بازدارندگی یکی از مفاهیم بنیادین و استراتژیک در سیاست بین الملل و بطوراخص در حوزه نظامی- امنیتی است و کشورها باتوجه به فوریت تهدیدات به ایجاد بازدارندگی در راستای حفظ امنیت و بقاء وجودی خود اقدام می کنند. در منطقه خاورمیانه تهدیدات زیادی به لحاظ ذهنی و عینی علیه ایران فعال هستند. در همین راستا، الزامات تعیین دکترین امنیتی جمهوری اسلامی براساس وجود تهدیدات و شیوه مقابله موثر با این تهدیدات طراحی و اجرا می شود. روش تحقیق مقاله حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است. سوال اصلی تحقیق بر این مبناست، دکترین امنیتی ایران در محیط پیرامونی بر چه اصولی استوار است؟ بطور فزاینده واضح است که نگاه غالب تئوریسین های جمهوری اسلامی ایران گرایش به رویکرد امنیت محور دارند، بر این اساس، دکترین امنیتی ایران علیرغم حاکم بودن روش «دولت واقعگرایی» نسبت به نحوه مقابله با تهدیدات و معضلات امنیتی منفعل نیست و از پویایی های استراتژیک برخودار است. نویسنده برای آزمون این فرضیه از رئالیسم نئوکلاسیک تدافعی بهره می گیرد. یافته های تحقیق به این موضوع می پردازد که رویکرد تصمیم گیران و نخبگان کشور در مواجهه با معضلات امنیتی حوزه پیرامونی و فضای آنارشیک نظام بین الملل برمبنای ایجاد بازدارندگی فعالانه استوار است. بعد اساسی در بازدارندگی فعال حفظ و ارتقاء توان امکان وارد آوردن ضربه قاطع و حتمی به بازیگرانی است که به حریم امنیتی جمهوری اسلامی تعرض کنند. قدر مسلم اقدامات ایران در حوزه راهبردی و پیرامونی دارای ماهیت تدافعی- بازدارنده با هدف مهار و پیشگیری از تهدیدات است.