پژوهشنامه قرآن و حدیث
پژوهشنامه قرآن و حدیث دوره 10 پاییز و زمستان 1395 شماره 19 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
نخستین گام های مفسران در تدوین تفاسیر، جمع آوری روایاتی بود که به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم به تفسیر آیات می پرداخت، روایاتی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و یا ائمه (علیهم السلام) که در تفسیر آیات به آن استناد می شد، این روش در عصر حضور و پس از آن نیز روش معمول برای تفسیر قرآن کریم بود تا اوایل قرن چهارم هجری که جهان اسلام با تحول دانش تفسیر مواجه شد و با رشد عقل گرایی به ویژه در مدرسه تفسیری بغداد که بعدها این دستاورد فراگیر شد و مرزها را درنوردید؛ مفسران رو به تفسیر اجتهادی آوردند و از این رو روایات تفسیری نه به عنوان تنها منبع، بلکه در کنار سایر منابع در اختیار مفسر قرار گرفت، از این میان شیخ طوسی در التبیان فی تفسیر القرآن علیرغم اینکه خبر واحد را در تفسیر فاقد حجیت می شمارد، اما به صورت گسترده از آن بهره گرفته است، این روایات در اغلب موارد فاقد سند هستند اما در تفسیر آیات، تبیین مباحث علوم قرآنی و تبیین آیات الاحکام، تبیین قصص قرآنی، نقد روایات دیگر، تأیید و یا تقویت اقوال مفسران و همچنین در تبیین مباحث کلامی مورد استفاده قرار گرفته اند؛ وی گاهی به نقد سندی و متنی هم پرداخته است اما وجه اکثری در نقد متنی روایات است.
بررسی تطبیقی اصول و مبانی تفسیری ملا محسن فیض کاشانی و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ملا محسن فیض کاشانی(ره) از علماء قرن11هجری قمری است که اثر جاودان «تفسیر الصافی» را از خود به جای گذاشته است. از دیگر مفسران معاصر عالم تشیع علامه طباطبایی است که صاحب تفسیر «المیزان فی تفسیر القرآن » است. تفسیرفیض یک تفسیر مشهور روایی یا مأثور است که برنقل روایات مبتنی است ؛ گر چه درکنار این روش ازاصول عقلانی ,عرفانی و تا حدی اجتهادی بهره جسته است.بر خلاف این خاستگاه , تفسیر المیزان برشیوه قرآن به قرآن استوار است.علامه نه تنها به شدت از این شیوه دفاع می کند که از کاربردهای مختلف این روش آنهم در سطح وسیعی در تفسیرش استفاده کرده است. گرچه این دو مفسر از فیلسوفان مشهور زمان خویش اند و هردوصاحب تفسیراثری به مفهوم عام آن هستند ,اما در اتخاذ اصول تفسیری هریک صاحب سبک خاصی اند. تحقیق حاضر ضمن اشاره به وجوه مشترک نگاه هردو مفسر, ازاصول و مبانی مختلف تفسیری هریک سخن می گوید تا در مقایسه ای تطبیقی میان این اصول و تحلیل و بررسی تفاوت سبکها , به اختلاف دیدگاههای تفسیری هر یک برسد. از مطالعه این دو اثر تفسیری می توان فهمید که در استفاده ازروایات , دیدگاههای عقلی و عرفانی و شیوه قرآنی ارجاع برخی آیات به دیگر آیات , هردو مفسرنگاههای مشترکی دارند ؛اما درمیزان استفاده و اهتمام بر هریک از اینها تفاوتهای آشکاری میان این دو مفسر شیعی قابل مشاهده است.گرچه می توان گفت تاثیر مشربهای فکری زمان هر یک از دو مفسر قطعا بی تاثیر در انتخاب شیوه های تفسیری آنها نبوده است ؛چرا که یکی متعلق به عصر اخباری گری و دیگری متعلق به قرن معاصر است که تضارب آراء و اجتهاد و استنباط فکری در حوزه دین رو به تکامل هر چه تمامتر پیش می رود.
بررسی ساختار سوره مائده با رویکرد ساختار درختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دید ساختاری به سوره ها نگرش نوینی در تفسیر قرآن است که در آن هر سوره دارای یک روح کلی وغرض اصلی است و تمامی آیات و مباحث مطرح شده در سوره به صورت منطقی و بخش بندی شده به آن غرض مرتبط می شوند. برای ترسیم ساختار هر سوره از ابزارها و روشهایی استفاده می شود که مهمترین آن ها سیاق سوره است. ترسیم ساختار سوره ها فواید ارزنده ای دارد که از جمله آن ها می توان به درک جلوه ای جدید از اعجاز قرآن کریم، مقابله با شبهه پراکندگی وگسیختگی آیات و دفاع از اعتقادات شیعه اشاره نمود. برای نشان دادن این شیوه تفسیری سوره «مائده» ، انتخاب گردید؛ که از سوره های بزرگ قرآن کریم است و اواخر عمر پیامبر (ص) نازل شده است؛ بنابراین آخرین رهنمودهای دین مبین اسلام درآن وجود دارد و وصیت نامه وحی است. ساختار سوره مائده با سبک های مختلفی قابل ارائه است؛ در این پژوهش «سبک نمودار درختی» برای نمایش ساختار سوره مائده برگزیده شده است.غرض اصلی سوره مائده وفای به عهد وتبعیت ازحاکم الهی است که راه حفظ دین می باشد و محتوای سوره نسبت به تغییر وتعطیل احکام و حاکم الهی هشدار می دهد.
