علم و تمدن در اسلام (تمدن اسلامی و دین پژوهی سابق)
علم و تمدن در اسلام سال سوم تابستان 1401 شماره 12 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
معین الدین معلم یزدی (متوفی 789 ق/ 765 ش) فقیه، محدّث و مورخ دربار آل مظفر (713-795 ق/ 772-691 ش) و نویسنده مهم ترین منبع این حکومت محلی پساایلخانی به نام «مواهب الهی» است. این منبع، به دلیل داشتن اطلاعات تاریخی پیرامون بعضی حکومت های محلی قرن هشتم هجری، برخورداری از مفاهیم اخلاقی و غنای ادبی و فرهنگی، شایسته توجه است. مسئله اساسی این نوشتار، بازنمایی روش تاریخ نگاری معین الدین یزدی یعنی روش تنظیم و تدوین داده های تاریخی در نگارش «مواهب الهی» است که خود متأثر از مواردی چون پیشینه روشی تاریخ نگاری آن روزگار و نظام اندیشه ای و زاویه دید وی است. در پژوهش حاضر، با این سؤال مواجه ایم که تاریخ نگاری معین الدین یزدی از لحاظ شیوه یا روش نگارش، دارای چه مشخصه هایی است و این ویژگی های روشی، منجر به وقایع نویسی شده یا نگارش تاریخی تحلیلی و علّی؟ یافته های این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای به انجام رسیده، نشان می دهد که روش تاریخ نگاری یزدی در مواهب الهی، به دلیل همسانی هایی چون بینش دینی مشیت گرایانه و شریعت مدارانه و ماهیت تاریخ نگاری درباری، ادامه روش تاریخ نگاری ایرانی-اسلامی قرون قبل است. افزون بر این، معین الدین یزدی با نظام فکری مبتنی بر بینش های تاریخی و اعتقادی و سیاسی، اقدام به نگارش تاریخی متکلّف و مصنوع نموده که دارای ویژگی هایی چون تأیید همه جانبه حکومت آل مظفر، بزرگ ان گاری حاکمان مظفری، ستایش مقام سلطان مظفری، برجسته سازی جانبدارانه برخی شخصیت ها، تلاش برای ارائه داده های تاریخی متناسب با مفاهیم قرآن و احادیث دینی، و نمایش اطلاعات جغرافیایی و کیهانی در کنار شرح رویدادها است. وی در نگارش این اثر که اغلب متضمن داده های سیاسی-نظامی است، بیشتر به وقایع نگاری نزدیک شده و از شیوه علّی-معلولی فاصله گرفته است. همچنین در تنظیم مطالب و ترتیب بیان اخبار تاریخی، بر اساس توالی زمانی یا همان شیوه سال نگاری رایج هجری- قمری تاریخ نگاری ایرانی- اسلامی اقدام کرده است.
جغرافیای تاریخی کاث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاث، شهری واقع در شرق رود جیحون، قصبه خوارزم و پایتخت باستانی و نخستین مرکز سیاسی، اجتماعی و اقتصادی منطقه خوارزم محسوب می شد. این شهر به همراه جُرجانیه (گُرگانج، اورگنج)، ایالت خوارزم را به یکی از کانون های درخشان تمدن اسلامی در شرق جهان اسلام بدل کردند. کاث در قرون اولیه اسلامی شهری مهم محسوب می شد، ولی به تدریج از اهمیت و جایگاه آن کاسته شد و جرجانیه جای کاث را به عنوان کرسی خوارزم گرفت. اینکه عوامل رونق و اهمیت کاث چه بود و چرا اعتبار و نقش را از دست داد مسئله ای است که این مقاله در پی بررسی آن است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی، و با تکیه بر منابع کتابخانه ای است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که از دیرباز کاث، به دلیل مرکزیت ولایت خوارزم، شهری معتبر و پر رونق بود. بازارهای آباد و دادوستد وسیع با ترکان نشان رونق تجاری این شهر، و فراوانی عالمان و دانشمندان نشان رونق علمی آن، به ویژه در دوران حکومت خاندان دانش دوست آل عراق بر این سرزمین، بود. شکوفایی کاث تا سده چهارم هجری نپایید و از این زمان بر اثر طغیان های مکرر رود جیحون و خرابی بخش هایی از کاث، و مهم تر از آن رونق جُرجانیه (به عنوان مرکز جدید خوارزم)، کاث از اهمیت و اعتبار افتاد و رو به انحطاط نهاد.
نشانه شناسی نمادهای مذهبی در فلزکاری دوره صفوی (نقوش گیاهی، حیوانی و مرکب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشانه شناسی به عنوان ابزاری پژوهشی برای فهم حقیقت، نقش مهمی در آشکار نمودن علائم پنهان، رموز و نمادهای مذهبی دارد. از آن جایی که در دوره صفویه فلزکاری از اهمیت زیادی برخوردار و دارای ارزش فرهنگی، هنری و مذهبی در ابعاد مادی و معنوی بوده است، چنان چه هنرمندان ایرانی در این دوره با استفاده از فلز ارتباط بین هنر و مذهب را فراهم نمودند، به همین جهت پژوهش حاضر با هدف بررسی نشانه شناسی نمادهای مذهبی در فلزکاری دوره صفویه به دنبال پاسخ به این سؤال است که چه نمادهای مذهبی در نقوش (گیاهی، حیوانی و مرکب) فلزکاری صفوی کاربرد داشته اند؟ شیوه پژوهش توصیفی-تحیلی بوده و جمع آوری اطلاعات با استفاده از منابع اسنادی، مشاهده و مصاحبه صورت گرفته است. نتایج پژوهش بیان گر آن بوده است که مهم ترین نمادها در نقوش (گیاهی، حیوانی و مرکب) عصر صفویه، بته جقه، شیر، طاووس و شیر و خورشید بوده اند. هر چند این نمادها در طول تاریخ کهن ایران معانی مختلفی در بر داشته اند؛ ولی در این دوره تحولاتی در مفاهیم نمادها و نشانه ها در نقوش رخ داده است، یعنی علاوه بر همراه داشتن مفهوم ذاتی نماد، مفاهیم جدیدی به خود گرفته اند، که همان ارتباط با فرهنگ اسلامی و مذهب تشیع بوده است و گرایش به برداشت مذهبی از نمادهای مذکور افزایش یافته است.
مستندسازی آموزش سنتی در حرفه زیلوبافی (مطالعه موردی: شهر میبد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زیلوبافی از جمله هنرهای قدیمی و ریشه دار در استان یزد و شهرستان میبد است. مسأله این پژوهش بررسی آموزش و به عبارت دیگر چگونگی ارتباط بین استاد و شاگرد در این حرفه است. پرسش بنیادین این مقاله چگونگی روابط بین استاد و شاگرد و توصیف شکل گیری این رابطه از زوایای مختلف و پاسخ به سؤالات فرعی تر همچون سن و جنسیت شاگردان، نوع رابطه بین استاد و شاگرد، دستمزد اساتید، مراحل و دوره های یادگیری، شیوه های یادگیری و یاددهی، چگونگی انتخاب استاد و معیارهای آن و ... است. روش تحقیق در این پژوهش، میدانی و مصاحبه ای است. بدین منظور با بیش از ده نفر از افراد شاخص این حوزه، با میانگین سنی بین پنجاه تا هفتاد سال مصاحبه شد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که آموزش در این حرفه به شکل کاملاً شفاهی و به شیوه استاد - شاگردی و سن شروع آموزش در کودکان به طور متوسط بین شش تا هفت سال بود. در این شیوه، یادگیری دارای مقاطع و مراحلی بود و این مقاطع بسته به هوش، ذکاوت و پشتکار و علاقه شاگرد متفاوت بود و تغییر می کرد. زنان در بافت زیلو نقش کم رنگ تری داشتند و بیشتر، مقدمات بافت زیلو را فراهم می کردند.
بینش و روش تاریخ نگاری قاضی نورالله شوشتری در کتاب مجالس المؤمنین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نورالله شوشتری درمجالس المؤمنین به بیان تاریخ تشیع پرداخته است؛ اما روش تاریخ نگاری وی در این کتاب، مورد مداقه جدی قرار نگرفته است. او در این کتاب ضمن بیان بینش و مبانی تاریخ نگاری خویش در قالب توصیف هدف و موضوع تاریخ نگاری و ضرورت توجه به مخاطب شناسی، از ضرورت بازبینی در روایات کتاب مجالس المؤمنین سخن می گوید. روش تاریخ نگاری شوشتری در این کتاب روش ترکیبی است که در مواردی با روش تحلیلی نیز، همراه شده است زیرا: او روایاتی را که با دیدگاه او همسانی داشت از طریق مقایسه و استدلال انتخاب می کند. شوشتری برای تدوین تاریخ از روش های گوناگون تدوین تاریخی استفاده کرده، به گونه ای که می توان شیوه تدوین و تنظیم کتاب مجالس المؤمنین را دانشنامه ای نامید. از آن جایی که مسأله این پژوهش بررسی بینش و روش تاریخ نگاری شوشتری در کتاب مجالس المؤمنین است، هدف پژوهش نشان دادن ابتکار شوشتری در نگارش تاریخ شیعه است. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی با کاربرد مطالعات کتابخانه ای است. نتیجه پژوهش نشان می دهد با وجود نقدهائی که به تاریخ نگاری شوشتری وارد است، می توان او را از بنیان گذاران پژوهش هدف مند در تاریخ تشیع محسوب نمود زیرا او درصدد دفاع از تشیع، در قالب تشریح اقدامات و فعالیت های شیعیان بود.
بررسی دیدگاه های مالک بن نبی در تحلیل مولفه ها و مکاتب فکری پیشران در تمدن معاصر غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مالک بن نبی از اندیشمندان تاثیرگذار و بزرگان جنبش اصلاح گرایانه در جهان اسلام و الجزایر است. هدف وی در حوزه تمدن اسلامی، رویارویی فکری با استعمارفکری و سیاسی غرب بود و راهکارهایی علمی و عملی برون رفت از انحطاط در جهان اسلام و احیای تمدن اسلامی نیز ارائه داد. مالک بن نبی بر آن بود که مؤلفه ها و جریان های پیشران تمدن معاصرغرب را بررسی و مطالعه نماید و براساس آن ها، راهکارهایی برای مقابله با تمدن غرب و پیشبرد تمدن اسلامی ارائه نماید. این مقاله باروش توصیفی _تحلیلی به بررسی تمدن معاصرغرب از دیدگاه مالک بن نبی می پردازد. مولفه ها و جریان های فکری پیشران تمدن معاصرغرب از دیدگاه مالک بن نبی چیست؟ یافته های این پژوهش حاکی از ای ن است که از دیدگاه مالک بن نبی، تمدن ها در نتیجه هماهنگی و انسجام میان سه عنصر «خاک، انسان و زمان» و در سایه یک نیروی مؤثر دینی به وجودمی آید. وی، تمدن معاصرغرب، تهی از جنبه های مثبت نیست و همه نظام های علمی ازجمله تمدن اسلامی از آن بهره برده اند؛ اما باید به گزاره های منفی آن نیز توجه کنیم. ازدیدگاه وی، تمدن معاصرغرب با آموزه های دینی و انسانی و اخلاقی همخوانی ندارد. این تمدن دارای گزاره ها و مولفه های ویژه ازجمله، استعمار، شرق شناسی و دموکراسی است. همچنین در این میان، مکاتبی همچون سرمایه داری، مارکسیسم و ناسیونالیسم ازجمله را جریان های پیشران فکری و اقتصادی تمدن معاصرغرب می پندارد و بنیان تمدن معاصرغرب و ریشه همه مسائل آن را برآمده از این مکاتب تلقی می کند. از منظر وی، دوگونه ارزش ها و اصول در نظام فرهنگی تمدن معاصرغرب به چشم می خورد: اصول و ارزش های متناسب با ذات و ویژگی های خاص فرهنگ غرب و اصول و ارزش هایی که برای اجرا در نقاط دیگر جهان است.