هدف اصلی این پژوهش بررسی تغییر در سیاست خارجی کابینه یازدهم به ریاست جمهوری دکتر حسن روحانی، براساس رویکردهای چهارگانه هستی شناختی و شناخت شناسی تجزیه و تحلیل سیاست خارجی شامل فردگرایی تبیینی، فردگرایی تفسیری، کل گرایی تبیینی و کل گرایی تفسیری است. در واقع سئوال اصلی این پژوهش آن است که چگونه می توان تغییر در سیاست خارجی کابینه یازدهم را براساس هریک از این رهیافت ها تجزیه و تحلیل کرد؟ در پاسخ به این سئوال، فرضیه اصلی این مقاله آن است که برای رسیدن به فهم کامل در شناخت تغییر در سیاست خارجی کابینه یازدهم، بایستی به طور همزمان به هر چهار رهیافت تحلیلی توجه داشت که این مقاله نام این هم زمانی را «سطح تحلیل زمینه» خواهد گذاشت. بنابراین این مقاله از بررسی سطوح چهارگانه تحلیلی فوق در تجزیه و تحلیل سیاست خارجی به این جمع بندی می رسد که برای درک کامل سیاست خارجی یک کنش گر در نظام بین الملل و تغییرات آن بایستی حتما از این سطح تحلیل به عنوان یک سطح تحلیل ترکیبی استفاده شود. سطح تحلیلی که هم زمان شامل تمامی ابعاد مادی و معنایی در هر دو سطح خرد و کلان می شود. این پژوهش یک پژوهش تحلیلی تطبیقی به شمار می آید