روش شناسی پژوهش در علوم انسانی (عیار پژوهش در علوم انسانی سابق)
عیار پژوهش در علوم انسانی سال نهم بهار و تابستان 1397 شماره 1 (پیاپی 17)
مقالات
حوزه های تخصصی:
از جمله مباحث مربوط به اسلامی سازی علوم، تأثیر بحث قلمرو دین بر چگونگی اسلامی سازی علوم است. نظر به تفاوت دیدگاه آیت الله جوادی آملی و آیت الله مصباح یزدی درباره گستره دین، این مقاله، به دنبال مقایسه تأثیر عملی این اختلاف نظر، بر فرایند اسلامی سازی علوم است. این مقاله با رویکرد تحلیلی و واکاوی اسنادی به بررسی موضوع در سه مقام انتخاب مسئله، فرضیه یابی و داوری می پردازد. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که در فرایند اسلامی سازی، طبق هر دو مبنا، باید از طریق ادله عقلی، نقلی و تجربی، مسائل و مبادی علوم را اثبات یا نقد کرد. اما بر خلاف دیدگاه آیت الله جوادی، از نگاه آیت الله مصباح، برخی از این موارد، با اینکه باید مورد استفاده قرار گیرند، اما دینی نیستند.
مبانی فلسفی اقدام پژوهی فمینیستی
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، چرخش پژوهش های اجتماعی از روش های کمی، به روش های کیفی و رویکردهای تفسیری ، اهمیت رویکرد کیفی در تحقیقات اجتماعی را دوچندان کرده است. اقدام پژوهی، از جمله روش های کیفی است که در جست وجوی دانش، تغییر و بهبود عملکرد است. این روش از جمله روش هایی است که فمینیست برای به چالش کشیدن بحث نابرابری جنسیتی و انتقاد از روش های رایج تولید دانش مردانه، برای انجام تحقیقات خود از آن استفاده می کنند. اما با توجه به اینکه روش شناسی ها هرگز خنثی نیستند و در واقع مبتنی بر مبانی و اصول فلسفی پارادایم های علمی هستند، فهم این نوع اقدام پژوهی، بدون فهم مبانی هستی شناختی و معرفت شناختی پارادایم فمینیسم امکان پذیر نیست. بنابراین، هدف این پژوهش بررسی مبانی فلسفی اقدام پژوهی فمینیستی است که با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی به پرسش هایی از این قبیل می پردازد که اقدام پژوهی فمینیستی چیست؟ ویژگی های آن کدام است؟ و مبانی هستی شناختی و معرفت شناختی آن کدامند ؟ یافته های تحقیق حاکی از این است که مبانی فلسفی این روش، در نقد مبانی فلسفی پوزیتویسم شکل گرفته است که آن مبانی نیز به صورت منطقی، روش های خاصی مانند روش های کمی و آزمایشی را اقتضا می کند. اما فمینیست ها این مبانی را به چالش می کشانند و بدیل های فلسفی دیگری را ارائه می کنند که روش اقدام پژوهی فمینیستی نیز منطقاً زائیده همان مبانی فلسفی است.
نگاهی به چیستی و چرایی پژوهش گروهی
حوزه های تخصصی:
پژوهش گروهی چیست، چرا به آن نیازمندیم و چه مزیت هایی بر پژوهش فردی دارد؟ هدف از طرح این مسئله، شناخت بیشتر پژوهش گروهی برای بهره گیری از آن، در طرح های پژوهشی، به ویژه کلان طرح ها و مصون ماندن از آسیب های احتمالی آن است. این پژوهش، با توصیف و تحلیل اطلاعات موجود در باب کار گروهی و با تکیه بر تجربه شخصی نویسنده، از پژوهش های گروهی ای که تاکنون در آن مشارکت داشته، به پاسخ های زیر دست یافته است. پژوهش گروهی کوشش هدف مند جمعی از متخصصان برای بررسی و پاسخ گویی روش مند به مشکلات و پرسش های مادی یا معنوی جامعه بشری، در حوزه یا حوزه های مرتبط با تخصص پژوهشگر است. پژوهش گروهی، تنها راه اجرای طرح های کلان مورد نیاز جامعه است که مصداقی از تعاون و هم گرایی سفارش شده در قرآن و در مباحث مرتبط با حوزه دین، مصداق جست و جوی جمعی برای کشف حقایق دینی است. پژوهش گروهی را می توان در ساختارهای متفاوتی اجرا کرد، ولی کامل ترین شکل آن ، کار هیئتی است که گاه به صورت تک رشته ای و در صورت نیاز، متخصصان دانش های مرتبط با موضوع یا مسئله، به شکل بین رشته ای به پژوهش می پردازند. پژوهش گروهی، به دلیل برخورداری از هم افزایی، بر پژوهش فردی برتری دارد و نتایج کمی و کیفی بهتری را رقم می زند.
