مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
تجمیع
حوزههای تخصصی:
ثبات در تقاضای پول مهم ترین مسئله و در واقع پیش شرط هر سیاست پولی است. استفاده از جمع ساده برای تعریف پول، ناسازگار با تئوریهای اقتصاد خرد است. زیرا به طور ضمنی فرض می شود که مصرف کننده، اجزای تقاضای پول را مکمل یکدیگر می پندارد. در چارچوب تئوری اعداد شاخص، گروهی از شاخصهای عددی وجود دارند که برای تجمیع اقلامی مفیدند که درجاتی متفاوت دارند. یکی از بهترین این شاخصها شاخص دیویژیاست. در این مقاله تقاضای بهینه پول با استفاده از شاخص دیویژیا برای داده های فصلی1: 1367 - 1: 1383 ساخته شده است و سپس بر مبنای آن تابع تقاضای پول برآورد شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که تقاضای پول در هر سه مدل باثبات است، اما سرعت تعدیل در مدلهای دیویژیا بسیار سریع تر از مدلهای جمع ساده می باشد و از آنجا که شواهد نشان می دهد که بازار پول در ایران سریع به تعادل می رسد و شوکهای پولی سریعاً در اقتصاد هضم می شوند، می توان گفت که شاخص دیویژیا تابع تقاضای پول را به درستی برآورد کرده است.
امکانسنجی تجمیع تیپ روستاهای جلگهای به منظور توسعه پایدار در گیلان
حوزههای تخصصی:
تجمیع تیپ روستاهای بخش جلگه¬ای گیلان با هدف تغییر شیوه سکونت روستائیان این محدوده از حالت پراکنده به نیمه پراکنده و به منظور کاهش مسائل و مشکلات عدیده این روستاها و فراهم نمودن بستری مناسب برای الگوی جدید استقرار در قالب برنامهریزی توسعه کالبدی و به منظور دستیابی به توسعه پایدار روستایی است. از این رو پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و مبنای روش آن توصیفی- تحلیلی میباشد. اطلاعات موردنیاز این پژوهش از طریق روشهای اسنادی و مطالعات میدانی بهصورت تکمیل پرسشنامه تخصصی مدیران ازسه ناحیه جلگهای شرق، مرکزی و غرب گیلان بدست آمده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد که دیدگاه مدیران درزمینه تجمیع تیپ روستاها با توجه به اثرات، نتایج و پیامدهای آن در روستاهای جلگه¬ای، مثبت و امکانپذیر است ولی با توجه به ساختار اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی روستاهای این نواحی و موانع فرهنگی و اجتماعی موجود در سر راه آن، این برنامه در کوتاه مدت و یا میان مدت عملی و امکانپذیر نمیباشد. فرهنگ سازی، تهیه و تدوین قوانین و مقررات، حمایت مسئولین و دولت و استفاده از تجارب و نظریات متخصصین و کارشناسان امر برنامهریزی توسعه روستایی ازجمله راهکارها و اقداماتی است که میتواند مقدمات اجرای این برنامه را فراهم و روند عملی شدن آن را تسریع نماید
تأثیر سیاست تجمیع بر سیمای شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر پاییز ۱۳۹۱ شماره ۲۰
حوزههای تخصصی:
صاحب نظران حوزه شهر، شکل گیری سیمای کنونی شهرها را معلول تأثیرگذاری غیرمستقیم عوامل گوناگون اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، طبیعی، اقلیمی و زیست محیطی دانسته اند. این در حالی که قوانین، مقررات و سیاست های اجرایی مدیریت شهری که عموماً در قالب دستورالعمل ها و ضوابط نمود پیدا می کند به صورت مستقیم و با سرعت بیشتری سیمای شهرها را شکل داده و تغییر می دهند. یکی از این ضوابط و سیاست های اجرایی تجمیع1 است که با تغییر ریخت شهری بر سیمای شهر تأثیر گذارده است.
