نیما گروسی مختارزاده

نیما گروسی مختارزاده

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۸ مورد از کل ۸ مورد.
۱.

کارآفرینی شرکتی فناورانه، یادگیری سازمانی، نوآوری و عملکرد بنگاه: آزمون یک مدل در شرکت های دارویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یادگیری سازمانی کارآفرینی شرکتی فناورانه نوآوری و عملکرد بنگاه: آزمون یک مدل در شرکت های دارویی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی مدیریت مدیریت بازرگانی مدیریت کارآفرینی طراحی و تدوین کسب و کار
  2. حوزه‌های تخصصی مدیریت مدیریت دانش و IT مدیریت فناوری اطلاعات
تعداد بازدید : ۸۵۰ تعداد دانلود : ۹۰۵
در محیط در حال تغییر امروز، بنگاه های داروسازی به سختی در حال رقابت با یکدیگر برای رسیدن به مزیت رقابتی هستند که بتواند آن ها را از دیگران متمایز نماید و عملکرد شان را بهبود بخشد. در چنین شرایطی، این شرکت ها برای دستیابی به این اهداف باید توانمندی های فناورانه جدیدی را توسعه دهند، یادگیری سازمانی را تقویت کنند و مشارکت فشرده کارآفرینان در شرکت را به دست آورند. هدف این مطالعه ارزیابی رابطه یادگیری سازمانی، کارآفرینی شرکتی و نوآوری فناورانه، و تحلیل اثرات آن ها بر عملکرد شرکت است. جامعه آماری تمامی شرکت های داروسازی فعال در سطح کشور را شامل می شود.
۲.

مقایسه قراردادهای بازپس گیری، کاهش و منعطف در زنجیره های تأمین چندسطحی با تقاضای احتمالی و رویکرد نظریه بازی ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنجیره تأمین دوسطحی قرارداد بازپس گیری قرارداد کاهش قرارداد منعطف نظریه بازی ها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۷ تعداد دانلود : ۴۳۲
شرکت ها برای دستیابی به موفقیت در فضای رقابتی بازار جهانی، اشکال متنوعی از همکاری ها را به کار می برند. مدل های همکاری سعی در یافتن پاسخی کاربردی در ترغیب اعضای زنجیره تأمین برای اتخاذ تصمیمات به عنوان سیستم های متمرکز را دارند که در این خصوص قراردادهای همکاری ابزارهای مفیدی برای تغییر رفتار اعضای زنجیره به رفتار منسجم همکارانه برای دستیابی به هدف نهایی زنجیره که سودآوری کلی آن است، با یکدیگر هستند. پژوهش حاضر با هدف تعیین مناسب ترین قرارداد ایجادکننده همکاری بین سطوح زنجیره، به بررسی زنجیره های تأمین و قراردادهای همکاری پرداخته است و درنتیجه آن، یک زنجیره تأمین دوسطحی و قراردادهای بازپس گیری، کاهش و منعطف انتخاب شدند. با رویکرد نظریه بازی ها، بازی های ایستا با اطلاعات کامل و تعادل نش، به عنوان شیوه بررسی و احتمالی بودن تقاضای مشتریان نهایی، مدل های اولیه توابع سود هر سطح زنجیره طراحی و سپس با مدنظر قراردادن شرایط خاص هر قرارداد، مدل های ثانویه نیز بازطراحی شدند؛ سپس با طراحی آزمایش هایی با استفاده از نرم افزار مینی تب و حل آن ها توسط نرم افزارهای اکسل و لینگو و تحلیل خروجی ها، قرارداد کاهش به عنوان مناسب ترین شیوه برقراری همکاری در بین سطوح زنجیره تعیین شد.
۳.

