پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین)
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال هشتم پاییز1396 شماره 30 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مطالعات تطبیقی از اتفاقات خجسته ای است که در دوره معاصر، علوم انسانی را در نقطه عزیمت برای پیشرفت چشمگیر قرار داده است. دانش های دینی و از جمله، تفسیر قرآن نیز می تواند یکی از جلوه های این گونه مطالعات باشد. اندیشه خاص مذهبی مفسران سبب تولید فرآورده های تفسیری متفاوت شده، به طوری که تأثیر دو مکتب تشیع و تسنّن بر تفسیر برخی آیات، به ویژه آیات کلامی و فقهی، انکارناپذیر است. کاربست رویکرد تطبیقی در تفسیر این دسته از آیات، ضمن آنکه به شفافیت آرای تفسیری فریقین می انجامد، باعث رشد و بالندگی دانش تفسیر و گزینش آرای قوی تر از سوی مفسران نیز خواهد شد. پژوهش حاضر درصدد است تا پیدایش رویکرد تطبیقی در تفسیر و نیز سیر تحول آن را با مطالعه اهمّ تفاسیر اجتهادی فریقین در سده های چهارم، پنجم و ششم به انجام رساند. در این مقاله، برخی از آیاتی که بیش از دیگر آیات، معرکه آرای فقهی یا کلامی شیعه و اهل سنت بوده اند، انتخاب کرده ایم و دیدگاه مفسران یک مذهب در برخورد با آرای تفسیری مذهب دیگر ارزیابی نموده ایم. نگارندگان این مقاله درصدد هستند بدین پرسش پاسخ دهند که رویکرد تطبیقی در تفاسیر مورد بررسی چه ویژگی هایی دارد و هر یک از مفسران به آرای مخالف مذهب خود چگونه نگریسته است و با چه معیارهایی به طرح و نقد این آرا پرداخته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که همزمان با رشد و توسعه دو دانش کلام و فقه در سده های میانی، رویکرد تطبیقیِ شیعی سنّی به تفاسیر اجتهادی راه یافته است و در هر دو مکتب، سیری تکاملی داشته است و مفسران بعدی نقاط ضعف مفسران قبلی را جبران کرده اند. نمونه هایی که در این تحقیق بررسی شده اند، حاوی نکاتی است که نقاط قوّت و ضعف در تفسیر تطبیقی را نشان می دهد که این امر می تواند چراغ راهی برای مفسران و نیز نقطه عزیمت خوبی برای دانش تفسیر به شمار آید.
هوش معنوی از منظر قرآن و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مطالعات مربوط به معنویت با مفهوم هوش عمیقاً گره خورده است و بررسی و تحقیق در این حوزه از مفاهیم چالش برانگیز محسوب می شود. ساختار هوش معنوی، جنبه های ذهنی معنویت را با کاربرد عینی هوش ترکیب کرده، با استفاده از مفاهیم روان شناسی، زیست شناسی، مذهب و معنویت دو عنصر اساسی "توانایی" و "معنویت" را به صورت درهم تننیده بیان می کند. هدف اساسی پژوهش حاضر، بررسی روان شناختی هوش معنوی و جستجو، شناسایی و تبیین مصادیق مفهوم هوش معنوی در قرآن و روایات است. برای رسیدن به هدف تحقیق، با استفاده از روش اسنادی و تحلیل محتوا، آیات قرآن کریم و روایات متناسب با هوش معنوی مورد مطالعه، بررسی و تحلیل قرار گرفت. در بررسی آیات قرآن کریم و روایات از پیامبر اسلام(ص)، امامان معصوم(ع) و سایر متون اسلامی، مطالب و مفاهیمی را می توان پیدا کرد که گویای مفهوم هوش معنوی و یا بُعدی از ابعاد آن است. نتایج پژوهش نشان داد که در آیات قرآن و متون اسلامی مفاهیمی همچون «عقل قدسی»، «عقل نوری»، «عقل رحمانی»، «لُب»، «نهیه»، «حجر»، «فراست»، «حجی»، «حکمت»، «فطنت» و «کیاست» را می توان معادل و مترادف با مفهوم هوش معنوی دانست. تحقیقات آینده با کاربست روش های متفاوت تحقیق، ابعاد دیگری از مصادیق هوش معنوی را از منظر اسلام روشن تر خواهد کرد.
نقدی بر نظریه آفرینش تبعی زن در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درباره آفرینش انسان، آدم و حوا و به طور کلی، درباره آفرینش دو صنف مرد و زن میان مفسران اتفاق نظر وجود ندارد. دیدگاه های آنان درباره این موضوع به دو نظریه کلی بازمی گردد. بسیاری از مفسران، آفرینش مرد و زن را از مَنِشی متفاوت و برای اهداف متفاوت می دانند و معتقدند که خدای سبحان حوا را از قسمتی از بدن حضرت آدم آفریده است. همچنین، معتقدند خدای متعال زن را برای آرامش شوهر خلق کرده است. نتیجه این نظریه، فرادستی و سروری مرد بر زن و آفرینش تبعی زن در نظام ارزشی اسلام می باشد. گروهی دیگر از آنان، منشأ و هدف آفرینش آدم و حوا را مشترک می دانند و معتقدند که مردان و زنان در آفرینش و به لحاظ شرافت و ارزش یکسان و همسان هستند. مطابق این نظریه، خدای متعال زن و شوهر را برای آفرینش یکدیگر آفریده است. با توجه به تأثیر این نظریات در نظام فقهی حقوقی و فرهنگی اجتماعی، در این جستار تلاش شده ادله نظریه آفرینش تبعی زن بررسی و ارزیابی شود و نشان داده شود که آدم و حوا و به طور کلی، مرد و زن از منشاء مشترک و برای هدف یکسان آفریده شده اند و هیچ یک بر دیگری شرافت و سروری ندارد.
عوامل انسجام در سوره زلزال (بر اساس نظریه هالیدی و حسن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از زیرمجموعه های علم زبان شناسی تحلیل گفتمان است. منظور از گفتمان، متن است که در واقع، ترکیبی از جمله های مختلف برای رساندن یک مفهوم یا یک اندیشه می باشد. در تحلیل گفتمان، زبان از جنبه های مختلف بررسی می شود که یکی از آن ها بررسی عوامل انسجام است. انسجام، نظریه و الگویی است که به بررسی عواملی می پردازد که اجزای تشکیل دهنده متن را به هم مرتبط می سازد و سبب هماهنگی آن می شود. در واقع، یک گفتمان یا یک متن زمانی شکل می گیرد که روابط منطقی مناسبی در بین اجزای تشکیل دهنده آن برقرار باشد و نظریه انسجام به دنبال کشف این روابط است. نظم و انسجام در قرآن کریم از دیرباز مورد توجه اندیشمندان جهان اسلام بوده است و علما از گذشته تاکنون به دنبال اثبات وکشف این نظم و پیوستگی آیات قرآنی و سوره های آن به روش های گوناگون بوده اند. برخی از شرق شناسان نظم وانسجام در قرآن را انکار کرده، آن را سست شمرده اند، در صورتی که هر سوره ای به عنوان متن و همه سوره ها با یکدیگر در نهایت انسجام هستند. این انسجام حتی در کوتاه ترین سوره ها در بالاترین حد ممکن است. برای اثبات این امر، این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و بر اساس نظریه هالیدی و حسن به بررسی عوامل انسجامی در سوره کوتاه «زلزال» پرداخته ایم و به این نتیجه رسیدیم که انسجام در این سوره در هر سه سطح واژگانی، دستوری و پیوندی دیده می شود که در سطح واژگانی، تکرار و در سطح دستوری، ارجاع بیشترین نقش را دراین انسجام دارند. همچنین، بر اساس مراجع ضمایر و تکرار مشخص شد که این سوره از دو موضوع زمین و حوادث آن در پنج (5) آیه اول و انسان و سرنوشت او در سه آیه آخر صحبت می کند.
تحلیل و بررسی دلالت آیه تطهیر بر عصمت اهل بیت(ع) در نگاه مفسران شیعه و اهل سنّت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در قرآن کریم، آیاتی با بسامد فراوان درباره امامت، ولایت و فضایل اهل بیت(ع) وجود دارد. یکی از این آیات که مفسران در محتوای آن بحث و گفتگو کرده اند، «آیه تطهیر» می باشد که راهگشاترین آیه درباره منزلت، عصمت و امامت اهل بیت(ع) است. این مقاله دیدگاه مفسران شیعه و اهل سنتّ (بیش از 25 تفسیر) را درباره چگونگی دلالت آیه بر عصمت مورد پژوهش قرار داده است و پس از تحلیل، ارزیابی و نقد دیدگاه های مختلف به این نتیجه دست یافته است که مفسران شیعه چهار دیدگاه و مفسران اهل سنّت دو دیدگاه را در این زمینه مطرح کرده اند و از میان همه تقریرها، دو دیدگاه از نظر استدلال به عنوان بهترین دیدگاه میان مفسران سلف و متأخر شیعه و اهل سنّت برگزیده شده است. اولین دیدگاه، استدلال علامه طباطبائی در تفسیر المیزان به دلیل زاویه خاص نگرش به مفهوم واژگان شاخص آیه تطهیر و چگونگی عملکرد اراده خدا در اذهاب رجس و طهارت اهل بیت(ع) و دیگری نظر سیّد محمدحسین فضل الله در تفسیر مِن وحی القرآن است که به مصداق و عینیّت آیه بیشتر نزدیک شده است و به نوعی تفسیر دیدگاه علامه طباطبائی به شمار می آید.
چگونگی سازماندهی سوره های قرآن از نگاه زرقانی در بوته نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زرقانی از مؤلفان برجسته در زمینه تألیف کتب علوم و تاریخ قرآنی است و از آنجا که موضوع سازماندهی سورهای قرآن در بین مباحث تاریخ قرآنی اهمیت ویژه ای دارد، پژوهش حاضر تلاش نموده که با روش تحلیلی انتقادی به ارزیابی، نقد و بررسی نظرات وی در این زمینه بپردازد و به دنبال تشخیص واقعیت باشد. ادعای زرقانی درباره توقیفی یا اجتهادی بودن سازماندهی سوره های قرآن در کتاب مناهل العرفان فی علوم القرآن، تفکیکی است. وی درباره چگونگی سازماندهی همه سوره های قرآن ادعای واحدی ندارد و بخشی را توقیفی و بخشی را اجتهادی می داند و در اثبات این ادعا، بر این دلایل تکیه می زند: الف) پذیرش این نظریه از ناحیه بعضی عالمان بزرگ، ب) وجود روایاتی صریح در توقیفی بودن بخشی از سوره های قرآن و سکوت درباره بخشی دیگر و ج) وجود روایاتی معتبر درباره اجتهادی بودن بخشی از سوره های قرآن، اما دلایل وی به ترتیب با قوانین ذیل خدشه می پذیرد: 1 نفی شخصیت گرایی و لزوم عرضه دلیل بر این ادعا، 2 نفی نشدن ماعدا در اثبات یک شیء، 3 إذَا جاءَ الإحتمال بطل الإستدلال و 4 إِذَا تَعَارَضا تَسَاقَطَا. بر این اساس، اگر هم این ادعا درست
مهارت های ارتباطی در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان موجودی اجتماعی است که ارتباط و انس با دیگران از ضروریات زندگی او به شمار می رود. قرآن کریم برای برقراری ارتباط با دیگران و نحوه معاشرت با آنها مهارت های ویژه ای ارائه کرده است که یکی از مهم ترین آن ها، مهارت های ارتباطی است. این پژوهش درصدد است تا با روش توصیفی و تحلیلی در این زمینه به سؤالات ذیل پاسخ دهد: 1. مهارت های ارتباطی رفتاری از منظر قرآن کدامند؟ 2. مهارت های ارتباطی کلامی قرآن کدامند؟ 3. مهارت های ارتباطی غیرکلامی کدامند؟ بر اساس آموزه های قرآنی مهم ترین مهارت های رفتاری عبارتند از؛ اعتمادآفرینی، تعاون و همدلی، تواضع و فروتنی، مدارا، عفو و بخشش، احسان، نیکی در برابر بدی، تغافل، تشکر و قدردانی در برابر کار نیک. مهم ترین مهارت کلامی نیز سلام و جواب سلام، سخن شایسته، اجتناب از سخن زشت و نجوا، و مهم ترین مهارت های غیرکلامی نیز مهارت های چهره ای، چشمی، گریستن و خندیدن می باشند.