آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۵

چکیده

هدف پژوهش حاضر تحلیل روند مناسبات کشورهای عرب خلیج فارس و اسرائیل از واگرایی به همگرایی است. در این راستا بر اساس نظریه سیستمی، فرایند واگرایی به همگرایی میان کشورهای عرب خلیج فارس و اسرائیل تبیین گردید و نتایج بررسی ها نشان داد که وابستگی و کنش متقابل برآمده از چالش ها و فرصت های مشترک کشورهای عرب خلیج فارس و اسرائیل، در همگرایی آنان در ساحت های سیاسی، اقتصادی و دانشی مؤثر بوده است. البته تأمین منافع سیاسی- اقتصادی قدرت های بزرگ بین المللی در منطقه غرب آسیا نیز در حمایت و پشیبانی روابط مسالمت آمیز آنان نقش مؤثری ایفا کرد. مادامی که سیاست عادی سازی، تنها به عنوان یک سیاست تحمیلی از سوی دولتمردان جبهه غربی، عبری و عربی دنبال می شود، چشم انداز روشنی از روابط کشورهای خلیج فارس و اسرائیل متصور نیست؛ بلکه نشانه ای از احتمال افزایش تنش میان آنان در منازعه های آتی اسرائیل با فلسطین و لبنان است. افزایش سطح همکاری های ایران با کشورهای عربی خلیج فارس نسبت به اسرائیل می تواند افزون بر موازنه در همگرایی، سبب موازنه در تهدید شود؛ به بیان دیگر، همگرایی ایران با کشورهای خلیج فارس در ساحت های امنیت، سیاست و اقتصاد می باید فراتر از وابستگی کشورهای عربی به اسرائیل باشد تا ضمن اثربخشی بر محیط بین المللی (منطقه ای- جهانی) و بر محیط ذهنی سیاست گذاران کشورهای عربی، محدوده رفتاری آنان را نیز تنظیم کند.

An Analysis of the Relations between Persian Gulf Arab Countries and Israel from Divergence to Convergence

The present research aims to analyze the course of relations between Persian Gulf Arab countries and Israel, specifically focusing on their transition from divergence to convergence. Drawing upon the system theory, this study explains the development of their relations from divergence to convergence. The findings underscore the significant impact of interaction and interdependence arising from shared challenges and opportunities, leading to convergence in political, economic, and scientific domains. However, it is important to acknowledge that the support and establishment of peaceful relations between these nations have also been influenced by the economic and political interests of major international powers in the West Asian region. If the normalization policy between Persian Gulf countries and Israel is solely driven by external pressures from Western, Hebrew, and Arab statesmen, the prospects for their relations appear bleak. Instead, such a policy could potentially serve as an indicator of potential tensions in future conflicts involving Israel, Palestine, and Lebanon. The growing cooperation between Iran and Persian Gulf Arab countries, in comparison to their cooperation with Israel, has the potential to not only balance the convergence but also establish a balance in terms of threats. In other words, for Iran's convergence with Persian Gulf countries in security, politics, and economics to have a significant impact on the international environment (both regionally and globally) and influence the mindset of Arab officials, it must surpass the dependence of Arab countries on Israel and redefine their behavioral boundaries.

تبلیغات