مقالات
حوزه های تخصصی:
نظریّه خیال در فلسفه و عرفان نظری جایگاه ویژه ای دارد. یکی از بزرگ ترین نظریه پردازان در حوزه خیال ابن عربی است. در کلام او، خیال در یک معنا، ماسوی الله و به صورت تجلّی خداوند است اما خیال در معنای دوم واسط و برزخ بین مراتب است. در معنای دیگر قوّه خیال در انسان نوعی ادراک است که بین صور محسوس و معانی مجرد جمع می کند. بر اساس آیه قرآن انسان در زمین جانشین آفریدگار خلاق است و می تواند با استمداد از خلاقیت خیال خویش دست به آفرینش های علمی، ادبی، هنری و... زده و منشأ وجود و کمال باشد. از مهم ترین اهداف پژوهش، تأکید بر نقش خیال خلاق در هویت بخشی به انسان سرگردان، برای رهایی از بحران بی هویتی و وصول به جایگاه حقیقی اوست و نیز پاسخ به این پرسش است که آیا دیوان شمس را می توان یکی از شاخصه های عرصه بهره مندی از خیال خلاق در ادبیّات عرفانی دانست؟ و آیا اشعار مورد بررسی در تقویت و تثبیت جایگاه حقیقی انسان که صورتی از خداوند است تأثیرگذار است؟ در این پژوهش نظری، آراء مشترک ابن عربی و مولوی در نظریه تجلی خداوند در خلقت استخراج و با استفاده از شیوه تطبیقی- تحلیلی و به صورت کیفی مورد بررسی و واکاوی مفهومی قرار گرفته است. در نهایت با ارائه اشعار و مستندات، یافته ها حاکی از مثبت بودن پاسخ های پژوهش است.
تجلی از منظر ابن عربی و بازتاب آن در اشعار شاه قاسم انوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجلی، یکی از مهم ترین مباحث عرفان ابن عربی است. اهمیت این مؤلفه عرفانی در این است که از پایه های اساسی اندیشه وحدت وجود محسوب می شود و پرداخت هنری این مفهوم در آثار عرفای ایرانی اسلامی متأثر از همین نگرش است. در این جستار به شیوه توصیفی- تحلیلی، ضمن تبیین نگرش ابن عربی نسبت به انواع تجلی و بازخوانی گستره نفوذ اندیشه نظری ابن عربی در عرفان و تصوف، تلاش شده است به منظور کشف سرچشمه فکری- نظری اشعار شاه قاسم انوار، چگونگی بازتاب و تأثیر الگو و مفهوم تجلی از منظر ابن عربی در اشعار شاه قاسم انوار واکاوی گردد. از نتایج این پژوهش بر می آید که یکی از کلیدواژه های فهم آرای عرفانی شاه قاسم انوار، توجه به معنا و مفهوم تجلی و کشف سرچشمه دیدگاه او در باب تجلی است. بسامد فراوان و گوناگونی انواع تجلی در اشعار عرفانی شاه قاسم انوار ضمن تأیید تأثر او از ابن عربی گواه این نکته است که بن مایه معارف و تجارب عرفانی منعکس شده در اشعار شاه قاسم انوار، تلفیقی از آرای عرفای متقدم از جمله اندیشه ابن عربی است.
جلوه های عاشقانه نظام وحدت وجودِ ابن عربی در رباعبات و غزلیات بیدل دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعاتی که به واسطه محیی الدین ابن عربی به طور منسجم مطرح گردید، اندیشه وحدت وجود است. این اندیشه تاثیرات چشم گیری بر برخی اندیشمندان همچون بیدل دهلوی گذاشت. یکی از مسائل وحدت وجود، عشق در هستی است که ابن عربی و به تبع، بیدل در آثارشان به زوایای آن پرداختند. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای در پی واکاوی تاثیر ابن عربی بر بیدل در مسأله عشق در هستی می باشد. یافته های پژوهش عبارت اند از اینکه بیدل در رباعیات و غزلیات خود با طرح بحث هایی مانند سریان عشق در نظام وحدت وجود، اندوه و عشق، عشق مجازی و شهید عشق در راستای مکتب وحدت وجود پرداخته که با نظام عرفان اسلامی ابن عربی هماهنگ است. حضور عشق در عرفان حضوری نشاط آفرین و هیجان انگیز است. از نگاه ابن عربی و بیدل عشق در همه هستی مبتنی بر تفسیر عرفانی از وجود سریان دارد. در این تفسیر عشق همان نَفَس رحمانی است که حرکت و جنبش دایره وجود در قوس نزولی و صعودی بر آن تکیه دارد.
