رضا میرمبین

رضا میرمبین

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

صورت سمبلیک هنر در دستگاه فلسفی ارنست کاسیرر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صورت سمبلیک اسطوره هنر کاسیرر مقولات فرم های ادراکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷۰ تعداد دانلود : ۵۵۴
فلسفه صورت های سمبلیک ارنست کاسیرر امکانی ویژه را برای بازخوانی نحوه تکوین شناخت انسان به ویژه در اذهان بدوی بشر و درباره اندیشه اسطوره ای عرضه می کند. مراحل شناخت طبق این فلسفه، از تفکر مبتنی بر اسطوره آغاز شده و با گذر از دین و عرفان به هنر و علم و دیدگاه استعلایی کانت می رسد. لیکن علی رغم تأکید او بر اهمیت هنر در جای جای آثار خویش، تبیینی مشخص در خصوص شناخت متکی بر هنر انجام نگرفته است. مقاله حاضر بر آن است با بررسی ویژگی های اندیشه اسطوره ای شامل مقولات و فُرم های ادراکیِ آن و تمرکز بر آرای پراکنده کاسیرر در خصوص هنر، تبیینی از هنر در جایگاه یکی از صورت های سمبلیک مورد نظر فیلسوف به دست دهد. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و از طریق فیش برداری کتابخانه ای-اِسنادی در چارچوب نظری فلسفه صورت های سمبلیک نوشته شده و می کوشد از طریق تشریح و تطبیق داده ها احتمال تداوم مقولات و فُرم های ادراکی اسطوره ای در اندیشه هنری یا امکان بازسازی آن ها را مورد تحقیق قرار دهد.
۲.

نقد و بررسی تحلیلی فصل هنر کتاب رساله ای در باب انسان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۶۱۱ تعداد دانلود : ۳۶۸
فلسفه صورت های سمبلیک ارنست کاسیرر یکی از مهمترین اندیشه های نظام مند فلسفی در قرن بیستم بود که به علل متعدد آنطور که شایسته بود گسترش نیافت و اصولاً معرفی نشد. یکی از این علل فقدان آثار موجز نویسنده درباره فلسفه اش بود. لیکن در اواخر عمر کتابی برای انگلیسی زبانان تألیف کرد که مدخلی بر این تفکر محسوب می شود. این کتاب که An Essay on Man نام داشت با عنوان رساله ای در باب انسان از ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه شد. ویژگی مهم این اثر، وجود فصلی مستقل درباره هنر بود که فیلسوف قبلا فرصت بررسی آن را به چنین شکلی نیافته بود.مقاله حاضر در نظر دارد از طریق بررسی متن فارسی با اصل متن انگلیسی فصل مذکور، دشواریابی ها و بعضاً اشتباهات موجود را تصحیح کرده و زمینه ای هرچند کوچک برای درک این فصل ارزشمند و موجز فراهم آورد. بنابراین به هیچ عنوان قصد نقد مترجم را ندارد و فقط در پی امکان تسهیل درک مبحث مورد نظر برای مخاطب فارسی زبان است.
۳.

کلاه قزلباشی، شاخصی پنهان در هنر نظامی محور صفویه

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نگارگری «هنر نظامی محور» «صفوی» «کلاه قزلباشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۳ تعداد دانلود : ۱۸۷
معمولاً تصور می شود که نگارگری هنری است صِرفاً درباری و جدا از حیات اجتماعی. همچنین این گزاره زیاد به گوش می رسد که نگارگران اسیر عالم خیال و حتی تخیل و توهم خود بوده و هستند و اصولاً کاری با جهان واقع ندارند و در پی خلق جهان مثالی- در معنای افلاطونی و اشراقی- خویش اند. اما شواهد و قرائنی وجود دارد که احکام فوق را به چالش کشیده و حتی آن ها را ابطال می نماید. مقاله حاضر در صدد است با واکاوی یک عنصر ویژه تصویری در نگاره های نیمه اول عصر صفوی که کلاه قزلباشی نام دارد اثبات کند نقش مذکور نماد نظامی محورانه خاص صفویه بوده و ظهور و بروز آن با تحولات اجتماعی و ساختاری نیروی نظامی این دوره ارتباط مستقیم دارد. اهمیت پژوهش پیش رو در این است که می توان از طریق واکاوی آثار هنری، مسیری به میان تفکرات اجتماعی مرسوم دوره ای خاص- که اغلب منابع مکتوب مربوط به آن زمان، درباره آن تفکرات خاموشی اختیار کرده اند- گشود و به نتایجی جدید دست یافت. هدف مقاله نیز پرتو افکندن بر اندیشه پنهانی است که در نگاره های نُسَخ مصور نیمه اول عصر صفوی مستتر بوده و به زعم نگارنده می توان از آن به نوعی هنر نظامی محور یا میلیت اریستی تعبیر کرد. حوزه موضوعی نوشتار حاضر نیز جامعه شناسی هنر بوده و به این موضوع اصلی می پردازد که چگونه تمایلات نظامی محورانه در هنر نگارگری صفوی نمود یافته است.  این مقاله با روش کتابخانه ای و شیوه توصیفی- تحلیلی تألیف شده و کوشیده مستندات تاریخی را با نحوه نمودیافتن نقش کلاه قزلباشی در نگاره های نیمه اول دوره صفوی (نگاره هایی از شاهنامه شاه تهماسبی، خمسه نظامی 954 ه .ق، شاهنامه 984 ه .ق و شاهنامه رشیدا) تطبیق داده و نشان دهد توجه نگارگران در میزان استفاده از این نقش، کاملاً معطوف به شرایط واقعی و حیات اجتماعی و نظامی دوره خود بوده است.  
۴.

