آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۷

چکیده

مطالعات تجربی انجام شده در حوزه فرهنگ دانشگاهی در ایران نشان از جامعه پذیری و فرهنگ پذیری دانشگاهی ناکارآمد و منفعل دانشجویان و جدایی و بیگانگی آنها از ساختار، فرایند و فرهنگ دانشگاهی مطلوب دارد. احساس و نگرش بی قدرتی، بی هنجاری، انزوای اجتماعی و در کل بیگانگی از خود، فرایند تحصیل، فضای دانشگاه، اساتید و دیگر دانشجویان به طور فزاینده در اندیشه و احساس طیف قابل توجهی از دانشجویان تحصیلات تکمیلی علوم انسانی و اجتماعی رواج یافته است. پژوهش حاضر با الهام از روش شناسی تلفیقی به دنبال آن است تا پدیدار شناسی تجربه بیگانگی تحصیلی و دانشگاهی را از منظر دانشجویان و بر اساس تجربه زیسته و روایت آنها باز سازی و تشریح کرده و ضمن نشان دادن ویژگی و عوامل اجتماعی درونی و بیرونی مؤثر بر این تجربه، سنخ شناسی از نوع و میزان آن به دست داده و در نهایت استراتژی ها و واکنش دانشجویان به این تجربه را آشکار سازد. طراحی تحقیق مبتنی بر مصاحبه های نیمه ساخت یافتة کیفی است که در سنت نظریه مبنایی با حدود 40 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی علوم انسانی و اجتماعی شهر تهران انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد مؤلفه های اصلی تجربه بیگانگی تحصیلی و دانشگاهی ضمن ارتباط و تأثیرپذیری مستقیم از سیاست فرهنگ، آثار و پیامدهای اجتماعی، روانی و اقتصادی مهمی در زندگی دانشجویان دارد. فاصله گزینی یا بیگانگی دانشگاهی هدفمند، تطابق گزینشی با انتظارات و هنجار های شناختی دانشگاهی و ایجاد هماهنگی و تعادل بین نیاز ها و ارزش های شخصی با خود دانشگاهی و رسمی (خرده فرهنگ شاگرد اولی ها) گونه های عمدة تجربه بیگانگی و استراتژی های مواجهه با آن برای دانشجویان محسوب می شوند.

تبلیغات