آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۱

چکیده

از متون بسیار صوفیان می توان فهمید کتم کرامات یک سیره مستمر عرفانی بوده است. اصل در کرامت بر کتم است؛ مگر آنکه اراده خداوند بر اظهار آن تعلق گیرد. کتم در کرامات، در مقایسه با تحدّی و اظهار در معجزات، پژوهشگر را به سوی مبنایی عرفانی سوق می دهد که کرامات را از معجزات و نیز دیگر خوارق عادات متمایز می کند. در این پژوهش برای رسیدن به این هدف، نخست علل کتم کرامات و آنگاه دو رویکرد متفاوت اولیا به کراماتشان بررسی می شود. در کرامات به جای شاخصه «تحدّی» و «اظهار»، دو شاخصه «کتم» و «طلب» مطرحشده که به ظاهر متعارض است. سالک باید هم طالب کرامات باشد و هم نسبت به آن بی توجه و کتوم (رازنگهدار) باشد. تفاوت این دو حکم را باید در تفاوت انواع کرامات حسّی و معنوی و نیز انواع سالک جست. دستاورد این پژوهشْ مبنایی عرفانی در کتم کرامات است که باید آن را حتی در تعریف کرامات نیز دخیل دانست. این رویکرد واقع نمایانه به کرامات اولیا بسیار به باورپذیری این پدیده های بحث برانگیز یاری رسان است.

تبلیغات