یادداشت ها
حوزه های تخصصی:
در مؤخره سرمقاله پیشین، ذیل عنوان باید و نبایدها در حوزه دانش ارتباطات و روابط عمومی، فرجام سخن از آنچه گفته آمده این بود که شماری از روابط عمومی ها، به ویژه روابط عمومی های نهادها و سازمان های مهم شهری به سبب ناکارآمدی و دوری جستن خواسته یا ناخواسته از وظایف اصلی و هدف های راهبردی خویش، کشتی به خشکی می رانند. و اینک در این جستار و نوشتار مکمل، با نگاهی تیزبین تر و فرانگرتر به ابعاد و زوایای آشکار و پنهان موضوع، بر آنیم که پرده های ابهام از حقایق برگیریم تا شاید از این پس در پرتو روشن اندیشی و اعتنای مدیران کنشگر و پویای سازمان ها، فرجامی خجسته و تغییری نیکو را در این وادی عرصه گاه نوید بخش باشیم و افق هایی روشن به روی آینده و سرنوشت روابط عمومی ها بگشاییم. یکی از نکات مهم و درخور تأمل و تدقیق در این باب، بازشناسی ماهیت روابط عمومی های سازمان ها و نهادهای خدمت رسان و مردم محور و مرزبندی خردمندانه آنها از روابط عمومی های موسسات و بنگاه هایی است که بر حسب وظیفه و ماموریت برای تحقق هدف های اقتصادی و تجاری موسسه متبوع تلاش می ورزند. زیرا ناگفته پیداست که تفاوت این دو، کاملاً بنیادی، محتوایی و ریشه ای است و توأمان نمی توانند هدف های مشترک و یکسانی را تعقیب کنند. آن یک به تبع از هدف های راهبردی سازمان متبوع خود باید با سرانگشت تدبیر و هنر و دانش ارتباطی خویش، موجبات جلب رضایت قاطبه و جمهور مردم را در مقام مخدومین جامعه بزرگ شهری و فراتر از آن فراهم سازد؛ و این یک در صدد جلب رضایت مشتری به نیت رونق بخشی فعالیت های اقتصادی موسسه تجاری و تولیدی است. اولی برای نیل به مقصود، به پشتوانه یک سلسله تحقیقات ژرف علمی، نظرسنجی های میدانی و برنامه ریزی های هدفمند، طرح توسعه گام به گام و پایدار را با تبعیت بخردانه از اصول و رویکردهای خلاق نسبت به سیاست های کلان دستگاه های مرجع، برای پیشرفت و تعالی جامعه بزرگ شهری و فراهم آوردن اسباب رفاه شهروندان هدایت گری می کند و دومی خلاقیت و دانش و مهارت ارتباطی خود را وقف برنامه های اقتصادی و هدف های تجاری بنگاه یا مؤسسه ای می کند که در آن فعالیت دارد. این یک باید مأخوذ به اصول و آداب اخلاق اجتماعی، و متعهد و ملتزم به رسالت ها و موازین برگرفته از ارزش های حاکم بر جامعه باشد و آن دگر، پیشرفت کار خویش را منوط به تبلیغات موثر برای جلب مشتری بیشتر می پندارد و از اصول اخلاق تجارت تبعیت می کند. این یک موفقیت درخشان خود را در گرو جلب رضایت بیشتر مردم از طریق توزیع عادلانه خدمات، مشارکت فعال در امر کاهش آسیب های اجتماعی، تقویت حس تعلق شهروندی و برخودار نمودن هرچه بیشتر مردم از ره آوردهای توسعه می بیند و آن دگر میزان موفقیت روابط عمومی را با بازدهی های اقتصادی و دستاوردهای نو در توسعه روابط و مناسبات تجاری به محک ارزیابی می کشاند. آری، بدین منوال، روابط عمومی به عنوان یک نهاد خدمت رسان، اعتماد سازی را شرط تحقق هدف های راهبردی نظام و سازمان متبوع می داند و آن را به منزله یک اصل در سرلوحه کار خود قرار می دهد، حال آن که روابط عمومی های موسسات تجاری و تولیدی، اعتماد سازی را متلازم و متناظر با تحقق برنامه های کلان اقتصادی و بازدهی چشمگیر سرمایه گذاری می پندارند. بر اساس چنین رویکردی می توان نتیجه گرفت که: 1- روابط عمومی ها به منزله پل های ارتباطی مستحکم، تزلزل ناپذیر و دو سویه باید تسهیل بخش و فراهم آورنده زمینه های برقراری ارتباط متقابل مسؤولان با مردم باشند و این اصل را یک وظیفه مبرم و ضرورت غیرقابل احتراز برای اعتمادسازی و نیز فرصت و زمینه ای مساعد برای نیازسنجی ها و تعیین اولویت ها در فرایند توسعه پایدار و تدوین برنامه های میان مدت و دراز مدت عمرانی، اصلاحی، فرهنگی و اجتماعی بدانند. 