در سه تا چهار دهه اخیر، دختران در فضای اجتماعی و فرهنگی جامعه ایران، فرصت های انتخاب و محدودیت های متفاوتی را برای شروع زندگی تجربه نموده اند. هدف این مطالعه فهم تجربه تجرد زیستی دختران، زمینه ها و چالش هایی آن هاست تا بتوان از طریق روش نظریه مبنایی دراین باره نظریه پردازی کرد. مشارکت کنندگان این پژوهش دختران 30 سال و بالاتر شهر تهران در سال 1397 بوده که بر اساس منطق نمونه گیری هدفمند و نظری با 22 نفر مصاحبه فردی و با دو دسته از افراد مصاحبه متمرکز به عمل آمده است. طبق فرایندهای کدگذاری، مقوله اصلی «پانتومیم دختران در ایستار ازدواج» به عنوان پدیده مرکزی استخراج گردید و نیز فرایند تصمیم گیری دختران در معرض فرصت های ازدواج، در چهار صحنه، ایستار بازگو نکردن ازدواج، ایستار بازی ندادن، بازی نکردن دختران برای ازدواج، ایستار بازماندن از ازدواج سنخ بندی شده اند. در فرایند و فهم چنین تجربه ای شرایط علی، زمینه ای و ساختاری مختلفی دخیل بود که به نوبه خود به راهبردهایی با مضمون «تجربه جدایی و انفکاک» توسط دختران بدان دامن می زند. چنین پدیده ای، چالش هایی را در قالب تداوم نفس اجتماعی با پیگیری پیشرفت حرفه ای، ستایش پرهیزگاری، رها کردن کاکتوس زندگی، وحشت سالمندی به همراه دارد.