محمد فرامرزی

محمد فرامرزی

مدرک تحصیلی: دانشیار فیزیولوژی ورزشی، دانشگاه شهرکرد

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۴۳ مورد.
۲۱.

سازگاری هورمون های آنابولیک به اجرای تمرینات ترکیبی با ترتیب متفاوت در زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترتیب تمرین ترکیبی IGF-1 GH تستوسترون انسولین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵
مقدمه: هدف این تحقیق بررسی سازگاری هورمون های آنابولیک به اجرای تمرینات ترکیبی با ترتیب متفاوت در زنان سالمند بود. مواد و روش ها: تعداد 40 نفر از زنان سالمند (دامنه سنی: 82/0±34/60 ، قد:cm 01/0±155، وزن: kg 89/1±72/71 و BMI:63/0±45/29) بطور تصادفی ساده به گروه تمرین استقامتی+ قدرتی (E+S) (9n=)، قدرتی+ استقامتی (S+E) (10n=)، اینتروال (IT) (12n=) و کنترل (9n=) تقسیم شدند. برنامه های تمرینی به مدت 8 هفته و 3 روز در هفته انجام شد. برنامه تمرین استقامتی شامل کار برروی دوچرخه کارسنج (با شدت 88-61 درصد (MHR و برنامه تمرین قدرتی شامل چند تمرین منتخب بالاتنه و پایین تنه ( با شدت 75-40 درصد 1RM، 18-8 تکرار) بود. IGF-1، GH، انسولین، نوراپی نفرین و تستوسترون 24 ساعت قبل و 48 ساعت پس از دوره های تمرینی به روش الایزا ارزیابی شد. یافته ها: نتایج نشان داد میزان IGF-1 پس از تمرین E+S و S+E افزایش معنی داری داشت (05/0 >p ). تغییر معنی داری در GH، انسولین و نوراپی نفرین در هیچ کدام از گروه ها مشاهده نشد (05/0 P≥). میزان تستوسترون در گروه E+S کاهش معنی داری داشت (05/0 >p ). همچنین اختلاف معنی دار در میزان تستوسترون بین گروه های E+S و IT مشاهده شد(05/0 >p ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این مطالعه، به نظر می رسد ترتیب تمرین ترکیبی می تواند بر سازگاری-های هورمون های آنابولیک ناشی از تمرین تاثیرگذار باشد و درصد این تغییرات در گروه E+S نسبت به دو ترتیب دیگر بیشتر بود.
۲۲.

تأثیر مصرف اسید چرب امگا-3 به همراه تمرینات مقاومتی بر برخی فاکتورهای آمادگی جسمانی در زنان سالمند سالم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قدرت زنان سالمند تمرین قدرتی توان هوازی امگا-3 آمادگی بدنی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی علم تمرین
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی تغدیه ورزشی و مکملها و مواد نیروزا
تعداد بازدید : ۱۷۴۵ تعداد دانلود : ۸۸۱
هدف این تحقیق مطالعه اثر 8 هفته مصرف مکمل اسید چرب امگا-3 به همراه تمرینات مقاومتی بر قدرت، استقامت هوازی و ترکیبات بدنی زنان سالمند سالم بود. تعداد 24 زن سالمند (میانگین± انحراف استاندارد، سن 2/4± 6/79 سال، قد2/4 ± 7/151 سانتی متر، وزن 8/7 ± 8/60 کیلوگرم) بصورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی و مساوی در سه گروه تمرینات مقاومتی، تمرینات مقاومتی به همراه اسید چرب امگا- 3 و گروه کنترل قرار گرفتند. آزمودنی های گروه تمرینات مقاومتی برای مدت 8 هفته (هفته ای 3 جلسه) به تمرینات مقاومتی با شدت 60 تا 80 درصد یک تکرار بیشینه پرداختند. آزمودنی های گروه تمرینات مقاومتی به همراه مکمل اسید چرب امگا-3، علاوه بر تمرینات مقاومتی به میزان 3 گرم در روز مکمل اسید چرب امگا-3 مصرف نمودند اما آزمودنی های گروه کنترل تحت هیچ گونه مداخله ای قرار نگرفتند. قدرت اندام فوقانی (دست راست و چپ)، قدرت پایین تنه، استقامت هوازی و ترکیبات بدنی قبل و بعد از 8 هفته برنامه تمرینی ارزیابی شد. از آزمون تی وابسته، آنالیز واریانس و آزمون تعقیبی توکی برای آنالیز داده ها استفاده شد(05/0 P<). بعد از هشت هفته تفاوت معناداری (05/0 P<) در قدرت اندام های فوقانی و پایین تنه بین آزمودنی های سه گروه مشاهده شد. بطوری که گروه تمرینات مقاومتی و تمرینات مقاومتی به همراه مکمل اسید چرب امگا-3 دارای قدرت بیشتری نسبت به گروه کنترل بودند. علاوه بر این آزمودنی های گروه تمرینات مقاومتی و امگا-3 از قدرت بالاتری نسبت به گروه تمرینات مقاومتی برخوردار بودند. در خصوص استقامت هوازی نیز نتایج مشابهی به قدرت عضلانی مشاهده شد. در ارتباط با ترکیبات بدن گروه تمرینات مقاومتی به همراه مکمل امگا-3 دارای کاهش معناداری در نسبت دور کمر به باسن نسبت به دو گروه دیگر بودند. در خصوص شاخص توده بدنی نیز نتایج مشابهی مشاهده شد. از یافته های این تحقیق می توان نتیجه گرفت تمرینات مقاومتی به همراه مکمل اسید چرب امگا-3، تأثیر بیشتری بر قدرت، استقامت هوازی و ترکیبات بدنی زنان سالمند سالم داشت. بنابراین مصرف مکمل امگا-3 به همراه تمرینات مقاومتی برای بهبود عملکرد زنان سالمند سالم توصیه می شود.
۲۳.

