آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۰

چکیده

 مناقشات مربوط به ماهیت و واقعیت علم سیاست در ایران جزو مباحث مرسوم در سال های اخیر است. عده ای آن را ساختی نظری برای امری واقعی دانسته اند تا بدان وسیله بتوانند چارچوبی تجریدی برای پدیده ای عینی تدارک ببینند. اما عده ای دیگر برآنند که علم سیاست ماهیتاً دانشی کاربردی است، چراکه در بادی امر در پی مدیریت بهتر شهر و جامعه بوده است. بر این اساس، هدف این مقاله بررسی وضعیت این دانش و تحول آن از وجوه کاربردی به وجوه نظری است. روش مقاله بهره گیری از چارچوب اندیشه شناختی جان مارو با تمرکز بر دو وجه مبانی و نتایج است. یافته های مقاله آن است که علم سیاست در ایران از گذشته های دور وجه کاربردی با سه مبنای حقوقی، دینی و بوروکراتیک داشته است. بعدها تأسیس مدرسه علوم سیاسی با هدف تربیت افرادی برای مدیریت مذاکرات سیاسی در آستانه جنگ های ایران و روس و اداره بهتر جامعه و بهبود روابط خارجی، این هدف را تسهیل کرد؛ وضعیتی که تا انقلاب اسلامی کم وبیش تداوم داشت. چنانکه با حاکمیت رویکردهای نظری، این دانش از ماهیت کاربردی خود به تدریج فاصله گرفت و امروز دانشی کمتر کاربردی محسوب می شود. بدین سان، نتیجه نهایی این مقاله آن است که در حال حاضر این دانش کم وبیش غیرکاربردی نمی تواند خود را به ساخت های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و حقوقی جامعه برای اداره بهتر آن تحمیل کند، ازاین رو برای بازگرداندن آن به ریل کاربردی باید به مهندسی مجدد و بازتعریف بنیادهای آن پرداخت.

تبلیغات