آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۵

چکیده

براساس باور زبان شناسان تاریخی شناختی ازجمله هاینه (1997) ، زبان، محصول تعامل نظام شناخت انسان با محیط پیرامون است. بازنمایی ساختار مفهومی ای که انسان از چنین تعاملی دریافت می کند، نقطه مرکزی مطالعات معناشناسی شناختی را رقم می زند. ساخت معانی واژگانی و دستوری در این رویکرد، براساس ساختارهای ذهنی، مکانی و فضایی و الگوهایی به نام طرح واره های تصویری شکل می گیرد. مجموعه وسیعی از مطالعاتی که پیدایش مقولات نحوی از مقولات واژگانی را در زبان های دنیا و براساس فرایندهای شناختی و تغییرات وسیع معنایی بررسی می کنند از رویکرد دستوری شدگی پیروی می کنند. در این پژوهش برآنیم تا با واکاوی نمونه ای از ساخت های مهم دستوری شده در فارسی یعنی: فعل معین «خواستن» در نقش نشانه زمان آینده به بررسی چگونگی رخداد تغییر معنا در روند دستوری شدگی براساس فرایندهای شناختی و طرح واره های تصویری بپردازیم. واکاوی درزمانی فعل «خواستن» ما را به این نتیجه رساند که در راستای دستوری شدگی این فعل به نشانه زمان آینده، طرح واره تصویری فعل «خواستن» یعنی منبع مسیر مقصد با طرح واره تصویری زمان آینده مشترک بوده و به همین دلیل، در خلال معنازدایی از فعل «خواستن» برای نمایش مفهوم زمان آینده، آن چه حفظ می شود، طرح واره تصویری مسیر و آنچه زدوده می شود ویژگی های غنی معنایی ازجمله جاندار بودن فاعل، اراده فاعل یا حضور اجباری مفعول چیز یا مفعول رویدادست. توجه به حفظ طرح واره های تصویری در خلال پیدایش واحدهای دستوری از واحدهای قاموسی یا فرایند دستوری شدگی، بیش ازپیش، اهمیت طرح واره های تصویری را در ذهن بشر و روندهای درزمانی تحول زبان روشن می سازد.

تبلیغات