تاثیر یک دوره تمرین مقاومتی بر غلظت اندوتلین-1 و فشار خون سیستولیک و دیاستولیک زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زنان سالمند تمرین مقاومتی فشار خون اندوتلین-1

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی بیوشیمی و متابولیسم ورزشی
  3. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی فیزیولوژی ورزشی قلب و عروق و تنفس
تعداد بازدید : ۱۶۹۱ تعداد دانلود : ۷۳۳
اندوتلین_1 یک تنگ کننده قوی عروق می­باشد که به وسیله سلول­های اندوتلیال عروقی ترشح شده و به عنوان قوی­ترین تنگ­کننده عروقی شناخته شده است. هدف این تحقیق مطالعه تاثیر یک دوره تمرینات مقاومتی بر غلظت اندوتلین_1 پلاسما و رابطه آن با فشار خون زنان سالمند بود. بدین منظور 20 زن یائسه (میانگین سن 6/02±67/37 سال، قد 8/12±153/02سانتیمتر، وزن 12/03±65/78 کیلوگرم، BMI 4/16±26/87 کیلوگرم بر متر مربع ) به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه 10 نفره کنترل و تجربی تقسیم شدند. گروه تجربی هشت هفته تمرین مقاومتی، سه جلسه در هفته با شدت 40 تا 65 درصد یک تکرار بیشینه را انجام داد. قبل و بعد از 8 هفته تمرین، سطح استراحتی غلظت اندوتلین-1، فشار خون سیستولیک و دیاستولیک اندازه­گیری و ثبت شد. برای بررسی تغییرات درون گروهی از آزمون t همبسته و تفاوت­های بین گروهی از t مستقل و برای بررسی رابطه بین اندوتلین و فشارخون از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد یک دوره تمرین مقاومتی تاثیر معنی داری بر کاهش غلظت اندوتلین_1 پلاسمای زنان سالمند دارد(p=0/007). همچنین، یک دوره تمرین مقاومتی تاثیر معنی­داری بر کاهش فشارخون سیستولیک (P=0/004)و دیاستولیک (P=0/001) زنان سالمند دارد. بین غلظت اندوتلین_1 و فشار خون سیستولیک همبستگی مستقیمی وجود دارد(r=0/542). با این حال، بین غلظت اندوتلین_1 و فشار خون دیاستولیک همبستگی مشاهده نشد(r=0/378). به طور کلی ، با توجه به کاهش غلظت اندوتلین_1 پلاسما و کاهش فشار خون سیستولیک و دیاستولیک بر اثر تمرین مقاومتی و با توجه به رابطه اندوتلین_1 با فشار خون سیستولیک، به نظر می­رسد یک دوره تمرین مقاومتی با این شدت و حجم می­تواند در کاهش فشار خون سیتولیک ودیاستولیک و نیز کاهش غلظت اندوتلین_1 پلاسما به عنوان یک عامل خطر بیماری­های قلبی عروقی و ایجاد پرفشاری خون زنان سالمند موثر باشد
۲۴.

