با تاسیس سازمان همکاری شانگهای در سال 2011، یکی ازمباحث مهم واکنش دیگر بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای به ویژه قدرت های بزرگ بود. هریک از این کشورها تلاش کردند موضع خود را در مورد سازمان همکاری شانگهای تدوین و سیاست خود را در قبال آن مشخص سازند. ایران از جمله این کشورها بود که به سبب همجواری منطقه ای می توانست تحت تاثیر پیامدهای شکل گیری این سازمان قرار گیرد و اعلام کرد خواهان عضویت در این سازمان است و در این راه تلاش کرد و بالاخره موفق شد در سال 2005 به عضویت ناظر در این سازمان درآید. سوال اصلی این مقاله این است که مهم ترین عامل تاثیرگذار بر تصمیم ایران مبنی بر عضویت در سازمان همکاری شانگهای چه بوده، اهداف ایران در عضویت در این سازمان چیست و کدام نظریه بهتر می تواند این رفتار را تبیین نماید؟ فرضیه اصلی مقاله این است که ایران تحت تاثیر و با استفاده از شرایط ایجاد شده در ساختار نظام بین الملل (تضعیف هژمونی جهانی آمریکا و ایجاد فرصتی ساختاری)، با اتخاذ سیاست عضویت در سازمان همکاری شانگهای به دنبال مقابله با هژمونی گرایی آمریکا در سطح جهانی- که جزء سیاستهای اعمالی روسیه و چین نیز هست- و در نتیجه تضمین امنیت ملی خود می باشد و مفهوم هژمونی و نظریه های ساختاری بهتر می توانند این رفتار را تبیین نمایند. افزون بر این، عضویت در سازمان همکاری شانگهای می تواند زمینه های برقراری هژمونی منطقه ای ایران را در خاورمیانه فراهم نماید.