سید احمدرضا شاهرخی

سید احمدرضا شاهرخی

مدرک تحصیلی: استادیار گروه فلسفه دانشگاه قم

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

مفهوم و ادلۀ کلامی مؤلفه های «اقامه دین»و «حاکمیت دین» در دین شناسی آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دین شناسی آیت الله خامنه ای اقامه دین حاکمیت دین ادله کلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷ تعداد دانلود : ۱۳۰
در این مقاله، مسئله ما این است که با استفاده از روش توصیفی تحلیلی متکی به اسناد کتابخانه ای، مفهوم دو مؤلفه «اقامه دین» و «حاکمیت دین» در دین شناسی آیت الله خامنه ای و ادله کلامی ایشان برای اثبات «اقامه دین» و «حاکمیت دین» به عنوان اجزای دین اسلام را تحقیق و تبیین کنیم. یافته های تحقیق نشان می دهد که «اقامه دین» به معنای عمل به آن در همه شئون زندگی، یکی از اجزای اسلام است. مجموع «معارف و احکام» و «تحقق خارجی» آنها دین اسلام را شکل می دهد و اسلام بر اقامه همه اجزای دین و عدم اکتفا به تحقق بعضی از آنها اصرار دارد. «حاکمیت دین» نیز یکی از اجزای دین اسلام است. اسلام هم دارای «حاکمیت عام حُکمی» است که به معنای شمول احکام نظام بخش آن بر همه شئون حیات انسان است و هم دارای «حاکمیت عام عینی» بر جامعه است که مظهر آن، حاکمیت سیاسی اجتماعی اسلام است.
۲.

ماهیت و نقش معنویت در تمدن نوین اسلامی از دیدگاه آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آیت الله خامنه ای تمدن نوین اسلامی معنویت تمدن معنوی هدایت گری معنویت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴ تعداد دانلود : ۶۸
یکی از مفاهیم کلیدی در بطن تعریف تمدن نوین اسلامی، مفهوم معنویت است. در این مقاله، مسئله اصلی ما، تحقیقِ مؤلفه های ذاتی و ماهوی معنویتِ موجود در تمدن نوین اسلامی و سرشار بودن تمدن نوین از معنویت و جایگاه هدایت گرانه و راهبری معنویت در این تمدن از منظر آیت الله خامنه ای است. هدف ما در این پژوهش، ارائه ی درکی عمیق از مفهوم معنویت اسلامی و احصاء وجوه تأثیرِ معنویت در زمینه سازی، تکامل و پیشرفت و تحقق تمدن نوین اسلامی در اندیشه ی آیت الله خامنه ای است. در این پژوهش، از روش توصیفی - تحلیلی استفاده شده است. از نظر آیت الله خامنه ای، معنویت اسلامی، ایمان به غیب، طهارت باطن انسان در پرتو غیب و تسلیم و عبودیت نسبت به غیب است. مفهوم سرشار بودن تمدن نوین اسلامی از معنویت نیز ناظر به وجود ایمان آگاهانهو حاکمیت فضایل و محوریت عبودیت الهی در سراسر تمدن نوین اسلامی است. وجوه مؤثر و هدایت گر معنویت اسلامی برای تمدن نوین اسلامی، وجوه شش گانه زمینه ساز، هویت ساز، معرفت بخش، استحکام و استقامت بخش، مصونیت ساز و سرعت دهنده ی تمدن نوین اسلامی است. معنویت اسلامی، از آغاز تا غایاتِ تمدن نوین اسلامی را پوشش می دهد، زمینه ی شکل گیری تمدن نوین را فراهم می کند، به آن هویت و تشخّص می بخشد، معرفت زیربنایی آن را تأمین می نماید، پایه ها و موجودیت آن را مستحکم می کند و آن را در برابر انحطاط و ارتجاع و توقف و رکود، مصون می سازد و به حرکت آن برای رسیدن به غایاتش، سرعت و سهولت می دهد.
۳.

معرفت شهودی از منظر علامه طباطبایی و رد ادعاهای نقضی نسبت به اعتبار آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت شهودی اعتبار معرفت معرفت حصولی مطابقت با واقع خطاپذیری معرفت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵ تعداد دانلود : ۱۵۱
در کنار معرفت حصولی- مفهومی، معرفت حضوری- شهودی نیز در میان فلاسفه اسلامی از جایگاه بسیار مهمی برخوردار است. علامه طباطبایی، هنگام بحث از معرفت حصولی، از معرفت حضوری نیز با اهمیت فراوان یاد کرده و معرفت حصولی را در نهایت مسبوق به معرفت حضوری می داند. در این نوشته تلاش می شود، با روش تحلیلی، مبانی نظری وی درباره معرفت حضوری- شهودی و دفاع عقلانی از اعتبار معرفتی آن تبیین گردد. یافته مهم این نوشته آن است که معرفت حضوری- شهودی، علاوه بر آن که تکیه گاه معرفت حصولی است، دفاع عقلانی متقن نسبت به اعتبار معرفت را نیز فراهم می آورد. مبنای این اعتبار آن است که دست یابی به حقیقت هدف اصلی معرفت است، و اگر در معرفت حضوری- شهودی احراز کنیم که خود حقیقت در اختیار ماست، دغدغه دیگری به لحاظ معرفت شناختی نخواهیم داشت. از نظر علامه طباطبایی، همان طور که شهود حسی یقینِ مطابق با واقع در نفس ما ایجاد می کند، معرفت حضوری- شهودی نیز حاوی چنین سیطره ای بر حقیقت است. در پایان این نوشته مصادیقی از نظریات مدعی نقض نسبت به اعتبار معرفت حضوری- شهودی مطرح شده و مورد تحلیل و تبیین قرار گرفته تا به طور عینی اعتبار معرفت شناختی دریافت های حضوری- شهودی تثبیت گردد.
۴.

تنزل نفوس در عوالم وجود با تأکید بر دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عالم مثال ملاصدرا عقول نفوس

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
تعداد بازدید : ۱۸۲۱ تعداد دانلود : ۹۲۶
نفس ناطقة انسانی از اسرارآمیزترین موجودات جهان هستی است که کانون توجه بسیاری از دانشمندان و از جمله فیلسوفان اسلامی بوده است. فلاسفة اسلامی تلاش کرده اند پرده از معمای رازگونة هستی و چیستی آن بردارند. یکی از مباحث مهم که پژوهش حاضر کوشیده است با روش تحلیلی همراه با نقد و بررسی به آن بپردازد این مسأله است که آیا نفوس ناطقة انسانی قبل از تعلق به بدن در عالم یا عوالمی موجود بوده اند؟ و چگونه به عالم طبیعت نازل شده اند؟ افلاطون، ارسطو، ابن سینا و سهروردی پاسخ های متفاوتی به پرسش یاد شده داده اند اما صدرالمتألهین دارای نظر منحصر به فردی است. ایشان در سیر نزول هستی از واجب تعالی از عالم عقول، عالم مثال و عالم طبیعت نام می برد. در نظر این فیلسوف نفوس ناطقة انسانی دارای مراتب وجودی مختلفی است. این نفوس در عالم عقول به وجود واحد مجرد جمعی عقلی در مرتبة علتشان موجودند و کثرتی در آنها نیست. وقتی بدن مستعدی پیدا شد نفس در سیر نزولی که دارد از تجردش کاسته می شود و به عالم مثال که برخی از احکام ماده را دارد نزول می کند، این فرو کاستن از تجرد به حد و اندازه ای ادامه می یابد تا به عالم طبیعت می آید و این در حالی است که وجود عقلی نفس در عالم عقول و وجود مثالی نفس در عالم مثال همچنان باقی است. این دیدگاه صدرالمتألهین با اشکالاتی مواجه است. از جمله قول به واحد مجرد جمعی عقلی علاوه بر این که خارج از محل نزاع است به یک معنا پذیبرش قدم نفوس است که مورد انکار ایشان است.
۵.

