آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۳

چکیده

یکی از راه های شناخت و تحلیل اندیشه های سیاسی دسته بندی آنهاست. سیالیت اندیشه و گذار از دوره ها و مراحل گوناگون و متفاوت و گاهی متضاد، دسته بندی آنها را دشوار می کند. دسته بندی های متعددی از اندیشه های سیاسی معاصر در ایران ارائه شده که همه آنها معیارهای خرد را در دسته بندی خود ملاک قرار داده اند، مسأله این مقاله وارد کردن شناخت جغرافیای کلان فکری اندیشه ها و نسبت آنها با یکدیگر در دسته بندی اندیشه های سیاسی است. پرسش اصلی مقاله این است که چه الگوی کامل تری برای دسته بندی اندیشه های سیاسی می توان ارائه داد که فهم ابعاد خرد و کلان اندیشه ها را در یک بازه زمانی طولانی میسر کند. این مقاله با مد نظر قرار دادن روش تحقیق «نظریه زمینه ای» ابتدا نگاهی اجمالی به دسته بندی های انجام شده و معیارها و الگوهای این دسته بندی ها تاکنون دارد، سپس به ارائه الگوی «دسته بندیِ خوشه ای» برای شناخت اندیشه های سیاسی می پردازد که یافته آن است. این الگو از سه سطحِ تحلیلِ بیرونی، تحلیل درونی، و نسبت سنجی بهره می برد و اندیشه های سیاسی را از جهت جریانی، گفتمانی و پارادایمی ریشه یابی می کند. در سطح تحلیل بیرونی، اندیشه ها را در جغرافیای کلان فکریِ یک جامعه یا حوزه تمدنی می بیند، در سطح درونی، با نگاه خُرد به فهم اجزای اندیشه ها می پردازد، و در سطح نسبت سنجی آنها را بایکدیگر مقایسه می کند.

تبلیغات