رشد سریع مهاجرت به تهران در دهه 40 و توسعه بدون برنامه، شرایط جدیدی را در ریخت شناسی شهر تهران رقم زد. تفکیک خرد زمین های زراعی و بایر که در حاشیه شهرها قرار می گرفتند، بافت های ریز دانه را در جای جای این شهر تولید کرد و منجر به توسعه افقی بیش از اندازه شهر شد.
این مسئله در دهه های بعد با افزایش بیشتر جمعیت شهر (رشد تقاضا) و موانع توسعه شهر تهران (کمبود زیرساخت ها و تأسیسات شهری) و لزوم توجه به توسعه درون زا به عنوان یکی از چالش های مدیریت شهری مطرح شد.
در برابر این چالش بود که تجمیع به عنوان یکی از ابزارهای اصلی مدیریت توسعه زمین های شهری به طور وسیع توصیه و به کار گرفته شد. قوانین مختلف، مشوق های فراوان و فعالیت های گسترده ای توسط مجلس، دولت و شهرداری ها به منظور تبدیل سیاست تجمیع به رفتار غالب در ساخت و ساز بافت های ریزدانه مطرح شد.
اما سؤال اینجاست آیا این سیاست، جوابگوی تمام ابعاد توسعه شهرهاست؟ یا تنها به دنبال پاسخگویی به نیاز مسکن و افزایش کیفیت منزل مسکونی است؟ سیاست ها و قوانین ترغیب کننده تجمیع تا چه اندازه به کیفیت محیط زندگی در شهرها پرداخته است؟ آیا مسئله سیمای شهری هیچ گاه به عنوان دغدغه این قوانین و سیاست ها مورد توجه بوده است؟
در این راه ابتدا دلایل ترویج ابزار تجمیع تبیین و سپس ضمن تشریح جایگاه تجمیع در سیاست های توسعه شهری به بررسی دلایل عدم کارایی آن در حوزه سیمای شهری پرداخته خواهد شد.
تبیین تأثیر الگوهای اسکان مجدد بر توسعة پایدار روستایی مطالعة موردی: روستاهای سیل زدة شرق استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر درصدد است آثار طرح های اسکان مجدد را در روستاهای سیل زدة شرق استان گلستان ارزیابی کند و میزان هماهنگی یا ناهماهنگی این طرح ها را با اهداف توسعة پایدار روستایی برسنجد. جامعة آماری تحقیق حاضر، ساکنان شهر جدید پیشکمر (تجمیع 11 روستا) و ساکنان سه روستای جابه جاشده به صورت محدود هستند. برای تعیین تعداد پرسشنامه های مورد نیاز تحقیق از فرمول کوکران استفاده شد و 279 خانوار برای تکمیل پرسشنامه به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای مقایسة دو الگوی جابه جایی محدود و تجمیع، از آزمون t نمونه های مستقل استفاده شد. مقایسة دو الگوی جابه جایی محدود و جابه جایی توأم با تجمیع روستاها در منطقة مطالعه شده نشان داد که هریک از الگوهای پیشنهادی دارای مزایا و معایبی هستند. بررسی ها نشان دهندة عملکرد ضعیف دو الگوی بررسی شده در بعد اقتصادی توسعة پایدار و عملکرد مثبت در ابعاد اجتماعی و کالبدی هستند. با توجه به رویکرد توسعة پایدار که در آن رسیدن به پایداری منوط به پایداری در هر سه بعد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی است، به نظر می رسد که جوامع مطالعه شده در پژوهش حاضر فاقد پایداری کافی هستند. دستیابی به پایداری نیازمند بهبود شاخص های اقتصادی ازطریق توانمندسازی جوامع محلی و بهبود شاخص های اقتصادی است.
بازتعریف گردشگری بر مبنای باززنده سازی حیات بومی در بافت تاریخی
منبع:
هنر و تمدن شرق سال پنجم بهار ۱۳۹۶ شماره ۱۵
23 - 36
حوزههای تخصصی:
سفر به عنوان یکی از بهترین راهکارها برای تحول درونی در فرهنگ های مختلف بشر دارای جایگاه ویژه ای است. از آنجا که ارتباط مسافر و مقصد لازمه مسافرتی مطلوب است؛ ایجاد شرایط لازم برای شناخت حیات بومی اصیل مقصد از وظایف مداخله گران در بافت های تاریخی محسوب می شود. عموم بافت های تاریخی که در کشور مراکش دارای زندگی فعال است؛ در حیات خویش وابسته به صنعت گردشگری است. با حضور توریست در بافت نه تنها کاربری های جاری در زندگی عادی و بومی بافت به نفع خواسته های توریست ها تغییرات بنیادی پیدا می کند، بلکه اخلاق و عادات مردم ساکن در بافت نیز توریست پسند می شود. به همین دلیل شخص حاضر در بافت برای درک لایه های اصیل حیات بومی، باید لایه های مختلفی از حیات مصنوعی را کنار بزند. هدف این مقاله ارائه راهکارهایی جهت تقارب گردشگری به حفاظت از حیات اصیل جاری در بافت تاریخی است. روش دست یابی به مدارک، مطالعه میدانی و در تحلیل داده ها از روش تحلیلی-توصیفی استفاده شده است. از جمله مهم ترین راه کارهای احیا می توان به تجمیع خانه های متروک در عمق بافت، به جای تجمیع بناهای در معرض دسترسی گذرهای اصلی اشاره کرد.
تحلیل تغییرات در مقیاس حوضه آبخیز براساس سنجهها و الگوهای فضایی سیمای سرزمین؛ نمونه پژوهش: حوضه آبخیز انزلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان ها به طور گسترده و فزاینده ای شکل، الگو و عملکرد تقریباً تمامی سیماهای سرزمین را تغییر داده اند. اثرهای تجمعی فعالیت های انسانی بر محیط زیست، محرکی برای انجام پژوهش های گسترده با هدف شناسایی سنجه های راهنما به منظور سنجش کیفیت محیط زیست درزمینه مقاصد برنامه ریزی، پایش و مدیریت منابع شده است. هدف از این پژوهش، بررسی الگوی تغییرات سیمای سرزمین در حوضه آبخیز انزلی است. بدین منظور از تصاویر ماهواره ای لندست برای تولید پوشش زمینی در سه مقطع زمانی 1994، 2008 و 2018 استفاده شده است. در این بررسی برای تعیین میزان تغییر پوشش های زمینی، سنجه های تعداد لکه ها، تراکم لکه ها، مساحت کلاس، شاخص بزرگ ترین لکه، درصد پوشش کلاس و تراکم لکه ها تجزیه و تحلیل شد؛ همچنین براساس چگونگی تغییرات سنجه های سیمای سرزمین، الگوی تغییرات سیمای سرزمین در قالب های حذف، تجمیع، خلق یا ایجاد و نیمه شدن بررسی شد. یافته های پژوهش در فاصله زمانی 1994- 2018 نشان دهنده کاهش 10درصدی پوشش جنگلی و افزایش 8/5درصدی پوشش کشاورزی است. شاخص بزرگ ترین لکه نشان دهنده کاهش بزرگ ترین لکه جنگلی بوده است؛ همچنین براساس تغییرات الگوی سیمای سرزمین، الگوی حذف در هر سه مقطع زمانی، الگوی غالب بوده که عمدتاً در سطح پوشش جنگلی رخ داده است. دومین الگوی غالب، الگوی خلق یا ایجاد است. این الگو به طور عمده در سطح کلاس پوشش کشاورزی روی داده و موجب توسعه این پوشش شده است. نتایج پژوهش بیان کننده کاهش انسجام سرزمینی حوضه آبخیز انزلی و کاهش پیوستگی مهم ترین پوشش آن یعنی لکه های کلیدی جنگل است. لکه های جنگلی با وقوع همزمان الگوهای حذف، نیمه شدن و تجمیع کاهش سطح یافته و در پوشش اختلالی کشاورزی به دلیل ادغام یا تبدیل مستقیم لکه های جداافتاده طبیعی، پدیده خلق و ایجاد روی داده و از این راه سطح آن افزایش یافته است.
تحلیل مقایسه ای اثرات الگوهای اسکان مجدد پس از وقوع مخاطرات طبیعی بر کیفیت زندگی روستاییان (موردمطالعه: زلزله سال 1376 شهرستان زیرکوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
119 - 144
حوزههای تخصصی:
مخاطرات طبیعی به خصوص زلزله در اغلب موارد، تلفات سنگین جانی و مالی بر سکونتگاه های انسانی وارد می سازد. اسکان مجدد در قالب سه رویکرد بازسازی (درجاسازی)، جابه جایی و تجمیع، یکی از رویکردهای اصلی برای بازسازی سکونتگاه های روستایی پس از وقوع زلزله است. هدف از انجام تحقیق حاضر، بررسی تأثیرات الگوهای سه گانه اسکان مجدد روستاهای آسیب دیده از زلزله 1376 شهرستان زیرکوه بر میزان کیفیت زندگی ساکنان جوامع روستایی است. جامعه آماری این پژوهش، خانوارهای محلی ساکن در 6 نقطه روستایی محدوده مطالعاتی است که با راهبردهای سه گانه اسکان مجدد (جابجایی، تجمیع یا ادغام و درجاسازی یا بازسازی) همراه بوده اند؛ که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 144 سرپرست خانوار به عنوان حجم نمونه و به روش تصادفی ساده تعیین شدند. پایایی پرسش نامه تهیه شده با استفاده از فرمول ویژه آلفای کرونباخ و مقدار آلفای 885/0 مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش حاضر در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های T تک نمونه ای و تحلیل واریانس انجام شد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد سیاست های اسکان مجدد روستاها توانسته بهبود نسبی در کیفیت زندگی ساکنان روستایی با میانگین 2.57 ایجاد کند که در بعد اجتماعی- فرهنگی با میانگین 2.717 بالاترین و در بعد اقتصادی با میانگین 2.15 کمترین سطح رضایت مندی از شرایط موجود وجود دارد. با توجه به نتایج آزمون آنالیز واریانس نیز، سطح کیفیت زندگی روستاییان در سه الگوی اسکان مجدد تفاوت معناداری نداشته ولی سطح معناداری در 7 شاخص کیفیت اشتغال، کیفیت درآمد، کیفیت آموزش، کیفیت مشارکت، کیفیت انسجام اجتماعی، کیفیت زیرساخت و کیفیت محیط پایین تر از 0.05 است؛ بنابراین سطح رضایت مندی پاسخگویان از کیفیت زندگی در هر سه الگوی اسکان مجدد تا حدودی یکسان است.
نظام حقوقی حاکم بر موافقتنامه های بین المللی تامین اجتماعی
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۶۳)
105 - 130
هدف: یکی از سازکارهای بین المللی حمایت از کارگران مهاجر را باید انعقاد موافقتنامه های بین المللی تامین اجتماعی دانست. به همین جهت بسیاری از کشورها بویژه با هدف حمایت از اتباع خود که در قلمرو دولت های دیگر بسر می برند، به انعقاد چنین موافقتنامه هایی مبادرت می نمایند. با این حال، کشورهای در حال توسعه، عمدتا موافقتنامه های زیادی در این زمینه با سایر کشورها ندارند. این مساله در برخی موارد موجب نادیده گرفته شدن حقوق تامین اجتماعی اتباع آنها در کشورهای خارجی یا اتباع بیگانه شاغل در قلمرو آنها می شود. با توجه به چالش های موجود در این زمینه، مقاله کنونی با هدف بررسی رویکرد نظام های حقوقی بین المللی و داخلی (اعم از رویکرد کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه) به موافقتنامه های بین المللی تامین اجتماعی، به رشته تحریر در آمده است. روش: با توجه به اهمیت موافقتنامه های بین المللی تامین اجتماعی، مقاله کنونی با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به بررسی و تحلیل ابعاد حقوقی آن پرداخته است. یافته ها و نتیجه: یافته های این مقاله دلالت بر آن دارد که انعقاد موافقتنامه های بین المللی تامین اجتماعی در مورد کشورهای در حال توسعه همچون ایران با چالش های متعددی چون: فراهم نبودن بسترها و ظرفیت های قانونی، اقتصادی، سیاسی و اجرایی لازم برای انعقاد موافقتنامه های تامین اجتماعی و در مورد کشورهای توسعه یافته با مشکلاتی چون عدم تمایل به انعقاد موافقتنامه های بین المللی تامین اجتماعی با کشورهای در حال توسعه؛ افزایش هزینه های نظام تامین اجتماعی؛ مغایرت با سیاست های مهاجرتی و دشواری ارزیابی آثار اجرای موافقتنامه های تامین اجتماعی، مواجه است.
ارزیابی عوامل مؤثر در ناکامی طرح های تجمیع مناطق روستایی (مطالعه موردی: شهرستان پاوه، بخش نوسود، شهرک شرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱۵۷
۱۳۰-۱۱۷
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی "توسعه روستایی" به عنوان یکی از سازوکارهای رسیدن به توسعه، مستلزم شناخت دقیق مقتضیات و نیازهای جوامع روستایی، متناسب با شرایط مختلف می باشد. طرح های ادغام و تجمیع روستاها به عنوان یکی از سیاست ها ی مهم در "بازسازی روستاهای مناطق جنگزده" و "برنامه ریزی توسعه مناطق روستایی" مطرح گردیده است. در دوران بازسازی مناطق جنگزده طرح ساماندهی "شهرک شرام"، برای تجمیع روستاهای هانی گرمله، بیدرواز و کیمنه(استان کرمانشاه، شهرستان پاوه، بخش نوسود، دهستان شرام) تهیه گردید که باوجود برنامه ریزی های انجام شده، روستاییان ماندن در غربت یا رفتن به روستاهای اصلی و بازسازی نشده خود را بر سکونت در محل تجمیع ترجیح دادند. مسئله اساسی تحقیق حاضر، ارزیابی علل اقتصادی، اجتماعی - فرهنگی و کالبدی - فیزیکی ناکامی طرح های تجمیع روستایی با تأکید بر طرح تجمیع شهرک شرام می باشد. در این تحقیق با توجه به رویکردهای کالبدی- فضایی، اقتصادی و اجتماعی و دیدگاه های نظریه پردازان مختلف در رابطه با مسائل ادغام و تجمیع، در صدد تبیین ارزیابی دلایل شکست پروژه های تجمیع مناطق روستایی برآمده ایم. در ادبیات تحقیق بسیاری از مهمترین منابع در مورد اسکان مجدد و ادغام و تجمیع را مورد بررسی قرار داده ایم. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و تا حدودی توصیفی بوده و تکنیک مورد استفاده مصاحبه سازمان نیافته و در بعضی موارد خاص مشاهده و بررسی اسناد و مدارک موجود بوده است. در قسمت یافته های تحقیق بعد از شناسایی علل و عوامل مختلف ناکامی طرح شهرک، مشخص گردیده است برنامه ریزی مناسب و استفاده از توانایی های روستاییان می تواند بستر مناسبی برای موفقیت طرح های تجمیع فراهم نماید. بر این اساس می بایست برای رسیدن به تفاهم و نقطه نظرات مشترک بین طرفین طرح ها، روابط مثبت و سازنده ای بین برنامه ریزان و روستاییان ایجاد شود و با عنایت به اینکه برنامه ریزی اغلب طرح های تجمیع با در نظر گرفتن رویکرد کالبدی- فضایی انجام گرفته (و این مورد نیز کم و بیش در تحقیق حاضر نمایان است) ، توجه به رویکردهای کالبدی – فضایی، اقتصادی و اجتماعی -فرهنگی غیر قابل اجتناب می نماید و عملاً لزوم به کارگیری رویکردی جامع در برنامه ریزی اینگونه طرح ها ضروری خواهد بود.
امکان سنجی تجمیع تیپ روستاهای جلگه ای به منظور توسعه پایدار در گیلان
نظام استقرار سکونتگاه های روستایی بخش جلگه ای گیلان با الزامات توسعه و تحول در شرایط کنونی سازگار نیست از این رو می بایست سازمان فضایی مطلوبی برای استقرار در محیط های روستایی پدید آید تا شرایط برای بهره برداری بهینه از فضای روستاهای این محدوده فراهم و روند توسعه اقتصادی- اجتماعی آنها تسریع گردد. تجمیع تیپ روستاهای بخش جلگه ای گیلان با هدف تغییر شکل سکونت روستاهای این محدوده از حالت پراکنده به نیمه پراکنده و به منظور کاهش مسائل و مشکلات عدیده این روستاها و فراهم نمودن بستری مناسب برای الگوی جدید استقرار در قالب برنامه ریزی توسعه کالبدی سکونتگاه های روستایی است. از این رو پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و مبنای روش آن توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش از طریق روش های اسنادی و مطالعات میدانی که به صورت تکمیل پرسش نامه خانوار روستایی از سه ناحیه ی جلگه ای شرق، مرکزی و غرب گیلان بوده، بدست آمده است.
نتایج این پژوهش نشان می دهد که هر چند تجمیع تیپ روستاهای بخش جلگه ای گیلان به منظور کاهش مسائل و مشکلات روستاهای این محدوده و بهره برداری بهینه از فضای آنها و در نتیجه دستیابی به توسعه ی پایدار روستایی، امکان پذیر است ولی با توجه به سطح آگاهی، تمایل روستائیان و موانع فرهنگی موجود در سر راه آن، این طرح در کوتاه مدت و میان مدت عملی و امکان پذیر نبوده و نیازمند راهبردی بلند مدت است.
معرفی رهیافتی جامع در آموزش مهندسی مکانیک
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۹ بهار ۱۳۸۶ شماره ۳۳
51 - 71
در این مقاله رهیافتی جامع در مهندسی مکانیک معرفی و طبق آن دروس کلیدی این رشته در دوره کارشناسی در یک مجموعه منسجم با نگرشی سیستماتیک تجمیع شده است، به گونه ای که دانشجو در برخورد با یک مسئله به جای جستجوی فرمول های خاص برای حل آن، بتواند از قوانین و معادلات علمی که آموخته است، مدل مناسب مسئله خود را استنتاج کند و مسائل متنوعی را که از اصول و مدل های مشابه تبعیت می کنند به صورت مجموعه های پراکنده و نا مرتبط با یکدیگر نبیند. این شیوه در سال های اخیر در بعضی از دانشگاه های آمریکا به انحای مختلف مورد توجه قرار گرفته و عموماً نتایج رضایتبخش به دنبال داشته است. برای اعمال چنین رهیافتی در آموزش مهندسی مکانیک در دوره کارشناسی در دانشگاه های ایران با توجه به برنامه آموزشی متمرکز کشوری و تبعیت کلیه دانشگاه ها، اگر نه به طور مطلق، حداقل به صورت نسبی، از یک الگوی واحد در برنامه ریزی درسی به بررسی جدی متخصصان امر نیاز است.
تحلیل چندسطحی؛ راهکاری برای خطاهای حاصل از تجمیع داده ها: استفاده از داده های سطح دانش آموز و معلم تیمز 2011(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشکل بوم شناسی در تحلیل داده های تجمیع، مشکل آماری جدی در اغلب پژوهش هاست. در این مقاله ضمن توضیح مشکلات مربوط به تحلیل های تجمیع و تجمیع زدایی، مدل یابی چندسطحی به ویژه مدل یابی خطی چندسطحی (HLM) به عنوان روشی جایگزین معرفی شده است. پژوهش حاضر از نوع همبستگی است و رابطه میان متغیرها در 6029 دانش آموز پایه هشتم شرکت کننده در آزمون تیمز (2816 دختر و 3213 پسر) که پرسشنامه استاندارد آن را تکمیل کرده بودند، بررسی شد. نتایج بررسی رابطه مقدار تکلیف و مدت زمان انجام آن بر عملکرد ریاضیات دانش آموزان نشان داد که بین متغیر مقدار تکلیف و مدت زمان انجام آن با عملکرد ریاضیات در سطح دانش آموز رابطه معنی داری وجود دارد ولی این رابطه در سطح معلم معنی دار نبود. نتایج همچنین سودمندی تحلیل چندسطحی در داده های آشیانه ای را نشان داد.