آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۲

چکیده

از نظر بسیاری از متخصصان و صاحب نظران آموزش عالی، مهم ترین عامل ناکارآمدی سیاست گذاری آموزش عالی ایران در حال حاضر، منطبق نبودن سیاست ها و تصمیم های این حوزه با پشتوانه های علمی، نظری و پژوهشی است. سیاست پژوهی به عنوان فرایندی پژوهشی، معطوف به ارائه گزینه های سیاستی و ناظر به عمل، به سیاست گذاران، تعریف می شود و می تواند در سیاست گذاری منطقی و عقلایی در حوزه آموزش عالی بسیار مؤثر باشد؛ ازاین رو هدف کلی این مقاله، آسیب شناسی فرایند سیاست پژوهی در آموزش عالی ایران است. به منظور نیل به این هدف، جامعه آماری مقاله حاضر، مراکز، مؤسسه ها و پژوهشکده های سیاست پژوهی، اعم از مؤسسه های وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری یا غیروابسته به این وزارتخانه، سیاست گذاران باسابقه در حوزه آموزش عالی و همچنین خبرگان علمی این حوزه بودند که 14 نفر از آن ها به صورت هدفمند برای انجام مصاحبه های عمیق انتخاب شدند و روایی یافته ها نیز با روش های تطبیق مشارکت کنندگان و بازبینی همکاران بررسی شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از کدگذاری باز و محوری استفاده شده است. یافته های پژوهش، حاکی از وجود 113 گزاره مفهومی (مقوله فرعی)، 14 مقوله اصلی در قالب پنج بعد عوامل زمینه ای و محیطی، عوامل ساختاری، عوامل کارکردی (مربوط به سیاست گذاران/ تصمیم گیران آموزش عالی و سیاست پژوهان آموزش عالی)، و عوامل تعاملی و ارتباطی بود که روابط بین آن ها در الگوی پژوهش ترسیم شد.

تبلیغات