پریا جنگی

پریا جنگی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۸ مورد از کل ۸ مورد.
۱.

مدل یابی روابط سن ورود به مدرسه با پیشرفت تحصیلی با میانجیگری هوش معنوی، مهارتهای اجتماعی و خلاقیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سن ورود به مدرسه پیشرفت تحصیلی هوش معنوی مهارتهای اجتماعی خلاقیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۹ تعداد دانلود : ۵۴۸
این پژوهش با هدف بررسی مد ل یابی روابط سن ورود به مدرسه با پیشرفت تحصیلی با میانجیگری هوش معنوی، مهارتهای اجتماعی و خلاقیت در دانش آموزان انجام شده و از نوع پژوهشهای همبستگی مبتنی بر روش مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش همه دانش آموزان دختر پایه دهم متوسطه شهر ارومیه (1472 نفر) در سال تحصیلی 97-1396 بوده اند. در این پژوهش با توجه به تعداد متغیرهای مشاهده شده و تخصیص دادن ضریب 15 برای هر متغیر و با احتساب احتمال وجود پرسشنامه های ناقص، 250 نفر به عنوان حجم نمونه با روش تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری داده ها شامل مقیاس هوش معنوی کینگ (2008)، مقیاس مهارتهای اجتماعی ایندربیتزن و فاستر (1992) و آزمون خلاقیت عابدی (1372) بود. یافته ها نشان دادند که مدل پژوهش تایید شده و به طور کلی 0/26 از پیشرفت تحصیلی با سن ورود به مدرسه، هوش معنوی، مهارتهای اجتماعی و خلاقیت قابل تبیین است. همچنین سن ورود به مدرسه اثر مستقیم معنادار بر پیشرفت تحصیلی دارد و سن ورود به مدرسه با میانجیگری هوش معنوی، مهارتهای اجتماعی و خلاقیت اثری غیر مستقیم بر پیشرفت تحصیلی می گذارد. با توجه به نتایج به دست آمده، در فرایند آموزشی، سن ورود به مدرسه علاوه بر تأثیر بر هوش معنوی، مهارتهای اجتماعی و خلاقیت، می تواند به صورت غیر مستقیم بر پیشرفت تحصیلی اثرگذار باشد.
۲.

نقش میزان پرخاشگری و خود دلسوزی در بخشایش مادریاران مراکز توانبخشی افراد کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بخشایش میزان خشم خود دلسوزی مادریار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۹ تعداد دانلود : ۳۹۲
هدف: همواره با توجه به آنکه وجهی از انسان ها هیجان و درک اجتماعی می باشد، بنابراین می توان در بسیاری از تصمیم ها، رویدادها نقش این ویژگی بسیار بارز باشد، مخصوصا در شرایط ارتباطی با افراد کم توان ذهنی که در وضعیت مراتب نامناسب تری به تناسب یک فرد عادی هستند، با عنایت به مطلب فوق هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میزان پرخاش گری و خود دلسوزی در بخشایش مادریاران مراکز توانبخشی افراد کم توان ذهنی است. روش:روش انجام این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی 415 مادریار مراکز توانبخشی افراد کم توان ذهنی سطح استان گلستان تشکیل دادند و با توجه به طرح پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 230 نمونه انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات به صورت فردی و در مراکز انجام گردید. در این پژوهش از پرسشنامه مقیاس بخشودگی احتشام زاده و همکاران (1389)، پرسشنامه پرخاش گری ( AGQ ) و پرسشنامه خود دلسوزی فرم بلند ( SCS-LF ) استفاده شد. یافته ها: نتایج حاکی از آن است که در مجموع بین تمامی خرده مقیاس های میزان خشم با بخشایش گری همبستگی معکوس و بین خرده مقیاس های خودشفقتی با بخشایش گری همبستگی مستقیم معناداری وجود دارند، همچنین مولفه ی انزوا (19/0)، احساس مشترک انسانی (30/0)، مهربانی با خود (32/0) وکینه توزی (34/0) توان پیش بینی بخشایشگری را دارا می باشند. نتیجه گیری: به طور کلی بخشایش گری تحت تاثیر مولفه های هیجانی می باشد و تلویحات کاربردی بسیاری در حیطه های درمانی و آموزشی در مراکز نگهداری کودکان کم توان ذهنی می تواند داشته باشد.
۳.

پیش بینی بخشایشگری از روی میزان خشم و خود شفقتی در مادریاران مراکز توانبخشی افراد کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بخشایشگری میزان خشم خود شفقتی مادریار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۵ تعداد دانلود : ۴۴۰
زمینه: همواره با توجه به آن که وجهی از انسان ها، شامل هیجان و درک اجتماعی می باشد، بنابراین در بسیاری از تصمیم ها و رویداد ها این ویژگی ها تاثیر گذار است، مخصوصا در شرایط ارتباطی با افراد کم توان که در وضعیت به مراتب نامناسب تری به تناسب افراد بهنجار می باشند. با توجه به مطلب فوق هدف پژوهش حاضر بررسی پیش بینی بخشایشگری از روی میزان خشم وخود شفقتی در مادر یاران مراکز توانبخشی افراد کم توان ذهنی است. روش : روش انجام این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی 415 مادریار مراکز توانبخشی افراد کم توان ذهنی سطح استان گلستان تشکیل دادند و با توجه به طرح پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 200 نمونه انتخاب شدند و جمع آوری اطلاعات به صورت فردی و در مراکز انجام گردید. در این پژوهش از پرسشنامه بخشودگی احتشام زاده و همکاران (1389)، پرسشنامه میزان خشم باس و پری و پرسشنامه خود شفقتی فرم بلند استفاده شد. یافته ها: نتایج حاکی از آن است که در مجموع بین تمامی خرده مقیاس های میزان خشم با بخشایشگری همبستگی معکوس و بین خرده مقیاس های خودشفقتی با بخشایشگری همبستگی مستقیم معناداری وجود دارند، همچنین مولفه ی انزوا (19/0)، احساس مشترک انسانی (30/0)، مهربانی با خود (32/0) وکینه توزی (34/0) توان پیش بینی بخشایشگری را دارا می باشند. نتیجه گیری: به طور کلی بخشایشگری تحت تاثیر مولفه های هیجانی می باشد و تلوحیات کاربردی بسیاری در حیطه های درمانی و آموزشی در مراکز نگهداری کودکان کم توان ذهنی می تواند داشته باشد.
۴.

مقایسه ی میزان رفتارهای خود تخریب، باورهای غیرمنطقی و تحمل پریشانی هیجانی در مردان در حال بهبودی مواد افیونی و مواد محرک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتارهای خود تخریب باورهای غیرمنطقی تحمل پریشانی هیجانی مواد محرک مواد افیونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۰ تعداد دانلود : ۳۲۶
هدف : هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای رفتارهای خود تخریبی، باورهای غیرمنطقی و تحمل پریشانی هیجانی در مردان در حال بهبودی مواد افیونی و مواد محرک بود. روش : روش پژوهش علی مقایسه ای و جامعه آماری شامل افراد معتاد به مواد مخدر در حال بهبودی بود. تعداد 51 نفر از در حال بهبودی از مواد افیونی و 51 نفر در حال بهبودی از مواد محرک به روش خوشه ای تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارگردآوری داده ها عبارت بودند از: پرسش نامه های سنجش رفتارهای خودتخریب محمدیان (1388)، باورهای غیر منطقی جونز، و تحمل پریشانی هیجانی. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که بین باورهای غیرمنطقی و تحمل پریشانی هیجانی، و رفتارهای خود تخریب کلی در دو گروه مردان در حال بهبودی مواد افیونی و مواد محرک تفاوت وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان گفت: باورهای ناسازگار و هیجانات کنترل نشده در گروه افراد درحال بهبودی مواد محرک بیشتر از افراد معتاد به مواد افیونی است. باورهای غیرمنطقی نقش مهمی در انتخاب و تداوم مکانیسم های مقابله ای ناسازگارو نهایتا عود دارد.
۵.

