آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۴

چکیده

فهم جامعه و مسائل مربوط به آن، دست کم بخشی از تلاش های علمی دانشمندان از قدیم تاکنون بوده است. دغدغه ی تبیین تغییرات اجتماعی و دگرگونی هایی که در سطح نهادها و ساختارهای اجتماعی رخ می دهد و ارائه ی تبیینی درست از آن، مسأله ای بود که باعث ایجاد دانشی به نام جامعه شناسی شد. به دلیل نگاه به جامعه از زوایای مختلف و سطوح تحلیل متفاوت، جامعه شناسان دیدگاه های متعدد و در برخی موارد متضادّی از تغییر اجتماعی ارائه کرده اند. به نظر دین (جهان بینی، شریعت و اخلاق)، انگیزه های روانی، اقتصاد و کُنش که بستر شکل گیری انگاره های اساسی جامعه شناسی شد، مهم ترین مولفه ها در باب تحلیل دگرگونی های اجتماعی است. تدبّر در آیات و تحلیل آنها بر اساس این مولفه ها با نظرداشت سیر نزول، می تواند در ارائه ی یک الگوی قرآنی در باب سازوکار تغییر اجتماعی راهگشا باشد. پس از تدبّر در آیات و تحلیل کمی و کیفی داده ها، سازوکار تغییر اجتماعی از منظر قرآن، به نظر فراگردی چندبُعدی و دورانی است. در این فراگرد، جهان بینی و باور افراد جامعه به مثابه زیربنای تغییر اجتماعی بر کنش آنها تأثیر می گذارد و باعث بازتولید یا تغییر ساختارها می شود، امّا این تأثیر یک طرفه نیست. در نهایت؛ از منظر قرآن، هرگونه تحلیلی برای فهم تغییرات اجتماعی و سازوکار آن باید بر رابطه متقابل باور و کنش افراد تمرکز کند.

تبلیغات