نویسنده مقاله با بررسی چگونگی گل نوشته ها و کتیبه های به جا مانده از ایران باستان، وضع کارگران حقوق بگیر را در الواحِ به دست آمده، به طور خلاصه ، تبیین کرده و از جمله بیان داشته: قدرت خرید کارگران، نسبت به دستمزدی که دریافت می کردند، همیشه ثابت می ماند؛ کارگران نیمی از دستمزد خود را به صورت جنس و کالا دریافت می کردند؛ و حقوق کارگران به شکل ماهانه پرداخت نمی شد. این وضع، تمام کارگران ایرانی و غیرایرانی را شامل می گردید. سن، جنسیت، سواد، و اضافه دریافت و پاداشِ کارگران ایران باستان نیز در این مقاله بررسی شده است.از دیگر مطالب مطرح شده در این مقاله عبارت است از: خدمات رفاهی ویژه برای زنان (نظیر مرخصی زایمان، جیره اضافی به زنان شیرده، و مهدکودک)، غذای روزانه و لباس کارگران که بر عهده کارفرما بوده است، دریافت مالیات از کارمندان، پرداخت حقوق یکسان به زنان و مردان و این که دستمزدها به مهارت فرد بستگی داشته، و نه به جنسیت او.
در این مقاله، ضمن بررسی تحولات فرهنگی و اجتماعی دوران رنسانس و دستاوردهای آن، پیامدها و آثار انقلاب صنعتی در اروپا تبیین گردیده و به علاوه، اعلامیه حقوق بشر و فصل جدید دوران نوین، ارزیابی و تحلیل شده است. افزون بر این، نگارنده فرایند پیدایش تأمین اجتماعی را در اروپا و جهان معاصر بررسی کرده است. جهانی شدن مقوله تأمین اجتماعی، تکوین «حقوق بین الملل کار» و مکلف شدنِ دولت ها در این مورد نیز در همین راستا مورد توجه قرار گرفته است. مؤلف همچنین الزامی شدن تأمین اجتماعی به مثابه یک «حق» و مفهوم «تأمین اجتماعی» و اصول حاکم بر آن - که عدالت اجتماعی را به ارمغان خواهد آورد- تبیین کرده است. موضوعات دیگر مطرح شده عبارتند از: گستره های جمعیتی، زمانی، توسعه ای، سرمایه انسانی، اقتصادی، و راهبردیِ تأمین اجتماعی.
در این مقاله تلاش شده تا تصویری از عناصر تشکیل دهنده نظام تأمین اجتماعی ترسیم و اقمار آن توضیح داده شود. از این منظر، اقتصاد فقر و بحث فقرزدایی، مقوله توسعه و تأمین اجتماعی، اهداف تأمین اجتماعی و نقش سیاست اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است. نگارنده توسعه تأمین اجتماعی را از چهار جنبه مورد تأمل قرار داده، اصول تأمین اجتماعی را بررسی کرده است. اصول شخصی و جمعی، اصول کمک رسانی و بودجه برنامه ای، اصول نیاز و برابری، و اصول مبدأ و نهایت، در همین راستا، تبیین شده اند. همچنین دامنه پوشش تأمین اجتماعی، شامل بیمه های اجتماعی، کمک به معلولان و حمایت های اجتماعی و بحث «اشتغال، درآمد و توزیع درآمد» نیز دراین مقاله بررسی شده است. در پایان مقاله، سازوکار تحول در نظام تأمین اجتماعی ایران تحلیل گردیده و تأکید شده که تأمین اجتماعی باید در مرکز ثقل برنامه ریزی های توسعه ملی کشور قرار گیرد.
با این فرض که تأمین اجتماعی نمی تواند اقدامی آنی، گذرا، یا مقطعی تلقی شود، بلکه باید به صورت یک نظام جامع عنوان گردد، نویسنده برخی از اصول اساسی حاکم بر این نظام را مورد توجه قرار داده است. اصول فراگیری و احتساب، کفایت و تناسب، عدم تمرکز، مشارکت، گزینش پذیری، آرمان و تدریج، دخالت حداقل دولت و نظارت حداکثر، دستیابی به حداقل، موقت بودن، پیشگیری و آینده نگری، وسعت و فراوزارتخانه ای بودن، هدفمند بودن و کنترل مسیر اهداف، خوداتکایی، رقابت پذیری واحدها و فرهنگی بودن، از همین منظر بررسی شده اند.نویسنده معتقد است بسیاری از نظریه ها، از جمله نظریه ها، ازجمله نظریه های عدالت اجتماعی، بهره وری، و حاکمیت سیاسی، زیربنای تأمین اجتماعی هستند. او همچنین توجه به تدوین نظام جامع تأمین اجتماعی را ضروری ارزیابی کرده، به ویژه، طراحی چنین نظامی را مستلزم احراز اصول اساسی قابل قبول، کارا و مورد ایقان همگان دانسته است.
این مقاله سعی دارد اهداف اصولی نظام تأمین اجتماعی و روش ها و تکنیک های متداول آن را در جهان تجزیه و تحلیل کند. نویسنده، پس از تعریف «تأمین اجتماعی» اهداف کلان سیاست های تأمین اجتماعی و وظایف و راهبردهای نظام تأمین اجتماعی را توضیح داده، ارتباط تأمین اجتماعی را با حقوق مدنی افراد جامعه تبیین می کند. مقاله همچنین روش ها و تکنیک های متداول و مرسوم نظام تأمین اجتماعی در جهان را شامل اصول سه گانه راهبردهای بیمه های اجتماعی، مساعدت اجتماعی و خدمات اجتماعی دانسته و آن ها را کالبدشکافی کرده است. از این منظر، راهبردهای نظام تأمین اجتماعی دارای آثار بازتوزیعی میان گروه ها و طبقات مختلف اجتماعی هستند.به عقیده نویسنده، بیمه های اجتماعی براساس «اصول همبستگی و تعاون اجتماعی» شکل گرفته اند و توازن مالی آن ها بر «اصل برابری» استوار است و به علاوه، سیستم بیمه های اجتماعی از جنبه اقتصادی دارای آثار فراگیر برای نیروهای کار جامعه، مصرف کنندگان، کارفرمایان و اقتصاد ملیِ هر کشور است. در این مقاله، همچنین نقش نظام بیمه های اجتماعی مورد توجه قرار گرفته و مزایای بیمه های اجتماعی احصا شده است.
در این مقاله نویسنده کوشیده ویژگی های نظام تأمین اجتماعی را در کشور اتریش بررسی کند و از این رو به نقش شرکای اجتماعی، رابطه تأمین اجتماعی و اشتغال و حوزه صلاحیت در اتریش پرداخته است. در ادامه، برنامه های تأمین اجتماعی در اتریش ، شامل بیمه اجتماعی، سیستم های همگانی، سیستم های ویژه، اَشکال خصوصی و نیمه خصوصی تأمین اجتماعی و نیز مشمولان مزایای قانون کار و حمایت کارکنان نیز به تفکیک تبیین شده و حجم و نحوه توزیع هزینه های اجتماعی در این کشور- نسبت به دیگر کشورهای اروپایی- بررسی گردیده است. مؤلف مزایای تأمین اجتماعی در اتریش را به این نحو احصا کرده و شرح داده است: تمهیدات برای بیکاری، مزایای درمانی، مزایای از کارافتادگی، مراقبت های بلندمدت، مستمری بازنشستگی، مستمری بازماندگان، مزایای خانواده، درآمد حداقل، و خدمات اجتماعی
در این مقاله، نخست، چگونگی تکوین و شکل گیری «سازمان بین المللی کار» تشریح شده و آنگاه مقوله تأمین اجتماعی و عوامل آن، از جمله بیمه های اجتماعی، مساعدت های اجتماعی، مستمری های پرداختی از محل درآمدهای عمومی، پرداخت های خانوادگی، و طرح صندوق های احتیاط ملی از دیدگاه سازمان بین المللی کار تبیین شده است. نویسنده سپس نحوه تشکیل «انجمن بین المللی تأمین اجتماعی» را توضیح داده و ماهیت و هدف این انجمن را تشریح کرده است. فعالیت های سه گانه انجمن مزبور (فنی، منطقه ای، و تحقیقاتی) و برنامه های آن در قرن بیست ویکم از دیگر موضوعات مورد بررسی در این مقاله است.
این مقاله بر این فرض متکی است که در مقطع کنونی، بهبود بازتوزیع مزایای ناشی از برنامه های تأمین اجتماعی ـ به ویژه برای آن که بتوان در اشتغال و همبستگی ملی به تعادل دست یافت ـ ضرورت دارد. نویسنده معتقد است ازآن جا که نمی توان به اشتغال تمام وقت و ثابت برای همه افراد اطمینان داشت، باید بر عامل «همبستگی ملی» تأکید کرد. در مقاله تصریح شده که «تحول اقتصادی بر میزان نیاز به تأمین اجتماعی می افزاید».نویسنده تأثیرات کاهش مشارکت های تأمین اجتماعی را مورد بررسی قرار داده و کوشیده به این پرسش پاسخ بدهد که «آیا تأمین اجتماعی، مخلِ پویایی اقتصادی است؟» چانتال اوزبی، همچنین دلایل افزایش نیاز به تأمین اجتماعی را تبیین کرده و انطباق حمایت های اجتماعی با شرایط جدید بازار کار را مورد توجه قرار داده است و از این منظر، سه پیشنهاد زیر تشریح شده اند: 1) ایمنی زندگی و حیات افراد در قبال محرومیت های اجتماعی ناشی از بیکاری فزاینده و نابرابری های بزرگ اجتماعی، 2) حمایت از خویش فرماها، 3) شرکت دادن تأمین اجتماعی در برانگیختن اشتغال و مشارکت شغلی.
"در بخش نخست این مقاله، دو مفهوم رو به گسترش تأمین اجتماعی و بخش غیررسمی (کارگران بیرون از بخش رسمی و کارگرانی که از غیررسمی شدن مناسبات کاری با کارفرمایان خود لطمه دیده اند) تعریف و تبیین شده است. آنگاه دلایل کم دامنه بودن پوشش طرح های رسمی تأمین اجتماعی، اولویت های تأمین اجتماعی و نیز تنگناهای قانونی و موانع اجرایی شبکه های بیمه اجتماعی در کشورهای درحال توسعه، بررسی گردیده است.در ادامه، ون گینکن رویکردهای مختلف موجود و ممکن برای گسترش بیمه های اجتماعی رسمی را توضیح داده، به برخی از فرصت هایی اشاره می کند که بر پایه اعتبارات شخصی در بخش غیررسمی برای اجرای طرح های تأمین اجتماعی وجود دارد.
پیش از بخش پایانی مقاله که به نتیجه گیری و تبیین چالش های مطرح در زمینه پوشش دادن به بخش غیررسمی اختصاص دارد، گروه های مختلف آسیب پذیر و نیازمند «پیش یاری اجتماعی» مورد توجه قرار گرفته اند و تجارب برخی از کشورها، ازجمله هند، مغولستان و چین بیان شده است."
توزیع عادلانه تر خدمات بهداشتی و درمانی با قبول سطح معینی از کارامدی این خدمات، در مقابل پایین آوردن یا بدتر کردن درجه توزیع، آن هم در ازای بالا بردن سطح کارامدی خدمات مزبور، تعارض پیوسته دو جریان و رویکرد در «اقتصاد بهداشت و درمان» بوده است. در این مقاله، نخست، مبانی شماری از بحث های تحلیلی و ارزشی در این خصوص ارائه گردیده و آنگاه در مورد نحوه اندازه گیری، روش های مختلف مطرح شده اند و باتوجه به اعتقاد مؤلف، «یک روش مناسب» ارائه شده است. به اعتقاد نویسنده «مناسبت» روش ارائه شده در این است که می تواند بهینه سازی انتخاب بین دو جریان را از طریق روش های ارزیابی کاربردی، میسر سازد. در این زمینه، تجربه سوئد مورد توجه قرار گرفته و پس از آن، روش مذکور برای ایران به کار رفته و تبیین شده است. در پایان، نتیجه گیری شده که ضروری است برابری بیش تر در توزیع خدمات درمانی به دست آید و لو این که کارامدی متوسط تاحدی تعدیل گردد.
"مقاله با این مطلب که هم کشورهای پیشرفته صنعتی و هم کشورهای درحال توسعه، برای اجرای نظام های تأمین اجتماعی و بیمه های اجتماعی خود، با مشکل تعادل میان منابع مالی و هزینه های مزایای تعهدیِ خود مواجهند، نظام ها و ابعاد مختلف تأمین مالیِ حق بیمه را در جهان ـ به ویژه در کشورهای توسعه یافته ـ مورد بررسی قرار داده است.
نویسنده امنیت، سودآوری، نقدینگی و مطلوبیت اجتماعی و اقتصادی سرمایه گذاری ها را از جمله اصول حاکم بر سرمایه گذاری ذخائر تأمین اجتماعی می داند و توجه به عوامل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگ ملی را نیز مورد تأکید قرار می دهد.
به علاوه در این مقاله، مقوله های تأمین مالی و سرمایه گذاری های سازمان تأمین اجتماعی در ایران بررسی گردیده و گفته شده صرف نظر از موانع و نارسایی هایی که فراراه نظام درآمدهای بیمه ای و درآمدهای سرمایه ای وجود داشته و دارد، مهم ترین و بنیادی ترین کاستی در نظام تأمین مالی سازمان تأمین اجتماعی ایران، نبود کاربری محاسبات بیمه اجتماعی است."
پژوهش مطرح در این مقاله با هدف شناخت بهتر وضع هزینه درمان بیمه شدگان سازمان تأمین اجتماعی که برای دریافت خدمات درمانی به واحدهای درمانی بخش خصوصی مراجعه کرده اند و نیز ارائه تصویری از جریان هزینه ها در این واحدها و مقایسه آن ها با تعرفه های مصوب سال 1376آن جام شده است. در این پژوهش3293 صورتحساب بیمارستانی از بیمه شدگانی که برای دریافت خدمات درمانی به واحدهای درمانی بخش خصوصی مراجعه کرده بودند، بررسی شده است. بنابر نتایج تحقیق، تنها 37 درصد از کل هزینه پرداختی بیمار براساس تعرفه مصوب به او پرداخت شده است. هزینه های درمان بیماران براساس تعرفه های مصوب سال 1376 با ارقام بخش خصوصی بسیار اختلاف داشته و فقط 36 درصد هزینه عمل های جراحی، 44 درصد هزینه درمان طبی، 38 درصد هزینه درمان بیماران بستری و 52 درصد هزینه بیمارانی که به روش درمان سرپایی مداوا گردیده اند، به بیماران پرداخت گردیده است. مقاله با ارائه جداول گوناگون، یافته های تحقیق صورت گرفته را توصیف کرده است.