مونوسیت ها و لنفوسیت ها (۰۰۱/۰=p) را گروه تجربی در مقایسه با کنترل به طور معنی داری کاهش داد. به علاوه، 8 هفته تمرین مقاومتی- غوطه وری در آب سرد، CK، WBC، نوتروفیل ها (۰۰۱/۰=p) و لنفوسیت ها (۰۰4/۰=p) را متعاقب فعالیت مقاومتی حاد دوم در مقایسه با کنترل به طور معنی داری کاهش داد؛ در حالی که مونوسیت ها تغییر معنی داری (۰۵/۰<p) نکردند. نتیجه گیری : تمرین مقاومتی همراه با غوطه وری در آب سرد می تواند آسیب عضلانی و التهاب را متعاقب فعالیت حاد کاهش دهد.
۷.

تأثیر تمرین تناوبی شدید و مصرف کورکومین بر بیان ژن miR-208، miR-499 و HSP60 کاردیومیوسیتهای موشهای نر مدل سکته قلبی مواجهه با ایزوپروترنول(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کورکومین تمرین تناوبی شدید سکته قلبی میکروRNA

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۴ تعداد دانلود : ۱۹۳
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر تمرین هوازی تناوبی شدید و مصرف کورکومین بر بیان ژن miR-208، miR-499 و HSP60 کاردیومیوسیتهای رت های نر مدل سکته قلبی حاد ناشی از ایزوپروترنول انجام شد. تعداد 40 سر موش صحرایی نر شانزده هفته ای با وزن 200 تا 250 گرم نژاد ویستار با تزریق درون صفاقی ایزوپروترنول (با دوز 100 میلی گرم بر هر کیلوگرم وزن بدن در دو روز متوالی) دچار آنفارکتوس میوکارد (تأیید از طریق شاخص های آسیب قلبی: CK، LDL و CTnI) شدند. سپس به طور تصادفی به چهار گروه (هشت سر موش در هر گروه) تمرین، کورکومین، توأم (تمرین + کورکومین) و کنترل تقسیم شدند. تمرین HIIT به مدت هشت هفته (پنج روز در هفته) شامل 60 دقیقه دویدن تناوبی(چهار دقیقه دویدن با شدت 85-90 درصد VO2max و دو دقیقه ریکاوری فعال با شدت 50-60 درصد) انجام شد. کورکومین روزانه 15 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به صورت گاواژ خوراکی استفاده شد. بیان ژن های miR-208، miR-499 و HSP60 با استفاده از روش Real-Time PCR انجام شد. هر سه مداخله شامل تمرین، کورکومین و توام موجب افزایش معنا دار بیان ژنی miR-499 و HSP60 و همچنین بهبود حداکثر اکسیژن مصرفی شدند؛ درحالی که بیان ژن miR-208 کاهش یافت (P = 0.001 در همه موارد). همچنین بیان  miR-208در گروه توأم به طور معنا داری کمتر از گروه های HIIT (P = 0.03) و کورکومین (P = 0.049) بود. هر سه مداخله احتمالاً با تغییر بیان میکروRNAها با کاهش عوارض حاصل از سکته قلبی از جمله استرس اکسایشی، آسیب ایسکمی/تزریق مجدد و بازسازی بافتی مرتبط هستند، ولی شاید کاهش بیشتر بیان miR-208 در گروه توأم به وجود خطر کمتر مرگ ومیر یا سکته مجدد یا بازسازی ساختاری بهتر قلب به دنبال سکته اشاره دارد و بر کسب نتایج بهتر در تجویز هم زمان کورکومین با تمرینات HIIT تأکید می کند؛ بااین حال به دلیل اندازه گیری مستقیم نشدن بسیاری از متغیرها و محدودیت های پژوهش به بررسی های بیشتر نیاز است. 
۸.

بررسی ویژگی های آنتروپومتریکی، بیومکانیکی، آمادگی جسمانی و عملکردی پسران نوجوان نخبه در رشته شنا(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۸۸
زمینه و هدف: استعدادیابی، شناسایی عوامل موفقیت را برای رسیدن به قله های افتخار در تمامی رشته های ورزشی و به خصوص رشته شنا هموار می سازد و زمان رسیدن به اجراهای ورزشی بهتر توسط ورزشکاران زبده را کاهش می دهد. هدف از تحقیق حاضر بررسی ویژگی های آنتروپومتریکی، بیومکانیکی و آمادگی جسمانی و عملکردی پسران نوجوان نخبه در استعدادیابی و پیش بینی عملکرد در شنای 50 متر کرال سینه بود. روش تحقیق: 39 شناگر نوجوان نخبه پسر 12-11 ساله، شرکت کننده در ماده 50 متر کرال سینه در مسابقات قهرمانی کشور، که رتبه های برتر را در مسابقات قهرمانی استان های خود به دست آورده و به مسابقات کشوری راه یافته بودند، رضایت نامه را تکمیل کردند. پارامترهای آنتروپومتریکی، بیومکانیکی وآمادگی جسمانی و عملکردی آزمودنی ها بر اساس فرم ریدکو، اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از میانگین±انحراف معیار و آزمون فریدمن تحلیل شدند. یافته ها: بین میانگین رتبه طول اندام ها، زوایای مفاصل و ویژگی های جسمانی-عملکردی تفاوت معنی داری مشاهده شد (0/05>p). طول کف دست (17/82 سانتی متر)، طول ساعد (25/89 سانتی متر) و طول پا (26/39 سانتی متر) مهم ترین شاخص های آنتروپومتریکی؛ باز شدن بیش از حد آرنج (3/72 درجه)، دور شدن پنجه پا از ساق (6/69 درجه) و بازشدن گردن (40/79 درجه) مهم ترین شاخص های بیومکانیکی و سرعت عمل و عکس العمل (21/26 سانتی متر)، انعطاف پذیری (27/02 سانتی متر) و پرش ارتفاع (توان) (31/07 سانتی متر)، مهم ترین شاخص های آمادگی جسمانی و عملکردی در استعدادیابی شناگران نخبه پسر در رده سنی 12-11 سال کشور در ماده 50 متر کرال سینه بودند. بین میانگین رتبه مقدار چربی در سه ناحیه فوق خاری، تحت کتفی و سه سر بازویی اختلاف معنی داری وجود نداشت و بین میانگین رتبه قدرت دست چپ و قدرت دست راست تفاوت معنی داری مشاهده نشد (0/05<p). نتیجه گیری: با توجه به رتبه های بدست آمده، اهمیت همه شاخص های آنتروپومتریک، بیومکانیک، و جسمانی – عملکردی برای موفقیت در شنای کرال سینه سرعت یکسان نیست و اولویت ها باید مورد توجه مربیان قرار گیرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان