علم و تمدن در اسلام (تمدن اسلامی و دین پژوهی سابق)
تمدن اسلامی و دین پژوهی سال دوم زمستان 399 شماره 6
مقالات
حوزه های تخصصی:
براساس منویات رهبران نظام جمهوری اسلامی ایران،هدف نهایی انقلاب اسلامی تحقق تمدن نوین اسلامی است.بدیهی است که برای ظهور هرپدیده ای نیاز به بسترسازی می باشد،لذابرای تحقق این هدف نیاز به تحولات اساسی در ابعادسیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی می باشد.پرسش اساسی این است که مهم ترین الزامات سیاسی تحقق تمدن نوین اسلامی چیست؟ برای پاسخ به سئوال از روش علمی-اسنادی و بهره برداری از آیات قران کریم و شواهدتاریخی استفاده شده است.علاوه برآن، منابع کتابخانه ای متعددی مورد مطالعه قرار گرفته است.یافته نهایی این است که قدرت و اقتدار، تشکیل حکومت اسلامی کارآمد واستقلال،مهم ترین الزامات تحقق تمدن نوین اسلامی به شمار می آیند.
الگوی محاسبه وحدت لازم برای وصول به تمدن نوین اسلامی
حوزه های تخصصی:
بخش زیادی از تجارب تاریخ، ثبت پیروزی و ناکامی ها است. ثبت هر پیروزی بزرگی و سرعت آن، یادآور عامل اصلی وحدت است، اگر مصادیقی از ناکامی در تاریخ گزارش شده باشد، یکی از علل متصوره اولیه آن، تفرقه بین ملت ها است. این تجربه تاریخی، وحدت را لازمه وصول به افق های بلند دانسته و استفاده از این عامل را شدیداً مورد تأکید قرار می دهد. نگرش دینی، مشحون از استناد به وحدت بوده و پیروان خود را به آن رهنمون می شود. انقلاب اسلامی نیز، در تلاش برای ایجاد تمدن نوین اسلامی ناگزیر از بهره حداکثری از این عامل محوری است. واضح است تمدن توسط یک یا چند نفر، محقق نمی شود؛ بلکه اجتماع متحد انسانی را لازم دارد. این کار همگانی حاصل جمع جبری کار افراد نبوده، بلکه کار اجتماعی و سیستمی را نیاز دارد. در این مسیر، شناخت دقیق سطوح مختلف وحدت، منتهی به تمدن اسلامی ضروری است. حال بر بهره گیری از مباحث کاربردی مطرح شده در گروه وحدت کلمه و با کمک روش اسنادی به این سئوال پاسخ داده می شود:الگوی مناسب محاسبه وحدت لازم برای وصول به تمدن نوین اسلامی کدام است؟
بازسازی تمدن اسلامی در نقد معیار علم دینی از دیدگاه مطهری و جوادی آملی
حوزه های تخصصی:
شعار نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی، مدعی است نه الگوی شرق (مارکسیسم) و نه الگوی غرب (لیبرالیسم) هیچ یک، قادر به پاسخ گویی به نیازهای صادق انسان نیست و تنها مکتبی که می-تواند پاسخ گوی نیازهای صادق انسان باشد، اسلام است. در این راستا، یکی از ضرورت های بسیار مهم انقلاب مقدس اسلامی و نظام برخاسته از آن، با توجه به شعار راهبردی فوق و آرمان هایی چون بازتولید سبک زندگی اسلامی و الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و باز تولید تمدن اسلامی تلاش در راستای تولید انبوه نرم افزارهای اسلامی و اسلامی سازی نرم افزارهای موجود است،برهمین اساس، یکی از مسائل بنیادی چیستی علم دینی و نظریه پردازی در این باب است. هدف از این پژوهش، نقد و بررسی نظریه ها درباره معیار دینی بودن علوم (از دیدگاه شهید مطهری و جوادی آملی) و ارائه بهترین نظریه است. روش تحقیق در این پژوهش، روش تحلیلی برهانی بوده است. شهید مطهری علم و دین را مکمل یکدیگر می دانند و معیار دینی بودن علوم را فایده مندی بیان می کنند اما آیت الله جوادی آملی بر رابطه تداخل بین علم و دین تأکید دارند و علم را در چارچوب معرفت دینی قرار می دهند و معیار دینی بودن علوم را تطابق با واقع می دانند؛ اما این درحالی است که معیار جامع دینی بودن علوم خود وحی یا تفسیر قاعده مند وحی می باشد.
بررسی فرآیند مفاهمه و مواجهه امامان شیعه(ع) با فرهنگ ایرانی
حوزه های تخصصی:
مفاهمه و مواجهه فرهنگی دوسویه اسلامی با فرهنگ ایرانی طی حداقل سه قرن نخست،اسباب و زمینه های تغییر و تحول درون مایه ها و مواریث فرهنگی ایرانیان را فراهم آورد اما در این میان،نقش امامان شیعه(ع) به عنوان مهم ترین رهبران جریان های اصلی فکری- فرهنگی آن سه قرن،در مواجهه و مفاهمه با جریان تغییر مذهب و فرهنگ ایرانی ها،کاملا روشن نیست! شفاف سازی در این زمینه در گرو توجه به پیشینه و ظرفیت فرهنگ ایرانی و توجه به گوناگونی رفتار و برخورد امامان معصوم شیعه(ع)در آن است.این تحقیق بانگاه کل-نگر و با بهره گیری از شیوه توصیفی-تحلیلی به دنبال این است تا به خلاف نگاه سنتی که حیات امامان(ع) رااز منظر سیاسی و براساس قدرت حاکمان تقسیم بندی و مطالعه کرده اند، چشم اندازی نو در مطالعات میان فرهنگی ایرانی- اسلامی- شیعی پدیدآورد و بدین سان،به ایجاد تغییر در بینش وروش مطالعات مربوط به جایگاه و نقش امامان معصوم شیعه(ع) طی دوره تاریخی از سال 11 تا260 هجری کمک نماید. نتیجه آن که به خلاف رویکردرهبران سیاسی مسلمان که با تحقیر، توهین،تفضیل،تبعیض،اخذواقتباس از مواریث فرهنگ و تمدن ایرانی همراه بود،امامان(ع) موجبات تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم بر جامعه ایرانی از طریق روشنگری فکری-فرهنگی، همگون سازی فکری-رفتاری و همجوشی فرهنگی با فرهنگ ایرانی راپدیدآوردند.
بررسی نقش حوزه علمیه در ساخت بعد معرفتی تمدن اسلامی با تأکید بر اندیشه های حضرت آیت الله خامنه ای
حوزه های تخصصی:
اینکه تمدن نوین اسلامی از منظر حضرت آیت الله خامنه ای چگونه است و معرفت و علم و دانش چه جایگاهی در آن دارد، سؤالات مهمی است که این مقاله درصدد است به آن پاسخ دهد. حوزه های علمیه به عنوان منبع تولید نرم افزار یا همان بعد معرفتی تمدن اسلامی برای ایفای نقش خود باید دارای شاخصه ها و ویژگی هایی باشند که این مقاله به آن خواهد پرداخت. این پژوهش مفهوم دانش توأم با معنویت را هسته اصلی اندیشه حضرت آیت الله خامنه ای توصیف کرده و مبتنی بر این مهم، حوزه علمیه را به عنوان خاستگاه تولید معرفت، برای نقش آفرینی تمدنی مستلزم تحول درونی خویش می داند. این پژوهش با شیوه کتابخانه ای و با تکیه بر آراء آیت الله خامنه ای تنظیم شده است. این مقاله به روش توصیفی و تبیینی به بررسی حوزه علمیه تمدن ساز خواهد پرداخت و اینکه حوزه علمیه برای ساخت بعد معرفتی تمدن اسلامی باید چه ویژگی هایی داشته باشد.
راهبردها و راه کارهای آرمان شهر اسلامی با محوریت آموزه های علوی برای کاربست در توسعه شهرهای ایران
حوزه های تخصصی:
وجود یک شهر آرمانی یا مدینه فاضله برای هر جامعه ای ضروری و بدیهی است، تا افراد با حرکت در مسیر آرمان های آن مدینه فاضله در نیل به سعادت تلاش نمایند. در اغلب جوامع غربی و شرقی گذشته و معاصر، اندیشمندان، فلاسفه و بزرگان علمی و مذهبی و ادبی، جامعه آرمانی را با اصول، معیارها و ویژگی هایی مشخص ارائه نموده اند. در جامعه اسلامی، آرمانشهر علوی که قرابت و انطباقی بسیار با آرمانهشر نبوی و قرآنی دارد، با محوریت غدیر می تواند، تبیین شود. هدف این پژوهش، بازشناسی و تبیین آرمانشهر علوی به عنوان الگویی برای زندگی سعادتمندانه انسان هاست. این تحقیق با روش پژوهش تحلیلی و میان رشته ای و با رویکرد کیفی تحقیقی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و پژوهش های بین حوزه ای انجام شده است. آرمانشهر علوی، ریشه در اندیشه ها و روش های جامع و اصیل امام علی(ع) در حکومت، عدالت، عبادت، زندگی فردی و جمعی دارد. راهبردهای آرمانشهر علوی عبارتند از: حق جویی و مبارزه با باطل، عدالت، مهرورزی و مردم مداری، یاری فقرا و مظلومان،وحدت یافتگی و یکپارچگی جسم و روح شهر، رعایت عدالت، احترام به طبیعت و محیط زیست به عنوان مخلوقات خداوند، کمک به فقرا و محرومان، وحدت شهر، رعایت تعادل در شهر، ایمنی و امنیت، منش و روش علوی در سبک زندگی، امام علی(ع) به عنوان شهر علم، رعایت حرام و حلال و واجبات و محرمات و دوری از تبعیض
نقش فقه در تمدن سازی اسلامی
حوزه های تخصصی:
فقه تمدنی به دور از تنگ نظری، نگاه کلان به حوزه های فردی، اجتماعی، حکومتی و تمدنی در سطح ملی و بین المللی دارد و عناصرتعیین کننده ای چون زمان و مکان را بازشناخته و تأثیر آنها را در تعیین هویت موضوعات به روشنی درک کند، زیرا فقه تمدنی مرحله ای بالاتر از فقه حکومتی و فقه اجتماعی است، که در مبانی کلامی، دین را حداکثری و پوشش دهنده کلیه سطوح نیازهای انسان می داند؛ و در مبانی تفسیر متن، کلیه گزاره های دین را در حیطه استنباط قرار می دهد و در روش استنباط نیز، اجتهاد سیستمی را پیشنهاد می کند که مبتنی بر تجمیع ادله با منطق پایه سیستم ها است و در نظام واره اندیشه تمدنی به برنامه ریزی برای اداره جامعه و دادن طرح های دقیق فقهی برای آینده ای که قرار است، تمدن اسلامی به مرحله تکامل خود برسد و تمدن نوین ایجاد شود، می پردازد، از این رو، مقاله حاضر می کوشد به این سئوال که فقه چه نقشی در تمدن سازی دارد؟ و آیا فقه علاوه بر پاسخگویی به مسایل فردی، تامین کننده نیازهای علمی جامعه، برای پیشرفت و توسعه است یا نه؟ پاسخ دهد.