پژوهشنامه قرآن و حدیث
پژوهشنامه قرآن و حدیث دوره 11 بهار و تابستان 1397 شماره 22 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم به عنوان رهاورد نبوت پیامبر اسلام (ص)، متنی و حیانی است که در قالب ادبیات بشری تجلی یافته است. این متن بر اساس مبانی کلامی، معجزه ی قولی و برخوردار از دو ویژگیِ "حکمت" و "بلاغت" است. ویژگی نخست ناظر بر محتوی و ویژگی دوم حاکم بر قالب است. هریک از دو ویژگی یاد شده شرایط و مقتضیات خاص خود را دارد از جمله به اقتضاء بلاغت مستلزم اسلوبی شکوهمند و متنی سرشار از عناصر زیبایی شناختی است از این رو تاریخ قرآن پژوهی آکنده از پژوهشهای بلاغی جهت تبیین اعجاز لفظی قرآن کریم می باشد. مقاله پیش رو با عنوان «بررسی جلوه های بلاغت و زیبایی در سوره ی مبارکه اخلاص» پژوهشی نظری است که به روش تحلیلی – توصیفی سوره ی اخلاص را با معیارهای علوم بلاغی و ملاکهای زیبایی شناسی مورد بررسی قرار داده است. پژوهشگر از رهگذر پردازش داده ها تکنیک حصر، فصل و وصل، ایجاز، سجع و ترکیب اسلوب علمی و ادبی از مهمترین مصادیق زیبایی سوره ی اخلاص یافته است، ضمن آنکه معتقد است با توجه به رسالت سوره ی اخلاص، علم بیان در این سوره کارکردی ندارد.
کارکردهای اجتماعی اخلاق دینی و قرآنی در جامعه از منظر تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علامه طباطبایی اخلاق را ملکات فاضله می داند که تحصیل آن با تکرار عمل صالح به دست می آید . و اساس و معیار فعل اخلاقی را ذات مقدس خدا و عشق به او و کارکردهای اجتماعی اخلاق را تأمین سعادت دنیوی و اخروی، تأمین بهداشت جسمی و روحی انسان، اصلاح جامعه، ایجاد وحدت و همبستگی اجتماعی، تنظیم زندگی اجتماعی انسان، شکوفایی تمدن و فرهنگ، و... می داند. از دیدگاه ایشان جامعه برخوردار از عینیت و حیثیت حقوقی بوده و شخصیتی مستقل از تک تک افراد دارد و نیروی آن بر نیرو، فکر و شعور فرد غالب است. در نتیجه، اخلاق در دیدگاه او امری جدا از شرایط اجتماعی نیست و به محض تغییر شرایط، اخلاق هم تغییر می کند . وی معتقد است قرآن با پذیرش وجود، عمر، کتاب، شعور، فهم، عمل، اطاعت و معصیت برای اجتماع، بر وجود مستقل آن دلالت دارد. علامه اخلاق را مؤثر در جامعه و متقابلاً نیز به تأثیر جامعه در اخلاق نظر دارد. به عقیده ایشان اخلاق، روح جامعه است؛ و قوانین اجتماعی در جامعه در گرو و بر عهده اخلاق می باشد. بین اخلاق و اعمال در جامعه ارتباط تعاملی وجود دارد و اعمال در عقاید و اخلاق، و عقاید در اخلاق و اعمال، و اخلاق در عقاید و اعمال مؤثر است.
نقش نهادهای آموزشی فارس در گسترش علوم اسلامی در دوره آل بویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آل بویه در قرون چهارم و پنجم هجری(322-447) با سه شاخه: آل بویه فارس، آل بویه ری و آل بویه عراق بر بخشهای گسترده ای از قلمرو خلافت شرقی در مرکز و غرب ایران فرمانروایی کردند. این روزگار عصر زرین فرهنگ و تمدن اسلامی ایرانی است و علوم مختلف از جمله دانشهای اسلامی پله های بزرگ رونق و ترقی را زیر پا نهاد. دوره طلایی تمدن اسلامی ایرانی در کنار تعالیم و آموزه های اسلامی، و همت و پشتکار عالمان و متعلمان، دستاورد حمایتهای مادی و معنوی امیران و وزیران بویهی و محصول رفتار ملایم و توأم با تسامح و تساهل آنان با پیروان ادیان و مذاهب مختلف است. عوامل دخیل در این عرصه را می توان به اختصار چنین برشمرد: امیران دانشمند، و حمایت، تشویق و ترغیب عالمان و متعلمان، تساهل و تسامح دینی و مذهبی آل بویه و نصب وزرای دانشمند، ادیب و دانش دوست همچون خاندان ابن عمید و صاحب بن عباد، و بنیاد زیرساختها، مراکز و نهادهای علمی و آموزشی قابل برای دانشمندان و دانشجویان در مناطق مختلف خصوصاً شهرهای بغداد، ری و شیراز نشان از همت بالای این امیران در عرصه فرهنگ و تمدن دارد. مساجد، بیمارستانها، کتابخانه ها، خانقاهها و رباطها مهمترین مراکز علمی و آموزشی فارس در این دوره اند و دانشمندان، خطیبان، پزشکان و عارفان بزرگی پرورش داده و علوم و دانشهای روز را به شکوفایی و درخشش بی مثال رسانده اند. این مردان دانشی در حوزه های مختلف از جمله علوم اسلامی و در رأس آن دانشهای قرآنی و علوم حدیث به شکوفایی و رونق تمدن اسلامی ایرانی مدد رساندند. بررسی تحول و نقش نهادهای آموزشی آل بویه فارس در رونق و گسترش فرهنگ و علوماسلامی خصوصاً دانشهای قرآن و حدیث، وجهه همت این پژوهش است.
همخوانی آموزه های قرآن با عوامل پیشرفت و توسعه اقتصادی در جامعه بشری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه تبیین کارکرد اسلام در امر توسعه جامعه انسانی خصوصا توسعه اقتصادی و رابطه میان آموزه های قرآن با این بعد از توسعه از جمله مسائل مهم دین پزوهی معاصر است .توسعه نایافتگی اکثر کشورهای اسلامی در عصر حاضر و پیشرفت های شگفت جوامع غربی در همه ابعاد توسعه خصوصا بعد توسعه اقتصادی ،عده ای را به طرح دیدگاهی کشانده که توسعه نایافتگی ملل اسلامی را به آموزه های دینی آنان پیوند دهند و قرآن را عامل این ایستایی و عدم پویایی بدانند .پزوهش حاضر نه تنها درصدد بطلان چنین دیدگاهی است ،بلکه برآن است تا با استفاده از آیات قرآن این کتاب آسمانی را محرک و مشوق توسعه اقتصادی معرفی کند . ضمن آنکه این پزوهش به دنبال ارائه مدل و سیستم توسعه اقتصادی از بطن قرآن نیست و چنین امری را رسالت علم و تجربه بشری می داند و هدف اصلی در این اثر اثبات همخوانی و همسویی آیات قرآن با عوامل توسعه اقتصادی است . در این تحقیق ضمن معرفی مولفه های مهم توسعه اقتصادی از منظر اندیشمندان این حوزه ،با گزینش مهمترین آنها و عرضه بر قرآن ، آیاتی را که بر این شاخص ها دلالت روشن دارند استخراج گردیده و همخوانی آموزه های قرآن با این مولفه ها نمایانده شده است. با این توضیح مهم ترین مولفه های توسعه اقتصادی که مورد واکاوی قرار گرفته اند عبارتند از: عمران و آبادانی زمین ، نقش انسان در تسخیر طبیعت ،کار و سخت کوشی ،تکثر زدایی و مبارزه با فقر گرایی ، نهی از معاملات اقتصادی باطل و نفی وابستگی اقتصادی
چندخدایی از دیدگاه قرآن و عهد جدید و آسیب شناسی عهد جدید در این زمینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی گمان الهیات عهد جدید برخلاف الهیات قرآن کریم (که برتوحید بنا نهاده شده است)، مبتنی بر آموزه تثلیت است. این آموزه بر سه اقنوم مجزا، یعنی پدر، پسر و روح القدس مبتنی است. پدر در الهیات مسیحی همان روح خداوند است که ضرورتاً الهی است و روح القدس حقیقتاً خود خداست. پسر، عیسی مسیح است که برای رستگاری و نجات بشریت آفریده شده است. این سه اقنوم در میان متکلمان و متألهان مسیحی مبتنی بر نوعی چندخدایی و یا شرک نیست. هدف اصلی این مقاله پاسخ به این پرسش است که دیدگاه قرآن کریم و عهد جدید درباره چندخدایی و آسیب های مترتب بر آن در عهد جدید چیست؟ از این رو، برای فهم بهتر این موضوع، به رویکرد قرآن کریم نسبت به چندخدایی در مسیحیت نیز اشاره شده است.
بازخوانی اعجاز قرآن کریم با تأکید بر تحلیل وجوه هدایتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم به عنوان مهم ترین معجزه رسول مکرم اسلام(ص)، و سندی بر نبوّت ایشان مطرح است . کتابی که کسی نمی تواند نه «مثل» آن و نه همانند قسمتی از آن- حتی به اندازه یک سوره- بیاورد. این مسئله در آیاتی چند از قرآن به صورت عبارات «مبارز طلبانه ای» که به آن «تحدّی» گویند، به چشم می خورد. در تعیین وجه اعجاز قرآن، وجوه متعددی ذکر شده است که از آن جمله می توان به بلاغت و فصاحت خارق العاده، زیبایی های ظاهری، تناسب و هماهنگی بین آیات، عدم اختلاف بین محتوای سوره ها با یکدیگر، اُمّی بودن آورنده آن و سبک منحصر به فرد آن اشاره کرد. اما در آیه 49 سوره قصص، به صراحت به جنبه «هدایت بخشی» این کتاب مقدس «تحدّی» شده است. به نظر می رسد این ویژگی قرآن، از اصلی ترین عوامل اعجاز آن در بعد محتوا و معنا باشد که از نظر بسیاری، مغفول مانده و از آن به عنوان یکی از آیات تحدّی یاد نکرده اند. این دیدگاه علاوه بر تحدّی صریح در سوره قصص با مواردی چون یافتن معنای «مثلیّت» در روش تفسیری قرآن با قرآن، محدود نبودن مخاطبان آیات تحدّی به مکان یا زمان خاص، عجز فصیحان و شاعران عرب در بیان معانی متعالی و هدایتگر همانند قرآن و همچنین تأکید ویژه آیات قرآن و روایات معصومین(ع) به جنبه «هدایت بخشی» قرآن، تقویت می شود.