بررسی قول به قِدم نفوس ناطقه انسانی در سنجش با آیه میثاق (عالم ذر) با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نفس ناطقه انسان حادث قدیم عالم ذر علامه طباطبایی (ره)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۴ تعداد دانلود : ۴۱۶
نفس ناطقه انسانی یا «روح» همواره مورد توجه و مطالعه بسیاری از دانشمندان قرار گرفته است. نحوه پیدایش نفس ناطقه از مسائل اصلی در باب نفس ناطقه انسانی است. مقاله پیشِ رو به این مسئله پرداخته که آیا آیه شریفه «میثاق» می تواند تأییدی بر قِدم نفوس ناطقه انسانی باشد؟زیرا طبق آیه شریفه «میثاق» خداوند از فرزندان آدم - پیش از این که به دنیای مادّی بیایند - بریگانگی خویش پیمان و اِقرار گرفته است و فرزندان آدم بر این توحید اِقرار کرده اند. سپس به صلب حضرت آدم(ع) بازگشته اند. درباره معنای آیه  «میثاق» سه قول گفته شده است که عبارتند از: اثبات عالم ذَر ، پیمان فطری از انسان در همین دنیا و وجود جمعی نفوس  نزد خداوند که در مرتبه ای قبل از عالم دنیاست. در مقام داوری وپاسخ به پرسش پیش گفته، می گوییم: قول اول که با قِدم نفوس سازگار است با ضرورت عقل و ظهور آیه مخالفت دارد و به تناسخ باطل منجر می شود. قول دوم نیز با سیاق آیه «میثاق» سازگاری ندارد و مستلزم این است که آیه را بر معنای مجازی حمل کنیم. به این ترتیب، آیه «میثاق» - در نظر علامه طباطبایی(ره) - نمی تواند تاییدی بر قِدم نفوس ناطقه باشد ، بلکه مقصود این است که نفوس در مرتبه ای پیش از عالم دنیا در نزد خدا و به وجود جمعی حضور داشته اند و پروردگار را در ربوبیت مشاهده کرده اند و این مشاهده از طریق نفس خودشان بوده است و حمل آیه شریفه برقول علامه طباطبایی(ره)هم تاحدی بعید به نظرمی رسد.
۶.

بررسی انسجام در قول به بقای نفس همراه با فساد بدن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا حدوث نفس سهروردی صدرالدین شیرازی حدوث بدن بقای نفس زوال بدن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
تعداد بازدید : ۱۱۹۰ تعداد دانلود : ۴۷۷
فاسد شدن بدن بعد از جدایی نفس امری محسوس است که به استدلال نیازی ندارد. اما با توجه به دخالتی که بدن در حدوث نفس دارد فاسد نشدن نفس با زوال بدن نیازمند برهان است. از این رو مقاله پیش رو در تلاش است از منظر سه فیلسوف بزرگ اسلامی، ابن سینا، سهروردی و صدرالدین شیرازی به این پرسش پایه ای در فلسفه اسلامی پاسخ دهد که «چگونه با وجود دخالت بدن در حدوث نفس، با زوال بدن، نفس همچنان باقی می ماند؟». در بررسی پاسخ های این سه فیلسوف به پرسش یادشده به نظر می رسد طبق نظر صدرالدین شیرازی، که بین حدوث و بقای نفس از حیث تجرد تفاوت می گذارد، بدن می تواند در ابتدای پیدایش، شرط حدوث نفس باشد، ولی در بقا بی نیاز از بدن باشد. اما طبق دیدگاه ابن سینا و سهروردی که نفس را در حدوث و بقا مجرد می دانند نفس در هر دو حالت وابسته به علت قابلی (بدن) و علت فاعلی است و نفی وابستگی نفس به علت قابلی (بدن) در مرحله بقا و عدم فساد آن با زوال بدن ادعایی بدون دلیل است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان