بر اساس دیدگاه علّامه طباطبائی مصحلت عبارت است از «بودن شیء بر مقتضاى طبیعت اصلی خودش، به گونه ای که خیر و فایدة شایسته و درخور، بر آن مترتب شود؛ بدون اینکه فاسد و از آثار خوب، محروم شود.». این معنای مصلحت، قابل تحلیل به پنج مؤلفه است: 1. «مصلحت»، امر وجودی مستمر است؛ 2. «مصلحت»، مقتضای طبیعت اصلی اشیاست؛ 3. شرط اقتضای طبیعت، فقدان مانع و قاسر است؛ 4. اثر اقتضای طبیعت اصلی اشیا، در صورت فقدان مانع و قاسر، ترتّب خیر و نفع درخور شأن اشیاست؛ 5. طبیعت اصلی اشیاء، به مصلحت میل دارد. تحلیل ارائه شده از «مصلحت»، عنوانی کلی است که قیودی می پذیرد و با اعتبار آن قیود، مصلحت به گونه های مختلف تقسیم می شود که عبارت اند از مصلحت های «نفسی و نسبی»، «نسبی و مطلق»، «منسوب به ذات و عمل»، «تکوینی و تشریعی»، «ثابت و متغیر»، «فردی و اجتماعی» و«مادی و معنوی».