طراحی شبکه تأمین منعطف در یک زنجیره تأمین دوسطحی و آنالیز ریسک با استفاده از برنامه ریزی تصادفی (مطالعه موردی: از شبکه تأمین پلی استایرن معمولی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه ریزی تصادفی دو مرحله ای در نظر گرفتن ریسک شبکه تأمین منعطف کاهش سناریو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۶ تعداد دانلود : ۱۷۸
این مقاله به طراحی شبکه تأمین منعطف چند دوره ای در یک زنجیره تأمین دوسطحی می پردازد که در آن یک ماده اولیه اصلی باید از چند تأمین کننده تهیه شده و محصولات مختلف در چندین سایت تولیدی برای مشتریان تولید شود. مسئله با استفاده از رویکرد برنامه ریزی تصادفی دو مرحله ای با در نظر گرفتن تقاضاهای تصادفی مشتریان و قیمت های تصادفی تأمین کنندگان مدل سازی شده است. بر خلاف مطالعات گذشته، ریسک های اختلالات تأمین، استراتژی های کاهشی و برنامه های عملیاتی احتمالی مقابله با ریسک ها برای افزایش انعطاف پذیری شبکه تأمین، همزمان با برنامه ریزی تولید محصولات در سایت های تولیدی به منظور نزدیک تر شدن مدل به واقعیت، مد نظر قرار گرفته اند. طراحی شبکه تأمین از دید تصمیم گیرنده ریسک خنثی و تصمیم گیرنده ریسک گریز لحاظ شده اند. به دلیل تشریح کاربرد دیدگاه ارائه شده، نتایج محاسبات و اجرای مدل در یک نمونه واقعی نشان داده شده است. در نهایت به منظور تشریح تأثیر تغییرات در پارامترهای هزینه، روی نتایج مدل آنالیزهای حساسیت انجام گرفته است.
۴.

بررسی و اولویت بندی میزان حساسیت دستگاه ها جهت تعمیرات و نگهداری پیشگیرانه با مدل مارتل و زاراس (مطالعه موردی: شرکت ماشین سازی تولید آتش)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعمیر و نگهداری پیشگیرانه روش های غیرجبرانی شاخص های حساسیت مدل مارتل و زاراس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۳ تعداد دانلود : ۱۸۷
فرایند نگهداری و تعمیرات، یکی از حیاتی ترن فرایندهای سازمان است که وظیفه اصلی آن نگهداری و حفظ ماشین آلات در شرایط مطلوب یا بازگرداندن آنها از شرایط نا مطلوب به مطلوب است. خرابی ماشین آلات، به از دست رفتن زمان در دسترس تجهیزات و افزایش هزینه های سازمان منجر می شود، بنابراین همواره بهبود عملکرد ماشین آلات و درنتیجه بهبود فرایند نت، مورد توجه متخصصان بوده است. هدف این مقاله پاسخ به این پرسش است که بر اساس شاخص های انتخاب شده، کدام دستگاه بیشتر از دستگاه های دیگر نیاز به نت پیشگیرانه دارد. افزایش میزان عمر تجهیزات، افزایش رضایتمندی مشتریان و کاهش دیرکرد صورت گرفته به سبب خرابی های دستگاه ها، از دلایل انجام این پژوهش است. در این مقاله نخست به شناسایی شاخص های مهم در بحث نگهداری و تعمیرات کارخانه با توجه به سوابق دستگاه های موجود در سال 91 به مدت دوازده ماه پرداخته شده است و سپس به کمک یکی از روش های تصمیم گیری چند معیاره با نام مدل مارتل و زاراس، به اولویت بندی و شناسایی حیاتی ترین دستگاه موجود در کارخانه پرداخته و راه کارهایی برای نگهداری این دستگاه در بالاترین سطح کیفی خود ارائه شده است.
۵.

