آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۹

چکیده

«هنرمردمی» به آن دسته از هنرهایی اطلاق می شود که در طول تاریخ به شکل شایسته ای مورد توجه قرار نگرفته و موفق نشده اند جایگاه واقعی خود را در هنر معاصر بیابند. این هنرها غالباً در حوزه صنایع دستی قرار دارند و در قالب یک فرایند هنری تکراری باقی می مانند. مجموعه این هنرها معمولا تحت عنوان «هنرهای زنانه» یا «هنرهای خانگی[1]» نیز شناخته می شوند، تا پیش از قرن نوزدهم میلادی، تحت عنوان «هنرهای دون» (سطح پایین) یاد می شده است. این هنرها در زمان های مختلف و به فراخور جامعه و فرهنگ، کارکردهایی متفاوت در زندگی انسان داشته اند، اما امروزه برخی از این هنرها در کشورهای اروپای غربی و آمریکای شمالی، به عنوان یکی از اقسام «هنرهای زیبا» به رسمیت شناخته شده اند. در اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ، ﺗﻼش دارﯾﻢ ﺑﺎ ﺑﺮرﺳﯽ داﺳﺘﺎنِ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﻮﻗﻌﯿﺖِ اﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ از ﻫﻨﺮﻫﺎ در ﮐﺸﻮرﻫﺎی اروﭘﺎﯾﯽ و آﻣﺮﯾﮑﺎی ﺷﻤﺎﻟﯽ، ﻧﺸﺎن دﻫﯿﻢ ﮐﻪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻣﯽ ﺗﻮان اﻧﺒﻮﻫﯽ از ﻣﻮارد ﻣﺸﺎﺑﻪ اﯾﻦ ﻫﻨﺮﻫﺎ در ﺟﺎﻣﻌﻪ اﯾﺮان و ﺟﻮاﻣﻊ ﻫﻢ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ در ﻣﻨﻄﻘﻪ را ﺑﺎ ﭘﯿﻤﻮدن ﻣﺴﯿﺮی ﻣﺸﺎﺑﻪ، از ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ اجتماعی ﻓﺮودﺳﺖ و ﻣﻐﻔﻮل و ﺑﯽ ﺑﯿﺎن «ﻫﻨﺮﻫﺎی ﻣﺮدم» ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﻣﺸﺮوع و ﭘﺬﯾﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه و رﺳﻤﯿﺖیافته اجتماعی «ﻫﻨﺮﻫﺎی زﯾﺒﺎ» ﺗﻐﯿﯿﺮ داد. در این پژوهش برای توصیف این تغییر جایگاه اجتماعی، بر تغییر موقعیت هنر چهل تکه دوزی به صورت مطالعه ای موردی متمرکز شده ایم. این پژوهش به روش مطالعه اسنادی و مصاحبه با متخصصان انجام شده است. در نهایت این مطالعه ده عاملی که در کشورهای اروپای غربی و آمریکای شمالی، به تغییر موقعیت اجتماعی این هنرها انجامیده است؛ یعنی حمایت نهاد های رسمی، سازمان های غیر انتفاعی، تشکیل انجمن های هنری، تأسیس مراکز آموزشی و رشته های دانشگاهی و پژوهشکده های مستقل، برگزاری همایش، گردهمایی یا سمینارهای حرفه ای، برگزاری جشنواره ها و بی ینال ها، ایجاد موزه های اختصاصی این هنرهای مردمی، تشویق تأسیس گالری های خاص این هنرها، چاپ نشریات تخصصی و ترویج و صدا بخشی به آثار هنرمندان و پژوهش های تخصصی در این حوزه در فضای مجازی را شناسایی کرد. غالب این عوامل در فضای اجتماعی هنرهای مردمی در ایران غایب اند و در صورت وقوع، می توانند به تغییر موقعیت اجتماعی هنرهای حاشیه و مردمی به موقعیت اجتماعی هنرهای مرکز یا هنرهای زیبا بینجامند.   [1] Domestic art

Changing the Social Status of the Arts: From "Folk Arts" to "Fine Arts" (A case study of changing the social status of the art of patchwork)

Folk art" refers to those arts that have not been properly considered throughout history and have not succeeded in finding their true place in contemporary art. These arts are often in the field of handicrafts and remain in the form of a repetitive artistic process. The collection of these arts is also commonly known as "women's arts" or " Domestic arts", until the nineteenth century it was known as "low level arts". These arts have played different functions in human life at different times and according to society and culture, but today some of these arts are recognized as one of the "beautiful arts" in Western Europe and North America. In this study, we try to show the change in the position of these arts in Europe and North America, how this path can be used to change the position of Folk arts to Fine arts in Iran. Finally, this study of the ten factors that have changed the social status of these arts in Western Europe and North America, namely the support of official institutions, non-profit organizations, the formation of art associations, the establishment of educational centers and academic disciplines and independent research institutes, conferences, gatherings or seminars He identified professions, holding festivals and biennials, creating dedicated museums of these folk arts, encouraging the establishment of special galleries of these arts, publishing specialized publications, and promoting and sounding the works of artists and specialized research in this field in cyberspace. Most of these factors are absent in the social atmosphere of folk arts in Iran and if they occur, they can change the social status of marginal and folk arts to the social status of central arts or fine arts.

تبلیغات