تحقیق میدانى (چیستی و چرایی)
حوزه های تخصصی:
تحقیق میدانى (Field Research/ field study)، یا اجرای تحقیق در یک میدان و قلمرو فرهنگی اجتماعی مشخص، نمونه ای از پژوهش موردی است که گاه به صورت سطحی و پهنانگر وگاه به صورت عمقی و ژرفانگر صورت می پذیرد. تحقیق میدانی از نوع تحقیقات کیفى و تکنیک غالب آن، در مقام شناخت عناصر موجود در میدان و گرد آوری اطلاعات مورد نظر، مشاهده همراه با مشارکت محقق است. در این نوع تحقیق، محقق مستقیماً با افراد مورد مطالعه ارتباط برقرار کرده، شخصاً در محیط حضور می یابد تا در یک محیط و فضای طبیعی، به مشاهده و ثبت وقایع و رویدادها بپردازد. این نوع پژوهش، در رشته های مختلف علوم اجتماعى، به ویژه در مطالعات مردم شناختى، روان شناسی اجتماعی، ارتباطات گروهی، آسیب شناسی اجتماعی، و برخى مطالعات کاربردى همچون مددکارى اجتماعى کاربرد فراوان دارد. این نوشتار در صدد است تا توصیفی نسبتاً جامع از این نوع پژوهش، ابعاد مختلف، اقتضائات و الزامات و فرصت ها و محدودیت های آن به دست دهد.
چرایی و ضرورت «میان رشتگی» در عرصه آموزش و پژوهش
حوزه های تخصصی:
«میان رشتگی»، به مثابه خط مشی علم در قرن اخیر در عرصه های آموزش و پژوهش رواج قابل توجهی پیدا کرده و رسوخ آن در ادبیات متخصصان برنامه ریزی درسی و طراحی آموزشی، شیوه های تدریس، رویکردهای تحقیق و پژوهش و روش مطالعه پدیده ها و حل مسئله و طبقه بندی دانش دیده می شود. در ایران نیز شیب رو به رشد تأسیس رشته های میان رشته ای در تحصیلات تکمیلی شاهدی بر این رواج است. بررسی تحلیلی لزوم و چرایی سیاست میان رشته ای، علاوه بر اینکه به عنوان تحقیقی سیاست پژوهانه، پرسشی از مرحله مطالعات بنیادین فراگرد خط مشی گذاری را پاسخ می دهد، مفهوم و حقیقت میان رشتگی را از منظر کارکردی روشن می سازد. این مقاله، با روش توصیفی - تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتاب خانه ای، در تلاش است ضرورت و چرایی پیدایش سیاست «میان رشتگی» در عرصه تحقیق و آموزش را کشف و ارائه دهد. بر این اساس، ضرورت میان رشتگی، هم از جنبه های نظری و مبنایی مایه می گیرد و هم نیازهای عملی و کاربردی به آن شدت می بخشد. چهارده ضرورت میان رشتگی را می توان در سه مضمون کلان «ضرورت های علم و نظام آموزشی»، «ضرورت های کاربردی» و «ضرورت های ذاتی و فلسفی» دسته بندی کرد.
تحلیل و پژوهش در ادبیات اسلامی سازی علم
حوزه های تخصصی:
بحث علم دینی یا اسلامی سازی علوم در جهان اسلام، یکی از مسائل مهم در عرصه علوم انسانی است که در چند دهه اخیر ذهن بسیاری از متفکران و فیلسوفان را در حوزه علم و دین به خود مشغول کرده است؛ ازاین رو، پژوهش در مبانی و مبادی معرفت شناختی و روش شناختی دیدگاه های مطرح شده در حوزه علم دینی، یکی از نیازهای اساسی متفکرین در عرصه علوم انسانی و اجتماعی است. به طور کلی مواردی چون بحران های ناشی از تمدن و فرهنگ جدید غرب، ضرورت حل عقب ماندگی فکری و معرفتی امت اسلام ، محدودیت ها و کاستی های موجود در علوم تجربی جدید، اهمیت آموزه های اسلامی و احیای میراث تمدنی و علمی مسلمانان و گسترش ابعاد نظریات وحدت علم و دین را می توان به عنوان انگیزه های طرح و بسط اندیشه علم دینی به طور کلی و علم اسلامی به طور خاص مطرح کرد. علاوه بر آن، ناکارآمدی علوم انسانی جدید و دوگانگی فرهنگی در جوامع اسلامی، ضرورت تولید علم دینی را دو چندان کرده است. مهم ترین رویکردها در طرح اسلامی کردن علوم عبارت اند از : الف) رویکرد دائره المعارفی؛ ب) رویکرد تهذیب و تکمیل علوم موجود؛ ج) رویکرد تأسیسی؛ د) رویکرد سنت گرایی و رویکرد وحدت علم و دین.