پژوهش های جامعه شناختی
پژوهش های جامعه شناختی سال چهاردهم پاییز 1399 شماره 3 (پیاپی 49) (مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
مقالات
حوزه های تخصصی:
انتخاب همسر و شیوه های متفاوت آن، همواره مد نظر اندیشمندان حوزه جامعه شناسی خانواده بوده است. این پژوهش،بااستفادهاز یکرویکردتلفیقینوینازنظریه «رابطه ناب» گیدنز بامحوریت نوع الگوی همسرگزینی و نظریه «طلاق» دیوید چیلبه این موضوع پرداخته است.رویکرد روش شناختی تحقیق اثبات گرایی است و روش تحقیق، روش توصیفی و تبیینی می باشد. جامعه آماری در این تحقیق، شش مجتمع قضایی دادگاه خانواده در شهر تهران بود. نمونه هارابهصورتتصادفیساده و در دسترسانتخابگردید. حجم نمونه به صورت تقریبی از میزان وقوع طلاق در دی ماه سال 1399 در شهر تهران 2500 تا بوده است که در فرمول کوکران عدد 384 بدست آمد. یافته های تحقیق نشان می دهد که تاثیر همسرگزینی سنتی با همسرگزینی مدرن در طلاق قطعی با یکدیگر متفاوت هستند. میانگین طلاق با سبک همسرگزینی مدرن بیشتر است از میانگین طلاق با سبک همسرگزینی سنتی. در بررسی مدل تحقیق، بار عاملی سبک ازدواج مدرن برابر 89/0 و سبک ازدواج سنتی برابر 71/0 بود. مقدار آماره کای دو برابر 138/76 و سطح معنی داری آمون 000/0 می باشد. با توجه به اینکه مقدار سطح معنی داری آزمون کمتر از 05/0 می باشد، فرض صفر رد شده و با اطمینان 95% می توان گفت هر نوع همسرگزینی در طلاق قطعی تاثیر دارد. با توجه به مقدار ضریب گاما 486/0 می توان گفت شدت وابستگی در حد متوسط می باشد. سبک ازدواج بر وقوع طلاق اثر داشته و سبک ازدواج مدرن اثر بیشتری بر وقوع طلاق داشت.
سرمایه فرهنگی و کیفیت زندگی (مورد مطالعه:کارکنان کمیته امداد امام خمینی تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی یکی از رویکرد های نوین در زمینه توسعه پایدار و به ویژه توسعه انسانی است.بر این اساس ، در عرصه برنامه ریزی شهری رویکرد جدیدی شکل گرفته است که معتقد است برنامه ریزی شهری علاوه بر توجه به اهداف کالبدی باید به نیازهای کیفی شهروندان نیز توجه خاص داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف مطالعه رابطه سرمایه فرهنگی با کیفیت زندگی کارکنان کمیته امداد امام خمینی تهران انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر سنجش رابطه متغیرها و نحوه گرداوری داده ها توصیفی و همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان شاغل در کمیته امداد امام خمینی شهر تهران است. حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران برابر361نفر برآورد و روش نمونه گیری تصادفی ساده بود. روش تحقیقبرای دستیابی به اطلاعات مربوط به فرضیه ها پیمایشی و ابزار گرداوری داده ها پرسشنامه است. بدین منظور دو پرسشنامه استاندارد سرمایه فرهنگی بوردیو و پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (WHOQOL) مورد استفاده قرار گرفت. هردو پرسشنامه هنجاریابی شده بود و پایایی آنها با استفاده از آزمون – آزمون مجدد و آزمون آلفای کرونباخ محاسبه شد. در تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. . نتایج تحقیق نشان داد: بین سرمایه فرهنگی آزمودنیها و کیفیت زندگی آنها همبستگی مثبت و قوی ای وجود دارد. بین ابعاد سرمایه فرهنگی (تجسم یافته ،عینیت یافته و نهادینه شده) و کیفیت زندگی همبستگی قوی وجود دارد. همچنین ،کیفیت زندگی کارکنان کمیته امداد امام خمینی(ره) تهران را می توان بر اساس مولفه های سرمایه فرهنگی پیش بینی کرد.
شناسایی عوامل موثر بر خشونت خانگی علیه مردان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
امروزه تقریباً این اعتقاد رایج گشته است که خشونت خانگی صرف محدود به آسیب و صدمه فیزیکی اعضای خانواده علیه یکدیگر نمی باشد، بلکه می تواند رفتارهایی نظیر تهدید، تحقیر، تمسخر و فحاشی علیه مردان را نیز شامل شود. بر این اساس هدف از پژوهش حاضر، شناسایی عوامل موثر بر خشونت خانگی علیه مردان می باشد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، از نوع پژوهش های کاربردی و از نظر نوع روش پژوهش اکتشافی محسوب می گردد. جامعه آماری پژوهش حاضر در بخش دلفی، صاحبنظران و کارشناسان حوزه خانواده می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند تعداد 25 نفر انتخاب شدند. همچنین جامعه آماری در مرحله مصاحبه، شامل کلیه مردانی است که در سال 99 برای مشاوره به مراکز مشاوره خانواده زنجان مراجعه می کردند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 25 نفر انتخاب شدند. در ابتدا با استفاده تحلیل تم 59 کد باز در ذیل 7 کد محوری جای گرفتند. در ادامه با استفاده از تکنیک دلفی فازی 20 شاخص نهایی شدند. کدهای محوری شامل عدم رعایت حقوق زنان، مدیریت ضعیف مرد در خانواده، مشکلات تربیتی قبل از ازدواج، مشکلات جسمی و روحی، مشکلات رفتاری زوجین، مشکلات روانی مردان و مشکلات معیشتی بوده و علی رغم اینکه در راند اول دلفی تمامی موارد امتیاز بیشتر از 7 کسب کردند، اما در این مرحله برخی از مفاهیم بر اساس نظر خبرگان با هم ادغام شدند و عنوان جدیدی به خود اختصاص دادند. در راند دوم بر اساس نتایج مشخص شده که تمام شاخص ها امتیازی بیشتر از 7 کسب کردند. بر اساس نتایج تحقیق حاضر می توان گفت: بخش مهمی از خشونت علیه مردان، نتیجه عدم رعایت حقوق زنان در خانواده و اجتماع است. بر این اساس با رعایت حقوق زنان، می توان به کاهش خشونت علیه مردان امیدوار شد.
تحلیل جامعه شناختی گذشت و ابعاد آن :(مورد مطالعه: دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل جامعه شناختی گذشت و ابعاد آن در میان دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تهران به انجام رسیده است. پژوهش به لحاظ هدف کاربردی، از نوع توصیفی ، تکنیک آن، پیمایش و ابزار اندازه گیری آن پرسشنامه است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال 1398 و حجم نمونه بر اساس جدول مورگان 384 نفر برآورد شد. شیوه نمونه گیری، خوشه ای چند مرحله ای است. یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که " بعد شناختی " (از ابعاد سنجش گذشت) با کسب میانگین 3.250 در دانش آموزان مورد مطالعه وضعیت متوسطی داشته است. " بعد عاطفی " (از ابعاد سنجش گذشت) با کسب میانگین 3.180 در دانش آموزانمورد مطالعه وضعیت متوسطی داشته است. بعد رفتاری از ابعاد سنجش گذشت با کسب میانگین 26/3 در دانش آموزان مورد مطالعه کمی بهتر از وضع متوسط است. " بعد اعتقادی" (از ابعاد سنجش گذشت) با کسب میانگین 3.180 در دانش آموزان مورد مطالعه کمی بهتر از حد متوسط بوده است. در کل، وضعیت گذشت در دانش آموزان مورد مطالعه با میانگین 3.28 (درمقیاس اندازه گیری 1 تا 5) کمی بهتر از حد متوسط است.
تحلیل مقایسه ای سیاست اجتماعی – رفاهی دولت های پایداری و تدبیر و امید در حوزه مسکن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، سیاست مسکن به عنوان یکی از ابعاد سیاست اجتماعی- رفاهی متأثر از جهت گیری ها، رویکردها، ایدئولوژی و جریان فکری حاکم بر سیاست های دولت ها بوده است. در این راستا پرسش پژوهش حاضر این است که به لحاظ مقایسه ای رویکرد و عملکرد دو دولت احمدی نژاد و روحانی بر سیاست اجتماعی - رفاهی در حوزه مسکن در فاصله سال های 1384 الی 1399 شمسی چگونه بوده است ؟ برای پاسخ به این پرسش، سیاست مسکن مبتنی بر اسنادبالادستی، ابعاد درون داد قانونی و برون داد عملیاتی - اجرایی در طول سال های 1384 تا 1399 با استفاده از داده های کمی و کیفی مورد مطالعه قرار گرفته است. یافته ها و نتایج نشان می دهد سیاست مسکن به لحاظ قانونی در مقطع زمانی مورد بررسی تابعی از رویکرد، سیاست و ایدئولوژی دولت حاکم وقت بوده است اما از بعد اجرایی و عملیاتی با وجود تفاوت در نوع و ماهیت سیاست گذاری مسکن این دو دولت، نتایج و عملکرد سیاست گذاری در حوزه تأمین مسکن بخصوص برای اقشار و طبقات کم برخوردار تقریباً مشابه و نزدیک به هم بوده است. این مهم ضمن انعکاس اختلافات ایدئولوژیکی دولت های احمدی نژاد و روحانی، بیانگر ناکارآمدی و عدم سنجیدگی رویکرد و سیاست های دو دولت یادشده در حوزه تأمین مسکن مناسب طبقات و اقشار آسیب پذیر و کم درآمد بوده است ،مواردی نظیررانت زمین و مسکن، سوداگری زمین، افزایش حاشیه نشینی و اسکان غیررسمی و نیز افزایش میزان بی مسکنی و بد مسکن.
رابطه بین سلامت سازمانی و مسئولیت پذیری اجتماعی با نقش میانجی خوش بینی تحصیلی در معلمان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مسؤلیت پذیری اجتماعی به عنوان یک امر مهم و ضروری در سازمان ها محسوب می شود که به موجب آن سازمان ها در فعالیت های خود و در تعاملاتشان با ذی نفعان، به صورت ارادی و داوطلبانه، به دغدغه های محیطی و اجتماعی افراد توجه می کنند. هدف از مطالعه حاضر رابطه بین سلامت سازمانی و مسئولیت پذیری اجتماعی با نقش میانجی خوش بینی تحصیلی معلمان بوده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و از نوع مطالعات کاربردی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهر بهشهر در سال تحصیلی 99-98 به تعداد 180 نفر بوده است. نمونه آماری به تعداد 123 نفر و با استفاده از جدول کرجسی و مورگان و به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر حسب جنسیت انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از سه پرسش نامه استاندارد سلامت سازمانی هوی و فیلدمن (1996)، مسئولیت پذیری اجتماعی کارول (1991) و خوش بینی تحصیلی بیرد و همکاران (2010) استفاده شده است. به منظور تحلیل داده های حاصله، از مدل یابی معادلات ساختاری با کمک روش حداقل مربعات جزئی با استفاده از نرم افزار آماری پی ال اس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین سلامت سازمانی و خوش بینی تحصیلی با مسئولیت پذیری اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد و مقدار 0.308 درصد از مسئولیت پذیری اجتماعی و 0.351 درصد از خوش بینی تحصیلی توسط سلامت سازمانی تبیین می شود و متغیر خوش بینی تحصیلی اثر میانجی بر رابطه بین سلامت سازمانی و مسئولیت پذیری اجتماعی را دارد. هم چنین شاخص های برازندگی مدل حاکی از آن است که مدل ارائه شده از برازش مناسبی برخوردار است.
مقایسه مسئولیت پذیری اجتماعی، رابطه والد فرزندی و بهزیستی روانی در دانش آموزان تک والدینی و عادی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر،مقایسه مسئولیت پذیری اجتماعی، رابطه والد فرزندی و بهزیستی روانی در دانش آموزان تک والدینی و عادی بود. این پژوهش از حیث رویکرد کمی، از حیث هدف کاربردی و از حیث کارکرد علی- مقایسه ای بود. برای رسیدن به این هدف جامعه آماری آن شامل تمامی دانش آموزان تک والدینی مدارس مقطع ابتدایی کلاس های چهارم، پنجم و ششم منطقه 3 تهران که در سال تحصیلی 1400-99 مشغول به تحصیل بودند و حجم نمونه با توجه به هدف پژوهش و با استفاده از شیوه نمونه گیری در دسترس، 60 نفر با توجه به اهداف و فرضیه تحقیق که 30 نفر مربوط به گروه دانش آموز تک والدینی و 30 نفر دانش آموز عادی که به صورت در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش پرسش نامه مسئولیت پذیری اجتماعی، پرسشنامه ارزیابی رابطه والد – فرزند و پرسش نامه بهزیستی روانشناختی بر روی گروه نمونه اجرا شد. در این پژوهش داده های جمع اوری شده بر اساس روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استادارد) و استنباطی (تحلیل واریانس چندمتغیره) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که اثر گروه تنها بر نمرات حاصل از پرسش نامه بهزیستی روانی معنادار می باشد؛ بدین معنا که بین آزمودنی های دو گروه (دانش آموزان تک والدینی و عادی) در میانگین نمرات این متغیر تفاوت معناداری وجود دارد. اما در سایر متغیرها تفاوت معناداری دیده نمی شود.
ارائه مدل ساختاری بهزیستی روانشناختی بر اساس تاب آوری و حمایت اجتماعی با میانجی گری خودشفقتی و امیدواری در زنان مبتلا به ام اس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مدل پیش بینی بهزیستی روانی - اجتماعی بر اساس تاب آوری و حمایت اجتماعی ادراک شده با در نظر گرفتن نقش میانجی خودشفقتی و امیدواری در زنان مبتلا به ام اس بود. روش پژوهش توصیفی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به ام اس مراجعه کننده به بیمارستان های امام خمینی و میلاد تهران در محدوده ی زمانی شهریور تا آبان 1398 بودند. تعداد افراد نمونه 300 زن مبتلا به ام اس بود که براساس ملاک های ورود و خروج پژوهش و به صورت در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه ی خودشفقتی (نف، 2003)، پرسشنامه تاب آوری (کونور-دیویدسون، 2005)، پرسشنامه حمایت اجتماعی ادراک شده (زیمت و همکاران، 1988)، مقیاس بهزیستی روانی (ریف، 1989) و پرسشنامه امیدواری (اسنایدر، 1991) بودند. داده های گردآوری شده با روش مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که مدل پیش بینی بینی بهزیستی روانشنانی بر اساس طرحواره های تاب آوری و حمایت اجتماعی ادراک شده با در نظر گرفتن نقش میانجی خودشفقتی و امیدواری براساس داده های تجربی از برازش مطلوبی برخوردار است. همچنین اثر مستقیم و غیرمستقیم تاب آوری و حمایت اجتماعی ادراک شده با در نظر گرفتن نقش میانجی خودشفقتی و امیدواری بر بهزیستی روانشناختی بیماران زن مبتلا به ام اس مورد تأیید قرارگرفت (p <0.05). خودشفقتی به طور مستقیم بر بهزیستی روانشناختی بیماران زن مبتلا به ام اس اثر می گذارد (p <0.05). همچنین امیدواری به طور مستقیم بر بهزیستی روانشناختی بیماران زن مبتلا به ام اس اثرمی گذارد (p <0.05). بنابراین توجه به متغیرهای مذکور در طراحی درمان های مناسب تر به پژوهشگران و درمانگران در بیماران مبتلا به ام اس یاری می رساند.