تأثیر مصرف مکمل اسید چرب امگا- 3 به همراه فعالیت ورزشی هوازی بر غلظت آدیپونکتین و مقاومت به انسولین زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آدیپونکتین اسید چرب امگا-3 مقاومت به انسولین زنان سالمند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۱۹
مقدمه: اسید چرب امگا-3 نوعی اسید چرب اشباع نشده است که با افزایش بیان آدیپونکتین در بافت چربی همراه است. هدف این تحقیق بررسی تاثیر مصرف اسید چرب امگا- 3 و فعالیت ورزشی هوازی برغلظت آدیپونکتین و مقاومت به انسولین زنان سالمند بود. روش شناسی: 37 زن سالمند 55-80 سال سالم به طور داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه تمرینات هوازی(12=n)، تمرینات هوازی به همراه مکمل اسید چرب امگا- 3 (13=n) و گروه کنترل (12=n) تقسیم شدند. فعالیت ورزشی هوازی از نوع ایروبیک موزون با شدت 40 درصد ضربان قلب بیشینه بود که به مدت ۸ هفته و ۳ جلسه در هفته انجام شد. مدت برنامه تمرین در هفته اول بیست دقیقه، در هفته دوم 35 دقیقه، هفته های سوم و چهارم 45 دقیقه و هفته های پنجم و ششم و هفتم و هشتم 60 دقیقه بود.گروه مکمل در طول دوره یک عدد کپسول 3 گرمی امگا-3 در روز دریافت کردند. انسولین و آدیپونکتین با روش ELISA وکیت تخصصی و شاخص مقاومت به انسولین با روش HOMA اندازه گیری شدند. تفاوت درون گروهی با روش t وابسته و تفاوت بین گروهی با تحلیل واریانس یک طرفه ارزیابی شد. یافته ها: نتایج این تحقیق نشان داد وزن و BMI در هر دو گروه تمرین و تمرین به همراه مکمل کاهش یافت که این کاهش در گروه تمرین همراه با اسید چرب امگا-3 معنی دار بود. همچنین، آدیپونکتین در هر دو گروه تجربی افزایش معنی داری یافت (گروه تمرین هوازی 03/0p= و گروه تمرین و مکمل001/0 p=). با این حال، در بین گروه ها در پس آزمون تفاوت معنی داری مشاهده نشد. مقاومت به انسولین در هیچ یک از گروهها و در بین گروه ها معنی دار نبود. بحث و نتیجه گیری: به طور کلی ، به نظر می رسد انجام فعالیت ورزشی هوازی به همراه مصرف مکمل اسید چرب امگا -3 تاثیر سودمندی بر وضعیت آدیپونکتین و مقاومت به انسولین زنان سالمند داشته باشد.
۲۵.