واکاوی فقهی قلمرو آیه تحریم اعانت بر اثم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازمیان ادله گوناگونی که حرمت اعانت براثم ویاری رساندن به انسان گناه کاربرای ارتکاب معصیت را به اثبات می ر سانند.اعم ازادله نقلی وعقلی، آیه شریفه: « وَ تَعاوَنُوا عَلَی الْبِرِّ وَ التَّقْوی وَ لا تَعاوَنُوا عَلَی الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ وَ اتَّقُوا اللّهَ إِنَّ اللّهَ شَدِیدُ الْعِقابِ » (المائده،2)دررأس آن ها قرار دارد،لیکن معنای"اعانت براثم"موردنظردرآیه شریفه وحکم آن ازاین نظر که آیا مراداعانت براثمی است که اوّلاًمقصوداعانت کننده باشد وثانیاً درعالم خارج تحقق یابد،یااین که اعانت می تواندبدون قصد،یابدون تحقق فعل مرتکب معصیت درعالم عینی نیزمحقق گردد،مورداختلاف میان فقیهان است،پس ازطرح وبررسی آرای مطرح دراین زمینه،این نظریّه به اثبات رسیده است که وجوددست کم دوعنصراساسی علم وآگاهی وقصدازضرویّات برای صدق این عنوان است،لیکن تحقق عینی فعل کمک شده ازشرایط الزامی برای صدق این معنابه شمارنمی آیدواین امکان وجودداردکه بدون تحقق خارجی فعل اعانت شده وصرفاًباوجودقصدآن را مصداق فعل حرام اعانت براثم بدانیم.
نقد و تحلیل روایات «الأنزع البطین» در جوامع روایی فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بیشتر آثاری که توسط بزرگان اهل سنت حول شخصیت أمیرالمؤمنین علی (ع) به رشته تحریر درآمده، قسمتی به ویژگی های ظاهری آن حضرت اختصاص یافته است. در این میان، آن حضرت فردی تاس با شکمی بزرگ توصیف شده است. البته الفاظ بیان شده در این زمینه، با هم متفاوتند و در برخی موارد حتی یکدیگر را نفی کرده و با هم تعارض دارند. نگارندگان در این نوشتار، ضمن واکاوی و نقد ویژگی های بیان شده، بر این اعتقاد هستند که اوصافی مانند: «أصلع»، «أجلح» و «عظیم البطن» با هدف مذمت آن حضرت و جوسازی در مقابل دو صفت «أنزع» و «بطین» که توسط رسول خدا (ص) به علی (ع) نسبت داده شده بود، رواج یافت. شایان ذکر است که دو صفت «أنزع» و «بطین» در تمام روایات مسندی که از رسول خدا (ص) نقل گردیده با تفسیر خاص آن حضرت از این دو صفت نقل شده است.
بررسی عنصر زمان از منظر روایت شناسی در طرح قصص سوره کهف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخش عمده تعالیم و دستورات قرآنی که مجموعه ای است از اندرز ها، عبرت ها، محکمات و متشابهات، از رهگذر شگردهای ادبی و به ویژه فنون قصه سرایی و حکایت پردازی و به اص طلاح ، ادب یات داستانیِ روایی انتقال یافته است. برای شناخت و تحلیل قصص قرآنی، بهره گیری از نظریه های روایت شناسی و تئوری های آن مانند: سطوح روایی، طرح، داستان، زمان و اقسامش، متن روایی، شیوه روایی قصص، معانی و مبانی، که ابزاری برای تحلیل متن در اختیار می گذارند، از شیوه های کارآمد به حساب می آیند. فرضیه اصلی آن است که عنصر زمان روایی و اقسام آن از منظر روایت شناسی از جمله عناصر مهم در روایت های ق صص قرآنی به ویژه در قصص سوره کهف هستند. همچنین تلاش می شود به این سوالات پاسخ گفته شود که چگونه م ؤلفه زمان به بهترین نحو در شکل گیری طرح قصص سوره کهف بهره گرفته شده است؟ و چگونه در قصص سوره کهف، عناصرِ زمان روایی همچون نظم، تداوم، سرعت روایی و بسامد در نسبت با داستان تاریخی با چینشی هنرمندانه، قصه ها را به پیش می برند؟ زمان روایی در این مقاله بر اساس دیدگاه ها و نظریات ژرار ژنت بررسی خواهد شد. متون روایی با دو عنصر اصلی سر و کار دارند: داستان و طرح و در نتیجه گیری این پژوهش تصریح شده که عنصر زمان بیشترین کارایی را در داستان و طرحِ قصه های ملاقات موسی(ع) با خضر، اصحاب کهف و ذوالقرنین داشته است.