روش شناسی پژوهش در علوم انسانی (عیار پژوهش در علوم انسانی سابق)
عیار پژوهش در علوم انسانی سال 11 پاییز و زمستان 1399 شماره 2 (پیاپی 22)
مقالات
حوزه های تخصصی:
دین منظومه ای از آموزه های نظری و احکام عملی درهم تنیده و منسجم است. شناخت جزیره ای و غیرمنسجم از دین، گرچه خالی از فایده نیست، اما قطعاً نقایص زیادی دارد. «نظام عناصر دین» عنوان طرحی پژوهشی است که به روش توصیفی تحلیلی به دنبال پاسخ به این پرسش است که بین تعالیم دین چه رابطه ای برقرار است؟ بررسی نظام تعالیم دین با محوریت روابط علّی بین عناصر وحیانی، کشف نظام تعالیم دین را آسان تر و دقیق تر می کند. مراد از این عناصر، موضوعات مسائل دین است که در آیات و روایات به آنها تصریح شده است. نظام عناصر دین شامل خرده نظام های متعددی است. مطابق پژوهش های انجام شده، نظام اسماء و صفات الهی جامع ترین نظامی است که تمام عناصر دین ذیل آن قرار می گیرند. نظام های خلقت و ربوبیت ذیل نظام اسماء و صفات، نظام های خردتر بعدی را تشکیل می دهند. نظام های هدایت و عبودیت، ذیل نظام ربوبیت، جامع ترین نظام هایی اند که وظایف راهبردی هادیان و مردم را مشخص می کنند. این نظام ها با بررسی عناصر فرعی ذیل آنها توسعه می یابند و به نظام های خردتری می رسند.
بررسی مفهوم «خودگروی» در اندیشه فلاسفه پس از عصر نوزایی
حوزه های تخصصی:
مفهوم «خودگروی» یکی از مباحث اخلاق هنجاری است که براساس نوع غایت با تبیین انگیزه رفتار انسان در نظریات علوم انسانی نقش ایفا می کند. مفهوم «خودگروی» مطرح در نظریات علوم انسانی غربی متخذ از مبانی فلسفی و اندیشه فلاسفه پس از عصر نوزایی است. فقدان آگاهی لازم نسبت به مبانی فلسفی و اندیشه های فلاسفه غرب موجود در نظریات علوم انسانی غربی مسئله ای است که موجب شده تصویر صحیحی از این مفهوم نزد محققان علوم انسانی ترسیم نشود و موجب به کارگیری همان بار معنایی مفهوم خودگروی موجود در علوم انسانی غربی در علوم انسانی اسلامی گردد. این در حالی است که مبانی فلسفی و اندیشه فلاسفه غربی مغایر با مبانی و اندیشه اسلامی است. هدف این پژوهش آگاهی از مفهوم «خودگروی» متخذ از مبانی فلسفی و اندیشه فلاسفه غرب و آثار آن در نظریات علوم انسانی اسلامی است. این تحقیق به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد مبانی فلسفی همچون دئیسم، تجربه گرایی، اومانیسم و عقل گرایی در شکل گیری مفهوم «خودگروی» مؤثر بوده و در اندیشه فلاسفه ای مانند هابز، مندویل، هیوم، نیچه و فروید خود را نشان داده است.
بررسی چارچوب و دلالت های روش شناسی اقتصاد متعارف: دلالت هایی برای روش شناسی در چارچوب اقتصاد اسلامی
حوزه های تخصصی:
مبانی روش شناختی اقتصاد متعارف یکی از علل اصلی شکست سیاست های اقتصاد متعارف و غلبه بحران اقتصادی سال 2008 ذکر شده است. یکی از دلایل چنین وضعیتی عدم تببین صحیح چارچوب و مبانی روش شناسی اقتصاد متعارف و بیزاری مداوم از گفتمان روش شناختی توسط بیشتر اقتصاددانان متعارف بوده است. این مقاله درصدد است ضمن تبیین چارچوب و دلالت های روش شناسی اقتصاد متعارف، برخی از دلالت های این روش شناسی در چارچوب اقتصاد اسلامی را نیز تبیین و بررسی کند. همچنین برای پرهیز از پراکندگی مباحث، رویکرد بررسی روش شناسی اقتصاد متعارف و برخی دلالت های آن در چارچوب روش شناسی اقتصاد اسلامی، به دو رویکرد روش شناسی اقتصاد تجربی و ابطال گرایی محدود شده است. نتایج این پژوهش که با استفاده از روش توصیفی تحلیلی انتقادی انجام شده است نشان می دهد، اگرچه روش شناسی اقتصاد متعارف دارای نقص های فنی و ساختاری متعددی است، اما درعین حال نکات ارزشمندی در زمینه نحوه نظریه پردازی در اقتصاد دارد که می تواند برای روش شناسی در چارچوب اقتصاد ایران حائز اهمیت باشد.
روش شناسی تاریخی آیت الله سیدعلی خامنه ای مبتنی بر کتاب «انسان 250 ساله»
حوزه های تخصصی:
این مقاله کوشیده است روشی را که آیت الله سیدعلی خامنه ای براساس آن به تحلیل تاریخ می پردازند، دریابد. بدین منظور کتاب «انسان 250 ساله» را که از بیانات ایشان تدوین شده، به عنوان موضوع مطالعاتی انتخاب کرده است. شناخت دقیق این روش ما را به فهم بهتر سخنان رهبر انقلاب و استفاده کاربردی از آن رهنمون می شود. در این زمینه توجه به تاریخ صدر اسلام و دوره امامت، علاوه بر برجستگی بُعد تاریخی آن، به سبب آنکه اکثریت جامعه ایران را شیعیان تشکیل می دهند، از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. اینکه رهبر انقلاب به عنوان رهبر امت اسلامی، چگونه به این مقطع تاریخی می نگرند، اهمیت این پژوهش را بیشتر می کند. ازاین رو، در این پژوهش سعی شده تا نشان داده شود که آیت الله خامنه ای با نگاهی جامع و روشمند به مطالعه تاریخ و به ویژه تاریخ صدر اسلام پرداخته است.
چیستی و الگوشناسی کتابشناسی های «مرکز دائره المعارف علوم عقلی اسلامی»
حوزه های تخصصی:
واژه «کتابشناسی» به سبب کارکردهای متعدد و شیوه سامان دهی آن در معانی گوناگون، چینش ها و ساختارهای متفاوتی به کار می رود. کتابشناسی یکی از مهم ترین شاخه های علوم کتابداری و اطلاع رسانی است که در بستر زمان تطورات و تغییرات بسیاری، از ارائه گونه های متفاوت اطلاعات مکتوب تا انواع نرم افزارها و سایت های ملی و جهانی یافته است.کتابشناسی آمیزه ای است از علم و فن و محصول فرایند مطالعه، بررسی و تحقیق در شکل مادی و گاهی محتوایی کتاب هاست که با نظم خاصی برای ارائه اطلاعات چینش شده اند. کتابشناسی ها به لحاظ معیار، هدف، قلمرو جغرافیایی، دامنه موضوع، شمول و زمان، اقسامی دارند. هدف کتابشناسی «مرکز دائرهالمعارف علوم عقلی اسلامی» این است که تا حد ممکن شناخت داده های مکتوب در هریک از عرصه های علوم عقلی را برای پژوهشگران میسر گرداند. بدین روی، کتابشناسی ها به دو دسته «اجمالی» و «تفصیلی» تقسیم و هریک با توجه به زبان منبع، در دو گروه «فارسی عربی» و «انگلیسی» ارائه شده اند. این کتابشناسی ها ترکیبی از انواع کتابشناسی های موجود هستند و ویژگی ارائه مطالب به صورت نمایه با ذکر صفحه در منبع اصلی، به همراه شاخه درختی علم در متن و ارائه کلیدواژه به همراه نمایه های هر مطلب در فهرست ها، ابتکاری نو و ابزاری راهگشا برای محققان این عرصه به شمار می رود.
واکاوی پژوهش «تحلیل موقعیتی»
حوزه های تخصصی:
پژوهش «تحلیل موقعیتی»، یکی از روش های پژوهش کیفی است. تحلیل موقعیت، یکی از نسخه های متعدد روش زمینه ای است که با تمرکز بر موقعیت به عنوان واحد تحلیل، به ترسیم نقشه های مختلف اقدام می کند. سه نقشه موقعیت، عرصه ها / جهان های اجتماعی و وضعیت به عنوان واحد تحلیل پژوهش «تحلیل موقعیتی» مطرح است. این روش، یکی از شیوه های بسیار جدید برای تحلیل پدیده های اجتماعی، اعم از متنی و غیر متنی است. شیوه «تحلیل موقعیتی»، به استفاده از شیوه های تحلیل، تحلیل گفتمان و تحلیل محتوای کیفی تأکید دارد. ازاین رو، این روش اصولاً یک شیوه تحلیل چندگانه است. این مقاله با هدف واکاوی پژوهش «تحلیل موقعیتی»، با یک فرایند مشخص و مبتنی بر روش فرا تحلیلی، به توصیف مبانی فلسفی و مراحل انجام این روش می پردازد.