مفهوم رقابت در جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک، یکی از بنیادهای اساسی این دانش است که پویایی و تحرک ژئوپلیتیک با توجه به این مفهوم خواست های متفاوت و متعارضی را نمایش می دهد. به نظر می رسد خواسته ها و نیازهای انسان سیری ناپذیر است؛ بنابراین، برای تأمین قدرت و منزلت ژئوپلیتیکی به اقدامات رقابتی دست می زند؛ همچنان که فلسفة قانون رقابت، استیلا، برتری و دست یابی به فرصت هاست. رقابت که مقیاس های متفاوتی از محلی، ملی، منطقه ای و جهانی به خود می گیرد، سبب دسترسی حکومت ها و گروه ها به منابع فضایی (اعم از مادی و معنوی) می شود. از سوی دیگر، منافع مشترک مادی و معنوی در رقابت ژئوپلیتیک جای خود را به منافع تقابلی می دهد. همانطور که از منافع مشترک، همکاری، پیمان و ژئوپلیتیک صلح حاصل می شود، اما از منافع تقابلی، رقابت، منازعه و جنگ شکل می گیرد. این پژوهش با رویکرد تفسیری- تحلیلی به دنبال تبیین بنیادهای نظری مفهوم پایه ای رقابت در جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک است. بنیاد پژوهش کنونی بر این پایه قرار گرفته است که عوامل مفهومی (بسترهای) مؤثر در شکل گیری رقابت های ژئوپلیتیک کدام اند؟ فرضیه ای که به ذهن متبادر می شود این است که هرچند رقابت بین دولت ها در امتداد ابعاد زمان و موقعیت جغرافیایی شکل های متفاوتی به خود می گیرد، اما مسائلی از قبیل مسائل سرزمینی، تغییر ساختار ژئوپلیتیکی، آمادگی های نظامی، پیمان ها و راهبرد کلان می تواند بسترساز رقابت، و پایداری رقابت های ژئوپلیتیکی شود.