مقالات
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم از اصطلاحات پیچیده علمی و کلامی عرب به دور است. این امر باعث جاودانگی و قابل فهم بودن آن برای همگان در تمامی اعصار شده است. قرآن دارای محتوای فراحسّی و فراطبیعی نیز هست که این محتوا در قالب الفاظی که برای محسوسات وضع شده اند، به شکل های مختلف، مانند: تمثیل، قطعه هایی از تاریخ، محاوره و جدال احسن یا موعظه و پند و اندرز، انذار و تبشیر یا برهان و محاجّه علمی به صورت پراکنده بیان نموده است . ازجمله آیاتی که معرکه آراء مفسران است، مفهوم آیات « فَنَظَرَ نَظْرَهً فِی النُّجُومِ * فَقالَ إِنِّی سَقیم » است. این آیات باعث پیدایی سؤال های متعددی گشته است. مقاله حاضر بر پایه تفاسیر فریقین و با روش توصیفی تحلیلی بر آن است تا نظرهای مختلف مفسران را واکاوی نماید. در باره مفهوم آیات مورد بحث سه احتمال وجود دارد. بهترین دیدگاه درباره «نظر به نجوم» نظر به ملکوت یا نظر به تنجیم یا نظر به تکلیف، است و نیز مقصود از «سقیم» پریشان حالی حضرت و نه بیماری جسمی ایشان است.
مفهوم «امنیت حرم» در پرتو معنای تأویلی آیات مرتبط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم در آیه: « وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثَابَهً لِّلنَّاسِ وَ أَمْنًا » به امن بودن بیت الله الحرام اشاره دارد. درباره معنای دقیق این آیه و آیات نظیر آن، نظرهای گوناگونی در میان مفسران مطرح شده است. برخی با استناد به آیات متناظر و روایات، و برخی با تکیه بر امور تجربی و حسی به تبیین دیدگاه خود پیرامون مفهوم امنیت، منشأ آن، دلیل وجود امنیت و ... پرداخته اند. موضوع مورد بررسی در این نوشتار، بررسی آراء مفسران فریقین درباره آیات مرتبط با حرم امن الهی و تحلیل نظرات ایشان و در نهایت، تبیین معنای روایی این عبارت است؛ معنایی که بر دو پایه استوار است: امنیت دین و امامت. این دو مؤلفه که از متن روایات برآمده است، مفهوم امنیت در عبارت « حَرَمًا آمِنًا » را به معنای امنیت دینی امامت محور سوق می دهد.
بررسی میزان تأثیر قدرت انسان در افعال با تأکید بر آیه 125 انعام از منظر فخررازی و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جبر و اختیار ازجمله موضوعات مورد بحث میان مفسران است. این نوشتار با توجه به تعریف و نقشی که قدرت انسان در تعیین جبری یا اختیاری بودن افعال دارد، با استفاده از روش عرضه تفسیر قرآن بر مبانی کلامی متقن دینی برگرفته از آیات و روایات، به نقش قدرت انسان در افعال از منظر فخررازی و علامه طباطبایی با اهتمام به آیه 125 انعام پرداخته است. از نظر فخررازی، افزون بر اراده، قدرت انسان به هنگام صدور و همراه فعل از سوی خدا ایجاد می شود پس تأثیری در حصول فعل نداشته، شرح صدر و ضیق صدر، همان داعی بوده که اعطایی خداست. از منظر علامه طباطبایی آثار وجود قدرت و اراده از انسان بوده و در حصول فعل مؤثرند، اما چون وجود انسان در ذات و عمل وابسته به خداست، این تأثیر مستند تام به خدا نیز می باشد. آیه 125 انعام با مدعای فخررازی کاملاً بیگانه است. نتیجه نظر فخررازی جبر و نظر علامه طباطبایی امر بین الامرین است .