تأثیر تحلیل نقش مایه های فولکلور بر حفظ هویت قالی های نوبران با رویکرد آینده نگاری

کلیدواژه‌ها: آینده نگاری جهاد تبیین فولکلور نقش مایه نوبران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶ تعداد دانلود : ۲۴
قالی های ذهنی باف، تجلی گاه فرهنگ عامه و منابع ارزشمندی در مطالعات فرهنگی است. دغدغه پژوهش، کم رونقی تولید، کاربرد و فراموشی طرح قالی های روستای سامان ساوه است. باهدف اصلی احیاء، حفظ و انتقال میراث فرهنگی به نسل های آینده در مقابله با تهاجم فرهنگی از جهاد تبیین به عنوان ضرورت پژوهش و راهبرد برای رفع دغدغه پژوهش استفاده شده است. جامعه آماری، روستاهای نوبران ساوه و جامعه هدف، روستای سامان از دهستان کوهپایه نوبران است. پژوهش بنیادی، کیفی و توصیفی تحلیلی حاضر با رویکرد آینده نگاری با روش اسنادی، میدانی و مصاحبه به سؤالات ذیل پاسخ می دهد. 1. چگونه می توان از نقش مایه های قالی روستایی ساوه در راستای تحقق جهاد تبیین استفاده کرد؟ 2. دستاورد تحقق جهاد تبیین با دیدگاه آینده نگاری در هویت منطقه نوبران چیست؟ جهاد تبیین به سه صورت قابل انجام است. الف) تبیین فرهنگی، با پژوهش و تشریح محتوای طرح قالی ها در قالب مقاله، کتاب و تولید محتوا. ب) تبیین هنری، با طراحی طرح های ذهنی در معرض فراموشی منطقه به نقشه های قالی. ج) تبیین اقتصادی-سیاسی با افشای شیوه استعماری غرب برای تسلط اقتصادی و فرهنگی بر ایران ازطریق قالی. نوشتار حاضر به بعد فرهنگی، اقتصادی و سیاسی پرداخته، همچنین دستاورد آن ایجاد شناخت وخودباوری، احیای هویت ملی و معرفی جهاد تبیین به عنوان پدافند غیرعامل در جنگ نرم است که به رونق تولید می انجامد.
۵.