تأثیر یک دوره تمرین هوازی موزون بر سطوح استراحتی ویسفاتین و برخی عوامل خطرزای متابولیک زنان دچار اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نیمرخ لیپیدی ویسفاتین تمرین موزون هوازی مقاومت به انسولین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۲۲ تعداد دانلود : ۷۰۵
ویسفاتین، آدیپوکین تازه کشف شده ای است که با چاقی افزایش می یابد. به روشنی مشخص نیست که تمرینات موزون هوازی می توانند با تغییرات توده چربی و سطح چربی های خون در کاهش غلظت ویسفاتین پلاسما مؤثر باشند. هدف از این پژوهش تأثیر یک دوره تمرین هوازی موزون بر سطوح استراحتی ویسفاتین و برخی عوامل خطرزای متابولیک زنان دچار اضافه وزن بود. 23 نفر از دانشجویان دختر چاق با دامنة سنی 29- 18سال و BMI برابر یا بیشتر از 30 کیلوگرم بر متر مربع و محیط دور کمر برابر یا بیشتر از 88 سانتی متر، که در هیچ گونه برنامة تمرینی منظم و سازمان یافته شرکت نداشتند انتخاب شدند و به طور تصادفی در 2 گروه کنترل (10 نفر) و تجربی(13 نفر) قرار گرفتند. برنامة تمرین ورزشی هوازی شامل 8 هفته تمرین هوازی موزون، هر هفته 3 جلسه و هر جلسه 60 دقیقه بود که با 55 درصد ضربان قلب بیشینه در هفتة اول شروع شد و به تدریج با پیشرفت برنامة تمرینی به 70 درصد ضربان قلب بیشینه رسید. غلظت ویسفاتین و انسولین ناشتا به روش الایزا، کلسترول، تری گلیسرید، لیپوپروتئین با دانسیتة بالا و لیپوپروتئین با دانسیتة پایین و گلوکز به روش آنزیماتیک و مقاومت به انسولین با معادلة HOMA اندازه گیری شد. از آزمون t همبسته و مستقل به ترتیب برای بررسی تغییرات درون گروهی و بین گروهی با سطح معناداری α ≤ 0. 05 استفاده شد. نتایج نشان داد اجرای 8 هفته تمرین هوازی موزون به کاهش معنی دار سطح سرمی ویسفاتین پلاسما منجر شده است(002 /0=p) ، همچنین تمرین هوازی موزون موجب کاهش معنی داری در غلظت تری گلیسرید پلاسما (04 /0=p) ، کلسترول پلاسما (02 /0=p) ، غلظت LDL پلاسما (01 /0=p) و همچنین افزایش معنی داری در غلظت HDL پلاسما (005 /0=p) شد. علاوه بر این تغییر معنی داری در غلظت انسولین، گلوکز و مقاومت به انسولین مشاهده نشد. به نظر می رسد 8 هفته تمرین هوازی موزون می تواند از طریق کاهش تودة چربی بدن، محیط دور کمر، باسن، کاهش وزن و بهبود نیمرخ های لیپیدی از جمله کاهش LDL، تری گلیسرید، کلسترول و افزایش HDL در کاهش ویسفاتین پلاسما در زنان چاق مؤثر باشد
۲۶.

تأثیر یک دوره تمرین هوازی موزون کم فشار بر تغییرات سطوح CRP زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: CRP زنان سالمند تمرین هوازی موزون کم فشار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷۱ تعداد دانلود : ۸۳۸
هدف این تحقیق بررسی تأثیر یک دوره تمرین هوازیِ موزونِ کم فشار بر تغییرات سطوح پروتئین واکنش گر C (CRP) زنان سالمند بود. 23 زن سالمند 60-75ساله با میانگین وزن 6/11 2/59کیلوگرم، قد 4/5 2/152سانتی متر و سن 9/3 3/67 سال به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه تجربی (13نفر) و کنترل (10نفر) تقسیم شدند. شاخص های آنتروپومتریک شامل قد، وزن، نمایه توده بدن (BMI)، نسبت دور کمر به لگن (WHR) و نمونه خون اولیه برای سنجش CRP 48 ساعت قبل از شروع پروتکل تمرین در حالت ناشتا بین ساعات 8-9 صبح انجام شد. برنامه تمرین 8 هفته و به صورت سه جلسه40-50 دقیقه ای در هفته انجام شد که شامل گرم کردن (10دقیقه)، انجام حرکات ایروبیک ایستاده با شدت40-75% ضربان قلب بیشینه (30دقیقه) و حرکات نشسته (10 دقیقه) بود. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، خون گیری ثانویه و اندازه گیری های آنتروپومتریک در شرایط مشابه پیش آزمون تکرار شد. از آزمون t همبسته برای بررسی تفاوت درون گروهی و آزمون t مستقل برای بررسی تفاوت بین گروه ها استفاده شد. نتایج نشان داد 8 هفته تمرین هوازی موزون کم فشار تأثیری معنی دار بر کاهش سطوح CRP (005/0 > p) زنان سالمند دارد حال آنکه این کاهش معنی دار در گروه کنترل (89/0 > p) دیده نشد. همچنین، بین اختلاف میانگین CRP (007/0 > p) در دو گروه تجربی و کنترل، تفاوتی معنی دار مشاهده شد. در نهایت، یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که تمرینات هوازی موزون کم فشار علاوه بر بهبود تغییرات سطوح CRP زنان سالمند، موجب بهبود عوامل قلبی عروقی آن ها نیز می شود.
۲۸.

تأثیر مصرف کوتاه مدت ترکیب مکمل HMB ( بتا- هیدروکسی- بتا متیل بوتیرات) و کراتین بر عملکرد بی هوازی و شاخص های آسیب عضلانی بازیکنان فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عملکرد بی هوازی آسیب عضلانی کراتین مکمل HMB

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۹۴ تعداد دانلود : ۳۳۰۳
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر مصرف مکمل HMB ( بتا- هیدروکسی - بتا متیل بوتیرات) و ترکیب آن با کراتین بر عملکرد بی هوازی و شاخص های آسیب عضلانی بازیکنان فوتبال است. بدین منظور 24 بازیکن فوتبال دسته یک با میانگین سن70/0±72/20 سال، قد 50/4±33/173 سانتی متر و وزن 41/5±60/58 کیلوگرم انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه مصرف HMB (n=8)، مصرف HMB و کراتین (n=8) و دارونما (n=8) تقسیم شدند. پیش آزمون و پس آزمون شامل اندازه گیری متغیرهای بدنی، آزمون دویدن سرعت بی هوازی (RAST) و شاخص های آسیب عضلانی (CK و LDH) بود. دوره مکمل سازی به مدت 6 روز انجام شد. گروه HMB، مکمل HMB را به میزان 3 گرم در روز مصرف کردند. گروه ترکیب HMB و کراتین، 3 گرم HMB و 3 گرم کراتین و گروه دارونما 6 گرم کربوهیدرات مصرف کردند. برای بررسی اختلاف میانگین متغیرهای اندازه گیری شده در هر گروه در پیش آزمون و پس آزمون، از t همبسته استفاده شد. همچنین به منظور مقایسه اختلاف میانگین فاکتورهای مورد نظر در بین سه گروه، در پیش آزمون و پس آزمون از آنالیز واریانس یک طرفه استفاده شد. در صورت مشاهده اختلاف معنی دار از آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد پس از مصرف مکمل کراتین و HMB و کراتین اوج توان هر دو گروه افزایش می یابد؛ با این حال، این افزایش فقط در گروه ترکیب مکمل HMB و کراتین معنی دار است (P= 0.002). مقایسه گروه ها نیز نشان می دهد تفاوت معنی داری بین گروه ترکیب مکمل HMB و کراتین و گروه مکمل کراتین (P= 0.036) وجود دارد. میانگین توان هر دو گروه، پس از مصرف ترکیب مکمل کراتین و HMB و مکمل کراتین افزایش می یابد؛ با این حال، این افزایش فقط در گروه ترکیب مکمل HMB و کراتین معنی دار است (P= 0.014). شاخص خستگی نیز در هر سه گروه تغییرات اندکی داشت، ولی این تغییرات در هیچ کدام از گروه ها معنی دار نبود. میانگین CK و LDH سرم در دو گروه، پس از مصرف ترکیب مکمل کراتین و HMB و مکمل کراتین کاهش یافت؛ با این حال، این کاهش در هیچ کدام از گروه ها معنی دار نبود. درمجموع نتایج نشان می دهد با توجه به افزایش نسبی عملکرد بی هوازی بازیکنان فوتبال در این تحقیق، مکمل HMB و ترکیب آن با کراتین می تواند عملکرد بی هوازی را افزایش دهد.
۳۰.

نیمرخ آمادگی جسمانی بازیکنان زبده فوتبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توان هوازی توان بی هوازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۰۲ تعداد دانلود : ۲۱۵۰
هدف این پژوهش عبارت است از تعیین نیمرخ آمادگی جسمانی بازیکنان زبده فوتبال ایران. بدین منظور 40 بازیکن زبده لیگ برتر فوتبال ایران (سن 64/3±92/24 سال، وزن 89/4±24/78 کیلوگرم، قد 90/4±07/179 سانتی متر) انتخاب شدند. شاخص های ترکیب بدنی شامل وزن، BMI، درصد چربی، و WHR با استفاده از دستگاه تجزیه و تحلیل ترکیبات بدنی اندازه گیری شد. شاخص های آمادگی جسمانی شامل انعطاف پذیری با استفاده از آزمون خمش به جلو، سرعت با استفاده از آزمون 40 یارد، چابکی با استفاده از آزمون ایلینویز، و توان بی هوازی با استفاده از دستگاه ارگوجامپ پس از پایان نیم فصل اول لیگ سنجش شدند. توان هوازی با استفاده از دستگاه تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی (2b4k) اندازه گیری شد. نتایج این تحقیق نشان داد میانگین درصد چربی 63/2±93/13، BMI 26/1±28/24 کیلوگرم بر مترمربع، WHR 002/0±81/0، انعطاف پذیری 36/5±02/35 سانتی متر، رکورد سرعت در 40 یارد 16/0±91/4 ثانیه، چابکی 57/0±29/16 ثانیه، توان بی هوازی 01/6±12/49 وات به ازای هر کیلوگرم وزن بدن، max2VO 30/4±29/46 میلی لیتر بر کیلوگرم وزن بدن در دقیقه بود.به طور کلی، به نظر می رسد میانگین درصد چربی بازیکنان زبده ایران (93/13 درصد) بالاتر از استانداردهای بین المللی است و انعطاف پذیری آن ها در حد مطلوبی قرار دارد. میانگین کل توان هوازی بازیکنان زبده ایران حتی در مقایسه پست های بازی پایین تر از بازیکنان زبده سایر کشورهاست. در مورد توان بی هوازی، شاخص سرعت و چابکی نیز در پست های مختلف بازی تفاوت معناداری نداشت.
۳۱.

ارتباط بین غلظت تستوسترون و کورتیزول بزاقی با عوامل روانی بیش تمرینی در بازیکنان نخبه فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تستوسترون بیش تمرینی پرسش نامه روانی بیش تمرینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۹۲ تعداد دانلود : ۱۱۱۲
هدف این تحقیق عبارت است از تعیین ارتباط بین غلظت های تستوسترون و کورتیزول و نسبت آن ها با نتایج حاصل از پرسش نامه روانی علایم اولیه بیش تمرینی انجمن فرانسوی طب ورزشی درباره بازیکنان نخبه فوتبال.تعداد 30 نفر از بازیکنان لیگ برتر (با میانگین و انحراف استاندارد سن 79/3 ±1/24 سال، قد 29/7 ±180 سانتی متر، وزن 09/8 ±2/75کیلوگرم، شاخص توده بدنی 21/1 ± 97/22 کیلوگرم بر مجذور قد به متر، و توان هوازی 79/2 ± 26/53 میلی لیتر در هر کیلوگرم وزن بدن در دقیقه) به صورت داوطلبانه و هدف دار نمونه آماری انتخاب شدند. در روز استراحت پس از تمرین (24 ساعت بدون تمرین)، ابتدا پرسش نامه روانی علایم اولیه بیش تمرینی شامل 54 سؤال به صورت «بلی/ خیر» به بازیکنان داده شد. سپس، در همان روز نمونه بزاق بازیکنان در سه مرحله (ساعت 8 و 11 صبح و 5 بعدازظهر) گرفته شد. این سه مرحله نمونه گیری به ما کمک کرد تا میانگین غلظت این دو هورمون را در طول روز ثبت کنیم. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری توصیفی و ضریب همبستگی رتبه ای اسپیرمن نشان داد بین نتایج حاصل از پرسش نامه شاخص روانی پدیده بیش تمرینی و غلظت کورتیزول در ساعت 8 و 11 صبح، همچنین میانگین آن ها به ترتیب رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد (71/0=r؛ 62/0=r؛ 61/0=r؛ 01/0≥p). بین نتایج حاصل از پرسش نامه و غلظت تستوسترون در ساعت 8 صبح نیز رابطه معنادار و مثبت مشاهده شد (42/0=r؛ 05/0≥p). همچنین، بین نتایج حاصل از پرسش نامه و نسبت تستوسترون به کورتیزول در ساعت 8 صبح رابطه معنادار و معکوس مشاهده شد(42/0- =r؛ 05/0≥p). نتایج تحقیق نشان داد پرسش نامه روانی علایم اولیه بیش تمرینی ابزار مناسبی برای شناسایی و پیشگیری از پدیده بیش تمرینی است.
۳۲.

تاثیر یک دوره کاهش بار تمرین به همراه مصرف مکمل کراتین بر عملکرد جسمانی و ترکیب بدنی بازیکنان فوتبال

۳۳.

ارتباط بین میزان قوس طولی داخلی کف پا با تعادل ایستا و پویا در پسران دانش آموز 12 تا 14 سال

کلیدواژه‌ها: تعادل ایستا تعادل پویا آزمون نقش کف پا قوس طولی داخلی کف پا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۳۱ تعداد دانلود : ۱۱۳۷
هدف از این تحقیق، بررسی ارتباط بین میزان قوس طولی داخلی کف پا با تعادل ایستا و پویا در پسران دانش آموز 12 تا 14 سال بود.روش تحقیق از نوع همبستگی – توصیفی است. جامعه آماری تحقیق تمامی مدارس راهنمایی پسرانه شهرستان شهر کرد بودند که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای تعدادی از آنها انتخاب شدند. نمونه آماری تحقیق 90 نفر بودند که با توجه به محدودیت ها از میان دانش آموز پسر این مدارس به صورت تصادفی و هدفمند انتخاب شدند. ابتدا از تمامی آزمودنی ها آزمون نقش کف پا به عمل آمد و قوس کف پای آنها با استفاده از شاخص استاهلی ((SI) Staheli index) به صورت کمی طبقه بندی شد. سپس با توجه به محدودیت های مورد نظر، آزمودنی ها با میانگین و انحراف معیار سن 82/0+ 13 سال، وزن 19/7+ 47 کیلوگرم و قد 086/0+54/1 متر در سه گروه 30 نفره، گروه 1) آزمودنی های با 44/0 SI< ، گروه 2) آزمودنی های با قوس کف پای 89/0>SI > 44/0 و گروه 3) آزمودنی با قوس کف پای 89/0 SI> به صورت هدفمند طبقه بندی شدند. سپس از هر گروه آزمون تعادلی ایستادن روی یک پا برای سنجش تعادل ایستا و آزمون تعادلی گردش ستاره (SEBT) به منظور سنجش تعادل پویا به عمل آمد. در نهایت داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS14 و آزمون همبستگی تجزیه و تحلیل آماری شد. نتایج نشان داد که بین میزان قوس کف پا با تعادل ایستا رابطه معنی داری وجود ندارد (608/0 = P)، ولی ارتباط معنی داری بین میزان قوس کف پا با تعادل پویا مشاهده شد (000/0 = P). بنابراین به نظر می رسد که میزان قوس طولی داخلی کف پا ارتباط معنی داری با عملکرد پویای افراد دارد و به جز گیرنده های حسی – عمقی کف پا، سطح کف پا نیز در کنترل پوسچر پویا تاثیر دارد. از این رو نتایج بر اساس نتایج بین میزان قوس طولی داخلی کف پا و حفظ تعادل بدن ارتباط وجود دارد.
۳۴.

تاثیر یک دوره فعالیت بدنی 12 هفته ای بر برخی عوامل آمادگی جسمانی، آنتروپومتریکی و لیپیدهای پلاسمایی

۳۵.

اثر مصرف مکمل گلوتامین بر توان هوازی و توان بی هوازی کشتی گیران آزاد کار نخبه پس از یک دوره کاهش وزن حاد ورزشی پژوهش در علوم ورزشی(مقاله علمی وزارت علوم)

۳۶.

ارتباط آمادگی قلبی و عروقی، سطوح استراحتی CRP و لیپیدهای پلاسما در افراد ورزشکار و غیر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: CRP فعالیت بدنی آمادگی قلبی عروقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳۵ تعداد دانلود : ۶۸۲
هدف این تحقیق بررسی ارتباط بین آمادگی قلبی عروقی، سطوح استراحتیCRP و لیپیدهای پلاسما در افراد ورزشکار و غیرورزشکار است. بدین منظور 30 دانشجوی ورزشکار و 30 دانشجوی غیرورزشکار به ترتیب به عنوان گروه ورزشکار و غیرورزشکار انتخاب شدند. نمونـه های خونی در حالت ناشتا و ساعت 8 صبح برای مشخص کردن سطوح استراحتی CRP و لیپیدهای پلاسما در حالت استراحت گرفته شد. سپس از طریق آزمون 12 دقیقه ای دویدن / راه رفتن، حداکثر اکسیژن مصرفی برای تعیین آمادگی قلبی عروقی در دو گروه انجام شد. CRP پلاسما با استفاده از کیت مخصوص و به روش ایمونوتوربیدیمتریک، همچنین HDL-C، TG، LDL-C و کلسترول تام پلاسما با استفاده از کیت تخصصی شرکت پارس آزمون و دستگاه اندازه گیری خودکار، اندازه گیری شدند. نتایج این تحقیق تفاوت معنی داری را بینCRP در افراد ورزشکار (mg/dl 39/0) و غیرورزشکار ( mg/dl 33/0) نشان داد (01/0 P<). بین آمادگی قلبی عروقی و CRP پلاسما ارتباط معنی داری وجود نداشت، همچنین ارتباط منفی معنی داری بینCRP پلاسما و HDL-C کلسترول مشاهده شد (05/0 P< و 27/0 - = r). با توجه به اینکه حدود 40 درصد آزمودنی ها گروه ورزشکار از رشته های بدون توپ و برخوردی مانند کشتی، جودو، بوکس، کاراته و تکواندو بودند، احتمال دارد ورزشکارانی که در رشته های برخوردی شرکت می کنند، چون تنش مکانیکی زیاد و آسیب های ریز دائمی دارند، موجب التهاب مزمن در این ورزشکاران شود. بنابراین، احتمال دارد بالاتر بودن سطوح CRP در افراد ورزشکار ناشی از این مکانیسم باشد. در نتیجه در تفسیر سطوح CRP افراد ورزشکار باید به عوامل دیگری مانند نوع رشته ورزشی و آسیب های ورزشی آنها هم توجه کرد.
۳۸.

اثر مکمل تورین بر پراکسیداسیون لیپیدی موشهای ویستار بعد از یک وهله فعالیت استقامتی درمانده ساز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پراکسیداسیون لیپیدی فعالیت استقامتی تورین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶۸ تعداد دانلود : ۹۵۷
به منظور بررسی نقش آنتی اکسیدانتی تورین در پراکسیداسیون لیپیدی موش های ویستار پس از یک وهله فعالیت استقامتی، تعداد 28 موش ویستار سفید آزمایشگاهی در چهار گروه استراحت، استراحت تورین، استقامتی، استقامتی تورین تقسیم بندی شدند. پس از دریافت روزانه 500 میلی گرم تورین/ کیلوگرم وزن بدن/ روز به صورت محلول 5% به مدت 1 ماه، گروه های استقامتی و استقامتی تورین یک وهله فعالیت استقامتی با شدت 70% حداکثر اکسیژن مصرفی تا حد درماندگی روی نوارگردان انجام دادند. سپس تغییرات غلظت تورین پلاسما و مالوندیید آلدیید سرم (MDA) (شاخص پراکسیداسیون لیپیدی) بین گروه ها مقایسه شدند. نتایج این تحقیق نشان داد اگر چه غلظت تورین پلاسما پس از فعالیت تغییر معنی داری نداشت، مصرف مکمل تورین، غلظت تورین پلاسمایی را در حالت استراحت (84.86±416) و بعد فعالیت (87.22± 452.29) به طور معنی داری در مقایسه با حالت استراحت بدون مصرف مکمل (43.59±301.43) افزایش داد (0.01 >p). به علاوه، غلظت مالوندیید آلدیید سرم پس از انجام فعالیت در مقایسه با مقدار استراحتی، به طور معنی داری افزایش یافت (0.32±2.13 در مقابل 0.2±0.75) (0.01 >p). پاسخ افزایش یافته مالوندیید آلدیید سرم پس از فعالیت در گروه مصرف کننده تورین، در مقایسه با گروه فعالیت استقامتی به طور معنی داری کاهش یافت (0.3±1.02 در مقابل 0.32±2.13) (0.01 >p). نتیجه گیری می شود موشهای ویستاری که درگیر فعالیتهای دویدن استقامتی هستند در معرض خطر استرس اکسایشی قرار دارند و مصرف مکمل تورین می تواند از افزایش پاسخ استرس اکسایشی بعد از فعالیت بکاهد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان