مطالعات فقه اسلامی و مبانی حقوق (سفیر سابق)

مطالعات فقه اسلامی و مبانی حقوق (سفیر سابق)

مطالعات فقه اسلامی و مبانی حقوق سال دهم پاییز و زمستان 1395 شماره 34 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

«کاشفیت» یا «ناقلیت» اجازه معامله فضولی در فقه امامیه و قانون مدنی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اجازه کشف نقل کشف حکمی کشف حقیقی عقد فضولی رضا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 15 تعداد دانلود : 479
مطابق بند اول ماده 190 قانون مدنی، قصد و رضای طرفین از شرایط اساسی صحت هر معامله ای به حساب می آید و فقدان هر کدام به ترتیب بطلان یا عدم نفوذ عقد را در پی دارد. فقها و حقوقدانان عقدی را که بدون رضایت مالک منقعد می شود «عقد فضولی» می نامند، بدین معنی که چنین عقدی تا رضایت بعدی مالک اصلی از طریق اجازه به عقد سابق ملحق نگردد، مُملِک نیست. علی هذا، فقها و بالتبع حقوقدانان در خصوص اثر چنین اجازه ای نسبت به عقد سابق، آرا و دیدگاه های مختلفی ارائه داده و چنین اجازه ای را در دو گروه عمده «کشف» و « نقل» طبقه بندی کرده اند. اکثر فقهای قدیم با تبعیت از نصوص وارده، تقویت کاشفیت اجازه را پیشه نموده اند، حال آنکه متأخرین وجه عقلانی ناقلیت را مرجح دانسته اند؛ این دوگانگی در میان دیدگاه های حقوقدانان نیز متبلور شده است. علاوه بر دو دیدگاه مذکور، برخی از متأخرین شیعه نظریه «کشف حکمی» را بیان داشته اند که می توان آن را جامع الطرفین برشمرد، بدین معنی که اجرای احکام کشف به اندازه امکان است، در حالی که نقل مالکیت پس از اجازه حاصل می گردد. نویسنده با غور در آرای فقها و انعکاس آنها در دکترین حقوقدانان با روش توصیفی، تحلیلی به بررسی ماده 258 قانون مدنی پرداخته است تا ضمن مشخص ساختن اثر اجازه در عقد فضولی به بسط این مهم نسبت به سایر عقود غیر نافذ نیز نایل آید.
۲.

واکاوی قلمرو قاعده «اکل مال به باطل»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: أکل مال به باطل دارا بودن بدون جهت باطل شرعی حقوق عرفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 833 تعداد دانلود : 783
از قواعد مهم و کاربردی که امروز در اکثر نظام های حقوقی مورد پذیرش و در بعضی کشورها به عنوان سبب تعهد قرار گرفته، قاعده «أکل مال به باطل» است. این قاعده در متون حقوقی با عناوینی از جمله «دارا شدن بدون جهت»، «دارا شدن غیرعادلانه» یا «استفاده بدون جهت» بیان شده است. این قاعده، قاعده ای کلی است که تمامی تصرفات در مال غیر و در نتیجه دارا شدن بدون سبب شرعی و قانونی(دارا شدن باطل و حرام) را در بر می گیرد. نکته حائز اهمیت در این قاعده، ملاک و معیار باطل است، زیرا برخی از فقها، ملاک باطل را باطل شرعی دانسته و دایره شمول قاعده را محدود به مصادیق باطل در قرآن و روایات قرار داده اند. حال آنکه به نظر می رسد تحدید قلمرو شایسته نیست، بلکه باطل مفهوم گسترده ای دارد و شامل باطل عرفی هم می شود. قاعده مذکور در قوانین موضوعه که مبتنی بر فقه امامیه می باشد به صراحت بیان نشده است، ولی مبنای انشای مواد متعددی از قوانین از جمله قانون اساسی و قانون مدنی قرار گرفته و قانونگذار به صراحت آن را به عنوان یکی از اسباب تعهدات ذکر نموده است. دستاورد این پژوهش را می توان تبیین اهمیت این قاعده به عنوان مبانی استنباط حکم حرمت در اکثر مسائل مستحدثه و نیز تحلیل ماهیت مفردات قاعده و گستره قلمرو قاعده دانست.
۳.

تعرض به «تمامیت معنوی شخصیت» و رابطه آن با «تعرض به تمامیت مادی شخصیت» و «تعرضات مالی»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: تمامیت معنوی شخصیت تمامیت مادی شخصیت اموال و دارایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 511 تعداد دانلود : 509
در کنار حقوقی که از تمامیت جسمى انسان حمایت می کند می توان حقوقی را فرض کرد که جهت صیانت از مصالح غیر مادی شخصیت محقق شده اند. درمیان فقها و حقوقدانان کشور، موارد تعرض به دسته دوم از حقوق به روشنی مصداق یابی و موضوع شناسی نشده است و دامنه مصادیق آن در تعاریف مختلف متفاوت است؛ تا آنجا که برخی آن را قِسمی از زیان های بدنی و قسیم تعرضات وارده به حقوق مالی و دارایی های مادی دانسته و برخی آن را قسیم تعرضات مالی و بدنی می دانند. برخی تعاریف نیز تعدادی از مصادیق این دسته از تعرضات را جدا کرده و آنها را جزو خسارات ادبی با مفهومی مجزّا از خسارات معنوی برشمرده اند. امروزه، نظر به اهمیت موضوع شناسی در مباحث فقهی و حقوقی، به ویژه توجه به این دسته از حقوق که احکام آن موضوع بسیاری از تحقیقات فقهی و حقوقی معاصر است، به عنوان اولین قدم، ضرورت ارائه تعریفی روشن و واحد از آن احساس می شود. ازاین رو، این مقاله با روش توصیفی، تحلیلی و با استناد به منابع کتابخانه ای در بازشناسی مفهوم تعرض به حقوق مربوط به تمامیت غیر جسمی انسان و تبیین نسبت آن با سایر انواع تعرضات، ضمن بررسی، نقد و تحلیل تعاریف موجود، در ارائه یک تعریف مجدد، خدشه به بعد غیرمادی شخصیت را همان آسیب وارده به مصالح غیر مادی نفس دانسته که از میان مصالح پنجگانه شامل مصلحت دین و اعتقادات مذهبی، تمامیت روحی انسان، آبرو و شرافت ، قوه عاقله و فراورده های عقل خواهد بود. در این معنا، نسبت این دسته از تعرضات با سایر انواع زیان های وارده به انسان با توجه به دو تفسیر متفاوت از اضافه «مادی» و «معنوی»، قابل بیان خواهد بود. بدین معنا که اگر این دو وصف اشاره به موضوع مورد تعرض به عنوان متعلقِ فعلِ زیان بار داشته باشند، نسبت این دسته از تعرضات با زیان های مالی و نیز تعرض به تمامیت مادی شخصیت، عموم و خصوص من وجه است و اگر مقصود از وصف «مادی» و «معنوی» موضوع تعرض به عنوان نتیجه فعلِ زیان بار باشد، نسبت میان آنها تباین مفهومی و مصداقی است.
۴.

عمل زیبایی و جراحی پلاستیک در ساحت فقه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جراحی زیبایی در فقه عمل زیبایی جراحی زیبایی جراحی پلاستیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 496 تعداد دانلود : 432
میل به زیبایی و جمالبه اقتضای فطرت درسرشت انسان نهادینه شده است. علی رغم تأکید شریعت اسلام بر آراستگی و زیبایی و تشویق بر انجام آن، حدود و شرایطی نیز برای آن در نظر گرفته شده است. یکی از مسائل نوپیدا در عرصه زیبایی، عمل های زیبایی و جراحی پلاستیک است. با توجه به خاستگاه دینی جامعه، این نوشتار واکاوی این عملدر فقه، مشروعیت آن از منظر نصوص و ادله شرعی و مستندات متون فقهی و اثرات اجتماعی و روانی آن را مد نظر دارد.بدین منظور به بررسی ادله معتقدان به جواز و غیر جواز جراحی پلاستیک پرداخته و در نهایت بیان می شود که عمل های زیبایی در صورت ضرورت جایز خواهد بود.
۵.

تفاوت مبانی «احکام حکومتی»، «استحسان» و «مصالح مرسله»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حکم حکومتی و سلطنتی احکام ثانوی احکام عامه استحسان مصالح مرسله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 378 تعداد دانلود : 643
بیان تفاوت میان احکام حکومتی، استحسان و مصالح مرسله از مسائل عمیق علمی است که با وجود فواید بسیار زیاد عملی و عملی، بسیاری از اندیشمندان و فرهیختگان در تبیین آن دچار سرگردانی بوده و در تبیین آن راهی نیافته اند. از آثار علمی این بحث، منقّح ساختن برخی مسائل اصول فقه، کلام، مباحث اجتماعی و تأثیر این بحث بر بسیاری از علوم دیگر بوده و از آثار عملی آن تأثیر استحسان و مصالح مرسله بر بخشی از احکام حکومتی است. این نوشتار جهت تصویر صحیح فرق آن سه بنا که بستگی تام به شناخت مفهوم و مبانی هریک نزد امامیه و فرق و مذاهب اهل سنت دارد، تحریر شده است و نتیجه مطلوبی که پس از واکاوی مفاهیم و مبانی به دست آمده است تبیین مرزهای چهارگانه میان این سه مفهوم است. در ابتدا «تعمیم حکم حکومتی برای آحاد افراد جامعه» ارزیابی می شود، یعنی حکم حکومتی برای تمامی افراد جامعه واجب الاتباع و پیروی فقها، دانشمندان و دیگر اقشار از آن لازم و واجب است. سپس «داشتن ادله مشروع حجیت» بررسی می شود، زیرا احکام حکومتی دلیل های معتبری برای حجیت دارد اما استحسان و مصالح مرسله از دیدگاه شیعیان نه تنها حجت نیست بلکه دلیل بر عدم اعتبار دارد. پس ازآن به «واکاوی چگونگی دلیل حجیت آنها» پرداخته می شود. تفاوت دیگری که می توان از ادله برای حکم حکومتی، مصالح مرسله و استحسان استنباط نمود این است که «منبع احکام حکومتی می تواند احکام اولیه یا ثانویه باشد» درحالی که مصالح مرسله و استحسان در دیدگاه اهل سنت دلیل مستقل حکم شرعی است. فرق دیگر آنها «تفاوت در متعلقات» است زیرا حکم حکومتی موقتی و بر اساس زمان و مکان مختلف است ولی مفاد استحسان و مصالح مرسله (در صورت حجیت آنها) بر اساس تفاوت مبانی حکم عام و کلی است. در این نوشتار، ضمن چهار گفتار به بررسی این مسائل پرداخته شده است.
۶.

بررسی فقهی سبّ مسلمان نسبت به مخالف دین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سب سب کافر سب مخالف دین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 871 تعداد دانلود : 785
توهین و ناسزاگویی به عقاید پیروان یک مذهب علاوه بر انحطاط فرهنگی جوامع، سبب بروز بحران ها و اختلافات دامنگیری می شود که تداوم آن، زندگی اجتماعی و سیاسی ملت ها را به خطر خواهد انداخت. از این رو مقاله حاضر در صدد بررسی فقهی مسئله سبّ مسلمان نسبت به مخالف دین است. با تتبّع در منابع فقهی به دست می آید که اگر کفار به یکدیگر توهین کنند، حاکم شرع آنان را برای این کار تعزیر نمی کند، زیرا بنا بر دیدگاه اسلام، کفار مستحق اهانت و خواری هستند. این عدم تعزیر در صورتی است که زیانی برای جامعه اسلامی نداشته باشد و سبب به وجود آمدن فتنه نشود. بر اساس موازین فقهی و عناوین اولیه احکام، سبّ مسلمان نسبت به کفار نیز جایز است. این پژوهش پس از بیان ادله جواز و عدم جواز سبّ مسلمان نسبت به مخالف دین، بیان می کند که دشنام دادن به گمراهان در همه مراحل زندگی، به ویژه در دعوت دینی و تبلیغی محکوم است و از ادب قرآنی و سیره معصومین] دور بوده و مورد نهی قرار گرفته است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۸