بازخوانی اسطوره های نگاره های کشته شدن سیاوش در شاهنامه های شاهزادگان تیموری (ابراهیم سلطان، بایسنغری و محمد جوکی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره_آیین کشته شدن سیاوش نگارگری شاهنامه بایسنغری شاهنامه ابراهیم سلطان شاهنامه محمدجوکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۱۸
سیاوش، محوریترین حلقه زنجیرهی اسطورههای ایرانی است. اسطورهی سیاوش بنا به دلایل فرهنگی و باورهای ملی همواره مورد توجه بوده، ضرورت پرداختن به ابعاد گوناگون این موضوع و نگاه تحلیلی و تطبیقی در مورد نگارههای مبتنی بر آن ضروری است. این پژوهش به مؤلفههای وجودی سیاوش و همچنین مفاهیم نمادین نگارههای کشته شدن سیاوش در شاهنامههای شاهزادگان تیموری(ابراهیم سلطان، بایسنغری و محمد جوکی) براساس نظریه اسطوره_آیین (ساموئل هنری هوک) پرداخته است. پرسش بنیادین پژوهش که ویژگیهای اصلی نگارههای شاهنامههای شاهزادگان تیموری براساس نظریه اسطوره_آیین کدام است؟ و عناصر بصری در نگارههای شاهنامههای شاهزادگان تیموری در داستان کشته شدن سیاوش، شخصیت اسطورهایاش را چگونه مطرح میکند؟ است. برای پاسخ به این پرسش ویژگیهای اصلی نگارهها براساس نظریه اسطوره_آیین بررسی شده. پژوهش حاضر، رویکردی تحلیلی و ماهیتی توصیف ی- تاریخی دارد که به لحاظ هدف، کاربردی است و بر اساس مستندات بررسی می شود و به نقش اسطورهای سیاوش و نشان دادن اشتراکات و افتراقات نگارههای مشترک و شاخصههای بصری و هنری در شاهنامههای مصور یاد شده پرداخته شده است. همچنین چرایی اهمیت و توجه هنرمندان نگارگر ایرانی به شاهنامه و مؤلفههای وجودی آن در نگارگری مورد تحلیل قرار گرفتهاند. در بازخوانی روایت تصویری اسطوره سیاوش، براساس رویکرد اسطوره- آیین به این نتیجه می رسیم که مرگ سیاوش هدفدار است، او نمیمیرد، بلکه بارها و بارها به صورت سروش، همراه با مهر، متجلی میگردد. اسطوره_ آیین میتواند در مطالعه جایگاه اسطوره در مناسک سیاوشان بابی نوین در مطالعات هنری شاهنامه به ارمغان آورد.
۶.

بازخوانی پرده غمنامه رستم و سهراب حسین قوللر آغاسی از منظر هرمنوتیک گادامر

کلیدواژه‌ها: نقاشی قهوه خانه ای رستم و سهراب حسین قوللر آقاسی هرمنوتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۷
خیالی نگاری اصطلاحی است که برای توصیف نوعی نقاشی به کار می رود که با تکنیک رنگ روغن و با محتوای مذهبی، حماسی، بزمی و رزمی و عامیانه به سفارش و خواست مردم کشیده شده است. حسین قوللر به عنوان یکی از بنیان گذاران این شیوه، با تکیه بر عنصر خیال و تصویرسازی های ذهنی خویش، روایت کشته شدن سهراب را به تصویر درآورده است. پژوهش حاضر با هدف بازخوانی نقاشی مذکور توسط دیدگاه هرمنوتیک گادامر، این اثر را در شش بخش مورد نظر این رویکرد، یعنی بافت و زمینه اجتماعی و تاریخی، زبان مشترک، گفتگو، پیش داوری و امتزاج افق ها، بررسی و خوانش می کند. روش تحقیق در این پژوهش به لحاظ ماهیت، توصیفی   تحلیلی و از حیث هدف بنیادی است و رویکردی کیفی دارد. اطلاعات و داده های مورد نیاز این پژوهش از طریق منابع کتابخانه ای و به صورت اسنادی جمع آوری شده است. در این پژوهش به این سؤال پاسخ داده می شود که نقاشی قهوه خانه ای مرگ سهراب، اثر حسین قوللر آقاسی، از دیدگاه هرمنوتیک گادامر چگونه می تواند مورد خوانش قرار گیرد؟ و به چه نتایجی منجر خواهد شد؟ نتایج نشان می دهد که مفهوم مکالمه در اندیشه گادامر، کمک شایانی در جهت توصیف هرچه بهتر چگونگی خلق پرده غمنامه رستم و سهراب اثر حسین قوللر آقاسی با توجه به نیاز روز جامعه مخاطب دارد. حسین قوللر آقاسی به عنوان یک طرف مکالمه، با دانش بر این موضوع که تمام حقیقت را نمی داند و بهره گیری از هنر سنتی ایرانی و زبان مشترک فارسی، بر اساس پیش داوری هایی که نتیجه افق معنایی روزگار اوست، به مکالمه و گفتگو با اشعار فردوسی و نگارگری ایرانی می پردازد و با اخذ تأثیرات از آن، از دریچه افق معنایی خویش که رواج پهلوانی ها و مشروطیت طلبی مردم است، سعی دارد این فاصله را از میان بردارد که در انتها به خلق اثری منجر می شود که در راستای هویت ملی و متعلق به عصر اوست.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان