هویت واقعیتی عینی است که در طول تاریخ شکل میگیرد واقعیتهای عینی نمیتوانند چندگانه باشند اگرچه میتوانند از زوایای مختلف مورد بررسی قرار گیرند.
چگونگی شکلگیری هویت ملی ایرانیان نیز مستثنی از این امر نیست. تاکنون نظریههای مختلفی در خصوص هویت ملی مطرح شده است این نظریهها بعضاً متفاوت و در برخی موارد متضادند. تضاد این نظریهها مبتنی بر پیشفرضهای متفاوت آنها در حوزه فلسفی و اجتماعی است.
پیشفرضهای فلسفی و اجتماعی بر چگونگی شکلگیری نظریهها تأثیر گذاشته و جهت و هدف آنها را مشخص میکند. در برخی از نظریهها با پیشفرضهای فلسفی، اساساً جامعه به عنوان یک واحد حقیقی به رسمیت شناخته نمیشود بر این اساس ملت وجود حقیقی نخواهد داشت و آنچه وجود دارد فرد است. در برخی دیگر از نظریهها با پیشفرضی متفاوت ملت نه تنها وجود دارد بلکه از رشد آگاهی و تکامل برخوردار است. در این مقاله تلاش شده تا ضمن بررسی نظریههای مختلف در خصوص هویت ملی پیشفرضهای فلسفی و اجتماعی آنان مورد بررسی قرار گیرد و ظرفیت نظریه مورد بررسی نیز به لحاظ توانایی آن جهت تحلیل واقعیتهای موجود ارزیابی شود.