تحلیل رؤیا از منظر ابن عربی و علاءالدوله سمنانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی دیدگاه های ابن عربی و علاءالدوله سمنانی درباره مسأله رؤیا پرداخته است. ابن عربی که کاشف عالم خیال بوده، با ارتباط دادن عالم خیال- خیال منفصل- و رؤیا- خیال متصل- به این مسأله پرداخته است. از سوی دیگر علاءالدوله سمنانی، قائل به اهمیت رویا در سلوک بوده و به نقش و اهمیت شیخ در ارتباط با آن معتقد بوده است و رؤیا را به لطایف سبعه که از مهم ترین مسائل در تفکر وی بوده، ربط داده است. دو عارف در بحث رؤیا درباره بیننده رؤیا، خود رؤیا و اضغاث احلام دیدگاه هایی را مطرح کرده اند. علل تفاوت دیدگاه های آن دو عارف را می توان در سطح عمیق تری ناشی از تفاوت نگرش آنان در حوزه های عملی و نظری و دیدگاه های معرفت شناختی و هستی شناختی دانست که تأثیر آن در رویکرد آن دو و تحلیل هایشان در باب رویا دیده می شود. این پژوهش به شیوه تحلیلی به مقایسه اقوال و نظرات این دو عارف بزرگ و با هدف فهم شباهت و تفاوت دیدگاه این دو، در مسأله رؤیا صورت گرفته است.
رؤیت خدا در پرتو آیات و روایات با تأکید بر نظر متکلمان وعرفا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظاهر شماری از آیات قرآن بر رؤیت خداوند در قیامت دلالت دارد مانند آیه: «وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ نَاضِرَهٌ الى رَبِّها ناظِرَهٌ» (قیامت /23-22)؛ اما ظاهر برخی دیگر آیات از جمله آیه: «لا تُدْرِکُهُ الْأَبْصارُ وَ هُوَ یُدْرِکُ الْأَبْصارَ» (انعام /103) رؤیت خداوند را انکار می کند. آیه «الى رَبِّها ناظِرَهٌ» (قیامت/23) از مهم ترین آیات مورد اختلاف مفسران اشاعره، معتزله و امامیه و نیز عرفا می باشد. در این آیه شریفه چیستی معنای واژه های «الی» و «ناظره» مورد دقت مفسران قرار گرفته است. این آیه با عطف توجه به واژه «ناظره»، یکی از مستندات قائلین به جواز رؤیت خداوند از جمله اشاعره می باشد. مفسرین معتزله و امامیه ضمن تبیین معنای صحیح آیه، قول اشاعره را نادرست اعلام کرده اند اما خود در بیان معنای آیه دچار اختلاف شده اند. در بیان عرفا، مفهوم رؤیت و نظر با آنچه که متکلمان برداشت می کند متفاوت است؛ رؤیت هم ان عل م ش هودی و حضوری است که ج ز ب ه خ ود انس ان و متعلق ات او تعلق نمی گیرد. در این پژوهش به روش اسنادی و کتابخانه ای، به شیوه تحلیلی و مقایسه ای، سعی در بیان و بررسی اقوال مختلف مفسران داشته و با جمع آوری تمام احتمالات معنایی به همراه گونه های مختلف عقلی- نقلی به بررسی و تبیین این آیات پرداخته است. نتایج نشان می دهد که امکان «رؤیت خدا» با چشم سر، چه در این دنیا و چه آخرت، امکان پذیر نیست و نظر صحیح، انتظار کشیدن رحمت، ثواب و نعمت های خداوند می باشد.
تجلی عرفان در غزلیات رضا قلی خان هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عصر صفویه و پس از آن را نمی توان به یکباره دوران محو و قهقرای تصوف دانست زیرا اوضاع آشفته اجتماعی این عصر منجر شد تا پس از یک دوره فترت، مردم توجه ویژه ای به عارفان این دوره داشته باشند و رهپویان این وادی در این زمان آثار ممتازی از خود به یادگار گذارند. از جمله می توان از رضاقلی خان هدایت به عنوان یکی از نمادهای فرهیختگی دوره قاجار نام برد. وی علاوه بر امور درباری و دیوانی، در مسیر عرفان نیز سلوک کرده و در این زمینه آثار قابل توجهی از خود به یادگار گذاشته است. در این مقاله نگرشی به عرفان دوره قاجار صورت گرفته، طریقه طریقتی رضاقلی خان هدایت، سبک شعری، سطح عاطفی و فکری شاعر و بازتاب مباحث عرفانی در غزلیات وی مورد بررسی قرار گرفته است.
بازتاب مضامین عرفانی در مثنوی تازه یافت شده ظهیرکرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظهیر کرمانی، شاعر و ادیب شیعی در قرن دوازدهم هجری- قمری در کرمان می زیست. از این شاعر چهار اثر باقی مانده است: مثنوی،گلشن ظهور، مجمع البحرین، وامق و عذرا. مثنوی وی به اشتباه در نسخه های خطی در مدخل دیوان از آن یاد شده است، مشتمل بر 8743 بیت است. بیشتر ابیات ظهیر محتوایی اخلاقی و دینی دارند. زبان شاعر تا حد زیادی ساده و روان و قابل درک است ظهیر در درک و دریافت مطالب عرفانی در مرحله شناخت ابتدا از عقل کمک می گیرد. زهد و ریا و تزویر و گناه را سدّ راه کمال و شناخت انسان می داند که برای برداشتن این موانع، کنترل نفس را متذکر می شود. ریاکاری را در نظر انسان های واقع بین مردود می داند و زهد را سلاح کنترل نفس می داند و خلوص و صداقت انسانی را در مقابل توبه سپری جهت تکامل روح بشر قرار می دهد. سپس برای تکامل روح، فراتر از عقل و با بال عشق مراحل سیر و سلوک را طی می کند. وی نماینده صدق و یقین است و برای زیستن حقیقی و رضایت خداوند متعال تلاش می کند؛ شخصیتی است که با سلاح زهد، در لایه های حجاب و تنهایی، خداوند را شاهد و ناظر عمل خود می داند و در فرصت های حساس می هراسد و نه می گوید و این روی گردانی، نتایج و پیامدهای زیادی دارد. توبه را بازگشت از گناه و جبران خلاف می داند. معتقد است آنکه به راه هدایت می رود به مقصد می رسد و هرکه ضلالت یا نفاق را برگزیند سرانجامی جز ناکامی و رسوایی نخواهد داشت.
معرفت به حق از نظر عرفا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت خداوند بلندمرتبه ، به دو صورت ممکن می شود: شناختی که از راه وصول علم است وشناختی که ازراه وصول ِحال است، چنان که حاصل سیروسلوک عارف درمشرب شیخ محمودشبستری، معرفت، فنای درحق است.معرفت به حق، عاری شدن ازصفات بشری است تازمانی که حضورفرد درمیان است، بنده درحجاب خودی باقی می ماند.معرفت ، براساس آگاهی وتغییرسطح آگاهی بشری است زیرا تا تن در دیگِ محنت وابتلای آتش ریاضت گداخته نگردد به کمال ومعرفت دست نمی یابد. انسان زمانی مُدرک حق وجهان هستی می شودکه صاحب مقام شده وبه مسأله استبطان وبینندگی، دست یافته باشد.زمانی که سالک ازخود پرستی فارغ نشود، خداپرست نمی گردد.اول قدم بایدبنده بود تا باریاضت وعنایت الهی آزادی یابد. زیرا هدف ازمعرفت ِسالک، جهت وصال نیازبه زمان وادوات مادی دارد چون برای سیر به کمال، دل ِآدمی به روزگار نیازمند است. اسباب وادوات یا مُلکی(آن چه مربوط به قالب وظاهر)اندویا ملکوتی(هرچه تعلق به باطن دارد چون:حضور، خشوع، محبت، شوق و..). اهمیت موضوع دراین عبارت خلاصه می شود که آیا عرفا در مورد معرفت دارای آرای یکسانند یاخیر؟ این مقاله با شیوه توصیفی – تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. مسأله این است که آیا ریاضت وسیر وسلوک به تنهایی منجر به معرفت می شود ؟یا عنایت باید شامل عارف گردد؟ همچنین آیا معرفت دارای مراتبی است ؟ آیا عارف می تواند ذات الهی را آن چنان که هست ادراک کند؟
بررسی رویکرد عرفانی امیرخسرو دهلوی در منظومه دولرانی و خضرخان براساس دیدگاه هوش معنوی رابرت ایمونز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابرت. ا. ایمونز (Robert A. Emmons) برای اولین بار در سال 1996 به بُعد معنوی هوش انسان اشاره کرد. او هوش معنوی را مجموعه ای از توانایی ها برای بهره گیری از منابع دینی و معنوی و تجربیّات عرفانی عنوان کرد. امیر خسرو دهلوی از عارفان و شاعران مشهور پارسی گوی هندوستان، در نیمه دوم قرن هفتم و اوایل قرن هشتم هجری است. او مرید نظام اولیا (متوفی ۷۲۵ ه.ق) بود و تربیتی که از او یافت در حوزه تصوف به او مقام و مرتبه ویژه ای بخشید. منظومه غنایی دولرانی و خضرخان امیرخسرو با رویکر عرفانی تدوین شده است و آموزه های حکمی و عرفانی در اشعار او کاملا آشکار است. مقاله حاضر می کوشد تا به این سؤال پاسخ دهد که مهم ترین شاخصه هوش معنوی در دیدگاه عرفانی امیرخسرو دهلوی در منظومه دولرانی و خضرخان براساس نظریه هوش معنوی ایمونز کدام است؟ براساس دستاورد تحقیق، امیرخسرو در منظومه دولرانی و خضرخان عرفان و هوش معنوی را ترکیب کرده است. توجه به مهربانی، سخاوت، عزت نفس، همدلی، نوع دوستی، عشق، ایثار، مدارا و تساهل و تسامح از ویژگی های مشترکی است که به عنوان مؤلفه های بارز هوش معنوی در ادبیات عرفانی و اندیشه امیرخسرو مطرح شده است.
بررسی دیدگاه های عرفانی احمد خانی در منظومه «مَم و زین» در باب عشق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حمد خانی (1706- 1650)، یکی از شاعران و عارفان بزرگ کُرد در کردستان شمالی است. او که به گویش کُرمانجی شمالی شعر می سرود آثاری در این زبان آفریده است. از جمله این آثار، منظومه «مم و زین» است. این منظومه که داستان عشق بین «مم» و «زین»، خواهر امیر «بوتان» است با بدخواهی ها و سعایت های بَکر، شریر داستان، به تراژدی ختم می شود و آنها نمی توانند در این دنیا به وصال هم برسند اما عشق و دلدادگی آنها، پلی به سوی حقیقت می شود. در این پژوهش، که به روش تحلیلی- توصیفی با استفاده از منابع کتابخانه ای انجام شده، نویسنده قصد دارد ضمن معرفی اثر، به مسأله عشق در منظومه «مم و زین» بپردازد. نتیجه ای که از این پژوهش گرفته می شود این است که خانی عشق مجازی را پذیرفته و آن را پلی برای رسیدن به عشق حقیقی می داند. به علاوه منظومه «مم و زین» تبلور اندیشه ها و تجربیات عاشقانه او نیز هست. همچنین این منظومه، مصداق بسیار مناسبی برای عبارت مشهور«المجازُ قنطره الحقیقه» است.
مبانی سیر و سلوک از دیدگاه سید یحیی شیروانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیدیحیی بن بهاءالدین شیروانی، صوفی و شاعر و ادیب قرن نهم هجری (868 ق) است که در شهر شاماخی متولد شد. او ملقب به پیر ثانی و از مشایخ طریقت خلوتیه است. آثار و رساله هایی از عارف وجود دارد که در آن ها به شرح مسائل و آموزه های عرفانی پرداخته است. شیروانی در رساله منازل العاشقین چهل منزل عرفانی را معرفی می کند و تقسیم بندی هفت گانه او از مقامات عرفانی به اسفار صدرایی شباهت دارد. مقامات از نظر او عبارتند از: سیر الی الله، سیر لله، سیر علی الله، سیر مع الله، سیر فی الله، سیر عن الله، سیر بالله که ناشی از خودسازی درونی و پرورش روح با مجاهده، محبت و سیر در الله است. در رساله اطوار القلوب به حالات و مراتب قلب می پردازد و هفت طور را نام می برد که عبارتند از: صدر، قلب، شغاف، فؤاد، حبه القلب، سویدا و مهجه القلب. درباره رسیدن به حقیقت عقیده دارد که سالک به وسیله شریعت با رعایت طریقت سلوک به حقیقت نائل می شود. کلید واژه ها:
بررسی تطبیقی درون مایه ها ومضامین عرفانی در مقامات حمیدی و گلستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقامات حمیدی و گلستان سعدی از کتاب های بسیار مهم در ادب فارسی در دو دوره متفاوت اند که شباهت های ساختاری و محتوایی آن ها، مطالعه تطبیقی آن دورا از چشم اندازهای گوناگون روا می دارد. در این مقاله که به شیوه توصیفی- تحلیلی سامان یافته است با بهره گیری از تحلیل محتوا، به درون مایه ها ومضامین عرفانی این دو کتاب و بررسی تطبیقی آن ها توجه شده است و شباهت ها و اختلاف های آن دو بیان گردیده اند. حمیدی و سعدی با برگزیدن قالب داستان و بهره گیری از اصول داستان نویسی کوشیده اند تا هنر نویسندگی خود را نشان دهند و رغبت خواننده را برای مطالعه اثرشان برانگیزند. این دونویسنده درعین هنرآفرینی درگزینش ادبی و داستانی، رگه هایی از عرفان را دخیل می سازند و مفاهیم، مضامین و درون مایه های عرفانی در صحنه های این داستان ها و تأثیر فضای معنوی، اخلاقی، عرفانی و ادبی بر شخصیت ها، تشابهات آثارآن ها را تحقق می بخشد؛ با این تفاوت که در گلستان رنگ عرفانی بیشتر و نمایان تر از مقامات حمیدی است. در مقامات تنها یک مقامه آشکارا در تصوف خودنمایی می کند و در همین مقامه می توان نظرگاه عرفانی حمیدی را جستجو کرد.
واکاوی طریقت حروفیه در دوره عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حروفیه یکی از طریقت های صوفیانه مهم و تأثیرگذار در تاریخ امپراتوری عثمانی بود که بررسی مناسبات آن با دولت عثمانی، جهت روشن ساختن زاویه ای از پیوند دولت عثمانی با طریقت های صوفیه، از اهمیت بسیاری برخوردار است. زمینه های پیدایش حروفیه به قرن 8 ق./ 14 م. در ایران برمی گردد. آن زمان که این طریقت در آناطولی پایه گذاری شد، توانست از طریق پیوند با بکتاشیه نفوذ خود را در قلمرو امپراتوری عثمانی گسترش داده و چندین قرن در تحولات سیاسی و اجتماعی امپراتوری عثمانی نقش داشته باشد. خواست بنیادی پژوهش حاضر، بررسی چگونگی شکل گیری و نضج و بالندگی حروفیه در قلمرو عثمانی با نگاهی به زمینه های پیدایش و آغاز آن و نیز روابط و تأثیرات حروفیه بر دیگر طریقت های تصوف، بویژه بکتاشیه و همچنین نقش سیاسی و اجتماعی حروفیه در امپراتوری عثمانی می باشد. روش تحقیق در این پژوهش روش توصیفی-تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات نیز کتابخانه ای است. نتایج و دستاوردهای این پژوهش نشان می دهد که از نخستین سال های تأسیس دولت عثمانی میان این دولت و طریقت حروفیه مناسباتی وجود داشته است و داعیان حروفیه با نفوذ در قلمرو عثمانی و ایجاد روابط محکم با بکتاشیه و نفوذ در میان ملیت های مسیحی و لشکر ینی چری، به ترویج عقاید حروفی گری پرداختند. حروفیان جهت دستیابی به اهداف اجتماعی و سیاسی خود، همواره در صدد فعالیت هایی بر علیه حکومتگران عثمانی بودند. آراء و عقاید بدعت آمیز و توطئه گری های آن ها علیه دولت عثمانی باعث گردیده بود، عثمانی ها همواره در طی قرون مختلف در پی سرکوبی و تعقیب و تعذیب آن ها باشند.
تحلیل دیدگاه عرفانی سنایی از مضامین دیو(ابلیس)، تقدیر، عالم غیب و ملک در حدیقه سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حدیقه الحقیقه سنایی غزنوی ازرویکردهای مختلف تحلیل وبررسی شده است و به سبب طرح مباحث دینی- عرفانی و همچنین اندیشه های حکمی و اسلامی، که گهگاه پیوندی ناگزیر با متافیزیک دارند، بستری مناسب برای بازتاب بن مایه های ماورای طبیعی به شمار می آید. در مقاله حاضر، ضمن استخراج مصادیق دینی وقرآنی چون تقدیر، عالم غیب وملک، در حدیقه الحقیقه سنایی و ارائه جنبه های آماری و نشان دادن بسامد هریک، به تبیین مؤلفه هایی ازدیدگاه سنایی پرداخته شده وبه سبب ساختار تعلیمی، کارکردهای نمادین برخی از این مضامین نیز موردتوجّه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهدکه در دیدگاه عرفانی سنایی به تبع باورهای دینی و اسلامی ایشان نیز، مضامین قرآنی واسلامی فراوانی در ذهن و زبان وی حضور دارد. با مرور به حدیقه سنایی به وضوح می توان کاربرد فراوان اصطلاح و مضامین مذکور را مشاهده کرد که درمیان چهارمضمون مذکور، عالم غیب بیش ترین بسامد را داردوازطرف دیگر سنایی به شیوه های گوناگون ازاین مضامین بهرگیری می کند.نظرگاه عرفانی وی نشان می دهدکه مسلک عرفانی اش، عرفان صرف نیست ونگاه عرفانی- شریعت به این گونه موضوعات دارد. کلید واژه ها:
تجلی ولایت خلیفه الله ازمنظرعرفانی امام خمینی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس بینش عرفانی انسان کامل آیینه تام و تمام خداوندی و مبین یک موجود کامل است که اراده شهود ذاتی، صفاتی و افعالی خداوند را جلوه گری می کند و در واقع تجلی اسما و صفات الهی است. از این روست که می توان از انسان کامل به تعبیری به خداگونگی تمثیلی نام برد به این معنا و مفهوم که اگرچه او خدا نیست و شانیت و فعلیت رب العالمین را ندارد، ولی به سبب استخلاف الهی و خلیفه وِیژه بودن خداوند در جهان هستی دارای ویژگی ها و برجستگی های نابی است که به حق می توان او را جانشین شایسته پروردگار عالم در جهان دید. این مقاله بر این فرض استوار است که از منظرحضرت امام خمینی(س) می توان یک خداگونگی تمثیلی برای انسان کامل در جهان استنباط و استخراج کرد که از مجرای آن انسان کامل می تواند در امور عالم دخل و تصرفی نماید. از این رو برای رسیدن به این موضوع در ابتدا لازم است که این مقوله به صورت اجمال از منظر عرفاو اندیشمندان عرفان اسلامی به بحث و بررسی گذارده شود و سپس به بیان و بررسی اندیشه امام خمینی (س) در این زمینه پرداخته شود.
بررسی درون مایه های عرفانی در ادبیات پایداری در شعر طاهره صفارزاده و بشری البستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عرفان و تصوف یکی از مکاتب اسلامی است که از اسلام ریشه دارد و در طول تارخ اسلام طرفداران زیادی داشته و هم اکنون هم دارد و نه تنها دراندیشه بلکه در حرکت های جهادی و پایداری و گاه در قالب گروه های مبارز پا به عرصه وجود گذاشته است. در ادبیات معاصر فارسی وعربی، مؤلفه ها و شاخصه های ادب عرفانی و پایداری در شعر بشری البستانی و طاهره صفارزاده الگوهای مهم در ترکیب این دو حوزه ادبی ست.، بشری البستانی شاعره معاصر عراقی از جمله شاعرانی است که بخش بسیاری از اشعارش را به مفاهیم و مؤلفه ای ادبیات پیداری و در عین حال زبان و درون مایه های عرفانی اختصاص داده و طاهره صفارزاده از جمله شاعران معاصر ایرانی است که به عنوان یک شاعر انقلابی بخش مغتنمی از اشعارش را به مفاهیم ادبیات عرفانی اختصاص داده است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی به مطالعه و تحلیل مؤلفه های عرفانی در شعر شاعران ادب پایداری چون بشری البستانی و طاهره صفار زاده می پردازد.
خودشناسی، ضرورت و راه های دستیابی به آن از منظر علامه طباطبایی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«خودشناسی» عبارت است از نوعی درون نگری و کنکاش در وجود خویشتن، جهت شناخت استعداد ها، تمایلات و کشش های باطنی و در نهایت دستیابی انسان به کمال حقیقی خود. در خودشناسی، شناخت «خود» حقیقی و ملکوتی انسان، مد نظر است که، حقیقتی غیر مادی، غیر متکثر، ثابت و باقی در جمیع حالات و عوارض است؛ به گونه ای که انسان برای اثبات آن در درون خویش نیاز به هیچ برهان و استدلالی ندارد و با علم حضوری آن را شهود می کند. دانشمندان بسیاری در حوزه های مختلف معرفتی به طور مستوفی در این زمینه سخن گفته اند لیکن نوع نگرش عارف سالک علامه طباطبایی(ره) در این باب (خودشناسی)، بسیار دقیق و پرمحتوا است. این مقاله به روش توصیفی –تحلیلی در آثار ایشان درصدد دست یابی به موضوع فوق الذکر به این نتایج دست یافته است: ایشان طریق معرفت نفس را نزدیک ترین راه به سوی خداشناسی می داند و بر این باور است که برای ورود و دستیابی به این طریق، باید از اسباب مذکور در شرع از قبیل: محاسبه، مراقبه، صمت، جوع، خلوت، شب زنده داری و دیگر اسباب یاد شده در منابع شرعی مدد گرفت و بر اعمال عبادی مجاهدت نمود . بدین ترتیب در اثر توجه به نفس به تدریج چهار عالم توحید افعال، توحید صفات، توحید اسماء و در پایان توحید در ذات بر شخص سالک منکشف خواهد شد.