مقالات
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی – تحلیلی با استفاده از ابزار پرسشنامه می باشد. هدف شناسایی شاخص های اثرگذار بر توسعه پایدار انرژی های نو و حفظ محیط زیست می باشد. جامعه آماری پژوهش دانشجویان دانشگاه آزاد تهران بوده اند که تعداد نمونه 100 نفر در نظر گرفته شد. روایی سؤالات پرسشنامه توسط اساتید و متخصصان مورد تائید قرار گرفت، پایایی آن نیز با آزمون آلفای کرونباخ 78/0 محاسبه شد. این پرسشنامه پس از تأیید و تعیین روایی و پایایی، توسط محقق توزیع شد. برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه، از نرم افزارspss استفاده شده است. آزمون کولموگروف اسمیرنوف غیرنرمال بودن داده ها را نشان داد که در نهایت برای بررسی فرضیات پژوهش از آزمون نا پارامتریک اسپیرمن استفاده شده است. نتایج آزمون اسپیرمن نشان داد که سه عامل جمعیتی، اقتصادی و زیست محیطی بز توسعه انرژی های نو با رویکرد حفظ محیط زیست تأثیر دارد.
ارزیابی مؤلفه های تأثیرگذار بر جذب مشتریان و تمایل آن ها به خرید با تأثیرپذیری از سطح قدرت اجتماعی برند
حوزه های تخصصی:
امروزه افزایش سطح رقابت، سازمان ها را به سمت استفاده از ظرفیت های علمی و عملی بازاریابی سوق داده است. جذب و نگاه داری مشتریان باعث شده است که در حال حاضر سازمان ها بودجه های سنگینی را در زمینه فعالیت های ترویجی خویش هزینه نمایند که اثربخشی بهینه آن از دغدغه های مدیران است. به همین دلیل شناسایی رفتار مصرف کننده جهت بهبود فرآیندها از اولویت های عملکردی است. یکی از مهم ترین شاخصه های رفتار مصرف کننده الگوی درگیری مصرف کننده در فرآیند خرید و تبعات آن به روی تصمیم گیری و رفتار پس از خرید وی است.از سوی دیگر، ارزش نهفته در یک برند اغلب مربوط به ذهنیت و برداشت ویژه از یک مضمون کاربردی است که مشتری را جذب می کند؛ در این تحقیق قدرت اجتماعی برند را به عنوان ذهنیت و برداشتی که مشتریان در فرآیند تصمیم به خرید می توانند در مورد ویژگی های برند داشته باشند، در نظر گرفته ایم و با برگزیدن نوع شناسی فرنچ و ریون از نفوذ اجتماعی، پنج پایگاه قدرت اجتماعی برند را شناسایی کرده ایم که متناظر با پایگاه های قدرت اولیه شان هستند. همچنین، با فرض اینکه برندها قدرت برآورده ساختن نیازهای اجتماعی مختلف مشتریان را دارند، بازارها می توانند بخش بخش شوند و بخش های هدف می-توانند بر اساس این نیازها مشخص گردند؛ با استناد به تئوری رهبری وضعی هرسی و بلانچارد ، سطوح آمادگی کارکنان (پیرو) را به سطوح آمادگی ذهنی مشتریان تعمیم دادیم تا شاخصی جدید برای بخش بندی بازار مهیا شود و به این ترتیب قادر باشیم متناسب با هر یک از سطوح، در استراتژی های موضع گیری خود در بازار بر یکی از ابعاد قدرت اجتماعی برند متمرکز شویم.
بررسی رابطه متقابل میان متغیرهای عوامل برند، احساسات و عواطف و نیز عملکرد آن در خرید آنی
حوزه های تخصصی:
شناخت چگونگی و چرایی خرید افراد، علاقه روزافزونی برای مطالعه سبک های تصمیم گیری مصرف کننده به وجود آورده است. تنوع رفتار مصرف کننده به دلیل گوناگونی عوامل اثرگذار بر رفتار و انگیزه فرد برای خرید است. از انواع خرید می توان به خرید آنی اشاره کرد که بیش از 50 سال است علاقه و توجه محققین را به خود جلب کرده است. در حال حاضر 50 درصد مردم خرید آنی انجام می دهند و 50 درصد طبقه خاصی از کالاها را از این طریق خریداری می-کنند. خرید آنی ریشه در رفتار مصرف کننده دارد و از مفاهیم ارزشمند محیط بازار محسوب می شود؛ زیرا مدیران بازاریابی با شناسایی محرک های تأثیرگذار بر خرید آنی می توانند فروش و سودآوری خود را افزایش دهند. عوامل درونی (همچون حالات عاطفی) و عوامل بیرونی (همچون عوامل مربوط به برند) بسیار زیادی بر خرید آنی تأثیرگذار است. تحقیق پیش رو به بررسی رابطه میان این عوامل و تأثیر آن ها بر خرید آنی مصرف کنندگان می پردازد. این تحقیق توصیفی و از نوع پیمایشی به شمار می رود و ابزار جمع آوری داده های آن پرسشنامه است. جامعه آماری آن مراجعه کنندگان به مراکز خرید در شهر تهران در نظر گرفته شده است. نمونه آماری 384 نفر و روش نمونه گیری طبقه ای است.
بررسی قابلیت زنجیره ارزش خوشه های صنعتی و رتبه بندی آن در استان اراک
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی قابلیت زنجیره ارزش خوشه های صنعتی و رتبه بندی آن در استان اراک بوده است. رتبه بندی صورت گرفته بر مبنای شاخص ها و قابلیت های بدست آمده با استفاده از روش تصمیم گیری چند معیاره می باشد. این پژوهش از نوع توصیفی و کاربردی می باشد. گرد آوری داده ها با استفاده از نظرسنجی خبرگان و دو پرسشنامه مقایسات زوجی و پرسشنامه میزان اهمیت شاخص برای هر صنعت و استخراج داده ها ازمنابع آماری و گزارش های رسمی سازمان های ذی ربط صورت گرفته است. در این پژوهش ابتدا به مرور ادبیات پرداخته شده و سپس شاخص های تشکیل خوشه صنعتی مورد مطالعه قرار گرفته است. پس از مصاحبه با خبرگان صنایع آرد، لبنی، فرش دستباف، ادوات کشاورزی، پرورش طیور، صنایع دستی برای اولویت بندی انتخاب شده است. در تجزیه و تحلیل داده ها به منظور اولویت بندی صنایع ذکر شده برای تشکیل خوشه صنعتی از روش ANP که یکی از روش های تصمیم گیری چند معیاره است استفاده شده، و برای وزن دهی شاخص ها در هر صنعت از روش آنتروپی استفاده شده است. برای حل مدل تصمیم گیری چند معیاره از نرم افزار Super Decission استفاده شده است. در نهایت خوشه های صنعتی استان گلستان به ترتیب خوشه فرش دستباف، خوشه لبنی، خوشه طیور، خوشه ادوات کشاورزی ، خوشه آرد و خوشه صنایع دستی رتبه بندی شده است.
بررسی تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر بهبود عملکرد و کارایی بانک ها مبتنی بر الگوی سروکوال (مورد مطالعه بانک ملی شهر تهران)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر بهبود عملکرد و کارایی بانک ملی شهر تهران بوده است. تجارت نوین نیازمند ابزارها و زیرساخت های مناسبی برای گسترش فرآیندهای اقتصادی است بر این اساس پیوند میان فناوری اطلاعات و ارتباطات و بانکداری یکی از ملموس ترین و بدیهی ترین نکاتی است که به ذهن متبادر می شود با توجه به موضوع پژوهش، این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات همبستگی و از نوع پیمایشی بوده است. ابزار جمع آوری داده ها نیز در این پژوهش پرسشنامه برگرفته از مقیاس سنجش کیفیت خدمات بر اساس الگوی سروکوال بوده که با بهره گیری از تحقیقات صورت گرفته و دریافت نظرات اساتید و کارشناسان بانکی تهیه گردید. پرسش نامه مذکور شامل 3 بخش می باشد: بخش اول-پرسش نامه شامل توضیح مختصری از پرسشنامه بوده و سپس سؤالات جمعیت شناختی از قبیل جنسیت، سن، میزان تحصیلات، شغل و میزان آشنایی با مؤلفه های ICTگنجانده شده است و سپس 5 سؤال با طیف لیکرت مربوط به میزان بهره گیری از فناوری اطلاعات و ارتباطات در شعب بانکی طراحی گردیده است و در ادامه 30 سؤال با طیف لیکرت مربوط به سنجش میزان تأثیر بکارگیری فناوری اطلاعات بر کیفیت خدمات بانکی بر اساس الگوی سروکوال ارائه شده است. نتایج به دست آمده از آمار استنباطی بدین صورت است که در بین ابعاد سروکوال بعد همدلی بالاترین رتبه را به خود اختصاص داده است. در بررسی مقایسه ی مؤلفه های فناوری اطلاعات و ارتباطات مؤلفه کامپیوتر و خودپرداز در بعد پاسخگویی، پایانه ی فروش در بعد پاسخگویی،همدلی و اطمینان معنادار می باشند.
چگونگی توانمندسازی جهت گیری استراتژیک برای اکوسیستم های نوآوری در تجارت مبتنی بر فناوری (در ایران)
حوزه های تخصصی:
امروزه فناوری راهی برای پیشبرد و اجرای استراتژی در کسب و کارها است. زیرا شرکت را به نوآوری و رشد پیوسته تحریک می کند. با توجه به فضای رقابتی کسب و کارهای کنونی، توجه به آن ضروری است. بنابراین این پژوهش به منظور واکاوی چگونگی توانمند سازی جهت گیری استراتژیک در اکوسیستم های نوآوری در تجارت مبتنی بر فناوری در ایران انجام شده است تا چارچوب نظری و عملی مناسبی را به کسب و کارها عرضه نماید. جامعه پژوهش از شرکت های فعال در صنایع هوافضا، بورس و قطعه سازی تشکیل شده است. به این جهت سه شرکت در سه حوزه ذکر شده به روش مطالعه موردی چندگانه با روش آیزنهارت انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که گرایش بازار، گرایش تعاملی و کارآفرینانه باعث تقویت اکوسیستم نوآوری می شوند. بعلاوه، تقویت اکوسیستم نوآوری در هر یک از حوزه های مورد مطالعه در این تحقیق، باعث توسعه کسب و کار و گسترش بازار می شود. بنابراین این تحقیق چارچوب استراتژیکی جهت تبدیل نوآوری به عملکرد بازار پیشنهاد می دهد.