بحران پژوهی جهان اسلام (سیاست پژوهی جهان اسلام سابق)
سیاست پژوهی جهان اسلام دوره ششم بهار 1398 شماره 12
مقالات
حوزه های تخصصی:
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران و تاسیس نظامی جدید، نظریه پردازی درباره حکومت اسلامی در اندیشه های فقهی - سیاسی شیعه به موضوعی مهم تبدیل شد و همواره توجه به دو مفهوم ولی فقیه – جمهور و روابطشان در تبیین فلسفه سیاسی نظام جمهوری اسلامی ایران جایگاه مهمی را دارا می باشد. آیت الله مصباح یزدی از اندیشمندانی است که فلسفه سیاسی جمهوری اسلامی را بررسی کرده است اما تا کنون رابطه ولایت مطلقه و رای مردم در اندیشه وی واکاوی نشده است. از این رو پرسش اصلی این نوشتار آن است که رابطه ولایت فقیه و جمهوریت در اندیشه سیاسی آیت الله مصباح یزدی چگونه است؟ فرضیه ی اصلی این مقاله این است که سرپرستی فقیهِ عادل در طول ولایت تشریعی خداوند متعال است و این، عامل مشروعیت نظام، قانون و مجریان را رقم می زند، گرچه جمهور و رای آحاد مردم در منطقه الفراغ هم جایگاه و کارکردهای خود را دارد. نوشتار حاضر به روش مطالعه اسنادی-تحلیلی و چارچوب نظری تحلیل سیستمی، درصدد تبیین اندیشه آیت لله مصباح یزدی در خصوص رابطه «ولیّ و جمهور» است.
پیشینه شناسی رابطه آزادی اندیشه و ارتداد در اندیشه معاصر
حوزه های تخصصی:
رابطه آزادی اندیشه و ارتداد بحث نوپایی است که مطالعات نظام مندی در این باره انجام نشده است. با این حال می توان رد پایی از این مطلب را در آثار اندیشمندان اسلامی یافت. پژوهش حاضر با جمع آوری و جمع بندی نظرات دوازده تن از اندیشمندان معاصر در باب رفع تنافض ظاهری بین دفاع اسلام از آزادی اندیشه و جعل حکم اعدام برای مرتد، کوشیده است تا پیشینه روشنی از این بحث ارائه دهد. اندیشمندانی که نظرات ایشان در مقاله بررسی شده است به ترتیب الفبا عبارت اند از: ادلبی، ایازی، بنا، جابری، جوادی آملی، سبحانی، سروش، طباطبایی، عوده، مصباح یزدی، مطهری و منتظری. غالب اندیشمندان اسلامی روی این موضوع اتفاق نظر دارند که ارتداد صرف تغییر عقیده نیست، بلکه نوعی اقدام علیه هویت جمعی دین و جرمی سیاسی می باشد. با این حال برخی از متفکران مزبور حکم اعدام مرتد را به کلی مردود دانسته و اسلام را فاقد آن دانسته اند. بیان نوآوری هر یک از اندیشمندان مزبور و مقایسه آن با دیگر نظرات از امتیازات تحقیق پیش روست.
رویکرد اسلامی- شیعی به صلح در روابط بین الملل
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش در وهله اول بررسی مفهوم صلح و سازوکارهای دست یابی به آن از منظر رویکرد اسلامی به روابط بین الملل و به ویژه فقه شیعی و در وهله دوم مقایسه رویکرد اسلامی به صلح با دیدگاه هایی همچون رئالیسم و لیبرالیسم، مارکسیسم و نظریه های انتقادی در عرصه روابط بین الملل است. تمرکز اصلی این پژوهش بر فقه شیعی است، زیرا اعتقاد بر این است که این عنصر بینش های جدیدی به رویکرد اسلامی روابط بین الملل می بخشد که ضمن پویاتر کردن آن می تواند در بررسی مفاهیم اصلی روابط بین الملل ازجمله جنگ و صلح راهگشا باشد. سؤال اصلی که پژوهش تلاش دارد به آن پاسخ دهد، عبارت از این موضوع است که رویکرد اسلامی به صلح چگونه است؟ و فقه شیعی به چه صورتی باعث پویایی در رویکرد اسلامی به روابط بین الملل و به ویژه صلح می شود؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که رویکرد اسلامی در مقایسه با بیش تر رویکردهای مطرح در روابط بین الملل در نگاه خود به صلح به عواملی نظیر فرد، دولت و نظام بین الملل توجه می کند و بدین لحاظ می توان گفت که این رویکرد جامعیت بیش تری دارد. از طرف دیگر فقه شیعی از طریق ارائه تفسیرهای جدید، به ویژه در حوزه عقل و اجماع، در مقایسه با نگرش اهل سنت، باعث پویاتر شدن رویکرد اسلامی به موضوعات بین المللی ازجمله جنگ و صلح می شود. مستندات مربوط به این استدلال در متن اصلی مقاله آورده شده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است
رویکرد دیپلماسی عمومی بریتانیا در قبال قرائت های سه گانه از اسلام در غرب آسیا
حوزه های تخصصی:
سه قرائت از اسلام به عنوان سه مدل حکومتی رقیب در منطقه غرب آسیا سعی دارند تا خود را به عنوان الگوی برتر معرفی کنند. پژوهش حاضر با هدف پاسخ گویی به این پرسش کلیدی به رشته تحریر درآمده است که «رویکرد دیپلماسی عمومی بریتانیا، با کدام خوانش از اسلام در منطقه غرب آسیا انطباق بیشتری دارد و لندن توسعه کدام قرائت از اسلام را ترجیح می دهد؟». نتایج این پژوهش گویای آنست که بیشترین ناهمخوانی و عدم انطباق میان رویکرد دیپلماسی عمومی بریتانیا با نمایندگان اسلام ناب محمدی است تا جایی که هیچ گاه این تعارض، به سازش و تعامل منتج نمی شود. از سوی دیگر انگلیسی ها به دلیل قرابت های نگرشی و فرهنگی با نمایندگان اسلام سکولار، کمترین چالش را با این تلقی از اسلام دارند. اسلام وهابی نیز به دلیل بازی در پازل دیپلماسی عمومی بریتانیا و تأمین اهداف کلان آن، که از طریق ارائه الگویی غیرانسانی و خشن از شریعت محقق می شود، پس از مدل اسلام سکولار برای مقامات لندن از اولویت برخوردار است. همچنین در جریان بیداری اسلامی، مقامات بریتانیا به منظور ایجاد همگرایی بیشتر میان نمایندگان اسلام سکولار و وهابی جهت مقابله با نماد اسلام اصیل وارد عمل شدند.
تحول مفهوم جهاد در میراث تصوف
حوزه های تخصصی:
در پژوهش پیش رو سعی شده است ضمن بررسی گذرای «منظومه مفاهیمی متصوفه» و «کشف سرنخ های اصلی آن» به منظور پژوهش پیرامون «معنای جهاد از منظر متصوفه»، تفسیری نیز از «تحولات مفهوم جهاد در میراث تصوف» ارائه شود. برای دستیابی به هدف مذکور، از یک نظریه تفسیریِ مبتنی بر متد «توشی هیکو ایزوتسو» استفاده شده است؛ ایشان در پژوهشهای تحلیلی خود پیرامون «مفاهیم قرآنی، فهم تغییر و تحولات این مفاهیم و تفسیر حرکت این مفاهیم در میان ساختار جاهلی و ساختار قرآنی» از متدی خاص بهره برده است.
در پژوهش پیش رو آمده که یکی از مؤکَّدترین وظایف صوفی برای رسیدن به حقیقت، تزکیه و تهذیب نفس است و برای این مهم باید مجاهده نماید، یعنی آماده سازی نفس برای ارتقا به مقامات. لذا جهاد (مجاهده) خواسته اصلی متصوفه نیست بلکه ابزاری است فرعی و مقطعی که سالک در مسیر خود از آن استفاده می کند، اما همزمان با توسعه ایده تصوف و فاصله گرفتن آن از زهّاد اولیه، مفاهیم برآمده از آن نیز توسعه یافت، و بعدها متصوفه این نیاز را احساس کردند که باید برای معنای صوفیانه «جهاد»، ریشه های شرعی بیابند، اینجا بود که «مجاهده با نفس» به عنوان همتراز «جهاد قِتالی» و چه بسا بالاتر از آن مطرح گردید و مجاهده با نفس به اصل زیربنایی تبدیل شد و مابقی اشکال جهاد، فروع آن معرفی شدند. لذا مفهوم جهاد در میان متصوفه، صبغه صرفاً معنوی به خود گرفت و نگاه «اهل طریقت» معطوف به مجاهده با نفس (جهاد اکبر) شد، بی آنکه توجه زیادی به عرصه های گسترده و متنوع جهاد شود.
اقتصاد سیاسی تحریم و تأثیر آن بر ساختارسیاسی تطبیقی دولت های دموکراتیک و غیر دموکراتیک
حوزه های تخصصی:
درادبیات اقتصاد سیاسی، تحریم به عنوان یکی ازاصلی ترین ابزارسیاست خارجی کشورها، همچنان نقش پررنگ خود را درقرن بیست ویکم حفظ کرده و بعنوان یک اهرم فشار قدرتمند از سوی قدرت های بزرگ علیه سایر کشورها مورد استفاده قرارمی گیرد. امروزه، تحریم به دلیل کم هزینه بودن نسبت به ابزارنظامی و به عنوان یک جایگزین مناسب، نقش حائزاهمیتی رادرسطح بین الملل ایفا می کند. اثرات وپیامدهایی که تحریم برساختارهای سیاسی کشورهای تحت تحریم می گذارد می تواند به بی ثباتی سیاسی، خشونت، نارضایتی عمومی، تغییر رژیم، شورش وکودتا منجر شود. هدف از تحریم این است کشور تحت تحریم، به تدریج ضعیف وبی ثبات شده ودرنهایت نوع رفتارسیاسی خود را تغییر دهد. فرضیه مقاله این است که به نظرمی رسد تحریم با وجود تأثیرات غیرقابل انکاری که دربی ثبات سازی دولت های دموکراتیک دارد، دارای تاثیر محدودی در بی ثباتی سیاسی کشورهای غیردمکراتیک دارد. نقش فشار ناشی از تحریم در تغییر رفتار سیاسی کشورهای غیر دموکراتیک بسیار نادر بوده است.