مفهوم سازی استراتژی تحول دیجیتال و شناسایی الزامات و قابلیت های پشتیبان شکل دهی آن با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحول دیجیتال استراتژی استراتژی تحول دیجیتال فراترکیب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹ تعداد دانلود : ۲۱۵
این روزها، فناوری های دیجیتال تمامی شئونات زندگی انسان را تحت تاثیر قرار داده است و ابعاد مختلف آن را با تحول همراه کرده است. سازمان های مختلف، به صورت ویژه سازمان های سنتی و پیش دیجیتال، به منظور رقابتی ماندن، ملزم به بازآفرینی تمامی ابعاد خود متناسب با عصر دیجیتال هستند. از این رو تحول دیجیتال ضرورتی غیرقابل اجتناب برای کسب وکارهای امروز است که در صورت عدم سیاست گذاری و اتخاذ استراتژی مناسب برای آن و به تبع آن پیاده سازی اشتباه و ناکامی، خسارات قابل توجهی را متحمل خواهند شد. بنابراین سیاستگذاری در حوزه تحول دیجیتال به یک روند اصلی در سال های اخیر در کشورهای مختلف تبدیل شده است. در این فضا سیاستگذاران باید درک درستی از فضای تحول دیجیتال و مفاهیم کلیدی این حوزه داشته باشند تا بتوانند با تصمیمات بهنگام و مناسب، مسیر کارا و اثربخشی را برای تحول دیجیتال فراهم آورند. اولین گام در این مسیر، شکل دهی استراتژی تحول دیجیتال می باشد که به یک دغدغه کلیدی برای سازمان های امروز تبدیل شده است. علی رغم اینکه منابع متعددی به تبیین ضرورت شکل دهی استراتژی تحول دیجیتال پرداخته اند، اما مفهوم سازی جامعی از آن در مبانی نظری این حوزه انجام نشده است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف مفهوم سازی استراتژی تحول دیجیتال انجام شده است. در این پژوهش با بررسی نظام مند ادبیات و با استفاده از روش تحقیق فراترکیب، ضمن تعریف استراتژی تحول دیجیتال و تحلیل ارتباط این استراتژی با سایر استراتژی های سازمان، الزامات شکل دهی و قابلیت های سازمانی پشتیبان آن شناسایی شده است. بدین منظور پس از بررسی 17 مقاله منتخب، تعریف مشخصی از استراتژی تحول دیجیتال ارائه و ارتباط آن با استراتژی کسب و کار و استراتژی های وظیفه ای تحلیل شده است. همچنین الزامات شکل دهی استراتژی تحول دیجیتال در دو دسته محتوایی و فرایندی ارائه می گردد. در نهایت نیز سه دسته قابلیت فرهنگی، ساختاری و رهبری به عنوان قابلیت های پشتیبان شکل دهی استراتژی تحول دیجیتال شناسایی گردیده اند.
۶.

یکپارچه سازی دانش فناوری های جدید در صنایع با موج نوآوری بلند: (مطالعه موردی: حوزه معادن و صنایع معدنی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت نوآوری یکپارچه سازی دانش فناورانه توانمندی فناورانه موج نوآوری بلند معادن و صنایع معدنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹ تعداد دانلود : ۱۰۴
هدف: امروزه با پیچیده تر شدن علوم و بازارهای رقابتی، توجه به نوآوری برای بقای شرکت ها در بازار، اهمیت زیادی دارد. در صنایعی که سرعت ارائه محصولات جدید بیشتر است، امواج نوآوری در آن ها کوتاه تر است. شرکت های فعال در حوزه معادن و صنایع معدنی، به عنوان بنگاه هایی با موج نوآوری بلند، علاوه بر نیاز اساسی به شناخت و فهم خرده دانش ها و فناوری های جدید، به جذب و یکپارچه سازی آن ها بر پایه بنگاهی موجود خود نیازمندند. هدف اصلی این مطالعه، ارائه مدلی برای ارتقای توانمندی های فناورانه بنگاه های با موج نوآوری بلند مبتنی بر یکپارچه سازی دانش فناوری های جدید است. روش: روش این پژوهش براساس مطالعه موردی پروژه های موفق در حوزه معادن و صنایع معدنی (به عنوان یک صنعت با ویژگی های مشابه با صنایعی با موج نوآوری بلند) صورت گرفت. در این پژوهش، سطح تحلیل مربوط به بنگاه های متأخر در صنایع با موج نوآوری بلند و واحد تحلیل، پروژه های موفق انجام شده در یکپارچه سازی دانش فناوری های جدید، در پایه دانشی بنگاه در این بنگاه ها بوده است. به همین دلیل، از روش مطالعه تک موردی اکتشافی جزءنگر استفاده شده است. انتخاب واحد تحلیل، بر اساس معیارهای مشخص صورت گرفت و در نهایت چهار پروژه موفق در صنایع معدنی، انتخاب و تحلیل شد. برای تحلیل چهار پروژه موفق منتخب، ۱۲ مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت و متن مصاحبه ها پس از پیاده سازی، به روش تحلیل محتوا، کدگذاری شد. یافته ها: یافته های این مطالعه، به مجموعه ای از فعالیت ها و ابتکارهای شناسایی شده بنگاه های با موج نوآوری بلند، در ابعاد سازمانی (کارکردی و مدیریتی) و فناورانه (محصول محور و فرایندمحور) برای موفقیت در یکپارچه سازی دانش فناورانه منجر شد. این اقدام ها و ابتکارها، در سه مرحله اصلی تشخیص و انتقال دانش فناورانه جدید (مشتمل بر سه زیربخش تشخیص دانش فناورانه جدید، تشخیص منبع دانشی مناسب و انتقال دانش فناورانه جدید)، ترکیب دانش فناورانه جدید با پایه دانشی بنگاه (مشتمل بر سه زیربخش تفسیر دانش فناورانه جدید خارجی، تسهیم دانش فناورانه جدید خارجی و تثبیت دانش فناورانه جدید خارجی) و بهره برداری از دانش فناورانه جدید (مشتمل بر دو زیربخش اجرا و بازپیکربندی) معرفی شده اند. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه اقدام هایی را معرفی کرده است که می تواند به عنوان بینش های جدید بنگاه ها، برای موفقیت بیشتر در یکپارچه سازی در نظر گرفته و بهره برداری شود. این اقدام ها عبارت اند از: جایابی فناوری جدید در کارکردهای عملیاتی، زمان دهی مناسب به فناوری جدید برای تطبیق با پایه دانشی بنگاه، نگهداری و مراقبت از فناوری و تجهیزات نو، ارزیابی تطابق محصول جدید با استانداردهای بین المللی و همچنین، راه اندازی سیستم یکپارچه سازی فرایندهای فناوری اطلاعات. این مطالعه فرصت های تحلیل و مطالعات بیشتری را برای پژوهشگران آینده خلق کرده است و می تواند به عنوان مبنای دانشی برای ادامه پژوهش های بیشتر در حوزه یکپارچه سازی دانش فناورانه استفاده شود.
۷.

تبیین و توسعه ابعاد محتوایی استراتژی تحول دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحول دیجیتال استراتژی استراتژی تحول دیجیتال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۳
از آنجا که فناوری های دیجیتال ابعاد مختلف سازمان ها را تحت تأثیر قرار داده تا جایی که کم ترین کسب وکاری را در صنایع مختلف می توان مستقل از این نوع فناوری ها تصور کرد. از این رو، سازمان ها برای رقابت و بقا، راهی جز تحول دیجیتال ندارند و در صورت مقاومت یا تأخیر برای شروع اقدامات دیجیتالی سازی، مسیر افول به روی آن ها باز می شود. اولین گام حرکت در مسیر تحول دیجیتال، شکل دهی استراتژی تحول دیجیتال است. سازمان ها در صورت عدم اتخاذ استراتژی برای تحول دیجیتال و به تبع آن پیاده سازی اشتباه و ناکامی، خسارات قابل توجهی را متحمل خواهند شد و بقای آن ها نیز در خطر خواهد بود. بنابراین شکل دهی استراتژی تحول دیجیتال به دغدغه کلیدی برای سازمان ها تبدیل می شود و فقدان چارچوب مرجع و جامع که ابعاد مختلف تحول دیجیتال را شامل شود، چالشی جدی و خلاء پژوهشی است. از این رو، هدف این پژوهش، شناسایی ابعاد محتوایی استراتژی تحول دیجیتال است. روش پژوهش، کیفی از نوع آمیخته است. ابتدا با بررسی نظام مند پیشینه موضوع به روش فراترکیب، پس از غربال گری و تحلیل 22 مقاله منتخب، از طریق کدگذاری باز، کدهای اولیه شناسایی و سپس با 17 نفر از خبرگان که به صورت هدف مند انتخاب شدند، مصاحبه های عمیق نیمه ساختار انجام و داده های حاصل با روش تحلیل محتوای کیفی جهت دار سیه- شانون بررسی شد. بر حسب یافته های پژوهش، 72 کد شناسایی شده به 5 بعد و 14 مؤلفه تبدیل شدند. در چارچوب نهایی ارزش (مدل کسب وکار، تجربه مشتری، تجربه کارکنان و فرایندهای عملیاتی)، فناوری های دیجیتال (فناوری های تحول آفرین و فناوری های معمول)، حکمرانی (سبک رهبری و حکمرانی، اکوسیستم و ساختار و مدل عملیاتی)، قابلیت های پویای تحول دیجیتال (قابلیت تحول و قابلیت دیجیتال) و منابع (منابع مالی، منابع انسانی و منابع دانشی) ابعاد و مؤلفه های شناسایی شده در این پژوهش هستند. 
۸.

