هدف پژوهش حاضر بررسی انسجام قومی در استان سیستان و بلوچستان و رابطه آن با مشارکت سیاسی در انتخابات 1400 ریاست جمهوری اسلامی ایران است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج نشان داد هرچند رابطه مناسبی بین انسجام قومی جوانان این استان با مشارکت سیاسی در انتخابات 1400 ریاست جمهوری برقرار است، ولی این رابطه در حد متوسطی بوده و دیگر متغیرهای مداخله گر نیز با این مشارکت رابطه مؤثری دارند. به دلیل رابطه مثبت دو متغیر با افزایش انسجام قومی در استان می توان تا حدودی سطح مشارکت سیاسی را افزایش داد، به عبارتی تقویت احساس تعلق به قوم، تسهیل و تقویت ارتباطات بین فردی در جامعه، افزایش همبستگی خانوادگی و تقویت نظارت آن بر فرزندان تا حدودی می تواند سطوح مختلف مشارکت سیاسی (تمایل به مشارکت سیاسی، حمایت از فعالیت های سیاسی و انجام فعالیت های سیاسی) در انتخابات ریاست جمهوری در ایران را افزایش دهد.
هدف پژوهش حاضر بررسی تحزب از منظر وبر است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و نتایج نشان داد که از نظر وبر تحزب برآیند غیرشخصی شدن امور در عرصه رقابت برای کسب قدرت می باشد که پیش شرط آن الگوی کنش اجتماعی عقلانی معطوف به هدف و با توجه به توضیحات قبلی، الگوی کنش اجتماعی عقلانی معطوف به ارزش فعالان حزبی است. دیگر الگوهای کنش سنّتی و احساسی نمی توانند مبنای تحقق تحزب و فعالیت حزبی باشند. به عبارت دیگر، جهت شکل گیری مناسب تحزب، کنش عقلانی معطوف به هدف باید جایگزین کنش سنّتی و نیز کنش عقلانی معطوف به ارزش باید جایگزین کنش احساسی شود. در شرایطی که الگوی کنش فعالان حزبی سنتی و احساسی باشد، این پدیده با چالش هایی مواجه خواهد بود.
هدف پژوهش حاضر بررسی شاخصه های حکمرانی خوب در نظام امّت و امامت از دیدگاه شهید بهشتی است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و نتایج حاکی از آن است که ابتنای نظام سیاسی مطلوب بهشتی بر نظریه امت- امامت است، به شکلی که امت و امام دارای رابطه ای متقابل و با اصالت اراده ی اولیه ی شهروندان تعریف می شود. این دو مفهوم با رابطه ی دوسویه، همزیستی استکمالی را طی می کنند و در نهایت الگوی حکمرانی خوب تولید می گردد. در واقع، تئوری امت- امامت مبنای اصلیِ تحلیل مولفه های حکمرانی دکتر بهشتی است که در این نظریه، با پذیرش حقوق ذاتی انسان ها از جمله برابری، آزادی و قانون گرایی به عنوان مهم ترین شاخصه های حکمرانی مطلوب محسوب می شود. بنابراین ضرورت و اهمیت تبیین این الگو در اندیشه آیت الله بهشتی چنان است که اولاً در میزان مشروعیت و کارآمدی نظام اسلامی نقش مستقیم دارد و در وهله ی بعد، روشی مطلوب و مثمر برای بسط و تبلیغ مدل حاکمیتی جمهوری اسلامی است، زیرا که در دوران کنونی، مدل های خالی از این شاخصه ها، تاثیرات چندانی در تبلیغ دین اسلام ندارد.
سیاست خارجی دولت موقت پیرامون انگاره های هویتی- معنایی نخبگان اسلام گرایان لیبرال حول قرائت خاص این طیف فکری از مفاهیم بنیادین سیاست مثل ارتباط "دین و سیاست"،"اسلام و غرب"،ایران و اسلام "و... تکوین یافت تفاوت و تضاد این قرائت با گفتمان مسلط منجر به انفکاک آنها از جریان اصلی جمهوری اسلامی شد. بازرگان بر پایان یافتن کردار و گفتار انقلابی و آغاز رفتار سیاسی ابتناء یافته بر اصول جمهوریت و تکثر گرایی در سپهر سیاسی – اجتماعی ایران پسا انقلاب تاکید داشت.سیاست خارجی بازرگانی در چارچوب سیاست خارجی یک واحد بین المللی (دولت) قابل بررسی است. به عبارت دیگر سیاست خارجی در اوایل انقلاب به دو صورت قابل بررسی است. سیاست خارجی در چارچوب دولت ایران و دیگری سیاست خارجی برپایه انترناسیونالیسم اسلامی؛ که سیاست خارجی بازرگان در دسته نخست قرار می گیرد. در این پژوهش تاثیر این گزاره ها بر تکوین سیاست خارجی عصربازرگان مورد توجه قرار می گیرد.
در پژوهش حاضر، مفهوم تعامل سازنده و موثر با جهان به صورت عام و ارتباط آن گفتمان اعتدال گرایی در عرصه سیاست خارجی دولت حسن روحانی به صورت خاص مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد. به دلیل برجستگی و حاکم شدن گفتمان اعتدال گرایی در سیاست خارجی دولت یازدهم، به نظر می رسد نظریه پیوستگی جیمز روزنا به دلیل اهمیتی که برای عامل محیط بین المللی و عامل فرد (اندیشه ها و شخصیت حسن روحانی) قائل است، ارتباط بیشتری با عنوان این پژوهش دارد. بر این اساس سعی شده است تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای و اسناد اینترنتی گفتمان اعتدال گرایی در دوره حسن روحانی و دلیل حاکم شدن آن بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران موردبررسی قرار گیرد. نویسندگان معتقد هستند شرایطی از جمله تحریم های شدید اتخاذشده توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد، امنیتی شدن ایران در عرصه روابط بین الملل، کاهش روابط با همسایگان، متمرکز شدن سیاست نگاه ایران به شرق و چند کشور آمریکای لاتین و ... در دوره احمدی نژاد و در نهایت اندیشه ها، شعارها و شخصیت ویژه حسن روحانی به حاکم شدن گفتمان اعتدال گرایی بر سیاست خارجی ایران منجر گردید. در واقع، سیاست خارجی اعتدال گرا به دنبال نمایش چهره مطلوب از ایران در عرصه بین المللی است تا از این طریق بتواند منافع ملی کشور را تسهیل و فراهم سازند.
یمن یکی از حاصلخیزترین مناطق شبه جزیره عربستان به شمار می رود و به علت دارا بودن موقعیت خاص جغرافیایی و بنادر و جزایر مهم در طول تاریخ مطمع نظر بازیگران منطقه ای و بین المللی بوده و صفحات تاریخ این کشور را حوادث گوناگون پر کرده است. دیپلماسی و سیاست خارجی دولت عربستان سعودی به شدت متأثر از ایدئولوژی وهابیت و نفت است و لذا به شدت نگران افزایش نفوذ ایران در منطقه است. بر همین اساس، عربستان سعودی سعی کرده و خواهد کرد تا به هر طریق ممکن، ایران را از معادلات جدید شکل گرفته در منطقه حذف کند و نقش آن را به حداقل کاهش دهد. یمن یکی از مهم-ترین این مناطق است. جایی که عربستان آن را به عنوان حیاط خلوت خود به حساب می آورد. عربستان سعودی، قدرت گیری انصارالله و گروه های شیعی در یمن را تهدید مستقیمی از سوی جمهوری اسلامی ایران قلمداد کرده و به مقابله نظامی با آن پرداخته است. پرسش اصلی پژوهش حاضر آن است که عربستان سعودی در قبال تحولات مردمی یمن چه رویکردی را دنبال می کند؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که سعودی ها با اهدافی همچون محدودسازی ایران، سست کردن حلقه های محور مقاومت در منطقه و نیز جلوگیری از سرریز شدن تحولات یمن به مرزهای شرقی خود در راستای حفظ و ایجاد یمنی ضعیف و دور نگه داشتن شیعیان این کشور از منابع قدرت گام بر می دارند. روش شناسی این پژوهش توصیفی – تحلیلی بوده و سعی شده است بر پایه نظریه رئالیسم تهاجمی به بررسی این موضوع پرداخته شود.