اخلاق اقتصادی از نگاه قرآن کریم با رویکرد تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به ارتباط اخلاق و اقتصاد در قرآن کریم می پردازد. ضرورت بررسی موضوع آن است که در عصر حاضر موضوع اقتصاد، مهم ترین دغدغه جوامع بشری است، حال آنکه نظام های اقتصادی عموماً از عدالت در رفتارهای اقتصادی فاصله گرفته و به ورطه سودجویی افتاده اند؛ البته مشکلات اقتصادی موجود در جوامع اسلامی، ناشی از فقدان مدل مناسب اخلاق اقتصادی در اسلام نیست، بلکه ناشی از عدم اجرای کامل و دقیق آن است. هدف پژوهش حاضر، مطالعه گزاره های قرآنی با روش تحلیل محتوا است و می کوشد با تحلیل داده های قرآنی با تمرکز بر کلیدواژه «اموال»، به تبیین چگونگی دستیابی به مناسب ترین مدل رعایت اخلاق در اقتصاد بپردازد. در این پژوهش مشخص گردید که قرآن کریم به هر دو بعد فردی و جمعی اخلاق در اقتصاد پرداخته و بیشترین مفاهیم، به ترتیب مربوط به راه های صرف مال، آثار حبّ مال و ارزش گذاری بر پایه ثروت است.
تبیین نقشه راه مبارزه با سطحی نگری با تأکید بر آیه نبأ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان ها به علت ذات اجتماعی خود پیوسته در ارتباط، تعامل و تبادل داده ها با یکدیگرند و بر پایه اصل اعتماد به داده های تبادلی به دیده قبول می نگرند، اما اعتماد إفراطی و مطلق، آنان را به سطحی نگری سوق داده و منجر به معضلات فکری و آسیب های اجتماعی می گردد. قرآن برای پیشگیری از خطر آفات و نفوذ آسیب ها، راه مبارزه با سطحی نگری را طی آیاتی ازجمله آیه نبأ نمایانده است. این مبارزه که با عبارت دستوری «تبیّن» بیان شده، طی هفت مرحله شکل می گیرد: إجتناب از پخش أخبار و دامن زدن به شایعه ها و شبهه ها، پرهیز از قبول یا رد اخبار بدون تحقیق، درخواست مستندات درباره صحت یا سقم پیام دریافتی، رجوع به متخصصان، ارجاع به ولی أمر، نظرخواهی و گزینش بهترین مطلب دریافتی. نظر به گستره مفهوم فسق، برجسته ترین مصادیق فاسقان در جامعه امروز، شبکه های گوناگون صهیونیستی و قدرت های استکباری وقت و دولت های نفاق منطقه ای و سازمان ها و گروهک های معاند و مزدوران داخلی آنان است که برابر دستور قرآنی باید صحت و سقم گزارش های آنان بررسی و سپس اعلام موضع شود. همچنین شبهات عقیدتی القاشده آنان را نیز با پیگیری تخصصی و تتبّع عالمانه دفع و رفع نمود.
بررسی تفسیری و نقد ترجمه آیه های متناقض نما با عصمت پیامبراکرم| با تاکید بر آیه 7 ضحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خدای متعال در برخی از آیات قرآن به نوعی عتاب گونه، پیامبراکرم | و دیگر پیامبران را مورد خطاب قرار داده یا در مورد ایشان سخن گفته که تداعی کننده مضامینی متناقض نما با عصمت ایشان است. ترجمه این آیات از زبان مبدا به زبان مقصد و انتقال صحیح محتوای آن، افزون بر نگاه داشت ساختارهای دستوری و بلاغی و هم سانی تاثیر متن مبدا و مقصد، و نیز رعایت مقوله های تفسیری، روایی و زبان شناختی، احاطه و اشراف ویژه به مبانی کلامی صحیح و تنقیح شده و نیز بازتاب این مبانی در زبان مقصد را طلب می کند تا تلقی عدم عصمت پیامبران را در ذهن خواننده ایجاد ننماید. پژوهش حاضر در صدد است تا به نقد ترجمه آیه 7 ضحی از میان برخی ترجمه های امین، معنایی، آزاد و تفسیری بپردازد و ضمن تبیین مستدل برتری ها و کاستی های مترجمان مذکور، بهترین روش و قواعد ضروری ترجمه این دسته از آیات را در پیش روی مترجمان و مخاطبان ترجمه قرآن قرار دهد. معادل گزینی ناصحیح و نیز ساختاربسندگی، ترجمه آیه مورد بحث را از غایت آن دور کرده و در مقابل، ترجمه مزجی می تواند روشی مناسب برای برگردان این دسته از آیات به شمار آید و مترجم را در برآوردن اهداف ترجمه موفق تر کند.
بررسی تفسیری آیه «مَن کَانَ یُرِیدُ العزهَ فَللِّه العزَّهُ جَمیعاً» با تأکید بر آسیب شناسی اعتقادی دنیوی عزتمندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم در آیایی نظیر آیه: « مَن کَانَ یُر ِیدُ العزهَ فَللِّه العزَّهُ جَمیعاً » به بیان عزت و سرچشمه آن می پردازد. یکی از مصادیق آسیب ها در آیات قرآنی ناظر به عزت، آسیب های عزتمندی با رویکرد اعتقادی است. این نوع از عزتمندی انسان، در برجسته ترین حوزه اعتقادی؛ یعنی مبدأشناسی قابل طرح و پیگیری است؛ چراکه در آیات ناظر به عزت، به این آسیب ها و رفع آنها به جهت عدم خدشه دار شدن عزت انسانی، اشاره های بسیاری شده است. با تأمل در این آیات، معلوم می شود که انسان با نبود باور به مبدأ یا اعتقاد به همتا داشتن پروردگار متعال، با آسیب های دنیوی گوناگونی چون: آلودگی به نفاق و دورویی، وابستگی و دلبستگی به دشمن، ناامیدی به نصرت الهی و ... مواجه می گردد. این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی، به دنبال تبیین، تحلیل و تفسیر این آیات است تا با بیان آسیب های مذکور، زمینه بسیاری از تحولات اجتماعی و فرهنگی در عرصه زندگی دنیوی و اصلاح امور اخروی انسان فراهم گردد.
حیات معقول در قرآن با تأکید بر آثار تفسیری علامه جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال اثبات اصل حیات معقول از منظر قرآن، بیان چیستی حیات معقول و مرتبه نهایی آن، با تأکید بر آثار تفسیری علامه جوادی آملی است. ایشان معتقد است قرآن کریم برای انسان، غیر از حیات دنیوی مادی و حیات اخروی، حیات دیگری را مطرح کرده که اغلب از آن به حیات معقول یاد شده است. این حیات، غیر از حیات انسانی مصطلح؛ یعنی حیوان ناطق است. ایشان این حیات را، یک حیات آگاهانه و عاقلانه می داند که در آن از جهل علمی و جهالت عملی خبری نیست. حیاتی است که قوای ادراکی؛ قوّه حس، وهم و خیال کنترل و تعدیل و قوای تحریکی؛ شهوت و غضب، توسط عقل، عقال و تعدیل می گردد. بر پایه دیدگاه ایشان مرتبه حیات انسانی به سیر در حیات الهی و عالم ملکوت است که گاهی از آن به حیات متألّهانه نیز یاد می کند.
بررسی تفسیری آیه قوامیت بر پایه تمایزهای تکوینی زن و مرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله قوامیت که در آیه 34 سوره نساء مطرح شده است، همواره محل بحث و تفسیر محققان بوده است. این نوشتار با بررسی دیدگاه های گوناگون درباره این مسئله، حکمت تشریع آن را بررسی نموده است. این رویکرد قرآنی همواره مورد هجمه کسانی است که جایگاه و نقش هریک از زن و مرد در نظام آفرینش را لحاظ نکرده و با گرایش های عمدتاً فمینیستی و مبتنی بر مبانی حقوقی غرب، آموزه های قرآنی را متهم به متأثر بودن از فرهنگ عصر نزول، مردسالاری و فروکاستن جایگاه زنان کرده اند. این نوشتار، در راستای رفع شبهات و ابهام های برخاسته از عدم درک صحیح آیه، با تکیه بر آموزه های قرآنی و آراء مفسران با تحلیل انتقادی، مبانی عقلی، نقلی و منشأ تشریع حکم قوامیت و گستره آن و ارتباط این حکم با طبیعت هر یک از زن و مرد را تشریح می کند. سپس ارتباط راهکار تربیتی تنبیه در صورت نشوز، به عنوان آخرین پیشنهاد را با مسئله قوامیت تبیین کرده و آراء مفسرانی که آیه مذکور را حاکی از برتری ذاتی مردان بر زنان دانسته اند، نقد و بررسی می نماید.
رهیافت تمدنی به قرآن؛ مطالعه موردی: شرح صدر رسول خاتم صلی الله علیه و اله با تکیه بر مناسبات آیات آغاز و انجام سوره انشراح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پنجاه سال اخیر سخن از رهیافت تمدنی به قرآن، افق جدیدی پیش روی قرآن و تمدن پژوهان گشوده است. پژوهش حاضر درصدد است به نحو تحلیلی اصطلاح «شرح صدر» را با توجه به مناسبات سیاسی و تمدنی موجود میان آیات آغاز و انجام سوره انشراح، بررسی کند. در این رهیافت، دارایی شرح صدر که به طور عام، ویژگی اصلی رهبری جامعه است و از طیفی از معانی برخوردار است در معنای گسترش وجودی به کمال می رسد و معطوف به سوره انشراح در مناسبات رسالت و ولایت مصداق می یابد. چراکه خدای متعال به وسیله ولایت علی × و وزیر قراردادن آن حضرت، سنگینی امر رسالت را سبک کرد. ازاین رو سختی های دوره آغازین رسالت را به آسانی های دوره های پایانی و این هر دو را با فداکاری های علی بن ابی طالب × در حمایت از اسلام، یادآور و سپس به پیامبر دستور می دهد، بعد از فراغت از آخرین حج، بر پایه دستوری که در آیه مباهله یافته است، نفس خود علی بن ابی طالب × را به زحمت انداخته و او را به امامت و خلافت منصوب کند.
کفر «ثالِثُ ثَلاثَهٍ» و توحید «رابِعُ ثَلاثَهٍ» از منظر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم با تعبیرهای مختلف از یک سو، به نفی شرک و چندگانه پرستی می پردازد و از سوی دیگر، مردم را به توحید و یکتاپرستی دعوت می نماید. نفی اعتقاد به « ثالِثُ ثَلاثَهٍ » درباره خدا و تاکید بر « رابِعُ ثَلاثَهٍ » بودن او، یکی از این راه هاست. ازمنظر قرآن کریم، تعبیر « ثالِثُ ثَلاثَهٍ » درباره خدا، بیانگر محدودیت، جسمیت و هم عرض بودن خدا با سایر موجودات و به تبع آن، اِسناد وحدت عددی به خداست؛ به طوری که اگر خدا به همراه دو نفر باشد، با آنها به شمارش درآمده، مجموع آنان سه نفر می شود. از این جهت، « ثالِثُ ثَلاثَهٍ » کفر و باطل است. این در حالی است که « رابِعُ ثَلاثَهٍ »، خدا را از محدودیت و هم عرضی با سایر موجودات دور داشته، وحدت او را غیر عددی می داند و به همین دلیل، اگر خدا با دو موجودی، معیت داشته باشد، سومی آن دو بوده، بر آنان احاطه قیّومی و عملی دارد، نه اینکه با آنها شمارش شود و به عدد و رقم آنان اضافه گردد. به همین دلیل، « رابِعُ ثَلاثَهٍ » نشانه توحید ناب بوده، درباره خدای سبحان به کار می رود.
مفهوم شناسی واژه «یؤوس» و «قنوط» در آیه 49 فصلت و ارائه معنای مناسب با بافت آیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژه های «یؤوس» و «قنوط» ازجمله واژگانی هستند که همزمان در یک آیه استعمال شده و بیشتر مترجمان آن را مترادف دانسته اند. اصل واژه «یؤوس» از «أیس» به معنای وجودداشتن و یافتن است و ارتباط آن با ناامیدی در جهت منفی و تقابلی با اصل، در این است که شخص ناامید تصور می کند که مطلوب وجود ندارد و نمی توان آن را یافت. واژه «قَنوط» از «قنط» در اصل به معنای بریدن و قطع کردن است و در قرآن در معانی ناامیدی، آشکارشدن ناامیدی در چهره، حزن و منع آمده است. در آیه 49 فصلت به معنای مانع شدن است و دلیل انتخاب این معنا، اقوال لغویان متقدم و نیز عطف آن دو به وسیله واو عاطفه است. بر این پایه معنای آیه این است که انسان از دعای خیر خسته نمی شود و اگر به او شر رسد، ناامید می گردد و به سبب آن مانع از دعاکردن می شود. در بین مترجمان، دهلوی و بهبودی ترجمه نسبتاً مناسبی را ارائه داده اند. آنها قنوط را به معنای قطع طمع دانسته اند. به نظر می رسد ترجمه های چون «ناامید است، به شدت ناامید است و ...» در برگردان کلام خدا نارساست؛ زیرا خداوند دو خبر در کلام آورده است و مترجم نیز باید دو خبر به مخاطب برساند.