مدل یابی پیشرفت تحصیلی براساس ترتیب تولد با میانجی گری هوش معنوی، مهارت های اجتماعی و خلاقیت در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترتیب تولد پیشرفت تحصیلی هوش معنوی مهارت های اجتماعی خلاقیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۹ تعداد دانلود : ۲۸۹
مقدمه: ﺍﻣﺘیﺎﺯﺍﺕ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﺷﺪه ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﺍﻭﻝ ﺑﺮ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﺑﻌﺪی ﺩﺭ ﺻﻔﺎﺕ ﺷﺨﺼیﺘی، ﻫﻮﺵ ﻭ ﭘیﺸﺮﻓﺖ ﺗﺤﺼیﻠی، ﺑﺨﺸی ﺍﺯ ﭘﺪیﺪﻩای است کﻪ ﺑﻪ اثر ﺗﺮﺗیﺐ ﺗﻮﻟﺪ ﻣﻌﺮﻭﻑ ﺍﺳﺖ. ﻧﻈﺮیﻪ ﻫﺎی ﺗﺮﺗیﺐ ﺗﻮﻟﺪ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺗﺒییﻦ ﺍﺛﺮ ﺗﺮﺗیﺐ ﺗﻮﻟﺪ، یﻌﻨی تفاوت های ﻫﻮﺷی ﻭ عملکردی ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺩﺍﺭﺍی ﺗﺮﺗیﺐ ﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺗﻮﻟﺪ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﻓﺮﺿیه کﺎﻫﺶ ﻣﻨﺎﺑﻊ خانواده ﻭ ﺍﻟﮕﻮی ﻫﻢ ﺁﻣیﺰی ﺩﻭ ﻧﻈﺮیه ﻣﻌﺮﻭﻑ ﺩﺭ ﺍیﻦ ﺯﻣیﻨﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ کﻪ ﻋﻠﺖ ﺑﺮﺗﺮی ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﺍﻭﻝ ﺑﺮ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﺑﻌﺪی ﺭﺍ ﺩﺭ ﻫﻮﺵ ﻭ ﭘیﺸﺮﻓﺖ ﺗﺤﺼیﻠی ﺗﻮﺿیﺢ ﻣی ﺩﻫﻨﺪ، بنابر موضوع فوق این پژوهش با هدف بررسی مدل یابی پیشرفت تحصیلی براساس ترتیب تولد با میانجیگری هوش معنوی، مهارت های اجتماعی و خلاقیت در دانش آموزان انجام شد.روش: روش از نوع پژوهش های همبستگی مبتنی بر روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانش آموزان دختر پایه دهم متوسطه شهر ارومیه در سال تحصیلی 97-1396 به تعداد 1472 نفر تشکیل دادند. در این پژوهش برای تعیین حجم نمونه با توجه به تعداد متغیرهای مشاهده شده و تخصیص ضریب 15 برای هر متغیر و با احتساب احتمال وجود پرسشنامه های ناقص 250 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. ابزارهای گردآوری داده ها شامل مقیاس هوش معنوی کینگ، مقیاس مهارت های اجتماعی ایندربیتزن، فوستر و مقیاس خلاقیت تورنس و پرسش ترتیب تولد اول تا سوم در خانواده مورد استفاده قرار گرفت.یافته ها: نتایج نشان داد که بین ترتیب تولد، هوش معنوی، مهارت های اجتماعی و خلاقیت با پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان رابطه مثبتی وجود دارد، همچنین مدل پژوهش تأئید گردید و به طور کلی 38 درصد از پیشرفت تحصیلی توسط ترتیب تولد، هوش معنوی، مهارت های اجتماعی و خلاقیت قابل تبیین می باشد. همچنین ترتیب تولد أثر مستقیم معنادار بر پیشرفت تحصیلی داشت و ترتیب تولد با میانجیگری هوش معنوی، مهارت های اجتماعی و خلاقیت أثر غیر مستقیمی بر پیشرفت تحصیلی نشان داد. نتیجه گیری: با توجه به تأثیر ترتیب تولد بر پیشرفت تحصیلی در محتوای آموزشی به افراد توجه به این عامل می تواند پیرو متغیرهای واسط همانند هوش معنوی، مهارت های اجتماعی و خلاقیت، تأثیرات بسزایی بر پیشرفت تحصیلی ایجاد نماید.
۶.

