مقالات
حوزه های تخصصی:
در قرآن کریم بسیاری از الفاظ و مفاهیم تکرار شده است. برخی از خاورشناسان و مخالفان، تکرارهای قرآنی را مورد طعن قرار داده و آن را عیبی برای قرآن تصور کرده اند و تکرار در قرآن را لغو و در تعارض و ناسازگاری با فصاحت و بلاغت و اعجاز دانسته اند، اما با توجه به آیات «تصریف در قرآن» مانند آیه 89 سوره اسراء: « وَ لَقَدْ صَرَّفْنا لِلنَّاسِ فِی هذَا الْقُرْآنِ مِنْ کُلِّ مَثَلٍ فَأَبی أَکْثَرُ النَّاسِ إِلاَّ کُفُوراً » و آیه 113 سوره طه « وَ کَذلِکَ أَنْزَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِیًّا وَ صَرَّفْنا فِیهِ مِنَ الْوَعِیدِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ أَوْ یُحْدِثُ لَهُمْ ذِکْراً » و بررسی دیدگاه های ادیبان و مفسران و معناشناسی تصریف قرآن، روشن می گردد که مقصود از تصریف در قرآن، تکرار مفاهیم و معانی در اسلوب ها و بیان های گوناگون و تبیین یک موضوع با گرداندن آن از حالی به حال دیگر است که برای هدایت، پندپذیری، تدبر و تعقل انسان ها و انگیزه های دیگر انجام پذیرفته است. تصریف و تکرار در مفاهیم و معانی قرآنی یکی از فنون بلاغی و وجهی از وجوه اعجاز قرآن است.
بازکاوی مسئله عصمت در اندیشه تفسیری علامه طبرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله عصمت از بنیادی ترین مقولات دینی است که تاثیری شگرف بر معرفت شناسی دینی می نهد، بدین روی تکاپوی مفسران در بازشناسی معنایی اصل عصمت به طرز چشمگیری خود را نشان می دهد. علامه طبرسی از مفسران برجسته امامیه در اثر تفسیری خود، ابعاد مختلف مسئله عصمت را بازکاویده است. حقیقت عصمت، گستره عصمت، دلیل عقلی عصمت، عصمت انبیاء، امامان و فرشتگان ازجمله مباحثی است که آن را از نظر گذرانیده است. رفع شبهه از قصص انبیاء و حل مسئله عصمت با برخی از مسائل قرآنی و نقد عصمت اجماع از مباحث چالش برانگیزی است که علامه طبرسی در تحلیل مسئله عصمت بدان پرداخته است. نوع روش شناسی ایشان در خصوص مسئله عصمت به دو صورت عقلی و نقلی از نمودی روشن برخوردار است. وی در خصوص عصمت انبیاء به صورت عقلی در مقام اثبات برآمده و در بیان اثبات عصمت امامان از آیات قرآنی به طرز شایسته ای سود برده است. نتایج تحقیقات حاضر نشان می دهد که علامه طبرسی به صورت جامع مهم ترین مسائل موضوع عصمت را به بحث گذاشته است.
بررسی شاخصه های سلامت معنوی در تفسیر آیات طبیعت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم در آیات فراوانی به موضوع طبیعت پرداخته است. طبیعت، نشانه و آیه ای از هستی بخشِ موجودات و خالق کیهان و بستری بالنده و زنده برای کسب و ارتقاء سلامت معنوی است. قرآن کتاب و دستورالعمل تشریع و قانونگذاری و هم کتاب تکوین و خلقت و آفرینش است. صدها آیه در قرآن، ظرفیت بالایی از تحصیل رهیافت بینشی و کنشی در ارتباط با طبیعت را در اختیار قرار می دهد که در کنار توجه به شریعت، اعتقادات و اخلاقیات، از مسیر شناخت و تفکر در آفرینش های برّی و بحری، زمینی و آسمانی، جاندار و بی جان، دیدنی و نادیدنی، رفتارهایی که می تواند کسب و ارتقاء سلامت معنوی فردی و اجتماعی، جسمی و روحی را هموار نماید و انسان را به آرامش، امید و رضایت برساند؛ طبیعتی که برای انسان آفریده شده و گماشته او است برای اینکه در آبادانی آن بکوشد، از آن بهره برداری نماید و از فساد و افساد آن جلوگیری نماید تا از این طریق به همه مواهب مادی و معنوی تحصیل نشاط و آرامش جسمی و روحی، به ویژه بینش، کنش و منش موحّدانه و در راستای کسب سعادت آخرت دست یابد و چنانچه در تعامل با پدیده های هستی نباشد، نمی توان رفتار مورد درخواست قرآن را محقق نمود و به معنویت مورد انتظار قرآن نائل آمد.
نگاهی نو به تفسیر آیات مرتبط با پاداش اهل سعادت و نقش آن در مفهوم شناسی واژگان قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پاداش الهی بر اساس اصول قطعی عقل و مبانی نظری دین اسلام به ویژه قرآن، دارای مراتب و درجات متفاوتی است و انسان ها در قیامت بر اساس مراتب معرفت و ایمان و همچنین اعمال صالحه ای که از پیش فرستاده اند؛ دارای مراتب و درجات معنوی متفاوتی در بهشت خواهند بود. از سوی دیگر در آیات قرآن دسته های متعددی از اهل سعادت معرفی شده و انواع گوناگونی از پاداش الهی برای آنها در نظر گرفته شده است، به عنوان مثال از مقربون، ابرار، محسنین، صالحین، متقین و ... نام برده شده و برای هر کدام نعمت ها و پاداش گوناگونی در نظر گرفته شده است. این تحقیق در پی آن است که نشان دهد آیا امکان مقایسه این گروه ها و تمایزشان بر اساس پاداش های در نظر گرفته شده برای آنها وجود دارد؟ آیا می توان با تمایز قایل شدن در مراتب پاداش آنها، این مفاهیم را از هم جدا کرد؟ دستاورد این پژوهش بیانگر آن است که تعیین مراتب اهل سعادت در تفسیر قرآن با بررسی مراتب پاداش در نظر گرفته شده برای ایشان امکان پذیر است و به صورت مصداقی این نظریه بر هفت گروه از اهل سعادت: مقربین، ابرار، صالحین، مومنین، متقین، محسنین و عبادالله بررسی و پیاده سازی شده است. از دیگر کاربردهای این تحقیق در مباحث زبان شناسی و روابط هم نشینی و جانشینی است که در فهم معنای متن، مورد استفاده قرار می گیرد.
بررسی تفسیرآیات قضاوت حضرت داود و سلیمان (ع) از دیدگاه مفسران فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علی رغم اینکه در قرآن کریم در مورد جزئیّات داستان و چگونگی قضاوت داود و سلیمان ^ درباره گوسفندانی که شبانه وارد مزرع ای شده و آن را تباه ساخته بودند، سخن به تفصیل نیامده است. روایات متعددی، با اختلاف در نقل، در مورد تفصیل قصّه و چگونگی قضاوت حضرت داود و سلیمان ^ در تفاسیر فریقین در تفسیر این آیات حکایت شده است. از این رهگذر، اختلاف ها و برداشت های تفسیری متنوعی از ناحیه مفسران فریقین پدید آمده است. بنابراین نویسنده در این مقاله برآن است تا برداشت های تفسیری مفسران فریقین درباره این آیه را ارائه کرده و عواملی که موجب ارائه چنین تفسیرهای متفاوتی از آیه شریفه شده است را روشن سازد. در نتیجه این پژوهش، روشن می شود که آن دسته از روایات که حاکی از اختلاف داود و سلیمان در حکم است که همه آنها موقوف یا مقطوع بوده و به سبک داستان سرایان به جزئیات داستان توجه دارند و با آیات و روایات قطعی هم خوانی ندارند، مصدری جز یهود نداشته و از جمله اسرائیلیاتی هستند که ناخواسته وارد جرگه احادیث اهل تسنن شده و در اثر غفلت، از منابع ایشان به منابع تفسیری و روایی شیعه نیز منتقل شده است، که اعتماد به آنها شایسته نیست.
جستاری در روش تبلیغی حضرت ابراهیم (ع) با تاکید بر آیه 125 نحل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خدای متعال از باب دستگیری انسان، راهی را برای رسیدن به عرش و تقرب خود قرار داد و راهنمایانی نیز بر این مسیر تعیین کرد. انبیای الهی همان مرشدان طریق حقیقت هستند که مسیر نیل به حضرت حق را نمایان ساخته و راه را از بی راه تمییز می دهند. از طرفی انسان ها روحیات و خلقیات متفاوتی دارند که روش های گوناگونی را برای تربیت آنان می طلبد. در این نگاشته روش تبلیغی حضرت ابراهیم × با تکیه بر کلیت تبلیغی که در آیه 125 سوره نحل بیان شده، بررسی کرده و آیات طبق روش های موعظه، برهان و جدال أحسن تحلیل شده اند؛ زیرا به بیان آیه موردنظر، انسان ها به سه دسته حق پذیر، حق گریز و حق ستیز دسته بندی می شوند که روش تبلیغی مناسب خود را می طلبد. نتیجه حاصل شده حاکی از آن است که بیشترین روش اتخاذشده به وسیله حضرت ابراهیم × روش برهان بوده است.
نگرشی کاربردی به رفتارشناسی ملکه سبأ در تعامل با مردم در تفسیر آیات 23 و 24 نمل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تنها پادشاه زن در قرآن کریم ملکه سبأ است. محققان در تحلیل رفتار این شخصیت با مردمان سبأ دو رویکرد متفاوت دارند؛ از نظر برخی وی فرد مستبدی بوده که با مردم همانند بردگان رفتار می کرد و حکومتش باعث رکود جامعه سبأ و رواج خورشیدپرستی شده بود. در مقابل عده ای بر این باورند که قرآن کریم هیچ گونه انتقادی نسبت به زمامداری ملکه نکرده است، از این رو حاکمیت وی مورد تأیید خدای متعال است. بررسی ادله این رویکردها نشان می دهد عدم بررسی دقیق آیات مربوط به این بحث، نقطه مشترک هر دو رویکرد است. این در حالی است که نتیجه بررسی این آیات می تواند نقش مهمی را در «تحلیل تهدید ملکه سبأ توسط سلیمان × » و در برخی مباحث فقهی چون «نفی استبعاد از مشروعیت جهاد ابتدایی معصومان» و «جواز حکومت زنان» ایفا کند. باید توجه داشت در صورت اثبات رویکرد نخست رفتار ملکه نقشی سلبی در «جواز حکومت زنان» دارد و تهدید سلیمان × در قالب «جهاد دفاعی» قابل تحلیل است اما در صورت اثبات رویکرد دوم با فراهم بودن مقدماتی دیگر می توان از این تحقیق در دو بحث فقهی مذکور استفاده کرد. البته تحلیل رفتار ملکه با مردم سبأ نشان می دهد ادله رویکرد نخست قوت چندانی ندارد.
بررسی واژگان اشتقاق کبیر در قرآن و تأثیر آن بر تفسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اشتقاق از مباحث واژه شناسی و راهی برای درک دقیق مفاهیم کلمات، شناخت و تولید گونه های مختلف واژگان است، اشتقاق کبیر یکی از انواع اشتقاق بوده و در واژگانی یافت می شود که تعداد و نوع حروف اصلی شان یکسان اما در ترتیب آن متفاوتند. ازآنجا که واژه شناسی قرآن مقدمه ای برای فهم آیات است و اشتقاق کبیر نیز یکی از مباحث واژه شناسی است، از این رو، مقاله حاضر در صدد آن است تا وجود یا عدم وجود این نوع واژگان را بررسی کند و در صورت وجود، ارتباط معنایی میان آنها را مورد تحقیق قرار دهد و در صورت وجود رابطه معنایی بین آنها، دامنه تأثیر آن را بر تفسیر و فهم کلام الهی بررسی نماید. از بررسی آمار و تحقیق انجام یافته نتایج زیر به دست آمده است: واژگان اشتقاق کبیر در قرآن 348 ماده است که از این تعداد 234 ماده دارای دو مشتق، 82 ماده دارای سه مشتق، 23 ماده دارای چهار مشتق، 7 ماده دارای پنج مشتق و 2 ماده دارای مشتقات ششگانه است. در بیشتر موارد وجود رابطه معنایی میان واژگان مشهود بوده و در تعدادی از واژگان ارتباط معنایی مشهودی در قرآن یافت نگردید. کشف ارتباط معنایی، به یافتن گوهر معنایی واژه در آیه کمک نموده و در موارد اختلافی میان مفسران، راهی در جهت گزینش نظر صحیح تر ارائه می نماید.
خوانشی نو از تفسیر دو مفهوم نفاق و هجرت در سوره عنکبوت با تکیه بر نزول پیوسته این سوره در مکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سوره عنکبوت به گواه سیاق غالب آیات آن، مکی است اما وجود چند شأن نزول ذیل آیات ابتدایی آن و برخی قرائن درون متنی مانند اشاره به مسئله نفاق، موجب شده تا برخی مفسران قائل به نزول آیات 10 1 این سوره در مدینه و نزول آیه هشتم آن در سال نخست بعثت در مکه شوند. این باور منجر به پذیرش نزول گسسته این سوره از ابتدای بعثت تا حداقل 13 سال بعد از آن که پیامبر هجرت نموده، شده است، درحالی که شأن نزول آیه 8 در حقیقت مصداق بوده و ذیل سه آیه دیگر نیز ذکر شده است، همچنان که تعارض اسباب نزول ذیل10 آیه نخست و ارائه قرائنی مبنی بر اثبات نفاق در مکه، تصور مدنی بودن آیات مذکور را مخدوش ساخته است. از دیگر سو با در نظر گرفتن هدف سوره که تهییج مسلمانان در برابر سختیِ دینداری است و توجه به زمان نزولِ این سوره که در آستانه هجرت مسلمانان به مدینه بوده، سیاق پیوسته آیات نخست به دیگر آیات سوره آشکار می شود، بنابراین تمام سوره در اواخر دوران مکه نازل شده و مصداق مهم آزمایشِ ایمان مسلمانان در این سوره، هجرت آنان به مدینه بوده است. به تبع آن مراد از منافقان در آیات نخست هم برخی مسلمانان مکه هستند که سستی ورزیده یا پنهانی مرتد شده و از هجرت سرباز زده اند.
پنج گرایش انسانی و ادوار حیات متناظر با آن از دیدگاه دانش تفسیر قرآن و روانشناسی رشد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطابق آیه « اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیاهُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زِینَهٌ وَ تَفاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَ تَکاثُرٌ فِی الأَمْوالِ وَ الأَوْلادِ » برخی مفسران گرایش های پنجگانه ، لعب، لهو، زینت، تفاخر و تکاثر را ازجمله عمده ترین گرایش های انسانی و متناظر با پنج دوره سنی کودکی، نوجوانی، جوانی، میان سالی و کهن سالی شمرده اند. از سویی مطابق دیدگاه های روانشناسی رشد، اوصافی برای هر دوره سنی مذکور بیان شده که این پژوهش در پی تبیین جنبه های مشترکِ اوصاف این پنج بازه سنی و گرایش های متناظر آن از منظر قرآنی و روانشناسی رشد است. همچنین در اغلب آیات قرآنی، پنج گرایشِ مذکور در معنای مذموم و ازجمله مصادیق زندگی دنیوی یاد شده اند، امّا در برخی موارد فحوایِ آیاتی که این گرایش ها در آنها ذکر شده یا بعضی آیات که بیانی مرتبط با این گرایش ها دارند، دلالت بر سویه ای ممدوح از این پنج گرایش دارند. اگرچه در بیان تفسیری، هر یک از گرایش های پنج گانه با بازه سنی خاصی مرتبط است، امّا جز در موارد معدود، ظهر آیات، این گرایش ها را به بازه سنی خاصی منحصر نمی دانند و چه بسا بتوان گفت که ظهور و پدیداری این گرایش ها در بازه مرتبط با آن بوده، امّا دوام و بقای آن محدود به دوره سنی خاصی نیست.