مدل پویایی توانمندی های میان داری شرکت های بزرگ در گذر به بانکداری باز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توانمندی میان داری میان داری شبکه شبکه نوآوری بانکداری باز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۳
هدف: به منظور مدیریت و هدایت شبکه های بین سازمانی، جایگاه میان دار در شبکه های نوآوری ضروری است و شرکت کانونی که معمولاً در شبکه این نقش را ایفا می کند، به احصا و ارتقای توانمندی های میان داری خود نیاز دارد. همچنین به منظور تثبیت دیدگاه راهبردی و بلندمدت به توانمندی های میان داری، باید در دو سطح ایستا (در مراحل راه اندازی و عملیات روزمره شبکه) و پویا (در زمان بروز تغییر اساسی در متغیرهای اصلی شبکه) از سوی بنگاه کانونی توجه شود. هدف این پژوهش ارائه مدلی برای تبیین پویایی توانمندی های میان داری شرکت های بزرگ مالی و بانک ها در گذار به بانکداری باز است. بر این اساس، این پژوهش با تمرکز روی تغییرات توانمندی های میان دار شبکه در مواجهه با پارادایم بانکداری باز، ضمن معرفی توانمندی های نوظهور در فضای جدید، ابعاد مختلف را برای نقش های میان داری در این سیر تحولی بررسی می کند.روش: این پژوهش بر اساس مطالعه موردی صنعت بانکداری ایران با تمرکز روی بانک های موفق میان دار شبکه های نوآوری در به کارگیری بانکداری باز، به عنوان سطح تحلیل و همچنین توانمندی های میان داری شبکه های نوآوری به عنوان واحد تحلیل صورت گرفته است. با در نظر گرفتن پارادایم بانکداری باز به عنوان عامل برهم زننده و با بهره گیری از ۱۹ مصاحبه نیمه ساختاریافته برای تحلیل پنج بانک منتخب میان دار در شبکه های نوآوری بانکی که توسط معیارهای چهارگانه برگزیده شده بودند، مجموعه توانمندی های میان داری در سه مقطع زمانی بانکداری بسته، برهه مهاجرت و همچنین بانکداری باز، با روش تحلیل محتوا کدگذاری و شناسایی شدند.یافته ها: در این پژوهش مجموعه توانمندی های میان داری برای شرکت کانونی، در سه مقطع زمانی بانکداری بسته، برهه مهاجرت و همچنین بانکداری باز، شناسایی و در قالب مدل پویایی تبیین شد. بر این اساس چهار تم اصلی توانمندی در بانکداری بسته، یک تم در مرحله مهاجرت با عنوان مدیریت دگردیسی شبکه و همچنین ۲۲ مقوله جدید تحت چهار تم اصلی با عناوین طراحی و راه اندازی شبکه، القای ارزش شبکه ای پلتفرم، مشروعیت بخشی به پلتفرم و مشارکت دهی شبکه پلتفرم در خصوص توانمندی های میان دار بانکداری باز ارائه شد. همچنین با مقایسه و تحلیل نتایج در دو فضای اشاره شده، توانمندی های نوظهور معرفی شدند، برخی از مواردی که در بانکداری سنتی موجود بودند، حذف شدند، تعدادی از توانمندی ها به صورت یکسان تکرار و برخی از آن ها با اضافه شدن مفاهیم و کدهای جدید و غیرتکراری، به عنوان توانمندی های تقویت شده دسته بندی شدند.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش از بُعد نظری، ضمن ارائه مجموعه ای جامع از توانمندی ها و قابلیت های موردنیاز برای میان داری شبکه نوآوری، با نگاهی پویا ابعاد تاریک این موضوع را در مواجهه با تغییرات پارادایمی فناوری بررسی کرد و تئوری های قبلی را ارتقا بخشید. کلیه نقش ها و توانمندی های موردنیاز بانک های میان دار در دو پارادایم بانکداری سنتی/ بسته و همچنین بانکداری باز برای میان داری شبکه های نوآوری حول خود، به صورت دسته بندی شده ارائه شد. بر این اساس، مبحث میان داری شبکه های نوآوری پلتفرم محور و ابعاد مختلف آن با تکیه بر توانمندی های میان داری پلتفرم های بانکداری باز، در این پژوهش شناسایی و ارائه شد. مطابق با نتایج به دست آمده، لزوم تغییر در توانمندی های میان داری برای شرکت کانونی، در مواجهه با تغییرات پارادایمی از نوع فناوری، به منظور حفظ مزیت رقابتی ضروری به نظر می رسد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان