آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۵

چکیده

اجزای درونی نظریه ی ولایت فقیه، نظام و مجموعه ای به هم پیوسته است که می توان در قالب مدل منظومه ای و سیستمی، عناصرِ مفهومی، هنجاری، ساختاری و کارکردی آن را استخراج کرد و در یک کنش ارتباطی منطقی به تبیین هر یک از آن ها پرداخت. در این راستا، هدف پژوهش حاضر بازخوانی و ارائه طرحی نو پیرامون نظریه ی ولایت سیاسی بود. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی بوده و اطلاعات با روش کتابخانه ای گردآوری شدند. نتایج نشان داد، نظریه ی ولایت سیاسی، مرکب از پنج مفهوم کلیدی: جاعل ولایت، ولی، مولی علیه، دامنه ی قدرت و شبکه ی قدرت است که شبکه ی درونی آن به وسیله ی گزاره های اسلامی تغذیه می شود. ساختار درونی ولایت سیاسی متشکل از مجموعه ای از عناصر سیاسی و اجتماعی است که نقش هرکدام در چارچوب ویژگی دوساحتی تعاملی و نظام وار اسلام چینش و آرایش یافته است. ولی فقیه در درون نظام سیاسی ولایی، نقش مشروعیتی، ارتباطی، هدایتی و راهبردی دارد. مولی علیه (فرد، جامعه ی مدنی و دولت) به عنوان عناصر مقوّم و مشارکتی نظام ولایی در تمامی فرآیندهای ساختاری، کارکردی و بازخوردها حضور فعال دارند. مردم به عنوان شرط اِعمال و شرط استمرار ولایت سیاسی، هم علت محدثه ی نظام سیاسی و هم علت مبقیه ی آن هستند؛ بدین لحاظ شبکه و جریان قدرت از خصلت مشارکتی برخوردار است

تبلیغات