آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۱

چکیده

هدف پژوهش حاضر بررسی روند شکل گیری «هویتِ یافته» و «هویتِ برساخته» در سلفیه و اسلام سیاسی است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و این فرضیه مطرح می شود که جریانهای اسلامی با دو فرض متفاوت یعنی یافتن هویت و برساختن آن، فرایند احیاگرایی را دنبال کرده اند؛ سلفیه نماینده ی گروه اول، و اسلام سیاسی نماینده ی گروه دوم بوده اند. نتایج حاکی از آن است که جریان سلفی فرایند احیای هویت را از طریق: «رجوع مداوم به نص»، «نادیده گرفتن دانش انباشته ی مسلمانان» و «تاکید بر ظاهر نصوص» پی گرفته؛ و در مقابل، اسلام سیاسی با تاکید بر «تفسیر نصوص دینی»، «رجوع به دیگری در عین تمایزگذاری با آن» و «رجوع به زندگی روزمره»، احیای هویت مسلمانی را به شیوهای نوآورانه دنبال کرده است

تبلیغات