2- اقتدار و میزان توانمندی یک روابط عمومی پویا و خلاق با شمارکارکنان، تجهیزات و فن آوری های نوین ارتباطی پیشرفته و فعالیت های تبلیغاتی ورسانه ای صرف محک نمی خورد. سنجش افکار عمومی از طریق نظرسنجی های دقیق و میدانی، پیوند ناگسستنی با مردم و دردها و آرزوهای مشترک آنان، تعهد و التزام به ارزش های والای اخلاق اجتماعی، داشتن روحیه معدلت پروری و عدالت گستری، همچنین خلاقیت و نوآوری در رویارویی با چالش ها و بحران های نوپدید در جامعه شهری، استفاده بهینه و به هنگام از فن آوری های نوین ارتباطی در اطلاع رسانی و شماری از مولفه های دیگر باید درهم آمیخته شود تا روابط عمومی را در رسالتی که به دوش می کشد، کامیاب و ظفرمند سازد. 3- روابط عمومی باید چشم بینا و ذهن هوشمند سازمان یا نهاد خدمت رسان باشد نه آیینه خودپسندی و خودشیفتگی مدیران! بنابراین تمجیدها و ستایشگری های اغراق آمیز از مدیران و چشم فروبستن بر کاستی ها، خیانت آشکاری است که پیامدهای شوم و زیانبار آ
مقالات
شناسایی موانع ارتقاء سرمایه اجتماعی در استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی موانع ارتقاء سرمایه اجتماعی در استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی انجام شد. روش تحقیق این پژوهش، کیفی و از نوع پدیدار شناسی بوده و حوزه پژوهش شامل اساتید، کارشناسان و متخصصین حوزه رسانه، ارتباطات، جامعه شناسی و علوم اجتماعی بودند که در این زمینه تعداد ۱8 نفر با روش نمونه گیری هدفمند از نوع نظری انتخاب و اطلاعات آنها با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته استخراج شد که جمع آوری یافته ها تا اشباع نظری اطلاعات ادامه داشت و با روش هفت مرحله ای کلایزی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که مهمترین موانع ارتقاء سرمایه اجتماعی در استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی عبارتند از حضور کاربر با هویت جعلی، بی اعتمادی به شبکه های اجتماعی داخلی، انتشار اخبار منفی به دلایل فرهنگی، بی اعتمادی مردم به حاکمیت، ناتوانی نخبگان در بهره برداری از فضای مجازی، نگاه منفی به فضای مجازی، ضعف در پیام رسانهای داخلی، بی اعتمادی در اثر محتوای نامعتبر، بهره گیری موثرتر دشمن از فضای مجازی، ترویج ارتباطات نابهنجار، گسترش فردگرایی، وارونه نمایی واقعیت، تضعیف سرمایه اجتماعی سنتی، تضعیف اصول اخلاقی، تهدید سنت ها و رسوم بومی، ترویج ادبیات غیر بومی، تغییر در باورهای مثبت کاربران و ابزار سلطه غرب بودن فضای مجازی.
بررسی تاثیر شبکه های اجتماعی در روابط عمومی (مطالعه موردی: شهرداری بابل)
حوزه های تخصصی:
امروزه ضرورت بکارگیری تکنولوژی در تمامی سازمانها به امری مهم تبدیل شده است، خصوصاً روابط عمومی ها که در راستای ماموریت خود در امر اطلاع رسانی بیشتر و بهتر اهمیت بکارگیری تکنولوژی های جدید مانند شبکه های اجتماعی مجازی را بیش از پیش درک نموده اند، این امر ضرورت توجه و بکارگیری قابلیتهای کانالهای ارتباطی جدید را نشان می دهد. با توجه به این موارد، هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر شبکه های اجتماعی در دنیای روابط عمومی است. روش تحقیق توصیفی پیمایشی و از نوع کاربردی است. داده های تحقیق با استفاده از پرسشنامه بسته محقق ساخته، که از روایی و پایایی مطلوبی برخوردار بوده است، جمع آوری شد. نمونه ای شامل 196 نفر از مراجعه کنندگان به واحد روابط عمومی شهرداری بابل که به صورت تصادفی ساده انتخاب شده بودند، به پرسشنامه ها پاسخ دادند. داده ها بعد از بررسی و کد گذاری با استفاده از نرم افزار اس.پی.اس.اس20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. در ادامه با استفاده از آزمونهای نرمالیته، همبستگی و رگرسیون خطی نتایج تحقیق نشان داد که؛ به ترتیب، بکارگیری شبکه های اجتماعی مجازی (تلگرام) در روابط عمومی بر توسعه خدمات اطلاع رسانی، توسعه دسترسی به منابع خبری دسته اول، انگاره سازی مثبت و کارایی و راندمان روابط عمومی الکترونیک در شهرداری بابل تاثیر دارد.
کاربردهای شبکه های اجتماعی در روابط عمومی
حوزه های تخصصی:
ورود فضای مجازی به دنیای ارتباطات دیدگاه های نوینی را در این عرصه مطرح ک رد. در علوم ارتباطات، توسعه فناوریهای ارتباطی همیشه با ایجاد نظریه های تازه ارتب اطی هم راه بوده است. در شبکه های اجتماعی، مفاهیم زمان و مکان معانی ت ازه ای پیدا کرده اند که با معانی سنّتی آن در جوامع سنّتی و صنعتی تفاوت دارد. انتقال آن ی اطلاعات و امکان ارتباط هم زمان میان افراد در نقاط مختل ف، فواص ل زم انی و مک انی را از میان برده و چارچوب های نظم سابق را مخدوش کرده است. امروزه هر کسی م ی توان د ب ا ورود به این شبکه ها هر پیامی را به هر کسی در هر کجا و به هر تعداد ارسال کند. بر این اساس در مقاله حاضر به جایگاه روابط عمومی و بررسی کاربردها و نقشی که شبکه های اجتماعی در انجام وظایف و ماموریت های روابط عمومی ایفا می کند، می پردازیم.
تکنیک های اطلاع رسانی
حوزه های تخصصی:
درجوامع امروزی دسترسی به اطلاعات واقعی و بدون تغییر، جزء نیازهای غریزی و اثبات شده هر شهروند بوده که با حجمه ای از رسانه های نوین ارتباطی این اطلاعات دستخوش تغییر و دگرگونی می شود. هرشخص جهت دسترسی به اطلاعات باید فنون آن را بداند که در مواجهه با پیام های مختلف به سوالات مطرح شده رسانه ای پاسخ دهد که چه کسی این پیام را تولید کرده است؟ هدف از ساخت این پیام چیست؟ این پیام برای چه فرهنگی ساخته شده است؟ از چه قالب و فنونی برای توجه مخاطب استفاده شده است؟ گیرندگان این پیام چه اشخاصی هستند؟ یعنی در چه شرایط سنی، تحصیلی، مذهبی هستند؟ از طرف دیگر اکثر تولید کنندگان پیامها برای رسیدن به اهداف خود دست به هر ترفندی می زنند که مخاطبان بیشتری را جذب پیام های خود نمایند، این ترفندها در تصاویر، متن ها و فیلم ها به چشم می خورد. با توجه به مطالب ذکر شده هر شخص در مواجهه با پیامها باید به اینگونه سوالات پاسخ دهد و با ترفندهای متعدد رسانه ای آشنایی داشته باشد تا مورد اثابت پیام های کاذب قرار نگیرد که ذهن و وقت خود را تا رسیدن اطلاعات صحیح درگیر خود نماید و یا با انتشار آن، باعث ترویج شایعات و اطلاعات کذب نباشد. نوشته پیش رو ابتدا به تعاریفی همچون؛ رسانه، انواع رسانه، کارکرد رسانه ها، دروازه بانان رسانه ها و تشریح سرمایه داران رسانه ها می پردازد و در آخر نحوه مواجهه با پیام ها را در قالب سواد اطلاعاتی در اختیار خواننده قرار می دهد. امیدوارم توانسته باشم حق مطلب را در این عرصه ادا کرده باشم و برای مخاطبان عزیز ارزش علمی و تخصصی داشته باشد.
بیگانگیِ ارتباطاتِ عصر مدرن در آثار ادوارد هاپر با تحلیل موردی دو تابلوی «فیلم نیویورک» و «اداره نیویورک»
حوزه های تخصصی:
ادوارد هاپر از هنرمندان اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20 و مکتب رئالیسم از مکاتب هنری عصر مدرن و نتیجه انقلاب صنعتی بود. تغییر رویکرد هنر در عصر شکل گیری جامعه متوسطه بعد از انقلابهای سیاسی و اجتماعی بزرگ از کارکرد تزئینی و آئینی به کارکرد رسانه ای و اجتماعی یکی از دغدغه های شکل گیری واقعیت گرایی در هنر بود. تغییر موضوعی و پرداخت انتقادی به موضوع های روزمره قشر متوسط در هنر بعد از گذر از نوسانات اجتماعی اواخر قرن 18 و اوایل قرن 19 و به دنبال گسترش علمی و شکل گیری نظریات زیست شناسی، روانشاسی و جامعه شناسی به انتقاد از تحولات روحی انسان از جمله بیگانگی انسان رسید. بیگانگی که نتیجه جامعه مدرن برشمرده شده است. دغدغه بسیاری از هنرمندان مانند هاپر گردیده است که در آثار آنها نمود واقعی یافته است. شکل گیری هنر عکاسی و سینما و تأثیر پذیری و تأثیرگذاری آنها از و بر هنرهای دیگر نمی توانیم نادیده بگیرم. با مرور انتقادی از وجود بیگانگی انسان در اندیشمندان مدرن مانند اریک فروم به تأثیر این نظریه انقادی و رابطه سینما بر آثار هاپر با مرور موردی دو اثر نقاشی «فیلم نیویورکی» 1939 و «دفتر کار»1960 از دوران شکوفایی هنرمند به تأثیر موضوع بیگانگی در اثار او و تأثیر رسانه سینما بر نقاشی های او می رسیم.