تبیین نقش محرومیت نسبی در پیوستن طبقات اجتماعی به جنبش عباسیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنبش عباسیان یکی از نقاط عطف تاریخ اسلام در قرن دوم قمری می باشد. جنبش های اجتماعی بحثی اساسی در نظریه های انقلاب اند که به سبب همین اهمیت، نظریه های مختلف کوشیده اند آنها را توضیح دهند. یکی از مهم ترین این نظریه ها، نظریه «محرومیت نسبی» می باشد. ورود اسلام به ایران و شعارهای برابری خواهانه سطح انتظارات ارزشی مردم را بالا برد. این در حالی بود که پس از مدتی، به خصوص در دوره بنی امیه سطح توانایی ارزشی مردم تغییر چندانی نکرد. بنابراین می توان محرومیت نسبی، یعنی فاصله گرفتن انتظارات ارزشی و توانایی های ارزشی را زمینه ای مهم در ایجاد سرخوردگی و نارضایتی مردم و یکی از دلایل اصلی پیوستن طبقات مختلف، به خصوص طبقات میانی و فرودست به جنبش عباسیان دانست. نگارندگان مقاله حاضر کوشیده اند با تمرکز بر جنبش عباسیان و با بهره گیری از روش تحلیل تاریخی و جامعه شناختی و همچنین بررسی محتوای آثار تاریخی، در پرتو نظریه محرومیت نسبی به بررسی زمینه ها و علل پیوستن طبقات مختلف به این جنبش بپردازند.