نقش واسطه هوش معنوی، مهارت های اجتماعی و خلاقیت در رابطه بین ترتیب تولّد با پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان

کلیدواژه‌ها: سرمایه فکری اثربخشی شهر بهارستان تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۰ تعداد دانلود : ۴۱۷
ﺍﻣﺘیﺎﺯﺍﺕ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﺷﺪه ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﺍﻭﻝ ﺑﺮ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﺑﻌﺪی ﺩﺭ ﺻﻔﺎﺕ ﺷﺨﺼیﺘی، ﻫﻮﺵ ﻭ ﭘیﺸﺮﻓﺖ ﺗﺤﺼیﻠی، ﺑﺨﺸی ﺍﺯ ﭘﺪیﺪﻩای است کﻪ ﺑﻪ «اثر ﺗﺮﺗیﺐ ﺗﻮﻟﺪ» ﻣﻌﺮﻭﻑ ﺍﺳﺖ. ﻧﻈﺮیﻪ ﻫﺎی ﺗﺮﺗیﺐ ﺗﻮﻟﺪ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺗﺒییﻦ ﺍﺛﺮ ﺗﺮﺗیﺐ ﺗﻮﻟﺪ، یﻌﻨی تفاوت های ﻫﻮﺷی ﻭ عملکردی ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺩﺍﺭﺍی ﺗﺮﺗیﺐﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺗﻮﻟﺪ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﻓﺮﺿیه کﺎﻫﺶ ﻣﻨﺎﺑﻊ خانواده ﻭ ﺍﻟﮕﻮی ﻫﻢ ﺁﻣیﺰی ﺩﻭ ﻧﻈﺮیه ﻣﻌﺮﻭﻑ ﺩﺭ ﺍیﻦ ﺯﻣیﻨﻪ اند کﻪ ﻋﻠﺖ ﺑﺮﺗﺮی ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﺍﻭﻝ ﺑﺮ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻥ ﺑﻌﺪی ﺭﺍ ﺩﺭ ﻫﻮﺵ ﻭ ﭘیﺸﺮﻓﺖ ﺗﺤﺼیﻠی ﺗﻮﺿیﺢ ﻣیﺩﻫﻨﺪ. بنابراین توضیحات، این پژوهش با هدف بررسی نقش واسطه هوش معنوی، مهارت های اجتماعی و خلاقیت در رابطه بین ترتیب تولد با پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان انجام شده است. روش ازنوع پژوهش های همبستگی مبتنی بر روش مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری این پژوهش را تمامی    دانش آموزان دختر پایه دهم متوسطه شهر ارومیه در سال تحصیلی 96-97 به تعداد 1472 نفر تشکیل می دهد. در این پژوهش برای تعیین حجم نمونه باتوجه به تعداد متغیرهای مشاهده شده و تخصیص ضریب 15 برای هر متغیر و با احتساب احتمال وجود پرسشنامه های ناقص، 250 نفر برای حجم نمونه انتخاب شد. ابزارهای گردآوری داده ها شامل مقیاس هوش معنوی کینگ (2008)، مقیاس مهارت های اجتماعی ایندربیتزن، فوستر (1992) و مقیاس خلاقیت تورنس (1372) بودند و همچنین سنجش پیشرفت تحصیلی باتوجه به معدل به دست آمد. یافته ها نشان داد که بین ترتیب تولد، هوش معنوی، مهارت های اجتماعی و خلاقیت با پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان رابطه مثبتی وجود دارد؛ همچنین مدل پژوهش تأیید شد و به طورکلّی 38 درصد از پیشرفت تحصیلی با ترتیب تولد، هوش معنوی، مهارت های اجتماعی و خلاقیت تبیین می شود. همچنین ترتیب تولد اثر مستقیم معنادار بر پیشرفت تحصیلی داشته و ترتیب تولد با میانجی گری هوش معنوی، مهارت های اجتماعی و خلاقیت اثر غیرمستقیمی بر پیشرفت تحصیلی نشان داده است. باتوجه به تأثیر ترتیب تولد بر پیشرفت تحصیلی در محتوای آموزشی به افراد، توجه به این عامل می تواند پیرو متغیرهای واسط همانند هوش معنوی، مهارت های اجتماعی و خلاقیت، تأثیرات بسزایی بر پیشرفت تحصیلی بگذارد.
۷.

اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب، انگیزه و عملکرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی انگیزه اضطراب عملکرد ورزشکاران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۴ تعداد دانلود : ۱۹۷
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب، انگیزه و عملکرد ورزشکاران دو و میدانی کار انجام شده است. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل اجرا بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان ورزشکار  دو و میدانی باشگاهی با اضطراب شهر تهران در مجمتع ورزشی آزادی بود که از میان آنها 40 نفر به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش 17 جلسه 60 دقیقه ای تحت درمان بر اساس مداخلات پروتکل شناختی- رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ نوع مداخله ای دریافت نکرد. ابزار این پژوهش مقیاس اضطراب بک (1961)، پرسشنامه عملکرد ورزشی چاربونیو (2001)و پرسشنامه انگیزش پیشرفت (1994)  بود که شرکت کنندگان در مرحله پیش آزمون و پس آزمون به سوالات آن پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از کوواریانس چند متغیره (مانکوا) انجام شد.. نتایج حاصل نشان داد که  بین اضطراب، انگیزش پیشرفت و عملکرد ورزشی در پیش آزمون و پس آزمون در گروه آزمایش تفاوت معناداری وجود دارد(001/0 p<).  با توجه به یافته های پژوهش می توان گفت که مداخله شناختی رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند سطوح اضطراب را  کاهش و انگیزش و در نتیجه عملکرد ورزشی را در ورزشکاران افزایش دهد.
۸.

پیش بینی گرایش به مصرف مواد مخدر افیونی در نوجوانان بر اساس آشفتگی های روان شناختی و سلامت در خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مصرف مواد مخدر مواد افیونی سلامت خانواده آشفتگی روان شناختی نوجوانان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۷۴
هدف: هدف از پژوهش حاضر پیش بینی گرایش به مصرف مواد مخدر افیونی در نوجوانان بر اساس آشفتگی های روان شناختی و سلامت در خانواده بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان شهر بجنورد در سال تحصیلی 1402-1401 بود. از این بین، 310 نفر با توجه به ملاک های ورود به شیوه نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه استعداد اعتیاد، مقیاس آشفتگی روان شناختی، و مقیاس سلامت خانواده اصلی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد ابعاد آشفتگی های روان شناختی (افسردگی، اضطراب، و استرس) با گرایش به مصرف مواد مخدر افیونی در نوجوانان رابطه مثبت و معنادار، و سلامت در خانواده با گرایش به مصرف مواد مخدر افیونی در نوجوانان همبستگی منفی و معنادار داشت. نتایج رگرسیون نیز حاکی از این بود که افسردگی، سلامت در خانواده، اضطراب، و استرس به ترتیب 22 درصد، 26 درصد، 27 درصد، و 24 درصد از واریانس گرایش به مصرف مواد مخدر افیونی را تبیین کردند. مولفه های این دو متغیر به طور همزمان با هم توانستند 27 درصد از واریانس گرایش به مصرف مواد مخدر افیونی را تبیین کنند. نتیجه گیری: طبق نتایج به دست آمده، آشفتگی های روان شناختی و سلامت در خانواده می توانند باعث بروز و تداوم گرایش به مصرف مواد مخدر افیونی در نوجوانان گردند. در نتیجه، طراحی مداخلات مبتنی بر بهبود این ویژگی ها به عنوان مبنایی برای کاهش گرایش به مصرف مواد مخدر افیونی این گروه از افراد پیشنهاد می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان