پژوهش در حسابداری و علوم اقتصادی
پژوهش در حسابداری و علوم اقتصادی سال چهارم زمستان 1399 شماره 14 جلد دوم
مقالات
حوزه های تخصصی:
در ادبیات حسابداری و مالی موضوع اهرم بسیار جذاب و یکی از بحثبرانگیزترین مسائل پیشروی شرکتها به حساب میآید. هدف این پژوهش بررسی تأثیر برخی ویژگیهای مالی چون اندازه شرکت، سودآوری و داراییهای ثابت مشهود بر اهرم مالی و همچنین اثر درماندگی مالی بر هر یک از این عوامل میباشد. بدین منظور تعداد 176 شرکت بورسی طی دوره زمانی 1392 تا 1396 (880 سال-شرکت) انتخاب گردید. برای تجزیهو تحلیل دادهها از روشهای همبستگی و رگرسیون چندمتغیره بهره گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد که شاخصهای اندازه شرکت، سودآوری و داراییهای ثابت مشهود رابطه منفی معنادار با اهرم مالی دارند اما مشاهد شد بین فرصتهای رشد و شاخص اهرم مالی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین مشخص گردید شاخص تعدیلی درماندگی مالی بر رابطه فرصتهای رشد با اهرم مالی دارای اثر مثبت معنادار ولی بر رابطه داراییهای ثابت مشهود با اهرم مالی اثری منفی و معنادار دارد. از طرفی اثر تعدیلی درماندگی مالی بر سودآوری و اهرم مالی معنادار است.
حاکمیت شرکتی و سیاست پرداخت سود سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران (اثرات ویژگی هیئت مدیره شرکت ها)
حوزه های تخصصی:
یکی از موارد مهم جهت رشد و توسعه بازار سرمایه، ایجاد دانش عمومی در ارتباط با فرآیند تعیین قیمت اوراق بهادار ازجمله سهام و عوامل مؤثر بر قیمت و حجم معاملات است. مکانیزم های راهبری شرکتی به علت تضاد منافع بین مالکان و مدیران شرکت و برای از بین بردن مشکلات نمایندگی و همچنین اطمینان خاطر سهامداران از این مسئله که وجوه آن ها در اثر سرمایه گذاری بر روی فعالیت های غیرسودآور از بین نمی رود به وجود آمدند. بهبود راهبری شرکتی در کاهش هزینه های نمایندگی مؤثر است .هدف از این پژوهش بررسی تأثیر حاکمیت شرکتی بر سیاست سود سهام در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. داده های مورد استفاده شامل نمونه ای مرکب از 50 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در طی سال 1397 است.یافته های حاکی از این است که اندازه هیئت مدیره بر توزیع سود سهام شرکت ها تأثیر منفی و استقلال هیئت مدیره و دوگانگی مدیرعامل با سیاست سود سهام رابطه مثبت و معنا داری دارد.
تاثیر نقش تعدیلگر عدم تقارن اطلاعات بر رابطه گرایش های احساسی و نقدشوندگی
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث اساسی در مالی رفتاری احساسات بازار و گرایش های احساسی سرمایه گذاران است. گرایش های احساسی سرمایه گذاران به معنای حاشیه میزان خوش بینی و بدبینی سهامداران نسبت به یک سهام است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیلگر عدم تقارن اطلاعات بر رابطه گرایش های احساسی و نقدشوندگی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار می باشد. پژوهش انجام شده ازنظر نوع هدف، جزء پژوهش های کاربردی است و روش پژوهش از نظر ماهیت و محتوایی همبستگی می باشد. انجام پژوهش در چارچوب استدلالات قیاسی- استقرایی صورت گرفته و برای تجزیه وتحلیل فرضیه ها از تحلیل پانلی کمک گرفته شده است. برای جمع آوری اطلاعات، از داده های 146 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1392-1398 استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد بین گرایش های احساسی سرمایه گذاران و نقدشوندگی سهام رابطه منفی و معنی داری وجود دارد؛ اما عدم تقارن اطلاعات بر رابطه میان گرایش های احساسی سرمایه گذاران و نقدشوندگی سهام تأثیر معنی داری ندارد.
رابطه متغیرهای کلان اقتصادی با شاخص کل قیمت بورس تهران: رویکرد بیزی
حوزه های تخصصی:
در علم آمار دو رویکرد کلی بنام های فراوانی و بیزی برای برآورد وجود دارد. در رویکرد بیزی علاوه بر اطلاعات نمونه تصادفی، از اطلاعات پیشین درباره پارامترها تحت عنوان توزیع پیشین نیز برای برآورد استفاده می شود. به عبارت دیگر در رویکرد بیزی برای استنباط از ترکیبی از اطلاعات نمونه تصادفی و اطلاعات پیشین استفاده می شود. لذا هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر شاخص بهای کلا و خدمات مصرفی، قیمت طلا، قیمت نفت، نرخ ارز بر شاخص کل قیمت بورس تهران: با استفاده از رویکرد بیزی بود. تحلیل با استفاده از داده های فصلی در بازه زمانی بهار 1388 تا زمستان 1398 در چارچوب بیزی با استفاده از نرم افزار برنامه نویسی R صورت گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که قیمت نفت و شاخص بهای کلا و خدمات مصرفی تاثیر معنی داری بر روی شاخص کل قیمت بورس تهران دارند. همچنین بر اساس انتخاب مدل بیزی، با احتمال 656/0 بهترین مدل برای تببین تغییرات شاخص کل بورس تهران شامل متغیرهای قیمت نفت، قیمت دلار و شاخص بهای کالا و خدمات مصرفی می باشد. همچنین با احتمال 241/0 همه متغیرهای مستقل توانستند تغییرات شاخص کل بورس تهران را تبیین کنند.
مسئولیت حسابرس و کشف تقلب
حوزه های تخصصی:
حسابرسی فرآیندی منظم و باقاعده (سیستماتیک) جهت جمع آوری و ارزیابی بی طرفانه شواهد درباره ادعاهای مدیریت در ارتباط با فعالیت ها و وقایع اقتصادی، به منظور تعیین درجه انطباق این ادعاها و اظهارات با معیارهای از پیش تعیین شده و گزارش نتایج به افراد ذینفع است. مهم ترین و باارزش ترین خدمت در حرفه حسابرسی اظهارنظر مستقل درباره مطلوبیت صورت های مالی و گزارش نتایج به افراد ذینفع. در ارتباط با مسئولیت حسابرس لازم به ذکر است که عملیات حسابرسی طبق استانداردهای حسابرسی بایستی به گونه ای طراحی شود که از نبود تحریف بااهمیت ناشی از تقلب یا اشتباه در صورت های مالی اطمینان معقول به دست آید. اگرچه حسابرسی می تواند عامل بازدارنده محسوب شود اما مسئولیت پیشگیری از تقلب و اشتباه به عهده حسابرس نیست و نمی تواند باشد. مسئولیت اصلی پیشگیری و کشف تقلب و اشتباه با مدیریت واحد مورد رسیدگی است. (استاندارد حسابرسی شماره 240، بند 10) و حسابرس مسئول برنامه ریزی و انجام حسابرسی برای کسب اطمینان معقول درباره عاری بودن صورت های مالی از اشتباه های مهمی است که موجب اشتباه یا تقلب می شوند.
رابطه حساسیت بازده سهام به اقلام تعهدی اختیاری با توجه به نقش میانجی گر فرصت های رشد در بازار سرمایه ایران
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، رابطه حساسیت بازده سهام به اقلام تعهدی اختیاری با توجه به نقش میانجی گر فرصت های رشد در بازار سرمایه ایران مورد بررسی قرار گرفت. بر این اساس بازارهای سرمایه از طریق تخصیص بهینه منابع، منجر به افزایش بازده سرمایه گذاری ها و ارتقای رفاه عمومی می شوند و با تسهیل عملیات نقل و انتقال سرمایه، جریان منابع به محیط های بهره ور را سبب می شوند. سود حسابداری مبتنی بر ارقام تعهدی از نظر بسیاری از کاربران اطلاعات صورت های مالی، ابزاری برای سنجش عملکرد شرکت ها محسوب می شود. روش پژوهش توصیفی و استقرایی و از نظر هدف کاربردی می باشد. بدین منظور، پژوهش طی دوره 1390 تا 1394 مورد بررسی قرار گرفتند و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که حساسیت بازده سهام به اقلام تعهدی اختیاری در شرکت های با رشد بالا نسبت به شرکت های با رشد پایین بیشتر است.