بسط نگرش نوین به بهداشت و پزشکی در دوره ی قاجاری مستلزم توجه به مسائل مختلف از جمله زیست سالم زنان و کودکان بود. کنشگران سیاسی و متفکران مسئله ی بهداشت و پزشکی نوین را به ترتیب در قالب اقدامات اصلاحی و نقد گفتمان مسلط طبابت سنتی در زمره ی دغدغه های خود گنجاندند. این کنش ها در اواخر دوره ی قاجاری با رونق روزنامه نگاری زنان وجه جدی تری به خود گرفت و به نقد گفتمان مسلط بهداشت و پزشکی در دو سطح انجامید. در سطح نخست واکاوی علل بیماری های رایج و تغذیه زنان و کودکان در کانون توجه قرار گرفت، و در سطح دوم تأثیر ناآگاهی زنان به مسائل روز بهداشت و گرفتاری آنان به خرافات به پرسش کشیده شد. روی سخن در سطح دوم بیشتر متوجه قابله ها و دایه ها بود. در پژوهش حاضر تلاش شده است نقش و تحول جایگاه این دو دسته از زنان در گفتمان پزشکی این دوره از دریچه ی رویکرد متجددانه ی روزنامه نگاری بررسی شود. حاصل پژوهش حاکی از آن است که نقد ناآگاهی قابله ها و دایگان از بهداشت و پزشکی نو در کنار برخی اقدامات که درجهت نوسازی بهداشت و پزشکی صورت گرفت سبب شد به تدریج قابلگی سنتی مسیری را طی کند که منجر به ظهور مامایی مدرن شود. دایه ها نیز به مرور زمان نقش خود را در گفتمان متجدد پزشکی از دست دادند.